«حاج ابراهیم همت» مرد جنگ
مرد ایثارو شرف مرد تفنگ
زاهد شب شیر خیبر بوده است
ذوالفقاری دست حیدر بوده است
بادگردلدادگان همراز بود
آن کبوتر عاشق پرواز بود
جز هوای عاشقی درسر نداشت
#شهیدحاجابراهیمهمت♡
#سالگردشهادتتمبارک🌱
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حضور مداح اهل بیت سید مجید بنی فاطمه در منزل سردار دل ها شهید سلیمانی
#کلیپ
#مکتب_حاج_قاسم
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
#ساعتی_قبل_گلزارشهدا🌷
شبیه باد پریشان و
درهمم چون ابر ،
خدا بخیر کند
بی تو ،
روزگارم را ..
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#مکتب_حاج_قاسم
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این "دل" اگر کم است...بگو "سر" بیاورم
یا امر کن که یک "دل" دیگر بیاورم
خیلی خلاصه عرض کنم "دوست دارمت"
دیگر نشد عبارت بهتر بیاورم...
ولادت آقا امیرالمومنین مبارک
ان شاءالله محبت وولایت آقا امیرالمومنین در دل همه ما قرار بگیره
یاعلی❤
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
#ﭘﺪﺭﺁﺳﻤﺎﻧﻲ...
عزیزی تعریف می کرد وقتی که حاج قاسم فرمانده لشکر۴۱ثارلله کرمان بود در جلسه ای خانوادگی نشسته بودیم. دختر حاج قاسم روی پایش نشسته بود و از گرمای وجود پدر استفاده می کرد.
میهمانانی آمدند که در بین آنها دو دختر شهید بود.ایشان فرزند خود را روی زمین گذاشتند و آن دو کودک خردسالِ فرزند شهید را روی پای خود نشاندند.
حس و حال آن دو کودک آنچنان بود که گویی در آغوش پدر خود هستند...
حاج قاسم روزت مبارک...
✍ #ﭘﺪﺭﺁﺳﻤﺎﻧﻲ_ﻣﺮﺩﻡ_اﻳﺮاﻥ ﺭﻭﺯﺕ ﻣﺒﺎﺭﻙ 🌷
☘🌹☘🌹☘
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
علی جان...
ای بزرگمرد عالم تشیع،
میلادت، مهر فروزان پیروزی است،
آنگاه که #سردار_دلها، در رزمگاه عشق
با تو رمز "یا علی" داشت...
🌺میلادتان مبارک🌺
#فقط_حیدر_امیرالمومنین_است
#روزت_مبارک
#پدر_قهرمان_من
#بچه_های_حاج_قاسم
#ارسالی اعضا🇮🇷
#مکتب_حاج_قاسم
#Ya_Ali
#My_Hero_Dad
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃
#برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷
#رمان_حسین_پسر_غلامحسین 📖
زندگی نامه و خاطراتِ "شهید محمد حسین یوسف الهی":
🔶 تولـــد (به روایت مادر)
صفحات 29_27
#پارت_ششم 🦋
مهرماه ۱۳۴۶ بود که همسرم دست محمدحسین را گرفت و او را در مدرسه ارباب زاده🏫که خودش مدیرآن بودثبت نام کرد.
ظهر☀️که برگشت ازاوپرسیدم: "تنهاآمدی؟"
گفت :"بله! قرار بود کسی همراهم باشد؟"
با نگرانی گفتم :"بله! بچه ها مگر توی مدرسه شما نبودند؟خب ماشین 🚗داشتی بچه ها را هم می آوردی."
گفت: "چنین قراری نداشتیم من صبح که می رفتم تمام مسیر برگشت را به محمدحسین نشان دادم تا او بداند که روزهای دیگر باید همراه برادرش این راه را پیاده طی کند."
به او و حرف هایش احترام گذاشتم و دیگر حرفی نزدم .
بعد گفت: "الان هم چیزی به آمدنشان نمانده است زنگ تعطیلی خیلی وقته که زده شده.
