هدایت شده از شمس (ساقی)
(شَهْرٌ رَمَضانَ الّذی اُنزِلَ فیهِ الْقُرآنُ)
#ماه_خدا
#رمضان_المبارک
(خداحافظ)
الا ای ماه مهر و رحمت و غفران ، خداحافظ
که در قدر تو نازل شد ز حق، قرآن خداحافظ
ضیافت بود و ما مهمان بر این خوان کرم بودیم
الا ای ماه جود و رحمت و احسان خداحافظ
همه لبریز ، بودیم از معاصی و خطا ، اما...
گذشتی از خطا و لغزش و عصیان خداحافظ
چه شبها تا سحر با ناله و آه و فغان بگذشت
که شد جاری ز هجرت اشک بر دامان خدا حافظ
"شب قدر" تو را ما قدر دانستیم و از لطفت...
مناجات و دعا خواندیم و "یا سبحان" خداحافظ
دل خود را رها کردیم در بحر فضیلت ها
تو بودی کشتی و حق بود کشتیبان خداحافظ
"اجرنا یا مجیر" و ذکر "یا قدوس" ما را بُرد
از این خاک سیه تا عرش الرّحمن خداحافظ
دل ما غرق اندوه است و بیمار توایم ای ماه!
تو بودی بر تن بیمار ما ، درمان خداحافظ
به تن کردیم "جوشن" در شب "قَدر"ت به این امید
مبادا نزد اهریمن شویم عریان خداحافظ
امید ماست ای ماه خدا ، سال فرج باشد
همین امسال آید شهریار جان خدا حافظ
بنای ظلم اگرچه سرکشیده باز ، تا افلاک
کند با تیشهی عدلش ز هم ویران خداحافظ
تو هم ای ماه! زخمی را به دل داری از آن تیغی
که چشم عالم از جورش شده گریان خدا حافظ
دو تا شد فرق مولا در شب قدر تو با شمشیر
به دست اِبن مُلجَم بندهی شیطان خداحافظ
الا ای ماه فیض حق! به حق (ساقی) کوثر
بگیر از لطف، دست ما تو در میزان خدا حافظ
سید محمدرضا شمس (ساقی)
1402/01/31
http://eitaa.com/shamssaghi
🌹🌹عید فطر مبارک باد🌹🌹
مژده ایدل که هلال مه شوال دمید
عالمی غرق سرُور است ، از این عید سعید
هاتف غیب خبر میدهد از عفو کریم
چشم عالم شده روشن همه از نور امید
صبح عید آمده ، عیدانه بگیرید ازحق
وَلَقَد جاءَ لَنا یَومُ نَعیمً وَ مَزید
عاشقان سجده به درگاه خدا آوردند
آن خدایی که غفور است وکریم است و حمید
عاصیان جمله گرفتند از این ماه برآت
وَلَقَد نالَ اِلی مَغفَرَهَ الحَقِ سَعید
عید فطر آمده تا دست دعا برداریم
کاش این عید شود روز ظهور خورشید
گشت تا سال دگر بسته در میخانه
خرم آن کس که از این باده مستانه چشید
می گزد لب به تحسر دل غافل از عشق
چون که آن مرغ سعادت ز لب بام پرید
طی شد ایام وصال و شب هجران آمد
صبر باید که دوباره برسد صبح سپید
چشم امید (شقایق) به عنایات علیست
بی ولایش، بخدا کس به سعادت نرسید
حمید رضازاده "شقایق"
کرمان
http://eitaa.com/shamssaghi
هدایت شده از شمس (ساقی)
#ماه_برکات
رمضان ماه رهایی ز سیاهی طی شد
مــاه مهمـــانـی درگـــاه الهی طی شد
مــاه غفـران گنـاهان و نــزول بـرکـات
مــاه قــدر و نعــم لایتــناهی طی شد
سيد محمدرضا شمس (ساقی)
http://eitaa.com/shamssaghi
هدایت شده از شمس (ساقی)
#عید_سعید_فطر_مبارک
هــلال ماه شـوال از افق امشب هویدا شد
بـرات روزه داران از خـدا بر خلق اِعطا شد
شده عیـد سعید فطـــر بعد از مـاه مهمـانی
گواهینـامهی اعمــال نیک خلق، امضـا شد
سید محمدرضا شمس (ساقی)
http://eitaa.com/shamssaghi
هدایت شده از شمس (ساقی)
#عیــد_رمضـــان
عیــد آمد و مــاهِ رمضــان گشـت تمــام
شــوال ز رَه آمــد و طـی گشـت صــیام
افسـوس کـه آن مــاهِ مبــارک طـی شـد
مقبــول بُـوَد طــاعـت و ایــام بـه کـــام
سید محمدرضا شمس (ساقی)
http://eitaa.com/shamssaghi
هدایت شده از شمس (ساقی)
#عیــد_فطـــر_مبـــارک_بـــاد
شــوّال ز رَه آمـد و طِـی شـد رمضــان
یارب به دل شکسـته ی پیــر و جــوان
گـر طـاعـت مـا قبــولِ درگــاهـت شـد
وقـتِ فـــرج حضرت مَهــــدی بـرسـان
سید محمدرضا شمس (ساقی)
http://eitaa.com/shamssaghi
هدایت شده از شمس (ساقی)
(عید فطر مبارک باد.)
ماه رمضان ، ماه مصفای خدا رفت
ماه شرف و منزلت و قدر و بها رفت
ماه رمضان طی شد و آمد مه شوال
فطر آمد و افسوس که آن ماه خدا رفت
این عید سعید آمده ، ای دوست! مبارک
چون کوه گنه ، کاه شد و سوی هوا رفت
بودیم در این ماه ، همه غرق عنایات
ماهی که به تسبیح و مناجات و دعا رفت
ماهی که در آن معجزهی حق شده نازل
سی پارهی این ماه ِ مصفا ، اسفا رفت
ماهی که سراسر همه الطاف خدا بود
تا چشم گشودیم، مه فیض و عطا رفت
جز اشک انابت ، نشد از هر مژه جاری
در هر شب قدری که دعا تا به سما رفت
جز آه شرربار ، نمانده به دل خلق
چون ماه زدایندهی عِصیان و خطا رفت
برداشته شد بار گناهان ، همه از دوش
افسوس که آن ماه پر از جود و سخا رفت
شد پاک گناهان ، همه از رحمت یزدان
تا نامهی اعمال ، همه سوی خدا رفت
بغضی که به دیوار گلو جای گرفتهست
بشکست ز غم چون که مه عقده گشا رفت
ماهی که درآن تیغ شقی از سر بیداد
بر فرق همایون علی ، شاه ولا رفت
ماهی که شب قدر ، علی مظهر رحمت
با سینه ی پر درد ، از این دار بلا رفت
ماهی که درآن شیر خدا وقت عبادت
در سجدهی حق ، بر اثر تیغ جفا رفت
خاموش شده شمع شبستان ولایت
تا حیدر کرار ، سوی عرش علا رفت
در ماتم مولا ، نه فقط خلق ، عزادار
زیرا به فلک ، نالهی مرغان هوا رفت
ماهی که درآن زمزمه و شور و نوا بود
طی گشت و دریغا که مه عشق و صفا رفت
برچیده شد آن خوان کریمانه ، دریغا...
من ماندم و هیهات! که آن ماه رجا رفت
افسوس که طی شد شب جام می و مستی
از (ساقی) میخانه بپرسید ، چرا رفت.
سید محمدرضا شمس (ساقی)
1402/01/31
http://eitaa.com/shamssaghi
هدایت شده از شمس (ساقی)
#ماه_عشق
ماهی که درآن عشق ، به نــام ما شد
تقـدیـر و قضای حـق، به کــام ما شد
(ساقیِ) ازل ریخت به ساغر می ناب
یک جـرعـه ی آن شرب مــدام ما شد
سید محمدرضا شمس (ساقی)
@shamssaghi
(غلطهای رایج در زبان فارسی)
متأسفانه بسیاری از فارسی زبانان بر خلاف دستور زبان فارسی که #مؤنث و #مذکر نمیشناسد به تقلید از زبان عربی شکل #مؤنثی برای بسیاری از اسمها و صفتها ساخته و در فارسی به کار میبرند.
در زبان عربی، برای ترکیب وصفی قانون ویژهای وجود دارد و آن این که صفت با موصوف خود همجنس است، یعنی موصوف مذکر، صفت مذکر و موصوف مؤنث (و نیز جمع بی جان)، صفت مؤنث میپذیرد.
عربها برای مؤنث کردن صفت، به پایان آن " تای " تأنیث میافزایند که در عربی به صورت "ة" نوشته میشود.
مانند: قیادة السیاسیة (رهبری سیاسی) و مجالس الحاصة (نشستهای ویژه).
