#همسفران_کوی_عشق شنیدم عالمی اهل بصیرت محب اهل بیت(ع)ونیک سیرت نصیبش دیدن بیت خداشد سراپامحوعشق کبریاشد نظربرکعبه کردوبرجلالش برآن فروشکوه بی مثالش برآن گلدسته های نورمُفرد که رمزآن بودتوحیدسرمد به حیرت شددرآن دریاشناور تواضع کردوگفت الله اکبر خدایاخانه ای زیبنده داری به گِردش بس فراوان بنده داری عجب جاه وجلالی کعبه دارد مقام بی مثالی کعبه دارد دمی آزادجانِ خودزتن کرد سپس باکعبه آغازسخن کرد که ای کعبه اگرچه بی بَدیلی نشان ازعزم والای خلیلی زابراهیم اگرچه یادگاری اگرچه آیت پروردگاری اگرچه سَنبُل اهل یقینی اگرچه قبله گاه مسلمینی اگرچه مهبط وحی خدایی اگرچه گمرهان رارهنمایی اگرچه درجهان بالانشینی اگرچه مقصدروح الاَمینی اگرچه مرکزغیب وشهودی محمّد(ص)گرنبوداینک نبودی نبودآخراگررنج پیمبر نشان ازتونبودای بیت داور مراعشق نبی حَک شدبه سینه دلم پرمی زندسوی مدینه به یثرب آمدآن مرد الهی به خضراگنبداحمدنگاهی نگاهی کردومحومصطفی شد دلش دریایی ازعشق وصفاشد به اشک دیده تجدیدوضوکرد چنین بارحمت حق گفتگوکرد الایامصطفی ختم رسولان الامحبوب یزدان روح قرآن الاکه جمله هستی درنیازت خدانازدبه احرام نمازت قسم برگنبدسبزنکویت گرفتم آبرو ، ازآبرویت اگرچه مظهراحسان وجودی اگرحیدرنبودآیاتوبودی؟ نشانی گرزنامت ای نبی هست هم ازشمشیروازصبرعلی هست علی گفتم تولایش هدف شد دلم راهی به گلزارنجف شد پس ازچندی به لطف ربِّ یکتا نجف شدقسمت آن پیردانا نظربرگنبدوگلدسته ها کرد نگاهی هم به ایوان طلاکرد گشودازهم دولب راباسلامی نبودش درخورحیدرکلامی سَرانجام اینچنین گفتابه مولا الاای همسرمحبوب زهرا(س) الا ای حجّت خلاّق سَرمد الاخیرالبشربعدازمحمّد(ص) علی جان ای بقربان وجودت فدای هم قیام وهم قعودت الاای درهمه هستی پناهم من ازاین گقته ی خودعذر خواهم الاکه نام تونقش دوعین است بقای نامت ازخون حسین (ع) است حسینی که به جسم پاره،پاره وَهَفتادودوخونین تن ستاره اگردرکربلاغوغا نمی کرد بساط عشق را احیا نمی کرد اگردرراه عدلت سَرنمی داد اگرخفته به خون اکبرنمی داد جداگردست آب آورنمی شد فداشش ماهه اش اصغرنمی شد اگرقاسم شنادرخون نمی کرد اگراوعشق رامجنون نمی کرد حسینت گرسَرش برنی نمی بود کجادیگرنشان ازاین حرم بود؟ کجادیگرنشان ازتربتت بود؟ کجادیگرخبرازغربتت بود؟ نجف ازکربلامَعنا گرفته مقامی بس چنین والا گرفته دوباره شددل تنگش هوایی پرستوی دلش شد کربلایی به سوزاشک ازدل عقده واکرد عزیمت جانب کرببلاکرد پس ازحمدوثنای حی سبحان سلامی کردبرشاه شهیدان سلامی برشفیع عالمین کرد نظربرپرچم سُرخ حسین کرد چنین گفت ای حسین جان رمز هستی اَلا ای  مظهریکتا پرستی اَلاکه تاابدخون خدایی جلال وشوکت کرببلایی دُرست است اینکه مصباح الهدایی که کشتی نجات وناخدایی دُرست است اینکه نورعالمینی پیمبرگفت اَنَامِن حسینی اَلا که سَرنوشت ازسَرنوشتی دُرست است این که آقای بهشتی اَلاکه عبدتوباشدشهامت اگرچه ازقیامت شدقیامت دل ماگرچه برعشقت اسیراست نسیم کربلایت دلپذیراست زخونت گرچه زنده مکتب توست ولی رمزبقایش زینب توست اگراوظلم رارسوانمی کرد اگراَسراررااِفشانمی کرد اگراوبوسه برحنجرنمی زد اگربرچوب محمل سَرنمی زد نبودی دراِسارت گرقرارش زبانی همچوتیغ ذوالفقارش اگربامنطق ونُطق ودلیلش اگرباخطبه های بی بدیلش به کوفه عشق رامعنا نمی کرد به شام غم فزاغوغانمی کرد کجادیگرز عاشورا خبر بود؟ کجا از کربلا دیگر اثر بود؟ اگرزینب نبود ماهم نبودیم اگر زینب نبود، باهم نبودیم نه تنها زینت باباست زینب نشان از عصمت زهراست زینب نه تنها افتخارمؤمنین است عزیزجانِ خَتم المرسلین است نه تنهاهست محبوب پیمبر(ص) که اوزینت بود بر عرش داور همان زینب که ازبَدو ولادت توگویی داشت اوبرگریه عادت درآغوش پیمبر(ص)گریه می کرد به روی دست حیدر(ع)گریه می کرد به روی دامن زهرای (س)اطهر درآغوش حسن(ع)آن سبط اکبر نشــد آرام آن ماه یگـانه روان ازدیده اشک دانه دانه حسینش چون گرفت اورادر آغوش گمان آهسته اوراگفت درگوش اَلا ای در غریبــی آشــنایم اَلا ای همـسفر تا کــربلایم مکن زاری که راهت بس درازاست تورا این گریه ها روزی نیازاست اَلا ای قهــرمانِ استقــامت تویی اِحیا گر راه اِمامت بود صبر تو رمزی ازعجائب اَلاای خواهرم اُمّ المصائب من وتوهمسفرتاکوی عشقیم مسافــرهای بازار دمشقیم اگــر از کربلا مــاند نشــانه ز ایثــار تو گردد جاودانه چوبشنیداین سخن آرام گردید مهیا بهـر راه شـام گردید اَلا ای ذاکــران فاطمیـــه دلم پر زد به ســوی زینبیه حسینی شددلم بانام زینب شب میلادآن مه باشد امشب بگو((نجوا))فدای مکتبم من گدایم من گــدای زینبم من 🖊شاعر: استاد غلامرضا ابوالقاسمی نجوا بر اساس خاطره ی یکی از علمای بزرگوار (التماس دعا) http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt ─┅═𑁍🍃🌼🍃𑁍═┅─ 📌نشر اشعار بروز از شعرای فرهیخته ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

متن شعر اجرا شده توسط استاد ابوالقاسمی نجوا 👆🏻 1400/9/18

#شب_ولادت_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها (مسجد حضرت علی ابن ابی طالب علیه السلام میدان دانش آموز) با اجرای مداح و شاعر اهل بیت علیهم السلام #استاد_حاج_غلامرضا_ابوالقاسمی_نجوا #گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع 1400/9/18 http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt ─═𑁍🍃🌼🍃𑁍═─ 📌نشر اشعار بروز از شعرای فرهیخته ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به نام خدا #شب_میلاد_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها #گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع 1400/9/18 تقدیم به #مدافعان_سلامت نمـاد عـزت ایـران ، مدافـعـان  سلامت شکـوه بـاور و ایمـان ، مدافعـان سلامت تمام هستے خود را فـداے هستـے مردم نموده از دل و از جان ،مدافعان سلامت وجودشان همه رحمت،چه مهربان ودلیرند فرشتـه هاے نگهبـان  ، مدافعـان سلامت براے آن که به سامان رسـد تمامے ایران گذشته از سر وسامان، مدافعان سلامت براے حفظ سلامت، نشاط و شادے ملت کشیده رنـج فراوان ، مدافعـان سلامـت دراین زمانه کسے که،عمل نموده مداوم به آیه آیه ے قــرآن،  مدافعـان سلامـت دعاے ماهمه این است،که اجرتان بدهد خداے قـادر سبحـان ، مدافعـان سلامت وظیفه ے همـه باشد ،تشـکـر از زحمات نمـاد عـزت ایـران ، مدافعـان سـلامت 🖊شاعر گرانقدر:غلامرضا ابوالقاسمے نجوا http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt ─┅═𑁍🍃🌼🍃𑁍═┅─ 📌نشر اشعار بروز از شعراے فرهیخته ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

