انا لله و انا الیه راجعون
با نهایت تاثر در گذشت مادر شهید والامقام حميدرضا #اسماعیلیان را به اطلاع می رسانیم.
مراسم تشییع و تدفین این مادر ولایتی و بزرگوار فردا دوشنبه پنجم دیماه از ساعت ۹ الی ١١صبح در گلزار شهدای دستگرد برگزار می گردد.
شرکت شما بزرگواران در این مراسم ارج نهادن به مقام شامخ شهدا و تسلی بخش بازماندگان و خانواده این شهید گرامی می باشد.
#شهادتنامه
وصیت نامه سردار شهید حاج قاسم #سلیمانی (۵)
🤲خداوندا!
پاهایم سست است. رمق ندارد. جرأت عبور از پلی که از جهنّم عبور میکند، ندارد. من در پل عادی هم پاهایم میلرزد، وای بر من و صراط تو که از مو نازکتر است و از شمشیر بُرنده تر؛ اما یک امیدی به من نوید میدهد که ممکن است نلرزم، ممکن است نجات پیدا کنم.
من با این پاها در حَرَمت پا گذارده ام و دورِ خانه ات چرخیده ام و در حرم اولیائت در بین الحرمین حسین و عباست آنها را برهنه دواندم و این پاها را در سنگرهای طولانی، خمیده جمع کردم و در دفاع از دینت دویدم، جهیدم، خزیدم، گریستم، خندیدم و خنداندم و گریستم و گریاندم؛ افتادم و بلند شدم. امید دارم آن جهیدنها و خزیدنها و به حُرمت آن حریمها، آنها را ببخشی.
🍃🌷
سی و شش سال پیش در بامداد روز چهارم دیماه سال ۱۳۶۵ غواصان برای عملیات کربلای ۴ به آب زدند و چون عملیات توسط منافقین کور دل لو رفته بود، سی سال بعد با دستهای بسته برگشتند.
🔹شادی روحشان صلوات
#شهدای_غواص
#شهادتنامه
وصیت نامه سردار شهید حاج قاسم #سلیمانی (۶)
🤲خداوندا!
سر من، عقل من، لب من، شامّه من، گوش من، قلب من، همه اعضا و جوارحم در همین امید به سر میبرند؛ یا ارحم الراحمین! مرا بپذیر؛ پاکیزه بپذیر؛ آنچنان بپذیر که شایسته دیدارت شوم. جز دیدار تو را نمیخواهم، بهشت من جوار توست، یا الله!
🤲خدایا!
از کاروان دوستانم جاماندهام
خداوند،ای عزیز! من سالها است از کاروانی به جا مانده ام و پیوسته کسانی را به سوی آن روانه میکنم، اما خود جا مانده ام، اما تو خود میدانی هرگز نتوانستم آنها را از یاد ببرم. پیوسته یاد آنها، نام آنها، نه در ذهنم بلکه در قلبم و در چشمم، با اشک و آه یاد شدند.
🤲عزیز من!
جسم من در حال علیل شدن است. چگونه ممکن [است]کسی که چهل سال بر درت ایستاده است را نپذیری؟
🤲خالق من، محبوب من، عشق من که پیوسته از تو خواستم سراسر وجودم را مملو از عشق به خودت کنی؛ مرا در فراق خود بسوزان و بمیران