من دیرآمدم توی مدرسه؛ کمی خرده کاری داشتم."
او درست گفت چیزی نگذشت که محمدرضا و محمدحسین خسته و کوفته وارد خانه شدند.
محمدحسین سریع به طرفم آمد: "مادر! چرا وقتی پدر ماشین دارد، ما باید پیاده بیاییم؟"
گفتم: "این سوال را ازخودش بپرسی بهتر است."
شاید هم حس مادری ام میگف اورا به سوی پدر روانه کنم تا شاید عقیده اش را تغییر دهد.
بعدـمحمدحسین را صدا زدم :"پدرت پاسخ قانع کننده ای برای کارهایش دارد! حتما از خودش سوال کن."
ناهار که خوردیم، محمدحسین کنار پدرش نشست و با قیافه ای حق به جانب از او پرسید:
"پدر چرا امروز ما را با؛ماشین به خانه نیاوردی ؟این مسیر طولانی است؛ ما خسته شدیم ."
پدر او را در آغوش کشید و بوسید:
"بخاطر اینکه شاید در بین بچه ها کسانی باشند که پدر نداشته باشند.. این کارخوبی نیست که جلوی آن ها شما هرروز و هرلحظه با پدر باشی!
بردن شما با ماشین به مدرسه وجهه خوبی ندارد و باعث تبعیض بین دانش آموزان میشود و این تبعیض ازتاثیرکلامم به عنوان یک معلم میکاهد.
به خیلی ازبچه ها گفتم بارها گفته ام که من جای پدر شما هستم و شما مثل فرزندانم هستید!
پس باید این را عملا به آن ها ثابت کنم آیا به نظرتون من کار بدی کردم؟"
محمدحسین کمی فکرکرد: "پدرشما کار خوبی کردید."
این را گفت وبه طرف حیاط خانه دوید..
#رمان_حسین_پسر_غلامحسین
#مکتب_حاج_قاسم
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
سلام علیکم
ولادت آقا امیرالمومنین رو بهتون تبریک میگم
ان شاءالله از ایشون بهترین عیدی هارو بگیرید🙏
🔶🔹التماس دعای فرج🇮🇷 رفع بیماری ها 🇮🇷عاقبت بخیری وشهادت 🇮🇷🔹🔶
شبتون مهدوی 🌌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 در سالروز میلاد امیرالمؤمنین ببینید: نماهنگ خانه پدری ❤️
🔹روایتی از سید حمیدرضا برقعی
✨ نجف اشرف
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به یاد پدران آسمانی😭
🌹حاج_قاسم_سلیمانی
#مکتب_حاج_قاسم
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
دست مرا گرفتید تا یادتان بمانم
از روی خاک بردید تا اوج آسمانم
گویند امام هر عصر
بابای مهربان است
روز پدر مبارک بابای مهربانم❤
اللهم عجل لولیک الفرج🙏
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 رهبر انقلاب: برای زندگی امروز باید از امیرالمؤمنین(علیهالسلام) درس بگیریم
💻 @Khamenei_ir
🔷🔶مدت هاست منتظرم اعضا کانال به این عدد برسه 😍😍
8888
روز ولادت آقامون امیرالمومنین ع رسید
الحمدلله😍🙏🔶🔷
#8🇮🇷
#امام_هشتم
#ولادت_امیر_المومنین
گلزار شهدا
🔷🔶مدت هاست منتظرم اعضا کانال به این عدد برسه 😍😍 8888 روز ولادت آقامون امیرالمومنین ع رسید الحمدلله😍
سر این عدد
آقا امام رضا ع هست
که من همه چیزمو از ایشون دارم
#8به وقت امام هشتم 😍
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃
#برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷
#رمان_حسین_پسر_غلامحسین 📖
زندگینامه و خاطراتِ "شهید محمد حسین یوسف الهی":
🔸دوران ابتدایی(به روایت مادر)
صفحات 29-30
#پارت_هفتم🦋
بعدازآن روز#محمد-حسین ومحمدرضااین راه نسبتا طولانی را پیاده طی می کردند.
