2943456.mp3
3.31M
ترتیل سوره آل عمران
صفحه57
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#حدیث_روز
پیامبر اکرم (ص) :
أنا مُحَمَّدٌ، وأنا أحمَدُ، وأنا الماحي الَّذي يُمحى بيَ الكُفرُ، وأنا الحاشِرُ الَّذي يُحشَرُ النَّاسُ على عَقِبي، وأنا العاقِبُ وَالعاقِبُ الَّذي لَيسَ بَعدَهُ نَبِيٌّ.
من محمّد (ستوده شده در زمين) هستم. من، احمد (ستوده شده در آسمان) هستم. من، ماحى (از ميان برنده) هستم كه به واسطه من، كفرْ نابود مىشود. من حاشر هستم كه مردم به دنبال من محشور [و جمع ]مىشوند. من «عاقب» هستم و عاقب، كسى است كه بعد از او پيامبرى نباشد.
صحيح مسلم : ج ۴ ص ۱۸۲۸ ح ۱۲۴
http://eitaa.com/gom121
┄┅═══••↭••═══┅┄
〖 کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث 〗
━━═━═━━━═━═━═━═━━━
━━═━═━━━═━═━═━═━━━
┄┅✿﷽✿┄┄
یا مولا علی علیه السلام
حُرمتش واجب است در دوجهان
هرکه در فکــــر احترام علی ست
از یمن تا به شــــام، معلوم است
هرچه دعواست پای نام علی ست
پای نام علی ســــت دعـــــواها...
دامن زخـــــم را ز کــــــف ندهیم
اختــــیار مـــناره را هرگـــــــــــز
به اذانهای بی طـــــــرف ندهیم
در اذانهای بی طرف، ارثی ست
که به اَشــــــراف بی شرف برسد
کوری چشـــــمِ تنگ این اَشراف،
روزی خـــــــــــلق از نجـف برسد
جلوهای کرد و صبح محشر شد
لیله القــــــــــــــدر روز مـادر شد
دل ما زلف و دست اوشانه ست
مادر ما ز بــــــس که حنانه ست
ابر شــــد و گاه و گاه باران شد
یک دو دم جلوه کردو پنهان شد
گاه از جبــــــــــر یار میگــویم
گاه بیاختـــــــــــــیار میگویم
عجز الواصفـــــــون عن صفتک
ما عـــــــــــرفناک حق معـرفتک
جلواتش نهفته مانده هـــــــنوز
وصف زهـــرا نگفته مانده هنوز
از دو چشم علی صفــاتش بین
پنج نوبــت تجلیاتـــــــــش بین
صبح صادق شراب نوری اوست
دل ما شیعـــــهی تنوری اوست
گره بغــــــض را کـه وا میکرد
باز همســــــــایه را دعا میکرد
غوت او بود ســــــــیری مردم
غصّـهی او اســــــــــیری مردم
من به او آفتـــــــاب میگویم
حیدر در حجـــــــاب میگویم
نفس او پـــــــردهدار دلبر بود
نفسش رونمــــــای محشر بود
خشک مغزان از اوچه میدانند؟
چشم خیسش غدیر حیدر بود
دو دم او قـــــــنـوت طولانی
جانـمازش جهـــــاد اکبـــر بود
سفرهی وحی درزمین انداخت
پدرش را ز بــس که مادر بود
حوریه آنقــدر که من خواندم
از لباس خــودش سبکتر بود
درک زهرا شــهید میخـــواهد
مـــادر ما شهــــید پـــرور بود
لب دیوار و در پر ازقسم است
او نخستین مدافـع حرم است
رجزآنجا که اهل میدان است
صحبت از مادرشهیدان است
کم ما را زیاد کـــــــرده بتول
مادری بر عماد کــــــرده بتول
کوثر آموزگار خوش عهدیست
یکی ار نسل او ابومهـدیست
جبهه در جبهه نورپیشانیست
مادر قاســــــــم سلیمانیست
جگرم بیقــرار و درماندهست
در رگم شور خون فرماندهست
شعله آن شب که فکرغارت بود
شب جمــعه شـــب زیارت بود
آن شب جمعه روضه احیا شد
تن فـــــــرمانــده ارباً اربا شد
شیشهی عطر شد،سرش گم شد
خون مـــرد آبـــروی مردم شد
تو بگو شــــعله پر کند جان را
خون ما تر کـــــــند خیابان را
این زمستان بهار قاسم ماست
تازه آغاز کار قاســــــم ماست
مــــالک ما دلیل راه علـــیست
دست او پرچم ســپاه علیست
ریخت اردیبهـــــشت در دی ما
زندهتر شد شـــــهید زندهی ما
ناف ما با جنــــــون بریده خدا
خصم را احــــــمق آفریده خدا
زلف این داغ،دست حاشانیست
هر که کوتاه آید از ما نیســـت
بین خون خون خفتهایم ومیگوییم
بارها گفتهایم و میگوییــــــم
آنکه دل را به آل احـــــمد داد
به امان نامــــه رو نخواهد داد
خصم آشـــفتهایم و میگوییم
بارها گفـتهایـم و میگـــــوییم
