✨﷽✨
✳ از نمازمان استغفار کنیم!
🔻 نماز ما نماز است؟ اگر خدا نماز ما را نه پیش نماز امیرالمؤمنین که پیش نماز سلمان بگذارد، از همین نمازمان باید استغفار کنیم! در روایت است که بلافاصله بعداز هر نماز سه مرتبه بگوییم: «استغفرالله الذی لا اله الا هو الحی القیوم ذو الجلال و الاکرام و اتوب الیه»؛ که خدایا این نماز به درگاه تو لایق نیست! این نماز، ذکر نیست؛ غفلت است!
‼ همهاش حواسمان این طرف و آن طرف است. شما با یک بچه پنج سالهات حرف میزنی، او دارد با تو حرف میزند و تو همهاش سرت را این طرف و آن طرف میکنی، ناراحت میشود و میگوید بابا به من نگاه کن! من دارم با تو حرف میزنم! ما با خدا حرف میزنیم، اما سرمان همهاش این طرف و آن طرف است، اما خدا به رویمان هم نمیآورد. نماز ما این است!
👤 #استاد_مسعود_عالی
🎙 #پیادهشده_سخنرانی
✅
🖤میگوید: حالا که پدر و مادرم پا به سن گذاشتهاند بیشتر حواسم بهشان است. مرتب حساب بانکیشان را شارژ میکنم. نمیگذارم قند توی دلشان تکان بخورد. میگویم: باشد اما هنوز به دستور قرآن عمل نکردهای. میپرسد چطور؟! جواب میدهم: آیه میفرماید: احسان به والدین باید مستقیم و با دست خودت باشد نه با واسطه.
📖اسراء آیه ۲۳
6.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*تلاوت محزون و احساسی حامد شاکرنژاد*
#تلاوت
🔴 شاکر و صابر
✍حضرت ایوب را نماد صبر میدانیم.
اما ایشان یکجا از شیطان به خدا شکایت میکند: به یاد آر بنده ما ایوب را آنزمان که پروردگار خود را ندا داد که شیطان مرا دچار عذاب وگرفتاری نموده
📚سوره مبارکه صاد آیه ۴۱
ایوب نبی از چه چیزی خسته شد و زبان به شکایت گشود؟ امام صادق پاسخ این سوال را در روایتی داده اند:شیطان به خدا گفت، چون به ایوب نعمتهای زیادی عطا کرده ای او شاکر است. خداوند برای اینکه به همه عبودیت و اخلاص ایوب را ثابت کند؛ نعمتها را از او یکی یکی گرفت تا دچار به ابتلا و بیماری شود. تا آن زمان ایوب نبی شاکر بود اما پس از آن به مقام صبر میرسد.
نکته جالب اینجاست که ایوب نبی از یک حرف آزرده خاطر شد، وقتی در بیماری سخت بود، علمای بنی اسرائیل نزد او آمدند و گفتند: ای ایوب چه گناهی کرده ای که خداوند تو را اینگونه عذاب کرده است؟ این زخم زبان علمای بنی اسرائیل باعث شد ایوب نبی رنجیده شود. او در اوج نعمت، شاکر بود و امتحان شد...و در اوج سختی و از دست دادن نعمت صابر بود و امتحان شد...خدا در هر حال بندگانش را امتحان میکند
📚علل الشرایع ج ۱
قرآن به ما یاد میده که
در تمام مخلوقات
✴️إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ (190)
و در تمام اتفاقات
✴️وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ (190)
و حتی در درون خودمون
وَفِي أَنفُسِكُمْ أَفَلَا تُبْصِرُونَ (ذاریات21)
به تفکر بپردازیم و آیات الهی رو در عالم ببینیم
واصلا تمرکز قرآن رو اینه که هیچ اتفاقی رو ساده از کنارش رد نشیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 چرا تو نماز دلت خدایی نیست
👤استاد قرائتی
✅کانال استاد قرائتی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
http://eitaa.com/joinchat/3818061843C235cbc6c5e
✨﷽✨
🏴 سخن روز
▪️ #حسین_بن_علی در عاشورا فرمود شما نه صبغه الهی دارید، نه صبغه انسانی، نه از خدا و قیامت می هراسید، نه اصول انسانی و آزادی را رعایت می كنید، برای اینكه من با شما در نبردم، شما با من در جنگید، به زن و بچه من چهكار دارید؟
«فَکُونُوا اَحْراراً فی دُنْیاکُمْ».
