eitaa logo
گلواژه‌هاے اهل‌بیت (؏)
2.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
789 ویدیو
85 فایل
🔰 #تولید_اشعار_آئینی 🔰 #تولید_استیکر_عکس_نوشته_مذهبی 💢 تنها کانال #نشر_اشعار_بروز از #شاعران_شاخص_کشور کانال گلواژه هاے اهل‌بیت (؏) با حضور شاعران کشورے با جدیدترین اشعار آئینی، مداحی و مولودی مدیریت کانال: خادمةالزهرا(س)علیزاده @maddah_1367
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5974355575239083248.mp3
4.12M
رونق بعد از تو خانه دیگـر از رونق می‌افتد چون خانه‌ی بی‌مادر از رونق می‌افتد با تو به هر ترتیب رونــــــق دارد، اما تو می‌روی و آخــــــــر از رونق می‌افتد هم خانه‌ی حـیدر ندارد بی‌تو لطفی هم خانه‌ی پیغـمبر از رونق می‌افتد بعد از فدک اهل ریا فهمیده بودند با خطبه‌هایت منبر از رونق می‌افتد درد عجیبی نیست این خانه‌نشینی چون مرغ بی‌بال‌وپر از رونق می‌افتد حال علی آیینه‌ی بیمـــــــاری توست بی‌تو جهان حیدر از رونــق می‌افتد بیمار باشی خـــــــــانه‌ات رونق ندارد اما نباشی بدتــــر از رونق می‌افتد... شعر_مجتبی خرسندی 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ مآه رخت عزا بر تن، عـــــــرش مُعَّلـــــی شد گهواره‌ی محســـــن، تابوت زهـــــــرا شد مولای مـــا هرچـــــــند، مظلوم‌وتنها بود با رفتن زهـــــــــــــرا، تنهــــــــــــای تنها شد بر تن فراوان داشت، زخم از دورویی‌ها کاری‌تریــــــــــن اما، حالا هویـــــــــــدا شد شب شمع مـــــآه آورد، پای بســــــــاط او هر روز تاریکـــــــش، با گــــــریه فردا شد آن‌شب علی خود را، در خاک تدفین کرد یعنی بــــــــــــرای او، پایان دنیــــــــــــــا شد راز کبودی‌ها، شـــد برملا در غســــــــــــل با گـــــــــــــریه‌ی مولا، حل مـــــــــــعما شد ما شمع بودیم و، در داغ او ســــــــــوزان پرونده‌ی این عشق، با اشــــک امضا شد یک‌روز می‌آیــــد، مردی و می‌گویـــــــــــند؛ زخمـــــی که بر دل بود، حــالا مداوا شد. 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ مردآفرین ای باعث آرامش احوال مولا با تو همیشه خوب می‌شد حال مولا آسایشی در عمق جان خویش می‌دید هربار می‌رفتی به استقبال مولا در هر کتابی دیده‌ام، بسیار والاست شان تو در آیینه‌ی اقوال مولا از کودکی دنبال یک آیینه بودی تعبیر شد خواب تو در تمثال مولا ارث شجاعت داشت عباس تو از تو ارث ادب را برده بود از آل مولا جای تو حتی لحظه‌ای خالی نمانده در سینه‌ی از عشق مالامال مولا از چشم‌هایت اشک شادی شد سرازیر گفتند تا؛ "مادر" به تو اطفال مولا ای نام تو در نوع خود از بهترین‌ها هستند مدیونت همه «ام‌البنین‌»ها آن‌گونه که مهتاب زینت داده شب را نام تو زیبا کرده مفهوم ادب را "ام‌البنین" را "مادر شیران" نوشتد روزی که مولا بر تو بخشید این لقب را گفتی کنیز فاطمه هستی و دیدی نقش رضایت بر لب شاه عرب را در دامنت شیرین‌سخن‌ها پرورش یافت از نخل می‌گیرند محصول رطب را صفیّن می‌داند چه اندازه شجاعی چون پهلوانش داشته از تو نسب را دیدیم مهر مادری در چشم‌هایت