هدایت شده از اشعار ۱۴ معصوم (ع) و احادیث
بسم_الله_الرحمن_الرحیم
مدح حضرت ابوالفضل علیه السلام
آسمان امشب ز دامن جای گل ریزد ستاره
مـاه، سرگرم تماشـا مهـر مبهوت نظاره
مرحبا! ای ماه شعبان، ماه آوردی دوباره
مـاه آوردی دوبـاره ماه، نه! یک ماهپاره
قلب آلالله خرم، چشم خیرالناس روشن
خانۀ مـولا شده از طلعت عباس، روشن
****
چشم دل بگشا که وجه خالق اکبر ببینی
شیـر ثـارالله را در دامـن حیـدر ببینی
بلکه در آغوش حیدر، حیدر دیگر ببینی
ساقـی عترت کنار ساقـی کوثـر ببینی
چشم شو تا بنگری آیینۀ حقالیقین را
شیـر ثارالله و شمشیر امیرالمؤمنین را
****
فاطمـه! امالبنین! شیرخـدا را شیر زادی
مرحبا! مادر! که بر دست خدا شمشیر زادی
سـورۀ انـا فتحنـا را بهیـن تفسیر زادی
لشکـر پیـروز دشت کربلا را میـر زادی
شیرِ شیر داور است این پای تا سر حیدر است این
فاش میگویم کـه زهرا را حسین دیگر است این
****
روی، داور دست، حیدر خصلت و خوی رسولش
سیر معراج الهی هم صعودش هم نزولش
کیست این ریحانهyالحیدر کـه زهرای بتولش
کرده در اوج سرافرازی به فرزندی قبولش؟
نقش پیشانیش باشد این که این یار حسین است
حضرت عبـاس، سقـا و علمــدار حسین است
****
اوست آن عبدی که کس نشناخت او را جز امامش
ناتمامش خوانـدهام خوانم اگـر ماه تمامش
لرزهها افکنده بر پشت سپاه کفر، نامش
از خـدا و انبیـا و اولیـا بــادا سلامش
شأن او شأن امامت دست او دست کرامت
سایۀ قـدش قیامت تا قیامت راستقامت
جز علی هرکس بگویـد مدح او باشـد شکستش
بوسهگاه مرتضی روی و جبین و چشم و دستش
گشت تقـدیم خـدا روز شهـادت بـود و هستش
دست از دست و سر و جان شست در عهد الستش
بر وفای عهد خـود تا پای جان استاد، آری!
هم شعار بذل جان سرداد هم سر داد، آری!
****
ای که با خون خدا ممزوجی و خون خدایی
دستگیـر عالم و سردار دست از تن جدایی
نور چشم فـاطمه، مصباح مصبـاحالهدایی
بلکه در روز قیـامت بـر شهیـدان مقتدایی
تو علمـدار حسینی تـا ابد یار حسینی
شیر عاشورای خون و مرد ایثار حسینی
****
بـازوی فرزنـد زهـرا دست از پیکـر جدایت
چارده معصوم را باشـد بـه لـب ذکر ثنایت
بلکه هنگام ولادت کـرده شیر حق دعایت
کیستی تو که امامت گفت جان من فدایت؟
ای همـه آزادمردان شاهد آقایی تو
خضر با آب حیاتش تشنۀ سقایی تو
****
آب دریـا نعـره زد تا جرعهای از آن بنوشی
غیرتت میگفت باید چون دل دریا بجوشی
بیـن دریـا تشنـه بـاشی آب دریا را ننوشی
مرحبا! تا آخریـن خط عطش بایـد بکوشی
ای شـرار تشنگی نور چراغ مکتب تو
بحر سوزان تب تو آب عطشان لب تو
****
تــو دلـت آرام امـا آب دریــا بــیقرارت
بحر، رفع تشنگی کرده ز چشم اشکبارت
بلکـه دریـا قرنهـا گردیده بر گرد مزارت
آب شد خون جبین و گشت جاری بر عذارت
سوخت در آب روان بـر تشنگان پـا تا سر تو
شک ندارم اینکه زهرا خوانده خود را مادر تو
دل گرفتـار تـو امـا تـو گرفتـار حسینی
جـان جانانی و با جـانت خریدار حسینی
از ولادت تا شهادت محو دیدار حسینی
بلکه فردای قیـامت هم علمدار حسینی
کیستی تو؟ کیستی تو؟ ای عطش آب بقایت
وقت جـان دادن پیمبـر آب آورد از برایت
***
ای سلام آب بر لبهای خشکت تا قیامت
ای پس از ایثار جان خویش هم یار امامت
یافته عشق و وفا از خون بازویت سلامت
سـائل درگـاه تـو آقایـی و جود و کرامت
این تویی مولا! که منت بر سر «میثم» نهادی
نخـل خشکش را ز بحـر بیکرامت آب دادی
حاج غلامرضا سازگار
http://eitaa.com/gom121
┄┅═══••↭••═══┅┄
کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹
هدایت شده از اشعار ۱۴ معصوم (ع) و احادیث
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
دوستان عزیز
ضمن عرض تبریک به مناسبت فرارسیدن اعیاد شعبانیه
جلسه انجمن ادبی محیط
جمعه
از ساعت 18/30تا 20
#توجه ‼️
دوستان عزیز جلسه #ویژه #آقایان است
لطفأ
سر وقت تشریف بیاورید
و بعد از اتمام جلسه
لطفا سریع تشریف ببرید.
