eitaa logo
قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
2.3هزار دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
82 فایل
﷽ زمانــ رفتنی است با #قرآن زمان را ماندنی کنیم🚫 کانال #آموزشی آیدی ما 👇 @Mohmmad1364 بهترین نیستیم اما خوشحالیم که بهترینها ما را برگزیده اند💚 باحضور حافظان قرآنی 🎓 کپی از مطالب آزاد است ♻ گروه آموزشی رایگان حفظ داریم تاسیس 14 آبان 1397
مشاهده در ایتا
دانلود
دوست عزیز؛ با اپلیکیشن ویپاد (ترابانک پاسارگاد) و بدون مراجعه به شعبه، از خدمات زیر برخوردار شوید: • افتتاح حساب دیجیتال بانک پاسارگاد؛ آنلاین و رایگان • دریافت کارت بانک پاسارگاد؛ رایگان و در محل دلخواه • تسهیلات تا 50 میلیون تومان؛ فوری و بدون ضامن و وثیقه • و ... لینک نصب ویپاد یا ورود به نسخه وب: https://tilin.ir/wepod-ir ویپاد | ترابانک پاسارگاد کد دعوت: IK37UH کد دعوت رو درج فرمایید 👍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🪴🌼🪴🌼 : 👌این عبارت را فقط یک بار در انتهای آیات قرآن کریم می بینیم: 🌸 ان الله واسع علیم سوره بقره (آیه ۱۱۵) وَلِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَيْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ عَلِيمٌ
🌷🌷🌴🌴🌷🌷 کانال قرآن کتاب زندگی
📛ملاک حرمت این موارد در قرآن📛 1⃣زیان جسمی به دلیل پلید بودن(رجس)🚫 فَإِنَّهُ رِجْسٌ ❌الف)گوشت مردار أَن يَكُونَ مَيْتَةً ❌ب)خون ریخته شده أَوْ دَمًا مَّسْفُوحًا ❌ج)گوشت خوک أَوْ لَحْمَ خِنزِيرٍ 2⃣زیان اخلاقی به دلیل دوری از خدا(فسق)🚫 أَوْ فِسْقًا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ یا ﺣﻴﻮﺍﻧﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﮔﻨﺎﻩ، ﻫﻨﮕﺎم ﺳﺮ ﺑﺮﻳﺪﻥ، ﻧﺎم ﻏﻴﺮ ﺧﺪﺍ ﺑﺮ ﺁﻥ ﺑﺮﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ.(انعام۱۴۵) 🍂🌵🍂🌵🍂🌵🍂🌵🍂
✴️إِنَّ لَكَ فِي النَّهَارِ سَبْحًا طَوِيلًا (مزمل7) سباحة یعنی شنا اونوقت قرآن میگه تو در روز ی شنای طولانی داری میدونی یعنی چی یعنی همونطور که وقتی شنا میکنی ی نفس عمیق میکشی میری زیر آب و همش حواسته نکنه هیچ آبی تو دماغ و دهنت بره و هرچی نفست بیشتر، شنات هم بهتر و به محض تموم شدن نفس اگه نتونی بیای بیرون، آبو میکشی تو ریه ها و خفه میشی صبح باید مراقب باشی منافذ ایمان رو محکم ببندی نکنه حب مال، حب قدرت، تو ایمانت اثر کنه اگه وسط روز نفست تموم شه تا خود شب هرچی آب هست میره تو ایمانت و دیگه خفه میشی
قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
قسمت ششم
✍️ 💠 مثل کودکی دنبالش کشیده می شدم تا مرا به یکی از کلاس های خالی برساند و می دیدم همین دوستانم با پایه های صندلی، همه شیشه های آزمایشگاه ها و تابلوهای اعلانات را می شکنند و پیش می آیند. مرا داخل کلاسی هُل داد و با اضطرابی که به جانش افتاده بود، دستور داد :«تا سر و صداها نخوابیده، بیرون نیا!» و خودش به سرعت رفت. 💠 گوشه کلاس روی یکی از صندلی ها خزیدم، اما صدای شکستن شیشه ها و هیاهوی بچه ها که هر شعاری را فریاد می زدند، بند به بند بدنم را می لرزاند. باورم نمی شد اینجا است و اینها همان دانشجویانی هستند که تا دیروز سر کلاس های درس کنار یکدیگر می نشستیم. 💠 قرار ما بر بود، نه این شکل از ! اصلاً شیشه های دانشگاه و تجهیزات آزمایشگاه کجای ماجرای بودند؟ چرا داشتند همه چیز را خراب می کردند؟ هم دانشگاه و هم مسیر را؟ گیج که دوستانم آتش بیارش شده بودند، به در و دیوار این کلاس خالی نگاه می کردم و دیگر فکرم به جایی نمی رسید و باز از همه سخت تر، نگاه سرد مَهدی بود که لحظه ای از برابر چشمانم نمی رفت. 