متن شعر اجرا شده توسط استاد ابوالقاسمی نجوا 👆🏻 1400/9/18

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به نام خدا #میلاد_حضرت_زینب #مدح_عقیله_بنی_هاشم #ولادت_حضرت_زینب_س #گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع ─┅═𑁍🍃🌼🍃𑁍═┅─ خوب است که از زینب کبرے بنویسم از حضرت صدیقه ے صغرے بنویسم تا نقش ببندد به دلم نام عقیله از آمدن دختر زهرا بنویسم از حال و هواے قدم تازه رسیده از پشت در و جمع گداها بنویسم با کسب اجازه بنویسم خود زهرا یا روے زمین شاخه طوبے بنویسم وقتے شده چون فاطمه سر تا قدم او شاید بشود ام ابیها بنویسم تنها نه فقط چشم مدینه شده روشن از روشنے چشم دو دنیا بنویسم من منتظرم حضرت جبریل بیاید یڪ اسم پر از عطر و مسما بنویسم جبریل کنار پر قنداقه رسیده باید ملکے محو تماشا بنویسم حالا که رسیده به علے مژده ے مولود بگذار که من زینت بابا بنویسم بانو بخدا زیر قدمهاے تو جنت دستان تو را عرش معلے بنویسم آنجا که دمد روح مدیح تو به مرده مداح تو را جاے مسیحا بنویسم وقتے که به لبهاے حسین آمده لبخند بد نیست که یڪ چند تمنا بنویسم هر چند که دیریست تمناے من این است از کرببلاے شده امضا بنویسم حالا که مبدل شده لبخند به گریه یڪ قطره ے درد از همه دریا بنویسم با اینکه محال است جدایے ز حسینت مجبور شدم واژه ے تنها بنویسم از عصر غم انگیز وداع تو به گودال با راس روے نیزه تسلے بنویسم هنگام غروب است نه سر مانده نه پیکر از پیرهن رفته به یغما بنویسم ماندم به خدا از تو و از غارت خیمه یا دختر جا مانده به صحرا بنویسم باید بروم علقمه با حضرت زهرا جا مانده اے از پیکر سقا بنویسم اینجاست که دیگر قلمم تاب ندارد از بے کسے ات در دل اعدا بنویسم  🖊️شاعر:سید حجت بحرالعلومے طباطبایی http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt ─┅═𑁍🍃🌼🍃𑁍═┅─ گلواژه های اهل بیت علیه السلام ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

به نام خدا خوب است که از زینب کبری بنویسم از حضرت صدیقه ی صغری بنویسم #میلاد_حضرت_زینب #مدح_عقیله_بنی_هاشم #ولادت_حضرت_زینب_س #اجرا_حاج_علی_شریفی(گرگان) «از ذاکرین گرامی کانال» 1400/9/18 http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt ─┅═𑁍🍃🌼🍃𑁍═┅─ گلواژه های اهل بیت علیه السلام ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به نام خدا #میلاد_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها #شاعر_استاد_علی_اکبر_لطفیان #گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع آن قدر عاشقیم که املا نمے شود مستیِ ما که در قلمے جا نمے شود زلف مرا به پنجره هاے ضریح عشق طورے گره زدند ، دگر وا نمے شود باید که ناز داشت ، کمے نیز غمزه داشت هر دخترِ قبیله که لیلا نمے شود آن کس که خاڪ پاے مریدان میکده ست محتاج معجزات مسیحا نمے شود «تاک» مرا به عشق تو در خم گذاشتند حالا شراب مے شود و، یا نمے شود ما مثل باده ایم شبے امتحان کنید انگور زاده ایم شبے امتحان کنید شکر خدا که نام مرا مبتلا نوشت از حاجیان کعبه سبز شما نوشت شکر خدا که دست قدر ، دست سرنوشت نام مرا شریف ترین خاڪ پا نوشت صبح ازل به خاڪ تو پیشانے ام رسید این سجده را فرشته به پاے خدا نوشت از ما سوال شد که اسیر تو مے شویم؟ ما خواستیم و آیه ے «قالو بلی» نوشت بالاے سر در حرم کبریایے اش نام تو را به خط خودش با طلا نوشت یعنے تمام جلوه آل عبا تویی آیینه یِ تمام نماے خدا تویی اعجاز بے مثال شما تا ادامه داشت موسے ادامه داشت مسیحا ادامه داشت اے بارش همیشه سجاده هاے نور در امتداد چشم تو دریا ادامه داشت بانو اگر به آینه ها سر نمے زدید تاریکیِ همیشه ے دنیا ادامه داشت در آسمان چهارم افلاڪ جا زدیم آیات رد پاے تو اما ادامه داشت تا زندگے ات را به تماشا گذاشتی آن عمر جاودانه زهرا ادامه داشت  اے آفتاب روشن شبهاے کربلا اے زینب مدینه و زهراے کربلا گفتیم آسمانے و دیدیم برتری گفتیم آفتابے و دیدیم بهتری گفتیم دختر اسد الله غالبی ایام کوفه آمد و دیدیم حیدری تو از زمان کودکے ات تا بزرگے ات شیوا ترین مفسّر اللّه اکبری تو از کدام طایفه هستے که مستقیم فیض از حضور علم خداوند مے بری بر شانه هاے سبز تو بار رسالت است تو اولین پیمبر بعد از پیمبری خورشید روے تو شرف مشرقین شد یڪ نیمه ات حسن شد و نیمت حسین شد اے ماوراے حد تصور کمال تو بالاتر از پریدن جبریل بال تو از مادرے چنین-چنین دخترے شود هم خوش به حال فاطمه هم خوش به حال تو غیر از حسین فاطمه، چیزے ندیده ایم در انعکاس آینه هاے زلال تو نزدیڪ سایه هاے عبورت نمے شویم نامحرمان عشق کجا و خیال تو ؟ از گوشه هاے چشم تو ساحل درست شد محض رضاے پاے تو محمل درست شد تو زینبے و شیر زنِ بعد کربلا تفسیر نفس مطمئنِ بعد کربلا زهرا، نبے ،حسین و علے و حسن تویی بانو تویے تو «پنج تن » بعد کربلا گاهے که طعنه مے شنوے صبر میکنی یعنے تویے همان حسنِ بعد کربلا اے گریه یِ غریبیِ عریانِ بے کفن حالا تویے و پیرهنِ بعد کربلا قلبت تپید وسوره مریم شروع شد غمگین ترین غروب محرم شروع شد اے سایه یِ بلند اباالفضل بر سرت اے بال جبرئیل گلستان معبرت عباس هم رشیدے قد تو را ندید از بس که سر بزیر بود در برابرت شب زنده دار شام غریبان کربلا دل بسته بر نماز شبِ تو برادرت اے خطبه ے صداے تو نهج البلاغه ات وے محمل بدون جهاز تو منبرت هجده سرِ بریده به دنبال چشم تو هجده سرِ بریده نگهبان معجرت اے قله نجابت توحید ، جاے تو   عطر حضور فاطمه دارد حیاے تو 🖋شاعر استاد :علے اکبر لطیفیان http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt ─┅═𑁍🍃🌼🍃𑁍═┅─ گلواژه های اهل بیت علیه السلام ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