قم - خیابان صفائیه کوچه بیگدلی ( 28 )
بعداز چهارراه اول، سمت چپ، بن بست دوم
( جنب دکتر فرهاد برقعی ) - پلاک 48
منزل #استاد_مجاهدی🦋 برگزار خواهدشد.
روابط عمومی انجمن ادبی محیط عامری قم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هدایت شده از اشعار ۱۴ معصوم (ع) و احادیث
دورهاآواییاست...
#غزلواره
مسافر از سفر انتظار برمیگشت
ستاره از گذر شام تار برمیگشت
به جان خستهدلان در پگاه عشق و امید
قرار رفته ز کف، بیقرار برمیگشت
امیر قافلهی نور، آن که در این عصر
به دست او ورق روزگار برمیگشت،
پی شکستن بتهای ظلم نمرودی
چنان خلیل خدا استوار برمیگشت
امیر شبشکنان در ستیز با ظلمت
به دشت حادثه، چابکسوار برمیگشت
امید رفته ز کف، باغبان پیر و صبور
به فصل سرد خزان با بهار برمیگشت
به لالهزار شهیدان، نسیم میرقصید
شکوه رفته ازین لالهزار برمیگشت
هنوز خاطرههایش به سینهها باقیست
شبی که از سفر انتظار برمیگشت...
#سید_مهدی_حسینی_رکن_آبادی
(سرودهی بهمنماه 1368)
#دوازهم_بهمن_ماه
#امام_خمینی(ره)
#دههی_فجر
#جشن_پیروزی
#شعر_انقلاب
http://eitaa.com/gom121
┄┅═══••↭••═══┅┄
کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹
هدایت شده از اشعار ۱۴ معصوم (ع) و احادیث
(اَللّهُمَّ عَجّلْ لِوَلیّكَ الفَرَج)
#مژدهی_رحمت
ظلمت شب سپری گشت و سحر نزدیک است
نالهی دل ، به فلک رفت و اثر نزدیک است
ای دل از هجر مکن شکوه رسد وقت وصال
که شب صبر تو را صبح ظفر نزدیک است
دلِ بیصبر مرا وصل تو همچون خورشید
دور دست است ولیکن به نظر نزدیک است
کاروانا...! چه غم از بار گران و رَه دور؟
شوق دلدار به دل دار ، سفر نزدیک است
چند در وادی حیرت شده در خوف و رجا
قبس عشق ، فروزان و شجر نزدیک است
کام فرهاد شد از تلخی هجران ، شیرین
چون بُوَد عشق، حقیقی به شکر نزدیک است
تشنگان را که شده محو سراب باطل...
مژدهی رحمت حق دِه که مَطر نزدیک است
فجرِ توحید دمید از افق عشق و امید...
دفع کفر و ستم و فتنه و شر نزدیک است
وعدهی نصر من الله، که بود مژدهی فتح
البشاره که قریب است و دگر نزدیک است
عالمی در رَه ارباب نظر ، منتظرند
که وفاداری ارباب نظر نزدیک است
رنجه از رنج زمستان ، نشود برزیگر
که بهار آید و تحصیل ثمر نزدیک است
شهر علم است رسول و درِ این شهر علیست
فیض دیدار بَرد هر که به در نزدیک است
با ولای علی و آل (ع) بجو راه نجات
کاین خبر فوز عظیم است و خبر نزدیک است
(شمس قم) را چو به دل ، نور ولایت تابید
ظلمت شب سپری گشت و سحر نزدیک است
شادروان سید علیرضا شمس (قمی)
#شمس_قمی
eitaa.com/shamseqomi
http://eitaa.com/gom121
┄┅═══••↭••═══┅┄
کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹
هدایت شده از اشعار ۱۴ معصوم (ع) و احادیث
🔹 قسم به فجر 🔹
قسم به فجر که قرآن کتاب بیداریست
و بازتاب صدای خدا ، در آن جاریست
به شوق آنکه ببینیم نور قرآن را
ز پیش دیده و دل وقت پرده برداریست
اگر ز بار گنه شانه تو سنگین شد
فروغ وحی خدا مایه سبک باریست
قسم به صبح که آیات بینات خدا
صفای روح شما و شفای بیماریست
رهایی از غم ایام در تلاوت اوست
عمل به گفته او داروی گرفتاری است
اگر که هست بیانش همه هدایت و نور
لطیفه ایست که از لطف حضرت باریست
به یک دو آیه دل از دست عاشقان ببرد
"هزار نکته در این کار و بار دلداریست"
✍محمد جواد غفورزاده شفق
http://eitaa.com/gom121
┄┅═══••↭••═══┅┄
کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹
هدایت شده از اشعار ۱۴ معصوم (ع) و احادیث
ولادت_امام_حسین علیه السلام
مستی از جام تو سرمنزل هوشیاری ماست
بیدل از عشق شدن شیوه ی دلداری ماست
مبتلای تبِ عشقیم و تجلی داریم
درد بیچاری این لذت بیماری ماست
بیدلی اول راه است خدا را عشق است
دل ز ما دلبری از یار ز همکاری ماست
هو کشان قد علم اندر صفِ رندان کردیم
چوبة دار فقط مسند سرداریِ ماست
هرکجا جلوه ی یاراست همانجا عرش است
نمک خانه اش اسباب گرفتاری ماست
دل ما میکده و صاحبِ میخانه حسین
می حسین باده حسین ساغروپیمانه حسین
هنرِ عشق به تصویر کشیده آهی
دلِ مارا به حریم تو نموده راهی
نوکر خانة تو عارفِ بالله شود
علی اکبربشود «جُونِ» سیاهی گاهی
نوکرت پیر که شد دلبری اش بیشتراست
ماجرایی شده این قصة خاطرخواهی
زلف ِ خود پهن نمودی و شکارم کردی
به هدایت برسد صید تو از گمراهی
خاطرم نیست چه شد دل به تو دادم آقا
بی سر و پا چو منی در ره تو شد راهی
دردودل کردنِ با تو چقَدَر می چسبد
چون کریمی و زاحوال گدا آگاهی
خون من نذر نگاهت لک لبیک حسین
شاهِ عاشق کُشی و حضرت ثارالهی
چه کسی فکر غلام است به غیر از ارباب
پسرِ فاطمه این سائل خودرا دریاب
اثر بارش باران به چمن می ماند
عشق بازی که سر افتاد ،سخن می ماند
از گل تربت تو بوی حرم می آید
عطر سجاده سحرگاه به تن می ماند
خواب دیدم سحری پای ضریحت هستم
چه کنم حسرت آن بر دل من می ماند
چه جوان ها که به پای غم تو پیر شدند
بشود دوستی آن دم که کهن می ماند
با گنهکاری من دیدن تو ممکن نیست
بر ترانی دلم پاسخ لن می ماند
بوی سیب از همه ی کرببلا می آید
اشک مادر اثرش روی بدن می ماند
هر چه مردست اگر پای تو بی سر بشود