در اخم تو دیدیم تمثال غضب را ما صاف‌وساده کربلا درخواست کردیم چون ساده کردی صنعت حسن‌طلب را در آستان توست کار ما گدایی ای مادر عباس‌های کربلایی زانو زده در محضر مادر اباالفضل درس ادب خوانده از این منبر اباالفضل آن دم که ایمان و وفا تقسیم می‌شد ساقی کوثر شد علی، ساغر اباالفضل یک‌عمر مشق او فقط نام حسین است ننوشته جز این درس در دفتر اباالفضل از بس ادب دارد که هرگز پیش زینب بالا نیاورده‌ست حتی سر اباالفضل پیدا نمی‌شد خم به ابرویش، اگرچه می‌بود رو در روی یک‌لشکر اباالفضل کافی‌ست از اوصاف او تنها بپرسی در معرکه از مالک اشتر؛ «اباالفضل!» با چشم خود یک روز می‌بینیم آخر محشر به‌پا کرده‌ست در محشر اباالفضل هستند با اذن خدا روز قیامت دستان عباس تو اسباب شفاعت بعد از تو دیگر هیچ‌کس ام‌البنین نیست دیگر زنی مانند تو مردآفرین نیست اُم‌ُّ اَدَب...، اُم‌ُّ وَفا...، اُم‌ُّاَبَاالفَضل... غیر از تو وصف هیچ‌شخصی این‌چنین نیست شاگرد درس صبر مولا بوده‌ای که با این همه غم روی پیشانیت چین نیست در گریه‌ات جایی ندارد داغ فرزند قصد تو از این کار غیر از حفظ دین نیست وقتی که اشک دشمنان را هم درآورد پس خطبه‌ای چون خطبه‌ی تو آتشین نیست فرقی ندارد مدح تو با مدح عباس حتی گریز روضه‌ات هم غیر از این نیست؛ یا روی پای فاطمه یا روی نیزه است یعنی سر عباس تو روی زمین نیست... آن‌جا صدایت می‌زند؛ «مادر کجایی؟ آیا به دیدار عزیز خود می‌آیی؟» شعر:مجتبی خرسندی 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ السلام علیک یا صاحب الزمان (عج) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇࿐ྀུ༅𖠇࿐ྀུ༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ در شهـر عشـق ، شاه ترین شهـریار ، تو بر خلقــت زمیـن و زمـان ، اعتبــار ، تو روشن بنام توست دلِ کوچه های شهر با چتـر نور ، بر سـرِ ما ، سـایه سار ، تو آیینــــهٔ تمــــام نمــــایِ تمــــامِ عشــــق تصــویرِ قـابِ آینـــه را خـوش نگار ، تو بر قامت بلنـد غـزل ،خوش نشسـته ای بر شاخه های خشکِ غزل،برگ وبار ، تو هر چشمه قطره ایست فقط، از یَمِ شما ای مایـهٔ زلالـــیِ هر چشمـــه ســـار ، تو باران تـریـن ! اسیــر غم خشکســالی ام بر این کویــر ، نـم نـمِ بـاران ! ببــار ، تو بر صورتِ سیــاهِ زمیــن خـو گرفته ایم ای مَــه ! بتـاب بر دلِ این شــامِ تار ، تو افســرده در کنارِ  زمستـان نشســته ایم بر انجمــاد قلب زمیـــن ، نـو بهــار ، تو غـــم ، خانه کرده است به قلب زمینیان ما غصّــه پروریم ، ولــی غمگســـار ، تو در بیقــراری و غـمِ هجـرانت ای عــزیـز! از دست رفتــه ایم   ولــی ، برقـرار ، تو فیــروزه ایست رنگ دلم رو به جمکران هستی به پنج  گنبــد خود ، آشـکار ، تو از سیــزده ستــاره سرشتـه ست نورتان مــاه شـبِ چهـــــاردهِ ایـن تبــــار ، تو از بغــض کوچه و در و دیوار و فاطمـه تا کربـــلا و  شــــام بـلا ، داغـــدار ، تو دسـتت گرفته قبضــهٔ شمشیـر حیدری شایستـهٔ صیـانت از این ذوالفقـار ، تو پایان هفتــه ، غــرق تماشـای حسرتیم در ندبه های جمعــه ، غـمِ انتــظار ‌، تو چون "کیمیا"، به پای شمـا خاکسار ، من بر بیت بیتِ  هــر غــزلـم ، اعتبــار ، تو ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇࿐ྀུ༅𖠇࿐ྀུ༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) لینک کانال اشعاردرایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
