eitaa logo
اشعار ۱۴ معصوم (ع) و احادیث
674 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
127 ویدیو
7 فایل
http://eitaa.com/gom121 ┄┅═══••↭••═══┅┄ کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
امام حسین علیه‌السلام دلم از روز ازل خورده به نامت ارباب کن دعا تا که شوم عبد مدامت ارباب گر دهی یا ندهی حاجت من میدانی تا قیامت شده ام عاشق نامت ارباب به همان ذکر حسین جان که نوای زهراست نام تو در دو جهان کرده قیامت ارباب لحظۀ روضه چه باکم ز گنه معتقدم نفس وحشی بشود وحشی و رامت ارباب بِشِکن بال و پرم را که کنون آمده ام نتوانم که پرم از سر بامت ارباب دیدن کرب و بلای تو نصیبم چو نشد کنم از دور ز دل عرض سلامت ارباب تو بیا جان یتیم حسنت کن نظری تا شوم نوکر دربست و غلامت ارباب جان قاسم تو بیا و بخرم، تا بشوم سینه بشکسته فدایی قیامت ارباب مستم از باده ی لعلی ز عسل شیرین تر قاسمی مسلکم و تشنه ی جامت ارباب تیغ بر دست شدم بی سر و پای عشقت تا که لبیک بگویم به پیامت ارباب غربتت می کشدم عاقبت ای شاه غریب  گر بگوشم بر سد حزن کلامت ارباب لحظه ی مرگ چه باکی که کنی امدادم جان فدای تو و این مشی و مرامت ارباب قاسم نعمتی http://eitaa.com/gom121 ┄┅═══••↭••═══┅┄ کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹
ولادت امام حسن عسکری امشب همه جا موج زند نور ولایت افتاده به سرها همه دم شور ولایت گردیده سماوات و زمین طور ولایت از پرده در آمد مه مستور ولایت گردیده ملک گرم ثناگُستری امشب گویند ثنای حسن عسگری امشب برخیز و بزن خنده که گل خنده زن آمد با خنده ی گل بر لب بلبل سخن آمد خورشید فروزنده مه انجمن آمد فرزند رضا را حسن آمد حسن آمد عالم همه غرق شعف و عشرت و شادی است میلاد گرامی خلف حضرت هادی است نخل نبوی را ثمر است این ثمر است این چرخ علوی را قمر است این قمر است این فخر دو جهان را پسر است این پسر است این بر مصلح عالم پدر است این پدر است این این شیعه و این مشعل انوار هدایش ای جان همه عالم و آدم بفدایش روئید گل تازۀ آمال محمّد (ص) یا مهر فروزنده ی اقبال محمّد (ص) یا صفحه ی رخسار و خط و خال محمّد (ص) یا آمده دوم حسن از آل محمّد (ص) از سامره تابیده به عالم جلواتش پیوسته فرستید درود و صلواتش این گوهر ده بحر خروشنده ی دین است این کعبه ی امیّد دل اهل یقین است این عرش خداوند تعالی به زمین است این نجل دهم حجّت خلاّق مبین است در سجده ملایک به یسار و به یمینش تابنده بود جلوه ی مهدی ز جبینش آینه ی حسن ازلی ماه جمالش آیات لب حضرت هادی خط و خالش یادآور جاه نبوی قدر و جلالش جبریل فرو ماند در اوج کمالش عالم همه مرهون وی و موهبت اوست از سامره تا عرش خدا مملکت اوست این اختر برج نقوی ماه تمام است این فرش نشینی است که خود عرش مقام است این حجّ و زکوة است و صلات است و صیام است بر خلق امام است امام است امام است قدر و شرف و عزّت و جاه بشر از اوست ای منتظران حجّت ثانی عشر از اوست ای ارض و سماوات همه سامره ی تو ای چرخ برین نقطه ای از دایره ی تو ای مهر فلک ذرّه ای از نائره ی تو ای زنده دل اهل دل از خاطره ی تو از جود تو بس خاطره داریم حسن جان ما آرزوی سامره داریم حسن جان تو یازدهم اختر