#یک_آیه_یک_تدبر
این پیامیست از خدا برای خودِخودِ شما:
ما ندای یونس را اجابت کردیم و از اندوه نجاتش دادیم... انبیاء۸۸
(و خدای ما همان خدای یونس است)
#خدا_با_ما_حرف_میزند
#پیام_خدا_را_جدی_بگیریم
@goranketabzedegi
#حکمت
#نهج_البلاغه
#امیرالمؤمنین
💠 حکمت 102
📖 و قَالَ (علیه السلام): يَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ لَا يُقَرَّبُ فِيهِ إِلَّا الْمَاحِلُ، وَ لَا يُظَرَّفُ فِيهِ إِلَّا الْفَاجِرُ، وَ لَا يُضَعَّفُ فِيهِ إِلَّا الْمُنْصِفُ؛ يَعُدُّونَ الصَّدَقَةَ فِيهِ غُرْماً، وَ صِلَةَ الرَّحِمِ مَنّاً، وَ الْعِبَادَةَ اسْتِطَالَةً عَلَى النَّاسِ؛ فَعِنْدَ ذَلِكَ يَكُونُ السُّلْطَانُ بِمَشُورَةِ [الْإِمَاءِ] النِّسَاءِ وَ إِمَارَةِ الصِّبْيَانِ وَ تَدْبِيرِ الْخِصْيَانِ.
🔰 و درود خدا بر او، فرمود :
🧐 روزگارى بر مردم خواهد آمد كه محترم نشمارند جز سخن چين را،
🤔 و خوششان نيايد جز از بدكار هرزه،
😒 و ناتوان نگردد جز عادل.
😳 در آن روزگار كمك به نيازمندان خسارت،
🤑 و پيوند با خويشاوندان منّت گذارى،
😇 و عبادت نوعى برترى طلبى بر مردم است،
⬅️ در آن زمان حكومت با مشورت زنان، و فرماندهى خردسالان، و برترى خواجگان اداره مى گردد.
@goranketabzedegi
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
#تربیت_قرآنی_کودک
🔷چهار خطا در فرزند پروری که باید از آن اجتناب کرد:
🔹خطای اول : والدين از پاداش دادن رفتار خوب، غفلت ميكنند.
🔹خطای دوم: والدين «ناخواسته» رفتار خوب را با تنبيه پاسخ می دهند.
🔹خطای سوم: والدين «ناخواسته» رفتار بد را پاداش می دهند.
🔹خطای چهارم :والدين از برخورد كودک به دليل رفتار بد غفلت ميكنند زمانی كه برخورد ملايم، ضرورت دارد.
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
وقتی دزد ماشین دختر همسایه مان را برد همه گفتند:
خدایا این بود عدالت آخه!!
چرا این دختر محتاج باید گرفتار چنین ظلمی بشه...؟!
اما من میدانستم که پول آن ماشین را به قیمت زندان رفتن همسر سابقش به خاطر مهریه به دست آورده...
به کارگاه پنجره سازی محل دستبرد زدند و هر چه بود را به غارت بردند همه گفتند: خدایا چرا هر چی سنگه مال پای لنگه!!
این بیچاره داشت جهیزیه دخترش را جور میکرد اما من میدانستم که متر پنجره ساز ۱۵ سانت اضافه دارد...
کابل برق پاره شد و روی ماشین راننده تاکسی افتاد و آن را نابود کرد همه گفتند: خدایا این رسمشه دار و ندار این مرد همین بود!
اما من میدانستم که پول ماشین از خوردن ارثیه برادرزاده های یتیم جور شده...
هر دختری را که دوستم برای ازدواج انتخاب میکرد مشکلی داشت همه گفتند: طلسم شده بر او دعا باز کن!!
من میدانستم که ۱۰ سال پیش به همسر مرحومش تهمتهای ناروایی زده و چه بلاهایی سرش آوردند...
*ما از خدا گله می کنیم و او را مسبب همه بدبختی ها می دانیم!!
اما هیچ کس به بی وجدانی، بیعدالتی و ظلم انسانها شک نمیکند و هیچ کس فکر نمی کند که شاید بهشت و جهنم در همین دنیا باشد...👌*
قــــــرآنـــــ کتابـــــــ زندگــی 📚
✅معنای واقعی برکت
✍️برکت به معنی، خیری بیپایانی است که توسط خدا به انسان میرسد. وقتی پولی میگیریم و میگوییم خدا بدهد برکت، یعنی مبلغ آن مهم نیست، مهم خیر بیپایان آن است که از خدا انتظار آن را داریم. عمر با برکت یعنی، عمری که خیر بیپایان داشته باشد. یعنی انسان به جای عمر طولانی و بدون خیر، عمرش هرچند کوتاه شد، دارای خیر برای مردم و دیگران داشته باشد. مانند عالمی که کتابی مینویسد. یا فرد خیری موسسه خیریهای را بنیان مینهد. در عروسی میگوییم، مبارک است یعنی، این خیر و شادی پایان نگیرد و همیشه عروس و داماد کنار هم شاد باشند.