─━⊰•┅═•••❃﷽❃•••═┅•⊱━─ «شرح پریشانی» داغ فــــراق دیـــدم و رویـــت ندیـــده ام بر روی چشــم عکــس نبـودت کشــیده ام چیدم هزار دانه ی اشک از دوچشم خویش اما هنـــوز میـــوه ی وصـــلت نچــیده ام شـــب زنـــده دار ، پای وصـالت نشسته ام در انتـــظار رؤیـــت صـــبح و سپیـــده ام کوه فــــراق قامـــت مــا را شکســته اسـت بنگــر ز پا فتــــاده ام آقــــا ، خمــیده ام هر گه به خویـش مژده ی وصل تو داده ام طعم شکـــست وعده ی خود را چشیده ام ای آســـــمان ابـــــری دلـهــــا نــظاره کـــن بـاران درد بــودم و بــر گل چکــیــــده ام مـوی پریــش شــرح پریشــانی مــن است از درد هجـــر چـــاک گـــریبــان دریــده ام در بـاغ عــمر خویـــش نهــالی نــشانده ام از این نهـال شــاخـــه ی حــسرت بریده ام بایـد درســـت با تــو بگـــویم غـــم فــراق وقتی شکــسته دل به حریمت رســیده ام پروانه وار آمـــده «یاسر» - وَ من به شوق بر دور خویـــش پیلــه ز عشقـت تنیده ام شاعر:استادحاج محمود تاری «یاسر» 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ☜گلواژه هاے اهل بیت(ع) ─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─
enc_17102061002152205139089.mp3
3.46M
بر درگهت آمدم دوباره
با جرم و خطای بی شماره
گویم به دو چشم پُر ستاره
تو لطف نموده ای مرتب
ما را به علی ببخش یا رب

گفتی که بیا و بخشش از من
از تو گره و گشایش از من
دلخسته بیا نوازش از من
این نفس نشد ولی مُهَذَب
ما را به علی ببخش یا رب

دانی چه شد و چه کار کردم
از درگه تو فرار کردم
من لغزش بی شمار کردم
پیمانه جرم شد لبالب
ما را به علی ببخش یا رب

از درگه تو شرف گرفتم
دامان تو را به کف گرفتم
اذن سفر نجف گرفتم
حالا که علی علی ست بر لب
ما را به علی ببخش یا رب
@goollvajhehay_ahlbeyt12
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ خودش را وارث أرض مقدس خوانده، این قابیل جهان وارونه شد؛ این‌بار با سنگ آمده هابیل نِگین،‌ دست شیاطین و سلیمان اشک می‌ریزد و با فرعون می‌خندند فرزندان اسرائیل لب خاخام‌ها تورات را وارونه می‌خامد! کلیسا با دعا، رد می‌شود از غیرت انجیل درون آتش نمرودها این‌بار می‌سوزد گلوی «الخلیل» از ذبح فرزندان اسماعیل بیا ای تک‌سوار سبز! ای پایان این پاییز! بیا ای صبح پیدا در شب چشم انتظار ایل و «سبحان الذی اسری» بخوان تا «مسجد الاقصی» بخوان! ای خواندنت شیرین‌تر از تنزیل جبرائیل بیا ای منتقم! با ذوالفقار بی‌قرارت تا نماند روی نقشه لکه‌ای بین فرات و نیل فلسطین جوجه‌های کوچکش حالا ابابیل‌اند و خواب آخر پاییز می‌بیند سپاه فیل 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ از تو يک عمر شنيديم و نديديم تو را به وصالت نرسيديم و نديديم تو را روزیِ ما فقرا شربت وصل تو نبود زهر هجر تو چشيديم و نديديم تو را شايد ايام کهن‌سالي ما جلوه کني در جوانی که دويديم و نديديم تو را چه‌قدَر چلّه نشستيم و عزادار شديم چه‌قدَر شمع خريديم و نديديم تو را گاهي اندازه‌ي يک پرده فقط فاصله بود پرده را نيز کشيديم و نديديم تو را سعي کرديم شبی خواب ببينيم تو را سحر از خواب پريديم و نديديم تو را فکر کرديم که مشکل سر دلبستگي است از همه جز تو بُريديم و نديديم تو را لااقل کاش دم خيمه‌ی تو جان بدهيم تا بگوييم: رسيديم و نديديم تو را شعر:کاظم بهمنی 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ هلال کجا شیرین‌تر از این غم در عالم می‌شود پیدا که شادی‌های عالم در همین غم می‌شود پیدا همین که تکیه برپا می‌شود با رخت خون‌آلود هوای روضــــه در عـــــرش معظم می‌شود پیدا خدا مرثیه‌خوان است و ملائک مستمع هستند در آن بزمی که حتی مثل آن کم می‌شود پیدا هوای شهر رنگ عشق می‌گیرد به خود، وقتی که روی سردر هر خانه پرچــــــم می‌شود پیدا گناهان تمام عمــــر او بخشــــیده خواهد شد همین که کنج چشمی اشک نم‌نم می‌شود پیدا حسین بن علی فیض وسیع حضرت حق است که در اطراف او هرجور آدم می‌شود پیدا مگر اعجـاز جز این است که با نام این آقا میان چشـــم‌های ما دو زمزم می‌شود پیدا هوای گــــریه کـــــردن دارم و دل‌تنگ بارانم مسیر روضه از این بین کم‌کم می‌شود پیدا غمی کهنه دلم را می‌فشارد هر زمانی که هلال تازه‌ی ماه محـــــرم می‌شـــــــــود پیدا ... شعر: مجتبی خرسندی 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ ز درد انـدکِ خــود ، یـاد غمهـــای تو می افتم ز شـــرمِ کــوهِ غمــهای تو بـر پای تـو می افتم غــمِ ما و پریشـانیِ تو! عیـب از قیـاسِ ماست چنین کاهی ز غم، گاهی به دریای تو می افتم نه آن مــورم که از مُلـکِ سلیــمانی گـریـــزانم من آن گَـردم که بر گِــردِ قدمهــای تو می افتم ز هرکس خواستم امداد،خودنالان تر ازمن بود چه بهتر اینـکه در دامــانِ مـــاوای تو می افتم تو گفتـــی یادِ مـن باشیـد قـــدرِ جـرعه ی آبی چقــدر ای با وفــا کــم در تمنـــای تو می افتم تو را رنجانده ام از خویــش، با انبـوهِ عصیانم به هر غفلت، ز چشـــمانِ تماشــای تو می افتم توقــع کــردی و مــن، بی توجه کارِ خود کردم اگر این است رفــتارم، ز ســـودای تو می افتم بتـو هـــر روز و شـــب، لبیک هایم را بدهکارم زبـانـم لال ، اینـســان از تولای تو می افـــتم ترا با اینهمــــه غـــم، باز تنهـــا می گــذارم من رَوَم گه، سوی خویـش و از تسلای تو می افتم مــرا تنـــهای بخــود مگـــذار در تاریکـــیِ ایام ‌که من از طاعتِ امــروز و فـردای تو می افتم کنــون مـاهِ صـــفر را می گذارم پشـتِ سر، اما چه دانـم من، که دارم از قضــایای تو می افتم میان کوچــــه های دردســر ســـازِ پریشــــانی بیـاد کوچـــه ی پر دردِ غـــمهای تـو می افتــم صـدای مـادرت از کوچــــه می آید چــــرا، آقا در ایـــن ایام ، یادِ لعــــنِ اعـــدای تو می افتم غمِ تو هیـچ پایانی ندارد ، هیـچ شـادی نیست مگـر صـبح فـرج، روزی که در پای تو می افتم مرا هـــم با شـهادت آشتـی ده ، یوســف زهــرا خوش آنروزیکه،بی سر بر قدمهای تو می افتم شعر:محمود ژولیده 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاًجایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅❃༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─