در فارسی تای تانیث را به صورت "ه" (های غیرملفوظ) مینویسند.
ایرانیان در زبان فارسی که مؤنث و مذکر نمیشناسد، به ویژه در گذشته به تقلید از این قاعدهی زبان عربی به کارهایی بسیار جالب و البته نادرستی دست زدهاند که خوشبختانه بخشی از آنها امروز به دلیل خودآگاهی آنان کاربرد خود را از دست داده است، ولی بخش دیگر آن هنوز در زبان ما باقی مانده و همچنان از زبانها شنیده و در نوشتهها دیده میشود.
در زیر با برخی از آنها آشنا میشویم:
مشهورترین ترکیب وصفی ساختهی ایرانیان استفاده از صفت عربی #مربوطه است که در عربی صفتی مؤنث است و همانگونه که گفته شد در این زبان فقط برای موصوف مؤنث به کار میرود؛ ولی ایرانیان و برخی دیگر از فارسی زبانان، هر واژهای را که بخواهند (چه عربی باشد، چه فارسی، چه در عربی مؤنث باشد چه مذکر، چه مفرد باشد و چه جمع) در ترکیب با "مربوطه" به کار میبرند و به گمان خود خیلی هم فصیح و بلیغ سخن گفتهاند.
مانند: رئیس مربوطه، قانون مربوطه، پروندهی مربوطه، گزارش مربوطه، دستگاه مربوطه، و امور مربوطه.
کار مؤنث کردن صفات به تقلید از زبان عربی در زبان فارسی که مذکر و مؤنث نمیشناسد به آنجا رسیده است که ایرانیان هر صفتی را (برای هر موصوفی، چه فارسی و چه عربی، چه مؤنث و چه مذکر، چه مفرد و چه جمع) به راحتی و بر خلاف دستور زبان فارسی و عربی مؤنث میکنند.
مانند: تحصیلات عالیه، دورهی متوسطه، متون قدیمه، قانون مصوبه، پروندهی مختومه، بانوی محترمه، نامه کی شریفه، کاغذ باطله، هیأت تحریریه، هیأت حاکمه، وسایط نقلیه، اعمال شاقه، امور خارجه، روابط حسنه، ارواح خبیثه، احترامات فائقه، قوهی مقننه، قوهی مجریه، قوهی قضاییه، مکهی معظمه، زن سلیطه، گناهان کبیره و انبوهی از ترکیبهای وصفی نادرست دیگر...
مؤنث کردن کلمات که در زبان فارسی محلی ندارد چنان شکلی یافته است که کار از مؤنث کردن صفات گذشته و ایرانیان دیگر نه فقط صفات، بلکه با استفادهی نابجا از تای تأنیث عربی نوع مؤنث بسیاری از کلمات را نیز اختراع کرده و آنها را نیز در کنار نوع مذکر آن در زبان خود به کار میبرند.
مانند: جدّ و جدّه، حاجی و حاجیه، خال و خاله، دلال و دلاله، رئیس و رئیسه، رقاص و رقاصه، زوج و زوجه، عم و عمه، مدیر و مدیره، شاعر و شاعره، محبوب و محبوبه، معشوق و معشوقه، مَلک و ملکه، ندیم و ندیمه، والد و والده و بسیاری دیگر...
با همین قاعده اسمها و صفاتی نیز در فارسی پیدا شدهاند که فقط برای زنان به کار میروند.
مانند: ضعیفه، سلیطه، معروفه، مخدره و غیره.
همانگونه که گفته شد، بخشی از این واژهها و ترکیبهای من درآوردی، اکنون دیگر به کار برده نمیشوند و ایرانیان میکوشند با به کار گرفتن برابرهای امروزی و درست برای باقیماندهی آنها، از کاربرد آنها نیز در زبان فارسی خودداری کنند تا اصالت زبان فارسی را پاس دارند.
آموزش عروض و قافیه و...
سید محمدرضا شمس (ساقی)
https://eitaa.com/arozghafie
روابط عمومی کانال آموزش عروض
ابوالفضل عامری
راز نهان حضرت زهرا س
همسرم راز نهان خویش با شوهر بگو
جان من از آنچه آمد بر سرت یک سر بگو
دردهای خویش را با خود مبر در خاک گور
یا ز سرّ سینه یا از زخم میخ در بگو
از چه دائم میروی از هوش و باز آئی به هوش
از چه میپیچی بخود پیوسته در بستر بگو
قطره قطره آب گشتی و مرا آتش زدی
با من از کاهیدن این نازنین پیکر بگو
رخ اگر میپوشی از من دیگر از زینب مپوش
شرح سیلی را تو را آن با وفا دختر بگو
محسنت بین در و دیوار با قاتل چه گفت؟
لاله خونین من از غنچه پرپر بگو
ماجرای گوشواره بر کف دستت چه بود؟
راز از این قصّة سر بسته با حیدر بگو
ای بهشت من که رو کردی تو در باغ بهشت
آنچه را با من نمی گفتی به پیغمبر بگو
شعر حاج غلامرضا سازگار
http://eitaa.com/gom121
┄┅═══••↭••═══┅┄
کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بقیع
کاش یک شب شمع بودم در شب تار بقیع
تا سحر میسوختم چون قلب زوار بقیع
کاش میشد مخفی از وهابیان سنگدل
مینهادم نیمه شب صورت به دیوار بقیع
قبه و قبر و رواق و خانه و گلدسته داشت
ای مدینه از چه ویران گشت آثار بقیع
نیست حق گریهاش بر چار قبر بیچراغ
زائری کز راه دور آید به دیدار بقیع
ماه، زائر، اختران، اشکند و گنبد، آسمان
صورت مهدی شده شمع شب تار بقیع
آب، خون و دانه اشک و نالهاش سوز جگر
هر که شد مرغ دل زارش گرفتار بقیع
گر زنان را نیست ره در این گلستان، غم مخور
شب که خلوت میشود زهراست، زوار بقیع
اینکه آثارش بوَد باقی میان دشمنان
دست حق بودهست از اول نگهدار بقیع
گر به دقت بنگری بر این امامان غریب
میچکد پیوسته اشک از چشم خونبار بقیع
بس که آغوشش پر است از لالههای فاطمه
بوی جنت خیزد از دامان گلزار بقیع
شعر حاج غلامرضا سازگار
http://eitaa.com/gom121
┄┅═══••↭••═══┅┄
کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هدایت شده از ابوالفضل عامری
بسم الله الرحمن الرحیم
وبشرالصابرین الذین اذا اصابتهم مصیبه قالو انا لله و انا الیه راجعون
با تقدیر و تشکر از سروران عزیزوگرامی که در مراسم تشییع و تدفین ومجالس
مرحومه مغفوره فاطمه محمد بیگی
مادر بزرگوار مداح اهلبیت عصمت وطهارت علیهم السلام
جناب اقای سید رضا خوش سلوک
شرکت نموده اند به اطلاع دوستان و آشنایان می رسانیم
چهلمین روز درگذشت روز پنجشنبه مورخ 1402/2/7 ساعت 16 الی 1730 مسجد14معصوم ع واقع در روستای صرم برگزار می گردد
روابط عمومی مجامع ادبی و مداحی عامری
هدایت شده از ابوالفضل عامری
گلشن عقبی
دخترم خوش آمدی جای تو در دنیا نبود
بیوجود تو صفا در گلشن عُقبا نبود
جان بابا بارها مرگ از خدا کردم طلب
بی تو خون جگر در دیدة زهرا نبود
دخترم آن شب که من دست علی دادم تو را
جای پنج انگشت سیلی در رخت پیدا نبود
جان بابا نقش این سیلی گواهی میدهد
هیچکس مثل من و مثل علی تنها نبود
دخترم روزیکه بر ماه رخت سیلی زدند
هرچه میپرسمبگو آیا علی آنجا نبود؟
جان بابا بود امّا دستهایش بسته بود
چارهای جز صبر بین دشمنان او را نبود
دخترم آیا حسینم دید مادر را زدند
شاهد این صحنه آیا بود زینب یا نبود؟
جان بابا لرزه بر اندامشان افتاده بود
ذکرشان جز یا رسول الله و یا اُمّا نبود
دخترم با آن همه احسان که دید امّت زمن
بوسه گل میخ در اجر ذوی القربا نبود
جان بابا خانه پر گردید از دشمن ولی
هیچکس جز فضه و دیوار و در با ما نبود
دخترم چون سینه مجروح تو آسیب دید
درد آن جز در درون سینة بابا نبود
جان بابا سوز آن از نظم «میثم» سر کشید
ورنه تا این حد شرر از شعر او پیدا نبود
شعر حاج غلامرضا سازگار
http://eitaa.com/gom121
┄┅═══••↭••═══┅┄
کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