پرچم عشق تو بر شانه ی زن می ماند
صدهزاران چواویس ،خاک ره زینب نیست
عاشق از یار جدا شهر قرن می ماند؟؟
(به عشق مدافعان حرم:
گر بنا شد که وصیت بنمایند عشاق
چه بدن هاست که بی غسل وکفن می ماند
یاد پیراهن تو بال و پرم درد گرفت
بوریا گفتم و دیدم جگرم درد گرفت
گریه دار است عجب نام اباعبدالله
جان فدای عطش کام اباعبدالله
هرکجا پر بکشم سوی حرم می آیم
چون کبوتر شده ام رام اباعبدالله
هرکسی صاحب اشک است نظر کرده ی اوست
چشم ما شد ز ازل جام اباعبدالله
خوش به حال شهدائی که رسیدند آخر
با شهادت به سرانجام اباعبدالله
غیر ارباب به هر بی سر و پا رو نزنیم
ما که جلدیم سر بام اباعبدالله
کعبه ام کرببلا ، پیرهن مشکی من
می شود حوله ی احرام اباعبدالله
نیزه داری به نوک نیزه ی خود ساکت کرد
زیر لب ناله ی آرام اباعبدالله
مادرش گوشه ی گودال تماشا میکرد
غرق خون شد به خدا کام اباعبدالله
✍قاسم_نعمتی
http://eitaa.com/gom121
┄┅═══••↭••═══┅┄
کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹
هدایت شده از اشعار ۱۴ معصوم (ع) و احادیث
ماه_شعبان
از افق تابید ماه مرحمت
بر همه شد باز باب مغفرت
آمده دریای بخشایش به جوش
تا در این دریا بشویندت، بکوش
خیز و راهی جانب یزدان بجوی
با سرشک توبه، جان و دل بشوی
چون که این ماهی عطاگستر بُوَد
ماه شعبان، ماه پیغمبر بُوَد
ماه غفران خواستن از هر خطاست
ماه جبران کردن بگْذشتههاست
ماه پشت پای بر دنیا زدن
دست خود در شاخهی طوبی زدن
ماه رفتن بر سر خوان حسین
دست افکندن به دامان حسین
ماه تقوا و تقدّس یافتن
حکم آزادی چو فطرس یافتن
ماه مُحرم در حریم دل شدن
بندهی کوی ابوفاضل شدن
ماه مولانا علی بن الحسین
انس بستن با علی بن الحسین
ماه پرچمهای نصر افراشتن
جشن میلاد سه مولا داشتن
ماه میلاد سه مرد روزگار
در دبستان خرد، آموزگار
ماه میلاد سه روح انقلاب
فُلک هستی را سه نوح انقلاب
ماه میلاد سه پرچمدار عشق
دلبر و دلداده و بیمار عشق
ماه میلاد سه نور عالمین
سیّد سجّاد و عبّاس و حسین
هر سه مست از بادهی قالوا بلا
هر سه جانباز قیام کربلا
از پی سرکوبی کاخ فساد
هر سه را تا پای جان، عزم جهاد
با اسارت، با شهادت، هر چه هست
باید آخر داد دشمن را شکست
گر شدندی یا اسیر و یا شهید
عاقبت کندند بنیاد یزید
در ره قرآن ابوالفضل و حسین
از شهادت خوش ادا کردند دین
آن که بر پایش سعادت بوسه زد
بندبندش را شهادت بوسه زد
وز پی آنان پی احیای دین
شد اسارت، سهم زین العابدین
تا نماند دِین دین در گردنش
گردنش را بست در غل، دشمنش
آن که او را هر نفس معراج بود
از عبودیّت به فرقش تاج بود
در نیایش باز فتح باب کرد
تشنگان فیض را سیراب کرد
در مصاف کربلا بیمار شد
آن توانبخش جهان، تبدار شد
آتش تب شعله زد بر پیکرش
وز عطش میسوخت جان اطهرش
آن خلیل عصر عاشورای عشق
سوخته در آتش سودای عشق
با بیانش کوفه را محکوم کرد
حقّ خود را بر جهان معلوم کرد
آن سکوت مرگ را در هم شکست
پردهی اوهام را از هم گسست
خطبهها در مسجد و بزم شراب
خوانْد و برانگیخت مرم را ز خواب
خلق را آگاه کرد از مکتبش
گاه گاهی او و گاهی زینبش
در ادامهیْ آن خدایی انقلاب
ملّت ما راه او کرد انتخاب
مرد آزادی ز نسل آن امام