📚از کتاب قاموس قرآن، سید علی اکبر قریشی
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
@goranketabzedegi
قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
#من_میترا_نیستم #قسمت_سوم «مادر شهــید» # نذر ڪرده پنج ساله بودم که برای اولین بار همراه مادرم
#من_میترا_نیستم
نــذر ڪرده
# مادر شهیــــده
#قسمت_چهارم
پدر و مادرم هر دو دوست داشتند که من قران یاد بگیرم مکتب خانه در کپرآباد بود معلم ما آقایی اصفهانی بود، که از بد روزگار، شیره ای بود به ما قرآن یاد میداد. پسرها خیلی مسخره اش می کردند خودش هم آدم سبُکی بود
سر کلاس میگفت: ( الم تره....مرغ و کره...) منظورش این بود که باید علاوه بر پولی که خانواده هایتان برای یاد دادن قرآن می دهند از خانه هایتان نان و مرغ و هرچه که دستتان می رسد برای من بیاورید!
بعد از مدتی که به مکتبخانه رفتم به سختی مریض شدم در آنجا انقدر حالم بد شد که رفتند و مادرم را خبر کردند او خودش را رساند و من را بغل کرد و برای همیشه از مکتب خانه برد و یاد گرفتن قرآن نیمه تمام ماند
مدتی بعد ما از محله جمشید آباد به محله احمدآباد اثاث کشی کردیم تا ۱۴ سالگی که جعفر (بابای بچه ها) به خواستگاری ام آمد در همان خانه بودم
۱۴ سال و نیم داشتم که مستاجر خانه مادرم جعفر را معرفی کرد و به خواستگاری آمد و دل پدر و مادرم را به دست آورد
آن زمان سن قانونی برای ازدواج ۱۵ سال بود جعفر ۶ ماه منتظر ماند تا من سن قانونی رسیده و توانستیم عقد کنیم خداوکیلی تا روز عقد نه جعفر را دیده بودن و نه میشناختمش او دوبار برای خواستگاری به خانه ما آمد ولی من در اتاقی دیگر بودم
نشستن دختر در مجلس خواستگاری عیب و عار بود. زمان ما عروسی ها اینطوری بود همه ندیده و نشناخته زن و شوهر میشدند.
چند ماه اول بعد از عروسی در یکی از اتاق های خانه مادرم ساکن بودیم. بعد از مدتی جعفر در ایستگاه ۶ آبادان در یک خانه کارگری اتاقی اجاره کرد.
اوایل زندگی ماد شوهرم با ما زندگی میکرد. جعفر کارگر شرکت نفت بود ولی هنوز امتیاز کافی نداشت و باید چند سال کار میکرد تا به ما خانه شرکتی بدهند.
چند سال در اتاقهای اجاره ای زندگی کردیم مهران و مهرداد مهری و مینا و شهلا در خانه اجاره ای به دنیا آمدند. هر وقت حامله می شدم برای زایمان به خانه مادرم در احمدآباد میرفتیم.
آنجا زایشگاه بچههایم بود یک قابله خانگی به نام (جیران) میآمد و بچه را به دنیا می آورد. جیران میانسال بود و مثل مادرم فقط یک دختر داشت. خدا از همان یک دختر سیزده نوه به او داده بود.
بابای مهران حسابی به جیران می رسید و هوای او را داشت بعد از فارغ شدن من به جز پول مقداری خرت و پرت مثل قند و شکر و چای پارچه به جیران هدیه می داد.
🌧🌈فرزند ششم ✨🌈
سر بچه ششم باردار بودم که یک خانه شرکتی دو اتاقه در ایستگاه ۴ فرح آباد، کوچه ده، پشت درمانگاه شرکت نفت به ما دادند.
خانه ما نبش خیابان بود همه می دانستیم که قدمِ تو راهی خیر بوده که بعد از سالها از مستاجری و اثاث کشی نجات پیدا کردیم.
از آن به بعد خانه ای مستقل دستمان بود و این آخر خوشبختی و راحتی برای خانواده ۸ نفره ما بود. مدتی بعد از اثاث کشی به خانه جدید، درد زایمان سراغم آمد.
دو روز تمام درد کشیدم. جیران سواد درست و حسابی نداشت و کاری از دستش بر نمی آمد برای اولین بار، بعد از پنج زایمان طبیعی در خانه، من را به مطب خانم دکتر مهری بردند.