علم از دســــــت ما نمیافتــــد
کــــربلا از صـــــدا نمیافـــــتد
دل به نور امـــــــــــید باید داد
پای پرچم شـــــــــهید باید داد
شب حق بیسحر نخواهد ماند
ظلم بی دردســــر نخواهد ماند
پیر ما گفـــــت کربلا اینجاست
مرگ بر کدخدا، خـدا اینجاست
شب نماز مصــــــــاف باید کرد
با خـــــــــــــدا ائتلاف باید کرد
آی بیگانه، اشک شبنــــم ماست
خون ما رنگ سرخ پرچم ماست
خار و ارزان مبیــــــن غم ایران
کفن ماســــت پرچــــــــم ایران
در دل خــسته غم نخواهد ماند
این چنیــن نیز هم نخواهد ماند
گرچه غم قلـب ما شکست، علی
رأی ما تیــــــغ مالک است، علی
تکیه بر خنجـــــــر جریح ندهیم
دل به امثال اشعـــــــری ندهیم
مالکیم و سبک ســــــــری نکنیم
رأی خود خام اشــــــعری نکنیم
رفته مالک که زنـــــــــدهتر گردد
وقت رجعــــــــت دوباره برگردد
این شهادت،غیورمان کرده است
بیقرار ظهــــــورمان کرده است
شک ندارم فتـــــــــد به زودیها
شعله بر خــــــــــرمن سعودیها
ذوالفقار از قــــلاف بیرون است
تیغ زیر گلـوی صهـــــــیون است
گفت قاســــم ظهور نزدیک است
گفت صهیون به گور،نزدیک است
یوســـــــف ما هنوز در چاه است
انتقامی شـــــــــدید در راه است
در راه اذهان،قسم برغم سلیمانی
کدخـــــدا مانــد و پشیــــــــمانی
از تب تیـــــــــــغ وام میگیریم
شک مکـــن انتقـــــــام میگیریم
امتحان قبضـــــهی ولایت ماست
تازه ایــــن اول حکایــــت ماست
با علی جـــان قلندری شـده است
دل ما بیـــت رهــــبری شده است
چـلهای هســـت آه ما عــزلیـســت
دلخوشیمان وجود سید علیست
اثر: کربلایی احمد بابایی
http://eitaa.com/gom121
┄┅═══••↭••═══┅┄
〖 کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث 〗
━━═━═━━━═━═━═━═━━━
━━═━═━━━═━═━═━═━━━
┄┅✿﷽✿┄┄
لطف حســـیــن مــا را تنـــهــا نمیگذارد
گــــر خــلق وا گــذارد ، او وا نمیگذارد
او کشتی نجات و کـشتی شکسته ماییم
مولا بـه کام غـــــرقـاب مــا را نمیگذارد
هل من معــین او را باید جـــــواب دادن
شـیعـــه امام خـــــود را تنهــا نمیگذارد
زهرابه دوستانش قول بهشت داده است
بـر روی گـفته خـویـــش او پا نمیگذارد
مــا و فســرده حــالی مولا نمـیپســـندد
مسکیـــن و دسـت خـالی مولا نمیگذارد
از بـس گــناهکاریم ما مستـحـــق ناریم
باید کــه ســوخت مـا را زهرا نمیگذارد
اثر زنده یاد:مرحوم حاج سید رضا مؤید
http://eitaa.com/gom121
┄┅═══••↭••═══┅┄
〖 کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث 〗
━━═━═━━━═━═━═━═━━━
━━═━═━━━═━═━═━═━━━
┄┅✿﷽✿┄┄
#محمد_صلی_الله_علیه_وآله_وسلم
┄┅═🍃🌺🍃═┅┄
یا محمّد من به درگاهــت پــناه آورده ام
چلچـــراغ اشـگ در ایـن بارگاه آورده ام
دست هایم هردوخالی،دیدگانم پر زاشک
خون دل،داغ جگر با سـوز و آه آورده ام
من همه بارِ گـــــنـه، تو رحمــــةٌ للعالمین
رحمــــةٌ للـعالمــــین، بار گـــناه آورده ام
اشگ خجلت، دامــن آلوده، بار معصــیت
جسم خسته،بارِسنگین،رنج راه آورده ام
پرده های معصیــت بستند چشمم را ولی
رو بـه ایــن در، هـوای یک نگاه آورده ام
روسیاهــم، معصیت کارم، بدم، آلوده ام
هر که هستم بر در رحمــت پناه آورده ام
یا محــمّد شستشــویم ده به آب رحـمتت
نامه ای چون رویم ازعصیان سیاه آورده ام
چشـــم گریان من و گم گشته قبر فاطمه
یک فلک ســیّاره در اطراف ماه آورده ام
یا محمّد(ص)برتو وبر دخترت زهراسلام
از خراسان رضــا روحی فـــداه آورده ام
با همه آلودگی محصول من مهر شماست
میوه های نخل «میـثم»را گواه آورده ام
اثر:حاج غلامرضاسازگار
http://eitaa.com/gom121
┄┅═══••↭••═══┅┄
〖 کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث 〗
━━═━═━━━═━═━═━═━━━