...🌾
درعشق اگرچہ منزل آخرشهادت است
تکلیف اول است
شهیدانہ زیستن
#شهدای_فارس #24_شهریور
🕊 @golzarshohadashiraz
مژده که مهدی(ع) یار شماست،
بخود سستی را ندهید که صاحب اصلی این کشور و این انقلاب اوست و مژده که او با ذوالفقار علی(ع) خواهد آمد از خدا بخواهید که هر چه زودتر فرج #امام_زمان(عج) منتقم حقیقی را نزدیک کند.🌱
#شهید_محمدعلی_احصائی
🕊 @golzarshohadashiraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ قرآن... قرآن... و قرآن...
📌توصیه جدی امامخامنهای...
🕊 @golzarshohadashiraz
..🌾
كبوترانه🕊 پريدند
عاشقان خدا
به بی كرانه ترين سمت
آسمان خدا
وعرش زير قدم هايشان
به خود لرزيد
چه سربلند گذشتند
از امتحان خدا✨
#شهدای_فارس
🕊 @golzarshohadashiraz
11.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
..🪴
اواخر سال ۶٣ بود، لشکر به منطقه سومار اعزام شد.
بخشی از نیروها و واحدها در پادگان ابوذر مستقر شدند. تخریب لشکر هم مین ها و مواد منفجره را در طبقه هم کف یکی از ساختمان ها انبار کرده بود.
ساعت حدود ١١ شب بود. دیدم سید شمس الدین آمد بالای سرم
گفتم: خیره!
گفت: پاشو سریع برو موتوری، سه تا کامیون بگیر، باید سریع انبار مین و مهمات را خالی کنم!
گفتم: کاکا روز رو ازت گرفتن، خیالت راحت فردا صبح خودم انجام می دم.
گفت: پس تو بخواب، خودم می رم موتوری ماشین میارم!
خجالت کشیدم. هم برادر بزرگم بود، هم فرمانده ام.
بلند شدم و به موتوری رفتم و به هر ترتیب ماشین آوردم خودش هم آمد پای کار و سریع مواد را بار زدیم و از پادگان خارج کردیم.
روز بعد در غیاب ما عراقی ها با میراژهای فرانسوی پادگان ابوذر را شخم زده و جوی خون راه انداختند.
یکی از موشک ها درست به ساختمان ما و محل انبار مواد منفجره نشسته و ساختمان را تخریب کرده بود.
یقیناً اگر انبار مواد منفجره را تخلیه نکرده بودیم، با این حجم مواد، شدت انفجار چند برابر شده بود.
تولد:۱۳۳۹..شهادت:۱۳۷۵ شیراز،عوارض شیمایی
#شهید_شمسالدین_غازی
🕊 @golzarshohadashiraz
میگنکهاستغفارخیلیخوبه
حتیاگهبهخیالخودت
گناهیرومرتکبنشدهباشی،
استغفاردلمؤمنروجلامیده
«اَسْتَغْفِرُاللّهَرَبِّـیوَاَتُـوبُاِلَیه»🌱
🕊 @golzarshohadashiraz
هميشه تبسّمیزيبا و دلنشين بر لبانش نقش بسته بود و با مزاح و شوخیديگران را به خنده واميداشت.
علیاصغر به نماز اول وقت بسيار اهميّت ميداد. به تلاوت قرآن، دعایكميل، توسل و زيارت عاشورا علاقهای وافر داشت.
به امام خميني(ره) عشق ميورزيد و از ديگران ميخواست كه هميشه و در همه حال، پيرو ولايت فقيه باشند.
علیاصغر با دوستانش در تشيع پيكر لالهها شركت ميكرد و چون به گلزار شهدا ميرسيد در داخل يكی از قبرها ميخوابيد و ميگفت: «ببينيد اين قبر اندازه من است…»
آرزوی شهادت داشت و دلی بيقرار از داغ شهيدان،آخرين لحظه زندگی علياصغر در «جزيره مجنون» سپریشد.
در حاليكه دستهای از مشتاقان وصال را فرماندهی ميکرد؛ قامت رعنايش آماج گلولههای دشمن واقع شد و با پيكری پاره پاره از اسب حماسه فرو افتاد و بال در بال فرشتگان نهاد و اوج گرفت.
📜فرازی ازوصیت نامه شهید:
تنها وصيتیکه دارم اين است که بعد از شهادت من غصه نخوريد که من راضی نيستم واز شما ميخواهم که ازمن راضی باشيد.
شما خواهان من هستيد وسعادت من درشهادتاست،پس شما نبايد در شهادت من عزابگيرید چون آغازشهادت پايان درد ورنج، زندگی بیارزش دنياست و آغاز جوانیو سعادت آخرت است...🌱
متولد: ۱۳۴۷ ..... شهادت: ۱۳۶۶
#شهید_علیاصغر_خوشقدم
🕊 @golzarshohadashiraz