eitaa logo
گلزار شهدای کرمان
16.4هزار دنبال‌کننده
23.9هزار عکس
9.7هزار ویدیو
32 فایل
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🗣️ارتباط با ما: @golzar_admin 🔹تلگرام، اینستاگرام، ایتا، سروش، روبیکا و توییتر : @golzarkerman 🔹پیج روبینو https://rubika.ir/golzarkerman1 🔹ادمین مسابقه👇 @Ya_SAHEBALZAMAN_M
مشاهده در ایتا
دانلود
گلزار شهدای کرمان
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃 #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_حسین_پسر_غلامحسین 📖 زندگینامه و خاطر
🦋 (( ای کاش ... )) در من مجروح شدم و کرمان بودم و هیچ خبری از نداشتم . داشتم رادیو گوش میکردم که خبری توّجه ام را جلب کرد🧐 . رادیو اسامی📝 تعدادی از را اعلام میکرد . خوب که دقت کردم نام محمّد حسین را هم شنیدم ، قرار بود از مقابل بیمارستان تشییع کنند . بلافاصله سوار موتور🛵 سه چرخه ام شدم و خود را به محّل تشییع جنازه رساندم . مردم همه جمع بودند . مقابل بیمارستان پلاکاردی زده بودند که جمله ای از محمّدحسین روی آن نوشته بود . کنار پلاکارد یک خانم بد حجاب با سر و وضع نامناسب ایستاده بود و می خواست ببیند چه خبر شده که مردم جمع شده اند . با دیدن او یاد ناراحتی های محمّد حسین افتادم که چقدر از مفاسد جامعه رنج میبرد. دلم گرفت و بغضم ترکید😥 . ای کاش آن خانم میفهمید که بسیاری از محمّدحسین ها، او را کوبنده تر از سرخی خون خودشان معرفی کرده اند ! ((عبور از پل )) همه بچه ها از محمّد حسین بی تاب بودند . من از لحظه ای که شنیدم ، دائم گریه میکردم . هروقت از شبانه روز که به یادش می افتادم ، بی اراده اشک از چشمانم جاری😭 میشد. نمیتوانستم ، رفتنش را باور کنم . خیلی بی تاب بودم😩 . چیزی را توی این دنیا گم کرده بودم و نمیدانستم بعد از او چه کنم . یک شب ، درلباس رزم و اسلحه به دوش ، به خوابم آمد . مرا در آغوش گرفت و گفت :« به همین زودی داری روحیّه ات را از دست میدهی ؟ خیلی خودت را باخته ای ،باید صبر کنی . تازه از این به بعد مشکلات آغاز می شود .باید تحمّل کنی.» بعد برگشت و از روزی پلی عبور کرد و مرا این طرف تنها گذاشت .✨ ♦️به روایت از "حسین ایرانمنش " 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهدا @Golzar_Shohaday_kerman
گلزار شهدای کرمان
#اطلاعیه ❕ 🔍 ما به همکاری شما بزرگواران برای تکمیل اطلاعات شهدای عزیز شهرمان نیازمندیم. لذا از خان
❕ 🔍 ما به همکاری شما بزرگواران برای تکمیل اطلاعات شهدای عزیز شهرمان نیازمندیم. لذا از خانواده، آشنایان و همرزمان دو شهید بزرگوار: و خواهشمندیم در تکمیل اطلاعات این شهیدان با مراجعه به ادمین کانال به آیدی @GSK_Admin ما را یاری نمایند. با سپاس از همکاری و همراهی شما... 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#مناجات_نامه 🌙 از خدا پروا کنید تا پر ، وا کنید! ^آ سید مصطفی چمران^ 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شه
⭐️ اے مردم! پیش از آن که بدن هاے شما از دنیا خارج گردد، دل هایتان را خارج کنید! 📖نهج البلاغه 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#سردار_بی_مرز 🦋 خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷 ♦️به روایت 🔻ادامه راه سی وهفتم 🍃مومن از مرگ آگ
🦋 خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷 ♦️به روایت 🔴راه سی وهشتم پنج شنبه (۱۳۹۸/۱۰/۱۲)_دمشق آخرین روز زندگی ساعت ۷🕖صبح باخودرویی که دنبالم آمده عازم جلسه می شوم هوا ابری☁️ و نسیم سردی می وزد. ساعت ۷:۴۵ به مکان جلسه رسیدم. مثل همه جلسات ، تمامی مسئولین گروه های مقاومت در سوریه حاضرند. ساعت ۸🕗 صبح همه باهم‌ صحبت می کنند.... درب باز می شود و فرمانده بزرگ‌ جبهه مقاومت وارد می شود. با همان لبخند همیشگی با یکایک افراد احوالپرسی می کند دقایقی به گفتگوی خودمانی سپری می شود تا این که جلسه را رسما آغاز می کند.... هنوز در مقدمات بحث است که می گوید ؛ همه بنویسین🖌 هرچی می گم رو بنویسین! همیشه نکات را می نوشتیم ولی این بار حاجی تاکید بر نوشتن کل مطالب داشت. گفت وگفت... از منشور پنج سال آینده...از برنامه تک تک گروه های مقاومت در پنج سال بعد....از شیوه تعامل با یکدیگر..از...کاغذ ها📑 پر می شد و کاغذ بعدی.... سابقه نداشت این حجم مطالب برای یک جلسه!! آن هایی که با حاجی کار کردند می دانند که در وقت کار و جلسات بسیار جدی است و اجازه قطع کردن صحبت هایش را نمی دهد ، اما پنج شنبه این گونه نبود.... بار ها صحبتش قطع شد ولی با آرامش گفت: عجله نکنید، بگذارید‌حرف من تموم بشه.... 🔺ادامه دارد.... 📚منبع: کتاب "حاج قاسم" 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