❃﷽❃ :موج پرچم به فرمان ام البنینه.... ┄┅═✼✵𑁍✵✼═┅┄ مــوج دریــا بــه فـــرمان صـــاحبْ زمـــانه دشت و صحــرا به فرمان صــاحبْ زمـــانه وقتی می بینی عالــم ســـر جاشـــه یعـــنی کـــل دنیــــا بـه فـــرمـــان صــاحبْ زمـــانه به فرمان صاحبْ زمان ، عشــق ، معنا میشه به فرمان صاحبْ زمان ، درد ، درمـون میشه اگـه لحظـــه ای چشمـــشو بــرداره از عـــالم بیکبـــاره عالــم دگــرگــون میــشه برگرد ای حقیقت روشن ! العجل پرچمــــدار نهضـت ســـرخ کربلا محتـــاج نگــاهتـــیم از روز ازل برگرد و قدم بذار رو چشمای ما(۲) یا صاحب الزمان(۳) ┄┅═✼✵𑁍✵✼═┅┄ بیا یابن زهرا که چشم انتظاریم آقا ، از غــم دوری ات بیقـراریم بتاب ای مَــهِ عــالم آرای زهـــرا که بی تو گرفتـــار شبهای تاریم گواهــی میـــده قلبـــم آقــا ! بزودی میـــای تو عصری که عطر ظهورت داره حس میشه چقـــد  دوست داریم خادم پا رکابت باشیم که دیگه حضــورت داره حس میشه دنیا رو به چشم ما زیبا می کنی چشمای عاشــق رو دریا می کنی با تیغ علــــی نشــان یکبـــار دگر در کوفه عــدالتـــو برپا می کنی(۲) یا صاحب الزمان(۳) ┄┅═✼✵𑁍✵✼═┅┄ رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۱/۱۲/۱۷ ┄┅═✼✵𑁍✵✼═┅┄ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 𑁍࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─ لینک کانال اشعاردر ایتا👆
4_6012820232895205943.mp3
7.13M
بسیار زیبا ای یوسف گمگشته داد از این جدایی مادر بُوَد دیده به راهت کی میایی امیر بی قرینه عجل علی ظهورک دوای زخم سینه عجل علی ظهورک آجرک الله بقیة الله 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بعد از پیمبر روز خوش زهرا ندیده فَقْدِ النَّبی ظُلمِ الوصی چه ها کشیده اهل سقیفه ای وای دست علی رو بستن بازوی همسرش رو تو کوچه ها شکستن آجرک الله بقیة الله 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ در بین آن دیوار و در نقش زمين شد با ضربه‌ی لگد به در سقط جنین شد از مرتضی حیا کرد زد ناله‌ی حزینی به جای یاعلی گفت یافضة خذینی آجرک الله بقیة الله 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ در کوچه ها دنبال حیدر می دویده با هر قدم از سینه اش خون می چکیده یا منتقم کمک کن جد مطهرت را در زیر تازیانه دریاب مادرت را آجرک الله بقیة الله 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ روزی میان کوچه ها مادر زمین خورد روزی کنار قتلگه دختر زمین خورد از خیمه تا به گودال به سر زنان دویده راس حسین به نیزه جسمش به خاک دیده آجرک الله بقیة الله 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شاعر: سید حسین احمدی https://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12