eitaa logo
حرم مطهر شهدای گمنام شهرستان شاهرود
2.4هزار دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
5.8هزار ویدیو
100 فایل
تنها کانال رسمی حرم مطهر شهدای گمنام در ایتا ارتباط با ادمین 👇 @gomnamshahrood313 اینستاگرام 👇 gomnamshahrood.ir" rel="nofollow" target="_blank">https://instagram.com/gomnamshahrood.ir سایت 👇 gomnamshahrood.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
✍ دلت که ابری شد، بدان آفتاب رحمت خدا پشت این ابرها می‌درخشد 🔹روزی پدری، پسرش را که از زندگی خسته و افسرده شده بود، در هوای ابری به پارک برد. 🔸لحظه‌لحظه ابرها روی هم انباشته شدند و هوا تاریک شد. 🔹پدر به پسر گفت: پسرم آسمان را خوب نگاه کن، هر چقدر ابرهای سیاه در روز روشن روی هم قرار بگیرند، هوا را می‌توانند تاریک سازند، ولی نور خورشید را نمی‌توانند محو و نابود کنند و روز روشن را چون شب سیاه و تاریک سازند. 🔸پس در سخت‌ترین شرایط که هوای دلت ابری می‌شود، یقین داشته باش که آفتاب رحمت خدا در پشت این ابرها می‌درخشد. 🆔 @gomnamshahrood
✍ خودت را بند عادت‌ها و باورهایت نکن 🔹پادشاهی دو شاهین گرفت و آن‌ها را به مربی پرندگان سپرد تا آموزش شکار ببینند. 🔸اما یکی از آن‌ها از روی شاخه‌ای که نشسته بود، پرواز نمی‌کرد. 🔹پادشاه اعلام کرد: هرکس شاهین را درمان کند، پاداش خوبی می‌گیرد. 🔸کشاورزی موفق شد! 🔹پادشاه از او پرسید: چگونه درمانش کردی؟ 🔸کشاورز گفت: شاخه‌ای را که به آن وابسته شده بود، بریدم. 🔹گاهی اوقات باید شاخه عادت‌ها و باورهای غلط را ببریم تا بتوانیم رها زندگی کنیم. 🆔 @gomnamshahrood
🔹روزی مرحوم آخوند کاشی مشغول وضوگرفتن بودند.. 🔸که شخصی باعجله آمد، وضو گرفت و به داخل اتاق رفت و به نماز ایستاد... 🔹با توجه با این که مرحوم کاشی خیلی بادقت وضو می گرفت و همه آداب و ادعیه ی وضو را بجا می آورد؛ قبل از اينكه وضوی آخوند تمام شود، آن شخص نماز ظهر و عصر خود را هم خوانده بود...! 🔸به هنگام خروج، با مرحوم کاشی رو به رو شد. ایشان پرسیدند: 🔹چه کار می کردی؟ .... گفت: هیچ. 🔸فرمود: تو هیچ کار نمی کردی!؟ 🔹گفت: نه! (می دانست که اگر بگوید نماز می خواندم، کار بیخ پیدا می کند)! 🔸آقا فرمود: مگر تو نماز نمی خواندی!؟ گفت: نه! 🔹آخوند فرمود: من خودم دیدم داشتی نماز می خواندی...! 🔸گفت: نه آقا اشتباه دیدید! 🔹سؤال کردند: پس چه کار می کردی؟ 🔺گفت: فقط آمده بودم به خدا بگویم من یاغی نیستم، همین! 🔸این جمله در مرحوم آخوند (رحمة الله عليه) خیلی تأثیر گذاشت... 🔹تا مدت ها هر وقت از احوال آخوند می پرسیدند، ایشان با حال خاصی می فرمود: 🔺من یاغی نیستم 🔅 خدایا ما خودمون هم می دونیم که عبادتی در شان خدایی تو نکردیم... نماز و روزه مان اصلاً جایی دستش بند نیست!... فقط اومدیم بگیم که: 🔺خدایا ما یاغی نیستیم.... بنده ایم.... 🔺اگه اشتباهی کردیم مال جهلمون بوده..... 🔺لطفا همین جمله را از ما قبول کن. 🆔 @gomnamshahrood
