eitaa logo
گلزار شهدای کرمان
16.4هزار دنبال‌کننده
24.1هزار عکس
9.8هزار ویدیو
32 فایل
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🗣️ارتباط با ما: @golzar_admin 🔹تلگرام، اینستاگرام، ایتا، سروش، روبیکا و توییتر : @golzarkerman 🔹پیج روبینو https://rubika.ir/golzarkerman1 🔹ادمین مسابقه👇 @Ya_SAHEBALZAMAN_M
مشاهده در ایتا
دانلود
#شهید_علی_ماهانی 🌿 بچه ها مشغول شستن پتو بودند ، علی آقا لب کارون نشسته بود و بچه ها پتوهای مخابرات را می شستند و علی حاجبی هم کنارش نشسته بود . 🌿 علی آقا همین که بچه ها مشغول بودند و هوا هم گرم بود گفت: اگر هندوانه خنکی بود خیلی می چسبید به خدا قسم به اندازه یک نگاه برداشتن از علی ، یک هندوانه بزرگ را آب می آورد و شاید به خنکی و شیرینی آن هندوانه هیچکس نخورده بود.... #فرمانده _لشکر_41ثارالله #آدرس_مزار_از_کنار_دیوار_مهدیه_ردیف١٠_شماره۴٣ 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
شهید عرب زاده به دلیل پزشکی از خدمت مقدس سربازی معاف می‌شود. زمانی پیام حضرت امام «ره» رامی شوند( که جنگ را واجب می کند که برادران نگذارید اسلحه برادرتان زمین بماند)، حتی درب مغازه صافکاری اش را نمی بندد به جبهه می‌رود..... بعد آموزش از سرچهارراه خانه شان می گذرد به فرمانده اش می گوید بگذار من بروم مادرم را ببینم من دیگه برگشتنی نیستم، فرمانده می گوید نه وقت نداریم. به جبهه تنگه ابوغریب اعزام می شود. نامه می نویسد و می گوید من دیگر نمیام..... شهید رضا توفیق را خواب دیدم ومژده شهادتم را داده خیلی خیلی مراقب مادر باشید. ٧_شماره٢٢ 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
مومن باید باشد ؛ آن کسانی که درکوفه دلهایشان پرازایمان به بود ، به محبت هم داشتند ، اما چندماه دیرتر وارد میدان شدند ، همه شان شهید هم شدند ونزد خدا مأجورند اما کاری که باید بکنند آن کاری نبود که انجام دادند ، لحظه رانشناختند ، رانشناختن ... یک بالِ سُرخِ یک بالِ سَبزِ شیعه پرنده‌ای است که با ، آسمان را خواهد پیمود ‌🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman  
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#شهید_خلیل_الله_سلطانی_نژاد ❇️گزیده ای از وصیت نامه: بنده به عنوان برادر حقیرتان به شما می گویم: در کنار اندیشیدن به مادیات لحظه ای هم به فکر آخرت خود باشید و ببینید برای آن دنیا چه کرده اید؟! حال که این وصیت نامه را می خوانید شاید من زیر خروار ها خاک باشم؛ پس به خود بیاید که سستی و درنگ موجب پشیمانی در آخرت است. 🔹شهادت:۶۶/۴/۱ 🔹ادرس مزار: از کنار دیوار مهدیه بعد ازگنبد سبز ردیف ۴شماره۱۸ شادی روح شهدا صلوات ‌🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman  