38.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 تصاویر دیده نشده از سپهبد شهید در (ع) 🕊 یا امام رضا مددی 😭 بحق خون پاک شهید حاج قاسم♡ 💐 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
▪️شهید رمضان درویشی بیست وپنجم دی 1343 در شهرستان کرمان متولد شد؛ تا پایان مقطع متوسطه در رشته اقتصاد درس خواند و دیپلم گرفت. کارمند بنیاد شهید بود، به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. یازدهم تیر 1365در مهران بر اثر اصابت ترکش به شهادت " رسید و مزار وی در گلزار شهدای زادگاهش واقع است. 🥀 🥀 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
امام باقر(ع): ظهور رخ نمیدهد مگر آنڪه غــربـــال شوید! ☑️ 🌸فتنه‌هاے‌دوست‌داشتنے‌آخــرالزمان #استاد_
☘‏در وصف آخرالزمان ... 🌾لَتُغِرْبَلَنّ ثُمَّ لَتُغِرْبَلَنّ ثُمَّ لَتُغِرْبَلَنّ ؛ غربال می‌شوند ؛ سپس غربال می‌شوند ؛ سپس غربال می‌شوند ؛ اول دانه درشت‌ها ؛ بعد ریزها و ریزترها ؛ { وَ اللهِ لَتُغَربَلُنَّ به خداوند سوگند غربال خواهید شد } 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
❇️خاطرات شهیدی که از مزار خودش در گلزار شهدا خبر داشت‼️ #شهید_غلام_رضا_لنگری_زاده به گفته ی همسر
💛°•○•°•○•°💛 😍 هدیه ای از امام رضا ! مادر شهید غلامرضا لنگری زاده می گوید : غلامرضا را ما از (ع) هدیه گرفتیم و نذر کردیم نامش را غلامرضا بگذاریم...  غلامرضا هنگام تولد فرزند دومش در سوریه بود؛ من، همسر شهید و فرزند سه‌ماهه‌اش برای دیدار وی به سوریه رفتیم ، غلامرضا همیشه می گفت «آرزو دارم شوم تا مادرم جلوی حضرت زینب (س) عزت‌مند و سربلند باشد» و اکنون درست است که غلامرضا کنار ما نیست، ولی می‌دانم که بزرگ ترین سعادت دنیا نصیب‌مان شده و من امیدوارم لیاقت این نعمت بزرگ را داشته باشم. 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گلزار شهدای کرمان
#خادمانه دمدمه های عصر پنجشنبه بود،آرام آرام وارد گلزار شدم،به کنار تابلوی زیارت نامه که رسیدم،چشم
" خ " مثل " خادمی " 👈خادم الشهدا فقط یک مدال بر روی سینه نیست! 👌یک هدف و راه است… و کسانی میتوانند هم مسیر باشند که… اَدا و اِدعا را دفن کنند! و خاکی بودن را… برای آسمانی شدن انتخاب کنند! 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃 #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_حسین_پسر_غلامحسین 📖 زندگینامه و خاطر
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃 🇮🇷 📖 زندگینامه و خاطراتِ "شهید محمد حسین یوسف الهی": 🔸به روایت "همرزمان و خانواده شهید " 🔹صفحه ۲۵۱_۲۵۰ 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shoaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃 #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_حسین_پسر_غلامحسین 📖 زندگینامه و خا
🦋 (( سراغ بچه ها )) در عملیات من شدیدأ مجروح شدم و در بیمارستان بستری بودم . خیلی دلم گرفته بود و از هیچ کس هم خبری نداشتم ؛تا اینکه یک روز تلفن کرد. خوشحال شدم و سراغ بچّه ها را گرفتم . او داشت اسم بچه هایی را که شده بودند ، ردیف میکرد: « ، ، ، و ... » . حدود دوازده نفر را همین طور پشت سر هم اسم برد‌. نفسم بالا نمی آمد و بغض گلویم را می‌فشرد . هر اسمی را که میگفت حالم بدتر میشد ؛ تا اینکه یک دفعه نام را شنیدم! .. وقتی خبر شهادت او را داد ، گوشی تلفنم را انداختم و دیگر هیچ چیز نفهمیدم .. ♦️به روایت از حسین متصدی (( ما با شما هستیم )) خواب دیدم در مجلس دعایی نشسته ام ، کسی می خواند : یا کریم ُ یا ربّ . بعد ذکر مصیبت اقا امام حسین (ع) شروع شد . ناگهان محمّد حسین را در مقابلم دیدم . خوشحال شدم و در آغوشش گرفتم . آن قدر محسوس بود که انگار در بیداری او را بغل کرده ام . بعد یادم آمد که او شهید شده است! پیشانی‌ام را روی شانه‌اش گذاشتم و گریستم .. گفتم : « محمّد حسین رفتی و ما را تنها گذاشتی؟! » 🙂به آرامی سرم را بلند کرد و با لبخند گفت : « علی آقا نگران نباش ما با شما هستیم.. ما با شما هستیم..» ♦️به روایت از محمدعلی کارآموزیان 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_kerman