منظومه ی نوری تو واسطۀ عفو خداوند غفوری تو نور خدا در شجر وادی طوری تو سرّ انا الحق به غیاب و به حضوری من سائل لطف و کرم و جود تو هستم با آن همه آلودگیم دل به تو بستم ای فوج ملک را به درت عرض ارادت سادات جهان از تو گرفته است سیادت مِهر تو بود مُهر قبولیّ عبادت قرآن به تو و پاکی تو داده شهادت تو دست خداوند به تقدیر قضایی فرزند علیّ ابن جواد ابن رضایی قرآن به تو نازد که در او جلوه گر استی ایمان به تو بالد که ورا راهبر استی انسان به تو بالد که امام البشر استی مهدی به تو در فخر که او را پدر استی لطفی که مگر سائل هر روز تو باشم خاک قدم عسگر پیروز تو باشم ای عادت تو جود و مرام تو عنایت ای مهر رخت مشعل انوار هدایت ای یازدهم اختر تابان ولایت قرآن سخن فضل تو را کرده حکایت من «میثم» آلوده دل بی سر و پایم از خویش مرانید که مدّاح شمایم حاج غلامرضا سازگار http://eitaa.com/gom121 ┄┅═══••↭••═══┅┄ کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹
آيه اصـل و نسب در گردش دوران زر است هر كسی صاحب زر است او از همه بالاتر است دود اگر بالا نشيند كسر شأن شعله نيست جای چشم ابرو نگيرد چونكه او بالا تراست ناكسی گر از كسی بالا نشيند عيب نيست روی دريا، خس نشيند قعر دريا گوهر است شصت و شاهد هر دو دعوی بزرگی ميكنند پس چرا انگشت كوچك لايق انگشـتر است آهن و فولاد از يك كوه می آيند برون آن يكی شمشير گردد ديگری نعل خر است كره اسـب ، از نجابت از پـس مادر رود كره خر ، از خريت پيش پيش مادر است كاكـل از بالا بلندی رتبه ای پيدا نكرد زلف ، از افتادگی قابل به مشك و عنبر است پادشه مفلس كه شد چون مرغ بی بال و پر است دائماً خون ميخورد تيغی كه صاحب جوهر است سبزه پامال است در زير درخت ميوه دار دختر هر كس نجيب افتاد مفت شوهر است صائبا !عيب خودت گو عيب مردم را مگو هر كه عيب خود بگويد، از همه بالا تر است صائب تبریزی http://eitaa.com/gom121 ┄┅═══••↭••═══┅┄ کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹
بیستم مهرماه روز بزرگداشت "حضرت حافظ "گرامی باد ................حافظ................ شمس دین هستی و هم نام نبیِّ محترم حافظ قران شدی و مَحرم اهل حرم میدرخشی در سپهر عشق، با شور و غزل مثل خورشیدی که می تابد به وقت صبحدم چون به الهام سروش غیب مُلهَم بوده ای شد لسان الغیب وصفت، نزد ارباب کَرم کشف راز ای خواجه شیراز، از اسرار توست می دهی پیغام بر اهل نظر، چون جام جم عارف و عامی به دیوانت تفال می زنند چون جوابت در غزلها میبرد از سینه غم مکتب پر فیض تو دارد بسی چون شهریار شاعران با لطف تو گشتند جمله محتشم چون نشستی کنج فقر و خلوت شبهای تار فارغی از عالم و مستغنی از گنج دِرم خواجه شیرین سخن شعرت شقایق پرور است کرده ای با عطر خود شیراز را باغ اِرم حمید رضازاده " شقایق" کرمان ۱۴۰۳/۷/۲۰ https://eitaa.com/rezazadeh_shaghayegh
گر به اخلاص رخ خود به زمین سایی صبح روشن از خانه چو خورشید برون آیی صبح گر به خاکستر شب پاک نکردی دل را سعی کن سعی که این آینه بزدایی صبح به تو از دست دعا کشتی نوحی دادند تا ازین قلزم پر خون به کنار آیی صبح بندگی کار جوانی است، به پیری مفکن در شب تار به ره رو که بیاسایی صبح نخل آهی بنشان در دل شبهای دراز تا به همدستی توفیق به بار آیی صبح زنگ غفلت کندت پاک ز آیینه دل کف دستی که ز افسوس به هم سایی صبح چون به گل رفت ترا پای، به دل دست گذار این حنا نیست که شب بندی و بگشایی صبح صبر بر تلخی بیداری شب کن صائب تا چو خورشید جهانتاب شکرخایی صبح صائب تبریزی http://eitaa.com/gom121 ┄┅═══••↭••═══┅┄ کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹
میلاد امام عسکری علیه السلام روز میلاد تو ای شمس فروزان هدی شده روشن ز فروغت همه ی ارض و سما پسر حضرت هادی ، پدر مهدی دین رهروان را شده ای بعد پدر، راهنما ای که در آینه ی حُسن، حَسن شد نامت نام زیبای تو شد مصدر خیرُ الاَسما نور باران شده هستی ، ز تجلّی رُخت به سر آمد شب هجران، ز فروغت مولا عالم از عطر دل انگیز تو سرمست شده هر که گوید به زبانی صفت وصف ترا زائر کوی تو هستند ، ملائک امّا چبرئیل آمده از عرش به پابوس شما گر میسّر نشدت حج بروی در همه عمر حرمت کعبه ی عشق است و خودت قبله نما دست خالی نرود هر که گدای تو شده میرسد فیض تو بر خلق، چه شاه و چه گدا با تو ای نور مبین ،سامره شد باب امید حاجت خسته دلان میکنی از لطف روا ای گل باغ نبوت ،که بهار آوردی قدمت باد مبارک به همه اهل ولا بوی دلجوی " شقایق" زحریمت آید ای گل یاسمنِ باغ علی و زهرا حمید رضازاده " شقایق" کرمان ۱۴۰۳/۷/۲۱ https://eitaa.com/rezazadeh_shaghayegh
جنت در بسته سازد مهر خاموشی ترا چهره زرین می کند چون به، نمدپوشی ترا حلقه ذکر خدا گردد لب خاموش تو گر شود توفیق از مردم فراموشی ترا خانه داری، در گذار سیل لنگر کردن است می شود حصن سلامت، خانه بر دوشی ترا هوشمندی می برد بیرون ترا از آب و گل می نماید صورت دیوار، بیهوشی ترا گوش اگر داری درین بستانسرا هر غنچه ای می کند با صد زبان تلقین خاموشی ترا غافلی چون رشته کز سیمین بران روزگار رنج باریک است حاصل از هم آغوشی ترا خنده چون مینای می کم کن که چون خالی شدی می گذارد چرخ بر طاق فراموشی ترا آنچنان کز خار آتش را فزاید سرکشی بیش شد رعنایی نفس از خشن پوشی ترا هوشیاری زنگ غفلت می برد صائب ز دل دل سیه چون لاله می گردد ز می نوشی ترا «صائب تبریزی» http://eitaa.com/gom121 ┄┅═══••↭••═══┅┄ کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نذر حضرت فاطمه معصومه (س) در قم فتاد شیون و غوغا برای تو گویا شکست قامت طوبا برای تو توفان به پاست در غم و اندوه و ماتمت یعنی گسست حالت دریا برای تو ای خواهر غریب امام غریب ما آمد ز توس حضرت مولا برای تو باید گریست مثل برادر در این عزا باید که داشت ناله و نجوا برای تو داغت شبیه داغ جگر سوز زینب است ای بی قرار زینب کبرا برای تو دور از مدینه جان بسپاری به شهر قم در جنّت است ناله ی زهرا برای تو پژمرده گشت جان شقایق ز ماتمت پرپر شده ست لاله ی صحرا برای تو در ظهر روز هجر و فراق چو آتشت ریزد اذان اشک مصلّا برای تو در لَیْلَةُ الْعَزای جگرسوز داغ تو گلگون گرفت دیده ام احیا برای تو هر بیت این سروده ی ماتم بود گواه "یاسر" گرفت محفل غم را برای تو ** محمود تاری «یاسر» http://eitaa.com/gom121 ┄┅═══••↭••═══┅┄ کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مدح