یک سال گذشت که محمد هادی درهمان مدرسه شروع به درس 📚خواندن کرد.
تفاوت سنی آن هاکمترازدوسال بود.حالااوراه مدرسه 🏫تاخانه🏡وبالعکس رابا#محمد-حسین می آمد.آن دومعمولاباشیطنت های کودکانه و بازی،، این مسیررابرای خودشان کوتاه می کردند.
یادم می آید یک روزسردزمستانی❄به محض اینکه دررابازکردم دوتایی سراسیمه واردخانه🏡شدند.خودرادرآغوشم انداختند.
اینقدردویده بودند که رنگ به رخسارشان نمانده بود.صدای تپش قلبشان🧡به گوش میرسید.نسیم سردزمستانی نوک دماغشان راقرمزکرده بود.
ازآن هاپرسیدم :《چی شده؟چرااینقدرآشفته اید؟》
#محمد-حسین گفت:《نیمه های راه مدرسه بودیم که یک سگ🐕ولگرددنبالمان افتادنزدیک بود به ما حمله کند،تا همین نزدیکی های خانه تعقیبمان کرد،باتمام توان این مسیررادویدیم.》
هردورادرآغوش گرفتم وبوسیدم:《سریع برویدداخل اتاق و پای بخاری دست وصورتتان را گرم 🔥کنید،امایادتان باشد وقتی سگی 🐕رامی بینیداگرفرارکنید،بیشتردنبالتان می آید.》
بعدازدقایقی هردوفراموش کردن چه اتفاقی برایشان افتاده است،زیراازاین دوموارد،یکی دوبارهم پیش آمده بود همین امر سبب شده بود آن هاشجاع ونترس باربیایند...........
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
🍃﷽🍃
كُلَّ صَباحََ
أتَنَفَـسُّ
بِحُبِّ الحُسِين(ع)...
هر صبح...
به عشقِ حُسین...
نفس میکِشَم
سلامآقا ...
صلے الله علیڪ یا اباعبدالله
صبحتون حسینے❤🙏
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
🦋سه توصیه آسمانے
از سردارے آسمانے
✍عاشقان سردار سلیمانی
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
💠رها یافـتــہ از حبّ دنــیا💠
🔘قرار بود به ایران بروم و #حاج_قاسم مرا به منزلش دعوت کرده بود.
تصورم از منزل او، فضایی مملو از فرشها و اثاثیه گرانبها بود؛ زیرا میدانستم مردم #ایران تا چه اندازه به فرش و وسایل شیک علاقه مندند .🏡
به محض ورود به خانه، با وسایلی بسیار ساده روبه رو شدم!!!
خانه ای مفروش با یک موکت قدیمی، و اتاق پذیرایی مملو از تصاویر شهدا..!
پس از چند دقیقه پرسیدم:
«حاجی چقدر حقوق میگیری؟»
در پاسخ، مبلغی را گفت که مرا بسیار متعجب کرد.
- «حاجی! این حقوق یک افسر جزء است نه یک فرمانده!😳
یک سردار مثل شما در عراق، سه برابر این حقوق میگیرد..آن هم با مزایای فراوان!! »
+ «شیخنا..! مهم نیست فرمانده چقدر از کشورش میگیرد؛
مهم این است که چه چیزی به کشورش میدهد☺️
و خدای متعال چند برابر آن را به او خواهد بخشید..
و این یک #سنت_الهی حتمی است.
ما #موقت در این دنیا هستیم و همه به سوی پروردگار کریم خود رهسپاریم.»💫
👤:سامی مسعودی(از فرماندهان حشدالشعبی)
#مکتب_حاج_قاسم
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
1️⃣4️⃣ #فوتوکلیپ_قرآنی #حاج_قاسم_سلیمانی
💠ازميان مؤمنان مردانى اند كه به آنچه باخدا عهدبستند صادقانه وفا كردند،برخى ازآنان بشهادت رسيدند وبرخى درانتظار شهادتند ...
🎤 #حامد_شاکرنژاد
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb