eitaa logo
اشعار ۱۴ معصوم (ع) و احادیث
665 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
123 ویدیو
7 فایل
http://eitaa.com/gom121 ┄┅═══••↭••═══┅┄ کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
━━═━═━━━═━═━═━═━━━ ┄┅✿﷽✿┅┄ بیا که جان به لب آمد ز شــوق دیدارت همیشــــــه یار دل من! خــــدا نگه‌دارت! چو اشک بر ســـر بازار دیـــده پای گذار الا که گـــرم‌تر از محشـــر است بازارت! نشسته‌اند به راه و ســــتـاده‌اند به صف پیمبـــــران الهـــــی به شــــــوق دیدارت سلامت دو جــــهان را به هیـــــچ انگارد عنــایتـــی که تو داری به جـــان بیمارت مـرا دمی ز کمند غـــمت رهــــایی نیست که بوده ایـن دل ما دم به دم گــرفتارت متاع مهرتو سرمایه‌ای است بی‌نقصــان دلم خوش است بدین مایه‌ام خریدارت رسان به تـــربت زهـــــرا سلام ما و بگو بــده ز دور جــــــواب ســـلام زوّارت سری ز پنجـــــرۀ خـــانه‌ات درآر و ببیـن به صــد امیـــــد نشستیم پشت دیوارت قبول شــعر «مؤیّد» نکوترین صله است قبول کـن که نباشـد جــز این سزاوارت شعر زنده یاد حاج سیدرضا موید http://eitaa.com/gom121 ┄┅═══••↭••═══┅┄ ‌‌‌‌‌‌〖 کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث‌‌‌‌‌‌ 〗 ━━═━═━━━═━═━═━═━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
━━═━═━━━═━═━═━═━━━ ┄┅✿﷽✿┅┄ جان می دهم جانان من بردامن رویای تو باشد خیالم روز وشب بر خلوت تنهای تو معنا بگیرد شعر من ازجلوه احساس تو مستفعلن، مستفعلن با قافیه شیدای تو یک قطره از مهرت چکد بردیده نالان من تب می کند این جان من ازهجر پر غوغای تو باشوق دیدارت شوم دیوانه بزم جنون گردم چو شیدا ماه من با جامه سودای تو گشتم مهاجر بارهاباصد امید وآرزو شاید ببینم لحظه ای آن قامت رعنای تو غم می چکداز حس من در کوچه‌های انتظار غوغا شوددنیای ما از شوکت فردای تو پایان هجرانت برد غم از دل ویران ما گلشن شود دشت ودمن از چهره زیبای تو بی تاب گشته جان من خواند سرود عاشقی من گشته ام با چشم جان دیوانه دنیای تو اثر:از مهدی منتظری http://eitaa.com/gom121 ┄┅═══••↭••═══┅┄ ‌‌‌‌‌‌〖 کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث‌‌‌‌‌‌ 〗 ━━═━═━━━═━═━═━═━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
━━═━═━━━═━═━═━═━━━ ┄┅✿﷽✿┅┄ حرف بیهوده به انسان چه دهد غیر ضرر! از کف باز صدف می‌رود آخر گوهر گفت تنها شده‌ای! خانه‌به‌دوشی! گفتم برگِ چسبیده به شاخه نکند سیر و سفر... گفت من از تو گنهگارترم یا برعکس؟ گفت و گو بود میان تبری با منبر من از این شهر سرافراز ندارم خبری ای سر از کوچه‌ی نمناک گریبان چه خبر؟ حکم عشق است؛ بسوزی و دمی دم نزنی راه پروانه شدن چیست: گذشتن از پر هنرِ اصلیِ اسلام اگر بخشش نیست غفرالله مسلمان، رحم الله هنر... سیل از مسجد و میخانه گذر خواهد کرد ای دل از دشمن و از دوست نرنج و بگذر پیرو طایفه‌ای باش که هنگام نماز_ پدر انگشتر خود بخشد و سجاده پسر سرِ سرگشته‌ی من خاکِ سرِ کویی باش که امیری زده در آن به جذامی‌ها سر مانده‌ام این که گدا را چه به گفتن از شاه؟ چه کند مسگر اگر آمده در معدن زر؟! همه گفتند در آن کُشتیِ معروف؛ حسین تا تو تشویق شوی از دهن پیغمبر اول مدح چرا بگذرم از زیباییت بند می‌آمد از آن چهره‌‌ی دلبند گذر نظرِ خواهرت این بود که برقع بزنی حفظ می‌کرد تو را از خطرِ چشم و نظر... ناکثین جملی با رجزت می‌مردند از اناابن علی‌ات از انا سبط الاکبر زود تسلیم تو شد هر که به صفّین آمد تیغ ابروی تو را دید که انداخت سپر نهروان بحر شد از خون خوارج با تو مات ماندند که آیا حسنی یا حیدر؟ کیمیایی‌است کسی مثل تو آقازاده... که سه بار از همه اموال کند صرف نظر می‌توانم بنویسم کمی از درد تو را با دوتا جنگل کاغذ، دو سه دریا جوهر چه بگویم که تو از بس که غریبی انگار نیست در صفحه‌ی تاریخ غریبی دیگر... همه دیدند پس از کوچه پر از طوفانی کِشتیِ چشم تو در اشک ندارد لنگر سنگ از صبر و سکوتت به سخن می‌آید که تو باشی و مغیره برود بر منبر! تویی آن مرد کرم‌پیشه که از آن اول_ جگرش خون شد و بخشید جگر را آخر... زهر در تشت به حرف آمد و رو به همه گفت کار من نیست نه ولله که خون بود جگر دو صدا در قفس سینه‌ی او می‌پیچید یکی از ضربه‌ی سیلی یکی از ضربه‌ی در تویی آن شاه که در مُلک خودش بود غریب تویی آن سرو که از شاخه‌ی خود خورد تبر تیرها دست ندارند گدایی بکنند قسمت این بود بکوبند به تابوت تو سر خوب شد هاشمیان دور سرت حلقه زدند خوب شد از تو ندزدید کسی انگشتر خوب شد حداقل پیش تو عباسی بود نه روی نیزه سرت رفت نه زیر خنجر غیرت الله همان کوچه برایت کافی‌است لحظه‌ی مرگ ندیدی به حرم یک لشکر... مهربان! در عوض سایه‌ی سر بودنتان بر مزارت خود خورشید شده سایه‌ی سر ای که دشنام شنیدی و محبت کردی_ ای که آیینگی‌ات کرد به هر سنگ اثر_ «من ندیدم که کریمی به کرم فکر کند» پس مرا با همه‌ی درهمی‌ام باز بخر شعر: علی فرزانه موحد http://eitaa.com/gom121 ┄┅═══••↭••═══┅┄ ‌‌‌‌‌‌〖 کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث‌‌‌‌‌‌ 〗 ━━═━═━━━═━═━═━═━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای زن که ز خلقتت خدا را هـدف است در محضر او تو را شکـوه وشرف است هــر زن کـه بـود حجــاب او زهــرایی سوگند به او که گوهری درصدف است @maddah_1367 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) نشر اشعار بروز ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم
۲۸ آبان ۱۴۰۱ ٢٤ ربیع الثانی ١٤٤٤ امام سجاد علیه السلام : ـ مِن دُعائِهِ لِأَهلِ الثُّغورِ ـ : فَإِن خَتَمتَ لَهُ بِالسَّعادَةِ و قَضَيتَ لَهُ بِالشَّهادَةِ، فَبَعدَ أن يَجتاحَ عَدُوَّكَ بِالقَتلِ و بَعدَ أن يَجهَدَ بِهِمُ الأَسرُ و بَعدَ أن تَأمَنَ أطرافُ المُسلِمينَ و بَعدَ أن يُوَلِّيَ عَدُوُّكَ مُدبِرينَ. ـ از دعاى ايشان براى مرزداران ـ : اگر زندگى‌‏اش را به نيك‏بختى پايان دادى و شهادت را بر او مقدّر فرمودى، اين [شهادتش] پس از آن باشد كه دشمنت رانابود کرده، و پس از آن كه دشمنانت به رنج اسارت در بيفتند، و پس از آن كه مرزهاى مسلمانان، امنيّت يابد و پس از آن كه دشمنت پشت كرده، بگريزد. الصحيفة السجّادية: الدعاء ۲۷ http://eitaa.com/gom121 ┄┅═══••↭••═══┅┄ ‌‌‌‌‌‌〖 کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث‌‌‌‌‌‌ 〗 ━━═━═━━━═━═━═━═