#شهید_حسن_یزدانی تازه با دختر یکی از اقوام عقد کرده بودم، در جبهه با حسن یزدانی همراه بودم. می خواستم به مرخصی و دیدن خانواده و همسرم بروم. پول نداشتم و پیراهنم هم کهنه و استین آن قدری پاره بود.به حسن مراجعه کردم و مقدار پول به عنوان قرض طلب کردم. با گشاده رویی یک پیراهن زیبا که گویا سوغات مکه بود به من داد که بپوشم و با سر و وضع مرتب به دیدن همسرم بروم. وقتی از مرخصی برگشتم پیراهن را شسته و اتو کرده بودم، به او دادم ولی برنداشت، هرچه اصرار کردم نپذیرفت. این پیراهن که یادگار مهربانی و سخاوت حسن بود لباس دامادی من شد. حقیقتا حسن را نشناختم. او رزمنده ای توانا و عارفی به حق بود. وقتی از جبهه می آمد به او می گفتم بیا برو حوزه و احادیث محمد (ص) و آل محمد (ع) را بیشتر بخوان. می گفت: جبهه دانشگاه عملی احادیث محمد (ص) و آل محمد (ع) است، همین قدر که خوانده ام اگر بتوانم عملا در جبهه پیاده کنم خدا را شکر می کنم. 🔻کانال رسمی گلزار مطهر @Golzar_Shohaday_Kerman
دوڪلوم حرف حساب 💬شهدایی زندگی ڪردن به؛↓ ←پروفایل شهدایی نیست... اینڪه همون شهیدی ڪه من عڪسشو پروفایلم گذاشتم←↓ چی میگه مهمه... چی از من خواسته مهمه راهش چی بوده مهمه چطورزندگی میڪرده مهمه باڪی رفیق بوده مهمه دلش ڪجاگیربوده مهمه چطورحرف میزده چطورعبادت میڪرده چطوربوده قلب وروح وجسمش مهمه 💯اره من ڪه بایه شهیدرفیق میشم بایداینا و خیلی چیز های دیگه ی اون شهید رو درنظر بگیرم نه فقط دم بزنم... ‌🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman  
این یک داستان واقعی است!! 🔅صحنه اول: پنجشنبه بود و بی قرار گلزار شهدای شهرمون بودم. صبح که رفتم سر کار سعی کردم هر طور شده کارهایم را به موقع انجام بدم که بتوانم آخر وقت پاس بگیرم و با بچه ها بیام گلزار. خداروشکر کارها انجام شد به طرف خونه حرکت کردم، طبق هماهنگی که از قبل با خادمین شده بود قرار بود قبل از شروع کار جلسه ای داشته باشیم. ولی چون چند جا باید برای خرید وسایل گلزار میرفتم به جلسه نرسیدم... 🔅صحنه دوم: حدود ساعت دو بعد از ظهر بود نگاهم به گنبد سبز مسجد صاحب الزمان افتاد( که در جوار گلزار شهدای کرمان قرار دارد)،آرامش قشنگی داشتم السلام علیک یا صاحب الزمان... با کسب اجازه از آقا وارد گلزار شهدا شدن از ورودی شمالی گلزار وارد شدم کنار تابلوی زیارت نامه تمام قد ایستادم و زمزمه کردم... اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ.... سپس با پسرم وسایل رو به داخل اتاق خادمین که در گوشه ی شمالی گلزار بود گذاشتیم... مسئول اتاق نشسته بود، مشغول آماده کردن وسایل شدم، مردی وارد اتاق شد جوان بود و آشفته!!! گفت وگویی بین تازه وارد و مسئول اتاق انجام شد،جملات برایم مبهم بود،لهجه ی خاصی داشت!!!! جلو رفتم و با روی خوش سلام کردم: -مشکلی پیش آمده؟میتونم کمکتون کنم؟ مسئول اتاق گفت این آقا دنبال مزار شهیدی میگرده... -ما از راه دور آمدیم،دیشب را کامل تو جاده بودیم تا امروز هر طور شده خودمان را به گلزار شهدای کرمان برسانیم، خانم ما الان چند ساعته این جا پرسه میزنیم و سرگردانیم آخه به دنبال شهید حجت می‌گردیم، شهید عینکی که یا اسمش و یا فامیلش حجتِ، نمی دانیم،میشه به ما کمک کنید؟! خیلی تعجب کردم آخه با حرف هایی که زد حدس زدم حتما اتفاق جالبی افتاده بود... دفتر ثبت نام و مشخصات شهدای گلزار شهدای کرمان را روی میز گذاشتم،دربین