داشت بر دوشش لوای این قیام
خلق را عشق حسینی زنده کرد
مُلک را عزم خمینی زنده کرد
آن که چون دریا برآوردی خروش
تا صدای ظالمان سازد خموش
از خدا خواهد «مؤیّد» هر زمان
تا برآید سالم از هر امتحان
مرحوم زنده یاد حاج سیدرضا مؤید
http://eitaa.com/gom121
┄┅═══••↭••═══┅┄
کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹
هدایت شده از اشعار ۱۴ معصوم (ع) و احادیث
11.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم
مناجات شعبانیه
http://eitaa.com/gom121
┄┅═══••↭••═══┅┄
کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹
هدایت شده از اشعار ۱۴ معصوم (ع) و احادیث
مدح و میلاد امام حسین علیه السلام
خانۀ شیر خدا امشب پر از نور خداست
البشاره! لیلهی میلاد مصباح الهداست
بر سر دوش نبی، شمس ولایت جلوهگر
پیش روی فاطمه، مرآتِ حسنِ ابتداست
فاطمه آورده فرزندی که در قدر و جلال
هم محمد، هم امیرالمؤمنین، هم مجتباست
چشم ثاراللهیان روشن به میلاد حسین
کام حزب اللهیان شیرین که این عید خداست
این همان مصباح نور غیبِ ربُّ العالمین
این همان قرآنِ رویِ قلبِ ختم الانبیاست
چشم نه، لب نه، جبین نه، حنجر و رخسار نه
پای تا سر غرق در گلبوسههای مرتضاست
با وجود آنکه باشد رحمت حق بی حدود
این نمای رحمت بی حدِّ ذات کبریاست
سبط احمد، نجل حیدر، آرزوی فاطمه
جانِ قرآن، رکنِ ایمان، قلبِ دین، روحِ دعاست
قطرهای از بحر لطفش چشمهی آب حیات
ذرهای از خاک کویش درد عالم را دواست
وصف او باید کسی گوید که قرآن آورد
مدح او باید کسی خوانَد که او را خونبهاست
هر چه میبینم جمالش را، نبی پا تا به سر
هرچه میخوانم ثنایش را، علی سر تا به پاست
هر سری تقدیم جانان گشت، خاک پای او
هر دلی جای خدا گردد، بر او صحن و سراست
هر چه از او خواست ذات کبریا تقدیم کرد
درعوض او از خدای خویش بگرفت آنچه خواست
خواهـر مظلومهی او مادر آزادگیست
تا قیامت بر همه آزادمردان مقتداست
اصغری دارد که ذبح اکبرش خوانند خَلق
دختری دارد که دست بستهاش مُشکلگشاست
مادری دارد که در قرآن، خدا مدّاح اوست
مدح او تطهیر و قدر و فجر و نور و «اهلأتی»ست
قامتی دارد، قیامت گوشهای از سایهاش
صورتی دارد که در چشم محمد دلرباست
بازویی دارد چو بازوی امیرالمؤمنین
هیبتی دارد که گویی خود علیِ مرتضاست
شهریارِ کشور دلها «حسین بن علی»
زادهی امالبنین فرمانـدهی کل قـواست
روز محشر ذکر کل انبیا یا فاطمهست
فاطمه گوید خداوندا حسین من کجاست؟
آنکه در عالم گنهکار است در روز جزا
گر خدا بخشد به یک موی حبیب او به جاست
گر چه حتی روز محشر چشم زهرا سوی اوست
هر شب او واقعه، هر روز او روز جزاست
اینکه خندانیم و گریانیم در میلاد او
میکند ثابت، گِل ما از زمینِ کربلاست
قبر: کعبه، رکن: مقتل، تُربتِ عُشّاق: حِجر
مضجع او «مروه» و ایوان عباسش «صفا»ست
آنکه سر سازد نثار دوست، از عالم سر است
کشتهی محبوب را گر کشته پنداری خطاست
وصل جانان از دم شمشیر میآید به دست
این همان معنای رمز «البلاءُ لِلولا»ست
"میثم" این مصراع را با خط خون باید نوشت
رأس او از تن جدا شد، دوست کی از او جداست؟
✍حاج غلامرضا سازگار
http://eitaa.com/gom121
┄┅═══••↭••═══┅┄
کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹
هدایت شده از اشعار ۱۴ معصوم (ع) و احادیث
🍁🌹ای اهل حرم🌹🍁
ای اهل حرم میر وعلمدار رسیده
صد مژده طبیب دل بیمار رسیده
بر خسرو خوبان دوعالم ز ره عشق
سقا وعلمدار ومدد کار رسیده
طالع شده ماهی که زند طعنه به خورشید
نوریست، که از مشرق انوار رسیده
هر دیده که افتاد بر آن طلعت زیبا
گفتا که بحق جلوه ی دادار رسیده
در آینه اش روی علی هست هویدا
گویا که علی باز به تکرار رسیده
دریای خروشنده ی فضل است وکرامات
از بحر ادب گوهر شهوار رسیده
گردیده معطر همه عالم ز قدومش
عطری که صفا داده به گلزار رسیده
هم مظهر غیرت بوَد و هم ادب و شرم
الگوی وفاداری و ایثار رسیده
اخلاص و ادب قطره ای از وصف مقامش
بر هاشمیان ماه شب تار رسیده
دستان یداللهی او حامی دین است
انکس که بوَد محرم اسرار رسیده
دلگرمی زینب بوَد و یار حسینش
عباس علی ، سید و سالار رسیده
ابیات شقایق نَمی از بحر کمالش
در وصف رُخش واژه ، به اقرار رسیده
حمید رضازاده ( شقایق)
کرمان
سوم شعبان ۱۴۴۲
https://eitaa.com/rezazadeh_shaghayegh/#
هدایت شده از اشعار ۱۴ معصوم (ع) و احادیث
مدح میلاد امام حسین ع
برسانند اگر تربت دلداران را
در میآرند ز هر دلهره بیماران را
همه سرمایهی یك اهل كرامت كَرَم است
احتیاجی به دِرَم نیست، كرمداران را
یوسف آن است كه از تخت تنزل نكند
بارها گر بفرستند خریداران را
در بهشتِ تو چرا حرف جهنم بزنیم
قلم عفو بگیرید گنهكاران را
سر كه گرم است پی كار تو، دل هم گرم است
باز دلگرمِ تو كردند سرِ یاران را
كورتر كن گرهام را، نكند باز كنی
وا مكن از سر خود جمع گرفتاران را
گریه تا هست حرام است نماز باران
چه خیالیست بگیرند اگر باران را
رب الارباب شد، الله صفاتی كه رسید
شد حسین ابن علی، جلوهی ذاتی كه رسید
بود منظور همان گریه برای ارباب
اندر آن ظلمت شب آب حیاتی كه رسید
ظاهرش كرب و بلا، باطنش عرشُ الرّحمان
اذن معراج شد آن برگ براتی كه رسید
كرمت دست نینداخت؛ مرا دست گرفت
طیب الله به كشتی نجاتی كه رسید
بیشتر از همه تو گردن ما حق داری
به دلیل همهی این بركاتی كه رسید
لبم از مهریه ی فاطمه سیراب نشد
تشنهتر كرد مرا آب فراتی كه رسید
بال فُطرس به عنایات تو پر میگیرد
تا غلام تو شود، بال سفر میگیرد
دل ما خرج كه شد، قیمت آن بالا رفت
سنگ در كنج حرم، قیمت زرّ میگیرد
بهترین سود همین است كه در چشمِ تَر است
به تو دل میدهد و چند گُهر میگیرد
چقدر زود درِ خانهی تو ریختهاند
وقت خیرات، گدا زود خبر میگیرد
بین فرزند و غلامت نگذاری فرقی
كَرَم تو همه را مدِّ نظر میگیرد
چقدر فاطمه تشنهست در این ششماهه
انَا العطشان تو انگار جگر میگیرد
اَرنی گفتنم از هر سخنم میآید
ولی از سمت تو هر بار لَنی میآید
تا زمینهای یمن مِهر علی را دارند
به قنوت تو عقیقِ یمنی میآید
كَرَم ذاتی دست تو از آن جانبِ در
قبل هرگونه عرق ریختنی میآید
رنگ هر آنچه ببافد به تنت سرخ بُوَد
به تو از فاطمه هر پیرهنی میآید
پیرهن نیز به جسم تو افاقه نكند
به تو انگار همان بیكفنی میآید
✍علی_اکبر_لطیفیان
http://eitaa.com/gom121
┄┅═══••↭••═══┅┄
کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