📌 🔸در عصر یخبندان بسیاری از حیوانات یخ زدند و مردند. 🔹خارپشت ها وخامت اوضاع را دریافتند. 🔸تصمیم گرفتند دورهم جمع شوند و بدین ترتیب همدیگر را حفظ کنند.‌‌ ⚠️وقتی نزدیکتر بودند گرمتر می شدند ولی خارهایشان یکدیگر را زخمی می کرد به همین خاطر تصمیم گرفتند ازهم دور شوند ولی از سرما یخ زده می مردند. 🔹از این رو مجبور بودند برگزینند یا خارهای دوستان را تحمل کنند، یا نسلشان از روی زمین بر کنده شود. دریافتند که باز گردند و گردهم آیند. آموختند که، با زخم های کوچکی که از همزیستی با کسی بسیار نزدیک بوجود می آید، زندگی کنند چون گرمای وجود دیگری مهمتر است. و این چنین توانستند زنده بمانند... 🔺بهترین رابطه این نیست که اشخاص بی عیب و نقص را گرد هم می آورد بلکه آن است هر فرد بیاموزد با معایب دیگران کنار آید و محاسن آنان را تحسین نماید. ‼️وقتی تنهاييم دنبال دوست می گرديم؛ پيدايش كه كرديم دنبال عيب هايش می گرديم، و وقتی كه از دستش داديم در تنهائی دنبال خاطراتش می گرديم... 🆔 @gomnamshahrood
✍ کسی كه شكست خورده، هزاران قدم از بقیه جلوتر است 🔹تاجر ورشکسته‌ای، مريد یکی از عالمان بود. 🔸روزى براى تصميم‌گيری درمورد يک موضوع تجارى نياز به مشاور بود. 🔹عالم از شاگردان خواست تا آن مرد تاجر را نزد او آورند. 🔸يكى از شاگردان به اعتراض گفت: اما او يک تاجر ورشكسته است و نمی‌توان به مشورتش اعتماد كرد. 🔹علم پاسخ داد: شكست يک اتفاق است، يک شخص نيست. کسی كه شكست خورده، در مقايسه با كسى كه چنين تجربه‌اى نداشته است، هزاران قدم جلوتر است. 🔸او روى ديگر موفقيت را به‌وضوح لمس كرده و تارهاى متصل به شكست را می‌شناسد. 🔹او بهتر از هركس ديگرى مى‌تواند سياه‌چاله‌هاى منجر به شكست را به ما نشان دهد. 🔸وقتی كسى شكست مى‌خورد، آگاه باشيد كه او هزاران چيز ياد گرفته است كه اگر شجاعت خود را از دست نداده باشد، می‌تواند به ديگران منتقل كند. 🔹وقتى كسى شكست مى‌خورد هرگز نگویيد او تا ابد یک شكست‌خورده است. 🆔 @gomnamshahrood
🔆 🔻خدایا! ما یاغی نیستیم 🔸روزی مرحوم آخوند کاشی مشغول وضوگرفتن بودند. 🔹شخصی باعجله آمد، وضو گرفت و داخل اتاق رفت و به نماز ایستاد. 🔹با توجه به اینکه مرحوم کاشی خیلی بادقت وضو می‌گرفت و همه آداب و ادعیه وضو را به‌جا می‌آورد، قبل از اينكه وضویشان تمام شود، آن شخص نماز ظهر و عصر خود را هم خوانده بود! 🔻هنگام خروج، با مرحوم کاشی روبه‌رو شد. 🔻ایشان پرسیدند: چه‌کار می‌کردی؟ 🔻گفت: هیچ. 🔻فرمود: تو هیچ‌کار نمی‌کردی؟! 🔻گفت: نه! (می‌دانست اگر بگوید نماز می‌خواندم، کار بیخ پیدا می‌کند). 🔻آقا فرمود: مگر تو نماز نمی‌خواندی؟! 🔻گفت: نه! 🔻آخوند فرمود: من خودم دیدم داشتی نماز می‌خواندی! 🔻گفت: نه آقا اشتباه دیدید! 🔻سؤال کردند: پس چه‌کار می‌کردی؟ 🔻گفت: فقط آمده بودم به خدا بگویم من یاغی نیستم، همین! 🔸این جمله در مرحوم آخوند (رحمة‌الله عليه) خیلی تأثیر گذاشت. 🔹تا مدت‌ها هر وقت از احوال آخوند می‌پرسیدند، ایشان با حال خاصی می‌فرمود: من یاغی نیستم. 🆔 @gomnamshahrood
✍ روزگار چه خوب چه بد می‌گذره 🔹به پاهای خودت موقع راه‌رفتن نگاه کن؛ دائما یکی جلو هست و یکی عقب. 🔸نه جلویی به‌خاطر جلوبودن مغرور می‌شه، نه عقبی چون عقب هست شرمنده و ناراحت. چون می‌دونن شرایطشون مدام عوض می‌شه. 🔹روزهای زندگی ما هم دقیقا همین حالته. 🔸دنیا دو روزه؛ روزی با تو و روزی علیه تو. روزی که با توست، مغرور نشو و روزی که علیه توست، ناامید نشو. 🔹هر دو می‌گذرن. 🆔 @gomnamshahrood
✍ ظالم باید تنها بماند 🔹نشستن با مردم ظالم و دوستی و مراودت با ایشان، خطایی عظیم است و افزون بر دیگران خودِ شخص را هم زیان می‌رساند زیرا مردم او را در شمار ظالمان می‌نهند. 🔸ظالم باید تنها بماند. اگر جماعتی بسیار به سبب منافع و بهره‌مندی از غارت ظالم به گِرد او جمع شوند و ایشان را هیچ باک نباشد که با ظالمان بنشینند، این تقویت ظلم است. 🔹اگر هیچ کاری در دفع ظلم نمی‌توان کرد حداقل پرهیز از جانبداری و همراهی و مراودت ضروری است. 🔸از سقراط پرسیدند: کی ظلم و جور از عالم برمی‌افتد و عدالت حاکم می‌شود؟ 🔹سقراط گفت: عدالت زمانی حاکم می‌شود که وقتی ظلمی بر کسی وارد می‌شود آن‌ها که ظلم بر ایشان وارد نشده، همان‌قدر متغیّر و رنجیده شوند که شخصِ ستم‌دیده. 🆔 @gomnamshahrood