آن زمان آبادان بود و یک خانم دکتر مهری مطب او در احمدآباد بود. من تا آن موقع خبر از دکتر و دَوا نداشتم. حامله می شدم و نه ماه تمام شب و روز کار می کردم نه دکتری نه دوایی تا روزی که وقتش میرسید. جیران می آمد و بچه را به دنیا می آورد و می رفت💝
ادامه دارد...
🌹 امیرالمومنین امام على(علیه السلام) فرمودند :
✍ تَوَقَّوُا الْبَرْدَ فِي أَوَّلِهِ وَ تَلَقَّوْهُ فِي آخِرِهِ، فَإِنَّهُ يَفْعَلُ فِي الْأَبْدَانِ كَفِعْلِهِ فِي الْأَشْجَارِ، أَوَّلُهُ يُحْرِقُ وَ آخِرُهُ يُورِقُ
👌 در آغاز سردی هوا خود را از سرما حفظ کنید و در پایان آن از آن استقبال کنید ؛ زیرا سرما با بدن ها همان می کند که با درختان می کند ؛ در آغاز برگ درختان را می سوزاند و در پایان می رویاند.
📗 حکمت128 نهج البلاغه
@goranketabzedegi
#پاداشهاى_الهى_برتر از كار ماست.
📌پاداش بعضى كارها دو برابر است،«الضِّعْفِ»
📌بعضى چند برابر «أَضْعافاً»
📌بعضى ده برابر «فَلَهُ عَشْرُ»
📌 تا هفتصد برابر و بيشتر،
كه «خَيْرٌ مِنْها» همهى آنها را شامل مىشود.
#اصول_حفظ
#روش_حفظ
#شروع_حفظ
💠 نقطه تمرکز در حفظ آیات قرآن کریم
🧐 بارها اتفاق افتاده است که برخی از حافظان قرآن نتوانسته اند آیه ای از قرآن را که قبلاً حفظ کرده اند، دوباره از حفظ بخوانند،
👨🎓 ولی هنگامی که «کلمه اول + کلمه دوم» همان آیه را برای آنان خوانده اند، تمام آن آیه به یادشان آمده است 🧠 و همه آیه را، از اول تا آخر و از حفظ، خوانده اند.
✅ پس، «کلمه اول» یا مجموع «کلمه اول + کلمه دوم» در هر آیه،
⬅️ «نقطه تمرکزِ» آن آیه برای حفظ کردنش است و باید آن را بیش از کلمات دیگرِ آن آیه، تکرار کنید و به حافظه خود بسپارید.
👈 مثلا در آیه سوره بینه: «إنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ أُولائِکَ هُم خَیرُ البَرِیَّة»،
📖 باید دو کلمه «إنَّ الّذینَ» را بیشتر از کلمات بعدی آیه تکرار نمایید و به گنجینه حافظه خویش بسپارید. 🧠
❖✨﷽✨❖
🔔 #یک_آیه_یک_درس
💠💠کاش با فلانی رفاقت نمیکردم
👈 دختر خانمی که .....
❌ با نامحرم در ارتباطی...
❌ و پسرِ نامحرمِ فضای مجازی رو «داداشی» خطاب میکنی
و خودمونی میشی ...
👈و آقا پسر، ..
❌ که با ناموسِ مردم چت میکنی...
❌ و حریمِ نامحرم رو تو فضای مجازی رعایت نمیکنی...
❌همین که اجازه بدی یه غریبه به حریمت وارد بشه، و تو رو از خدا دور بکنه، برای سقوط کافیه...
🤔میدونستی یکی از حسرتهای جانسوز اهل جهنّم، همین رفاقتها و دوستیهاست⁉️
🔰 سوره مبارکه فرقان،
آیه ﴿۲۸-۲۷﴾
🕋〖یَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَی یَدَیْهِ یَقُولُ... یَا وَیْلَتَی لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِیلًا〗
🌷【به خاطر بیاور روزی را که، گنهکار دست خود را از شدّت حسرت به دندان میگزد، و میگوید: «ای وای بر من، کاش فلانی را بعنوان دوست خود انتخاب نکرده بودم!»】 :
حالا این دوست میتونه:
✴️ همکلاسیت...👩🎓👨🎓
✴️ همسایهات...👥
✴️ همکارت...👥
✴️ همون نامحرمِ فضای مجازی...👤
✴️ یا حتّی گوشیِ موبایلت باشه...📱
⚠️ حواست هست⁉️
⚰️ معلوم نیست ملک الموت کِی بیاد سراغمون...
#تقوا_در_فضاے_مجازے