▪️ مبنای قرآنی این جمله #سالار_شهیدان همان است كه خدای سبحان فرمود با گروهی كه اهل #رعایت_قطع_نامه و #پیمان و #صلح_نامه و كنوانسیون و اینها نیستند مبارزه كنید، فرمود: ﴿فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكفْرِ إِنَّهُمْ لاَ أَیمَانَ لَهُمْ﴾؛ فرمود شما با رهبران كفر صلح نكنید و با آنها مبارزه كنید، نه برای اینكه كافرند، كفار فراوان در زمین زندگی می كنند، با شما #زندگی_مسالمت_آمیز دارند، كاری هم با شما ندارند، شما هم كاری با آنها ندارید، می شود با كافر كنار آمد، رفت و آمد تجاری داشت، رفت و آمد سیاسی داشت، رفت و آمد اجتماعی داشت، رفت و آمد درمانی داشت، رفت و آمد اقتصادی سالم داشت، با كافر می شود كنار آمد، ولی با مستكبر نمی شود كنار آمد.
👈 فرمود: ﴿فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكفْرِ﴾
چرا؟
چون ﴿إِنَّهُمْ لاَ أَیمَانَ لَهُمْ﴾ نه «لا ایمان لهم»، نفرمود چون اینها ایمان ندارند بجنگید،
فرمود: اینها «أیمان» ندارند؛ یعنی یمین، سوگند، قطع نامه، #تفاهم_نامه را محترم نمی شمارند.
▪️ نهضت حسینی را زنده كردن، #حرف_روز است، حرف تمام #آزادی_خواهان عالم است،
حرف هر انسان آزاده ای است که با كسی كه «لا اَیمانَ له» [یعنی به عهد و پیمان خود وفادار نیست] نمی شود زندگی كرد و كنار آمد.
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
📚 سخنرانی محرم
تاریخ: 1384/11/11
'♥️𖥸 ჻
#ڪلامنـاب...
اگر خواستید ببینید آیا با خدا مأنوسید یانه
باید ببینید از خواندنِ قـرآن كه سخن خـدا با
ماست و از خواندنِ نمـاز كه سخـنِ ما با خـداست، احساس ملال میكنیم یااحساس نشاط...!
#آیتاللهجوادیآملی🌱
❤️ داستانک
شبی از شب ها، شاگردی در حال عبادت و تضرع و گریه و زاری بود. در همین حال مدتی گذشت تا آنکه استاد خود را بالای سرش دید که با تعجب و حیرت او را نظاره می کرد.
استاد پرسید: «برای چه این همه ابراز ناراحتی و گریه و زاری می کنی؟» شاگرد گفت: «برای طلب بخشش و گذشت خداوند از گناهانم و برخورداری از لطف خداوند!»
استاد گفت: «سوالی می پرسم پاسخ ده؟»
شاگرد گفت: «با کمال میل، استاد.»
استاد گفت: «اگر مرغی را پروش دهی، هدف تو از پرورشِ آن چیست؟»
شاگرد گفت: «خوب معلوم است استاد. برای آنکه از گوشت و تخم مرغ آن بهره مند شوم.»
استاد گفت: «اگر آن مرغ، برایت گریه و زاری کند، آیا از تصمیم خود، منصرف خواهی شد؟»
شاگردگفت: «خوب راستش نه...! نمی توانم هدف دیگری از پرورش آن مرغ، برای خود، تصور کنم!»
استاد گفت: «حال اگر این مرغ، برایت تخم طلا دهد چه؟ آیا باز هم او را، خواهی کشت، تا از آن بهره مند گردی؟!»
شاگرد گفت: «نه هرگز استاد، مطمئنا آن تخمها، برایم مهمتر و با ارزش تر خواهند بود!»
استاد گفت: «پس تو نیز برای خداوند چنین باش! همیشه تلاش کن تا با ارزش تر از جسم، گوشت، پوست و استخوانت گردی.
تلاش کن تا آنقدر برای انسانها، هستی و کائنات خداوند، مفید و با ارزش شوی تا مقام و لیاقت توجه و لطف و رحمت او را بدست آوری. خداوند از تو گریه و زاری نمی خواهد! او، از تو حرکت، رشد، تعالی، و با ارزش شدن را می خواهد و می پذیرد.