✍ فکرکردن نشانه رشد است 🔹 عالمی را پرسیدند: چرا این اندازه مردم را به فکرکردن تشویق می‌کنی؟ 🔸عالم گفت: فکرکردن نشانه رشد است، چون کسی که سؤال نمی‌پرسد یعنی فکر نمی‌کند و کسی که فکر نکند هر فکری را که تحویلش دهی، باور می‌کند و آن را می‌پذیرد. 🔹آن‌گاه جامعه دچار فاجعه می‌شود. پر از خرافات و بدعت‌ها و انحرافات، جنگ عقاید و... که همه چیز را می‌سوزاند. 🆔 @gomnamshahrood
✍ خوشبختی در مسیر است، نه در مقصد 🔹هرکسی که قدم به زندگی شما می‌گذارد، یک معلم است. 🔸حتی اگر شما را عصبی کند باز هم درسی به شما آموخته است، زیرا محدودیت‌های شما را نشانتان داده است. 🔹پس آگاهانه و با آرامش با اطرافيان رفتار كنيد و از تنش و درگيرى و بحث بپرهيزيد. 🔸هرگز فکر نکنید که اگر فلان مرحله زندگی بگذرد، همه‌چیز درست می‌شود. از همه‌ چالش‌ها لذت ببرید. 🔹هنر زندگی، دوست‌داشتن مسیر زندگی است. خوشبختی در مسیر است، نه در مقصد. 🆔 @gomnamshahrood
✍ زندان تن 🔹 یکی از بندگان مخلص خدا زمانی که ذکر خدا می‌گفت، دست راستش را روی سینه می‌گذاشت. 🔸از او پرسیدند: چرا دست روی سینه قرار می‌دهی؟ 🔹گفت: روح (مؤمن) من در وجودم اسیر است و همواره بی‌تاب برای پرکشیدن به سوی معبود! قفسه سینه‌ام چون میله‌های زندانی است که روح من به امر خدا در پشت آن تا زمانی که خودش حکم فرموده محکوم به حبس و زندانی است. 🔸گاهی وقت‌ها که از شدّت ذکر، روحم در پشت میله‌های زندان تن برای پر کشیدن به سوی معبود بی‌تابی می‌کند، دست روی سینه‌ام می‌گذارم تا پشت میله‌های زندان آرام گیرد و ساکن شود. 🔹چنانچه نبی مکرم اسلام صلی‌الله علیه وآله فرمود: اگر امر و اراده‌ خدا نبود، ارواح برای لحظه‌ای در قالب تن زندانی نمی‌شدند و به سوی معبود هر لحظه پر می‌کشیدند. 🆔 @gomnamshahrood
🔅 ✍ مراقب سخت‌جان‌های زندگی هم باشیم منتظر آسانسور ایستاده بودیم. سلام و احوالپرسی که کردم انگار حواسش پرت شد و موبایل از دستش افتاد. تازه متوجه شدم دو تا گوشی دارد، آن که بزرگ‌تر بود و جدیدتر به نظر می‌آمد، سفت و محکم بین انگشتانش خودنمایی می‌کرد. آن یکی که کوچک‌تر بود و قدیمی‌تر، روی زمین افتاده بود و بند بندش از هم جدا شده بود. باتری‌اش یک طرف، در و پیکرش طرف دیگر. از افتادن گوشی ناراحت نشد. خونسرد خم شد و اجزای جداشده را از روی زمین جمع کرد. لبخند به لب باتری را سر جایش گذاشت و گفت: خیلی موبایل خوبی‌ست، تا به حال هزار بار از دستم افتاده و آخ نگفته. موبایل جدید را سمتم گرفت و ادامه داد: اگر این یکی بود همان دفعه اول سقط شده بود. این یکی اما سخت‌جان است. دوباره موبایل قدیمی را نشانم داد. گفتم: توی زندگی هم همین کار را می‌کنیم، همیشه مراقب آدم‌های حساس زندگی‌مان هستیم. مواظب رفتارمان، حرف‌زدنمان، چه بگویم چه نگویم‌هایمان، نکند چیزی بگوییم و دلخورش کنیم. اما آن آدمی که نجیب است، آنکه اهل مداراست و مراعات، یادمان می‌رود رگ دارد، حس دارد، غرور دارد، آدم است. حرفمان، رفتارمان، حرکتمان چه خطی می‌اندازد روی دلش. چیزی نگفت و فقط نگاهم کرد. سوار آسانسور که شدیم حس کردم موبایل قدیمی را محکم توی مشتش فشار می‌دهد. 🌸حرم مطهر شهدای گمنام شهرستان شاهرود🌸 🆔 @gomnamshahrood