فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعای روز هفدهم ماه مبارک رمضان
به جمع ما بپیوندید
جزء-هفدهم_(parhizgar).mp3
11.81M
ترتیل جزء هفدهم قرآن
استاد پرهیزکار
به جمع ما بپیوندید
17 - TopSeda.ir.mp3
3.86M
تلاوت تحدیر (تند خوانی) صوتی جزء 17 قرآن کریم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تلاوت تحدیر (تند خوانی) تصویری جزء 17قرآن کریم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جرعه ای از چشمه وحی
..نکاتی از جــزء هفدهم ..
༺༻༺༻♡
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#رسانه_تصویری
🦋 برنامه شب پانزدهم جلسه قرآن محبین اهل البیت (علیهم السلام )
⭐️ روز میلاد امام حسن مجتبی (علیه السلام )
🦋🦋 خیابان آیت الله عبادی ۳۰ - مسجد خاتم الاوصیاء عجل الله تعالی فرجه الشریف
🦋🦋🦋 استاد جلسه : آقای علیرضا زارع
🦋🦋🦋🦋 راهنماء : سجاد واحدیان
09120510840
🔰 https://eitaa.com/joinchat/1705771122C7dc9fca23c
🌹نکات کلیدی جزء هفدهم17🌹
1- ای مردم مراقب رفتارتان باشید که زلزله دنیا و شروع قیامت حادثهای هولناک است. (حج: 1)
2- قربانی کنید و از گوشت آن به فقیران آبرومند و نیازمند هم بدهید. (حج: 36)
3- در حوادث ناگوار صبور باشید، نماز بخوانید، در راه خدا انفاق کنید و دست دیگران را بگیرید. (حج: 35)
4- برای بچهدار شدن دعا کنید که اگر خدا بخواهد حتی به زنان نازا هم فرزند عطا میکند. (انبیاء: 89)
5- سرعت در انجام کار خیر و درخواست از خدا با امید و تواضع در استجابت دعا مؤثر است. (انبیاء: 90)
6- خدا را برای منفعتطلبی و رسیدن به امکانات مادی نپرستید تا اگر دچار بلا شدید به دین پشت نکنید. (حج: 11)
7- ذکر یونسیه «لا اله الا انت سبحانک انّی کنت من الظالمین» نسخهای برای نجات مؤمنین از مشکلات است. (انبیاء: 87 و 88)
8- کسانی که جنگ به آنها تحمیل شده اجازه جهاد دارند؛ چون به آنان تجاوز شده و خدا کمکشان میکند. (حج: 39)
9- اگر ظلم کردن به همدیگر در جامعهای رواج پیدا کند، خدا مردمش را مجازات میکند و شهرهایشان را در هم میکوبد. (انبیاء: 11)
💠🌹https://eitaa.com/gooorrrran
صبح اول هفته تون بخیر
هفدهمین روز از ماه ضیافت الهی
مبارکتون باشد
عباداتتون مقبول درگاه الهی باشد
براتون از خدا
روزی سرشار از نعمت
و فراوانی خواستارم
و امیـدوارم زندگیتون
پر از خیـر ، برکت و خوبی و شادی باشه
https://eitaa.com/gooorrrran
سوره کهف ( کامل) .mp3
33.62M
🌸 تلاوت قاری فقید
#عبدالباسط_عبدالصمد
[📖] سوره کهف (کامل)
[🎶] : مقامات بکار رفته
در این تلاوت زیبا بترتیب:
از ابتدا تا دقیقه 59:16 را (بیات)
از دقیقه 59:21 تا 60:43 (صبا)
از دقیقه 60:46 تا 61:51 (حجاز)
از دقیقه 61:54 تا 65:40 (بیات)
از دقیقه 65:42 تا 66:21 (صبا)
از دقیقه 66:25 تا آخر آن (بیات)
https://eitaa.com/gooorrrran
48.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آموزش قرآن در جلسه محبین اهل البیت علیهم السلام
شب شانزدهم ماه مبارک رمضان 🌙
زیر نظر علیرضازارع ♦️
قسمت 1
51.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آموزش قرآن در جلسه محبین اهل البیت علیهم السلام
شب شانزدهم ماه مبارک رمضان 🌙
زیر نظر علیرضازارع ♦️
قسمت 2
28.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آموزش قرآن در جلسه محبین اهل البیت علیهم السلام
شب شانزدهم ماه مبارک رمضان 🌙
زیر نظر علیرضازارع ♦️
قسمت 3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌 سوره قدر
✳ استاد مصطفی غلوش
💢 یکی از معروفترین تلاوتهای استاد
محفل اُنس با قرآن 🕋
# انس با قرآن
# همراه با قرآن
# سوره قدر
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥قرائت قاری ایرانی در عربستان
🔹«یونس شاهمرادی» قاری ممتاز زنجانیالاصل رتبه نخست رشته تلاوت دومین دوره مسابقات بینالمللی قرآن و اذان «عطر الکلام» عربستان را کسب کرد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ذکر_و_صلوات
🌻صلوات قرآنی در مقام #صبا
iqna - iqna.ir.mp3
736.1K
🔊تلاوت آیاتی از سوره اسراء با صدای محمود علی البناء
🔻تلاوت آیات ۷۸ تا ۸۴ سوره اسراء با صدای محمود علی البناء به مدت ۵ دقیقه و ۱ ثانیه
🆔https://eitaa.com/gooorrrran
🌸🍃🌸🍃
#قصه_صد_و_یکم
علت مسافرت یعقوب به سوی دایی خود
یعقوب پیش پدرش اسحاق رفت و گفت؛ پدر جان شکایت عیص برادر خود را نزد تو آورده ام، و از
زمانی که پیشگویی کردی که نسل پاکی به من عطا می شود و مال فراوانی بدست می آورم
به من حسادت می کند و با زخم زبان متعرض من می گردد و به من طعنه می زند تا جایی که
رفاقت ما فراموش شده و محبت برادریمان گسسته شده است.
اسحاق که از جدایی و تیرگی روابط دو برادر غم انگیز شده بود به یعقوب گفت؛ ای نور دیده
من، می بینی که دیگر پیر شده ام و مرگ بزودی گریبان گیر من می شود. می ترسم که پس
از مرگ من، برادرت به مخالفت علنی با تو بپردازد و با حیله گری زمام تو را بدست گیرد.
پس چاره کار تو این است که به سرزمین «فدام آرام» در خاک عراق رهسپار گردی و به نزد
دایی خود بروی و یکی از دختران او را به همسری بگیری. امیدوارم که زندگی تو شیرین تر از
برادرت گردد و خدا تو را با دیده حمایت بنگرد و با عنایت خود تو را حفظ نماید.
شروع سفر یعقوب علیه السلام
گفتار اسحاق روح یعقوب را به سرزمین خویشان و شهر نیاکان و پدرانش کشاند و بزودی یعقوب
با اشک گرم با پدر و مادر خویش وداع کرد. یعقوب راه صحرا را پیش گرفت و در همه حال ملاقات
با دایی و خانه آرزوهایش، در مقابل چشمانش مجسم می شد. و هر زمان که رنج سفر او را
خسته می کرد هدفی را که در انتظارش به سر می برد به
خاطر می آورد و ادامه راه برایش آسان و هموار می گشت.
یکروز با طلوع خورشید، بادهای سوزانی وزیدن گرفت، به حدّی که شن های داغ بیابان را به
حرکت درآورده بود. راه طولانی بود و هنوز راه زیادی تا مقصد داشت و تا چشم کار می کرد فقط
بیابان می دید، در همین موقع خستگی بر او چیره شد و ساعتی متحیر و مردد بود که آیا به
سفر ادامه دهد یا از آن صرف نظر کند؟ در همین زمان که یعقوب گرفتار آشوب فکری شده بود،
تخته سنگی بزرگ که سایه ای داشت نظر او را جلب کرد. به سوی سنگ رفت تا خستگی
خویش را برطرف کند، هنوز به سنگ تکیه نداده بود که به خواب عمیقی فرو رفت. او در خواب
دید که خداوند سرزمینی وسیع و نسلی پاک و بابرکت به او عنایت می کند. این خواب شیرین
اعماق قلب او را روشن و تَشَنّج افکار او را برطرف کرد.
یعقوب با دلی خرسند از خواب برخواست و چون آینده را روشن دید و پیش بینی پدرش تأئید
می شد با تصمیم جدی راه خود را پیش گرفت و با شتاب به پیش رفت.
یعقوب با گذشت ایام دورنمایی از شهر را دید و امیدوار شد که این دورنما، شهر دلدار و مرکز
لابان پیر باشد. از این رو با نیروی شوق و قرب وصل به سوی او شتافت.
یعقوب به شهر دایی خود وارد شده است، همان سرزمینی که رسالت ابراهیم را مژده داد و
خورشید شریعت وی از آن طلوع گردید. یعقوب غریب، با رویی گشاده و لحنی ملایم از رهگذران
پرسید؛ آیا کسی هست که لابان فرزند بتوئیل را بشناسد؟ و آنها گفتند؛ آیا کسی هست که
لابان برادر زن اسحاق پیغمبر را نشناسد؟ او بزرگ خاندان خویش و صاحب این گله های
گوسفند که در ریگزارها روانند می باشد.
یعقوب گفت؛ کسی هست که مرا به خانه او ببرد؟ گفتند؛ این دختر وی، راحیل است که از
عقب گوسفندان به این سمت می آید.
🆔https://eitaa.com/gooorrrran