💠 آن ها مدام شیشه می شکستند و من خرده های احساسم را از کف دلم جمع می کردم که جام عشق من و مَهدی هم همین چند لحظه پیش بین دستانم شکست. دلم برای مَهدی شور می زد که قدمی تا پشت در کلاس می آمدم و باز از ترس، برمی گشتم و سر جایم می نشستم تا حدود یک ساعت بعد که همه چیز تمام شد. 💠 اما نه، شعار "" همچنان از محوطه بیرون از دانشکده به گوش می رسید. از پشت پنجره پیدا بود جمعیت معترض از دانشکده خارج شده و به سمت در خروجی دانشگاه می روند که دیگر جرأت کرده و از کلاس بیرون آمدم. از آنچه می دیدم زبانم بنده آمده بود که کف راهرو با خرده های شیشه و نشریه های پاره، پُر شده و یک شیشه سالم به در و دیوار دانشکده نمانده بود. 💠 صندلی هایی که تا دقایقی پیش، آلت قتاله بود، همه کف راهرو رها شده و انگار زلزله آمده بود! از چند قدمی متوجه شدم شیشه های دفتر بسیج شکسته شده که دلواپس مَهدی، قدم هایم را تندتر کردم تا مقابل در رسیدم. 💠 از نیمرخ مَهدی را دیدم که دستش را روی میز عصا کرده و با شانه هایی خمیده ایستاده است. حواسش به من نبود، چشمانش را در هم کشیده و به نظرم دردی بی تابش کرده بود که مرتب پای چپش را تکان می داد. تمام دفتر به هم ریخته، صندلی ها هر یک به گوشه ای پرتاب شده و قفسه کتب و نشریه ها سرنگون شده بود. نمی دانستم چه بلایی سرش آمده تا داخل دفتر شدم و ردّ را روی زمین دیدم... ✍️نویسنده:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤تلاوت 📖سوره مبارکه حج ، آیه شریفه ۷۷ قرآن کتاب زندگی 📚 @goranketabzedegi
📌#تلــــــــنگر_قـــــرآنے 🍃یا وَیلَتَی لَیتَنِی لَم اَتَخِذ فُلَاناً خَلِیلاً (فرقان/29) 🌸🍃 💠مراقب باش!💠 چای اگریک شب تا صبح کنار صابون باشد طعم و بوی صابون می گیرد و دیگر به درد نمی خورد و جایش سطل زباله است. چرا؟ چون همنشین صابون بوده است. پس همنشینی اثر دارد. ماهم با هر کس بنشینیم و نشست و برخاست داشته باشیم، رنگ و بوی او را می گیریم. خیلی ها که جهنمی می شوند ازهمین راه است. ندیدی در قرآن یکی از ناله های اهل جهنم همنشینی با رفیق های ناباب است؟🔹🔸 🍃یا وَیلَتَی لَیتَنِی لَم اَتَخِذ فُلَاناً خَلِیلاً؛ ای کاش با فلانی همنشین ورفیق نبودم🔸 📚 سی تدبر،سی تلنگر، 👇👇👇 قرآن کتاب زندگی 📚 @goranketabzedegi
#زنگ_خطر_طلاق_و_جدایی 💢بعضی از رفتارها موجب سردی در روابط میان همسران میشود که نتیجه آن طلاق عاطفی و جدایی است. پیامبر(ص): طلاق مبغوض ترین حلال نزد خداست. قرآن کتاب زندگی 📚 @goranketabzedegi
قرآن کتاب زندگی 📚 @goranketabzedegi امام کاظم(ع) دنیا چون آب دریاست، هر چه تشنه كامش بیشتر نوشد،بیشترتشنه‌شود تا او را بكشد. بهترین روش‌‌برای‌حفظ‌شماره‌ی آیات این است که ‌آیات‌را به‌صورت‌متوالی(پشت‌سرهم)حفظ‌کرده‌پس‌‌ازپایان‌حفظ‌یک‌مقطع‌به‌حفط‌‌شماره‌ی‌آیات‌بپردازیم برای‌این‌منظورمیتوان‌ابتدای‌آیـات‌یـک‌صفحه‌را‌به ‌ترتیب‌زیریکدیگرنوشته‌وشماره‌ی‌آیات‌راهم‌در‌مقابل ‌‌آن‌ثبت‌نمود بعدازچندمرور،همانند‌حفظ‌ترجمه‌ی‌لغات‌ میتوان‌براحتی‌شماره‌های‌یک‌مقطع ‌را بـه خاطر سپرد توجه‌🔰 اگربعدازحفظ‌آیات‌چندمرتبه‌شماره‌هانیزتوسط‌افراد دیگری‌مورد پرسش قرار بگیرد تسلط‌بر‌شماره ها افزایش پیدا خواهد نمود شیوه دیگر حفظ شماره آیات این است که فقط شماره‌ی آیاتی که مضرب پنج تا ده است حفـظ گردد یعنی‌حافظ‌فقط‌شماره‌ی‌آیات(۵-۱۰-۱۵-۲۰-۲۵-۳۰..) ویا (۱۰-۲۰-۳۰-و........)راحفظ نمودودر اثر مرور زمان اندک اندک شماره‌های‌تازه‌ی‌اضافه‌نمود قرآن کتاب زندگی 📚 @goranketabzedegi