و مرثیه حضرت معصومه سلام الله علیها سلام الله علیها برگدای خانه اش معصومه؛عصمت میدهد دستِ زائرهای خود برگ شفاعت میدهد برکسی که خاک شد؛تاثیر ِتربت میدهد قولِ دیدارِ رضا را در قیامت میدهد مثل سلطان ، گنبدِ این شاه بانو با صفاست زائر ِ معصومه در قم ، زائر قبرِ رضاست سفره ای مثل عموجانش حسن انداخته حضرت رب الکرم اورا کریمه ساخته هرکه بی حاجت به کویش پا گذارد؛باخته شک ندارم اصلا او معصومه را نشناخته مثل زهرا مادرش احسان او بی انتهاست دختر باب الحوائج، دیده بر راه گداست مثل زینب مو به مو تفسیر قرآن می کند با تکان چادرش کافر مسلمان می کند دست او باز است و زینب وار، احسان می کند خواهر سلطان ِعالم کار ِسلطان می کند از کلام حضرت صادق چنین معلوم شد زائرِ او زائرِ هر چهارده معصوم شد رشته های معجر او دست بافِ فاطمه است هرکه دورش گشته بی شک در طواف فاطمه است در عفافِ زندگیِ او، عفافِ فاطمه است عشق او تفسیر ِ عین و شین و قاف فاطمه است هیچ مردی با چنین اعجوبه ای هم تا نشد عاقبت هم همسری در رتبه اش پیدا نشد سالهای سال در چشم انتظاری سوخته در فراق روی بابا دیده بر در دوخته اسم زندان در دل او شعله ها افروخته گریه های بی صدا را از کسی آموخته خانهٔ موسی بن جعفر بیت الاحزانش شده گریه در ده سالگی روزی چشمانش شده در یتیمی احترامش را نگه می داشتند دور تا دورش برادر ها اقامت داشتند بی اجازه پا کنار خانه اش نگذاشتند جای هیزم شاخه گل در پشت در بگذاشتند داغ بابا دید اما داغی مسمار نه کوچه های تنگ دید اما درودیوار نه فاطمه بود و مدینه قامتش را تا نکرد بی حیایی با لگد در را به سویش وا نکرد با کف پا روی چادر قاتلی امضا نکرد گوشوارش را کسی در کوچه ها پیدا نکرد مادرش زهرا ولی در زیر یک در گیر کرد سینه زخمی سه ماهه مادرش را پیر کرد بعد بابا با رضا جان بیشتر مانوس شد ساحل چشمان او دلبند ِ اقیانوس شد غربت آن دم در تمام ِ هستی اش ملموس شد که رضایش از مدینه رهسپار طوس شد شد مدینه بی رضا، یکسال مانند قفس گریه می کرد و صدا می زد رضا را هرنفس نامه ای از یار آمد، بالهایش باز شد موسم ناقه سواری های او آغاز شد تا به شهر ساوه بغض دشمنان ابراز شد بال و پرهای های کبوتر ها شکارِ باز شد صحنه ای از کربلا با دیدهٔ تر دیده است در دیار بی کسی داغ برادر دیده است سوی قم او داغدار آمد ولی با احترام کوچه واکردند مردم در میان ازدحام می رسید از هر طرف تنها صدای السلام شد گریز روضه ام یک جمله «ای لعنت به شام» چه بلایی بر سر ناموس حق آورده اند عمه سادات را خیلی مُعَطّل کرده اند کوچه کوچه محمل ِ بی پرده را چرخانده اند دورِ ناقه چشمهای بی طهارت مانده اند خارجی فرزند زهرا را به خنده خوانده اند بسکه سرها را به روی نیزه ها رقصانده اند بارها از روی نیزه سر زمین افتاده است گیسوی آقام دست آن و این افتاده است بی طهارت ، دست ،گردان آیهٔ تطهیر شد بسته دسته قافله در حلقهٔ زنجیر شد باتکان نیزهٔ ششماهه مادر پیر شد بارها با نیزه داری مست او درگیر شد داد زد نامرد با بال و پرش بازی نکن کودکم خوابیده بس کن باسرش بازی نکن قاسم_نعمتی http://eitaa.com/gom121 ┄┅═══••↭••═══┅┄ کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