اسامی به دنبال نام حجت گشتم. خلاصه بعد از کمی جستجو متوجه شدم بین کل شهدای گلزار فقط چهار شهید با نام خانوادگی حجت داریم: 🌷شهید محمد علی حجتی،پاسدار،قطعه شهدای غدیر 🌷-شهید حاج اصغر حجتیان،سرهنگ دوم،محل شهادت ارتفاعات سیرچ 🌷-شهید محمد مهدی حجت،محل شهادت فتح المبین 🌷-شهید محمد رضا حجت،شهدای انقلاب و.... نفسی عمیق کشیدم و گفتم خدایا خودت مدد کن به آقا گفتم بیایین باهم سر مزار این 4شهید بریم ان شاءالله که امروز شهید حجت را پیدا خواهیم کرد باهم راه افتادیم شهید اول قطعه ی شهدای غدیر بود،ازش پرسیدم شما این شهید رو میشناسید؟ گفت من نه !!! خانمم به دنبال شهید حجت میگرده،آخه تو خواب ایشون رو دیده... خیلی تعجب کردم پس جریان مربوط به یک خواب بود،با خود گفتم باز هم شهدا از طریق خواب عنایاتشون رو به ما نشون داده اند... حالا چی شده خدا داند... آقا رفت خانمش را از سر مزار شهید مغفوری صدا زد. خانمش آمد، زنی جوان که مشخص بود خیلی گریه کرده است،بعد از سلام و احوالپرسی، شهید اول را بهش نشان دادم،اندکی کنارش نشست فاتحه ای خواند و بلند شد،مشخص بود که هنوز شهید در خوابش را پیدا نکرده است. باهم به کنار مزار شهید دوم رفتیم خانمه باز نشست فاتحه ای خواند و بلند شد. -نه!!بریم بعدی!!! شهید سوم با کنجکاوی هرچه تمام به سر مزارش آمدیم و باز هم خانمه با بغض گفت: -نه!!!اینم نیست تورو خدا هرطور شده پیداش کنید با ما همراه باشید ادامه دارد... 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
❇️گوشه هایی از زندگی شهید: 🔹او فرزند درد و رنج بود و همراه با پرداختن به تحصیل دانش، با کار و تلاش مستمر، علاوه بر فراهم آوری مخارج خود به خانواده نیز یاری می رساند. 🔹حیاتی ساده و بی آلایش داشت و به باورهای مذهبی عشق می ورزید. 🔹 روحی تعالی طلب و جانی پرشور داشت و به مردم و خانواده عشق می ورزید. 🔹 وی پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی به مدت چهار سال در بسیج خدمت مخلصانه انجام داد. 🔹 همواره از افراد جسور وبی باک گُردان به شمار می آمد.و در چندین عملیات در جنگ تحمیلی هشت سال دفاع مقدس از جمله عملیات های رمضان و بیت المقدس شرکت کردند. 🔸شهادت۶۴/۴/٢ 🔸آدرس مزار: از کنار دیوار مهدیه ردیف۱شماره۲۳ ‌🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman  
ای شَــ‌هِــــیدان نه پَرْواز بلدم نه بال و پرش را دارم ... دامهای دنیایی اسیرم کرده اند ولی ... من‌ میخواهم اسیر شما شَهِیدان شوم و بس ... شب تون شهدایی 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تلنگر ⚠️ 📌وقتی حواست به عکس پروفایلت است که دلبری کند کمی هم حواست به دل صاحب زمانت باشد ... او اولین کسی است که این عکس را می‌بیند . ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ شیطونـه کنارِ گوشت زمزمه میکنه: تا جوونی از زندگیـت لذت ببر❗️ هر جور که میشه خوش بگذرون ⚠️اما تو حواسـت باشه، نکنه خوش گذرونیت به قیمتِ شکســـــتنِ دل امام زمانمون باشه.. ‌🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman