eitaa logo
قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
2.4هزار دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
1.5هزار ویدیو
86 فایل
﷽ زمانــ رفتنی است با #قرآن زمان را ماندنی کنیم🚫 کانال #آموزشی آیدی ما 👇 @Mohmmad1364 بهترین نیستیم اما خوشحالیم که بهترینها ما را برگزیده اند💚 باحضور حافظان قرآنی 🎓 کپی از مطالب آزاد است ♻ گروه آموزشی رایگان حفظ داریم تاسیس 14 آبان 1397
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅تو خوب باش خداهمه جوره هواتو داره،حتی بعد مرگت. 💢مگه نشنیدی وقتی قابیل، هابیلو کشت، خدا ی کلاغی فرستاد تا به یاد بده چجوری دفنش کنه. ✴️فَبَعَثَ اللَّهُ غُرَابًا يَبْحَثُ فِي الْأَرْضِ 📜(مائده31) ✅میبینی خدا حتی راضی نشد جسد بی جان رو زمین بمونه. شاعر میگه: 🔹این همه لطف خواجه از بندگی مَجاز ماست. 🔸اَر به حقیقت این بود خواجه به ما چه ها کند. @goranketabzedegi
قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
#من_میترا_نیستم #قسمت_چهل_و_یکم او به شرکت در کلاس های اعتقادی و اخلاقی علاقه داشت و در کنار درس و
زینب در جمع از همه شادتر و فعال تر بود. کتاب انجیل و تورات را گرفته بود و در خانه مطالعه می‌کرد. دوست داشت همه چیز را بداند. و همه فکرها را با هم مقایسه کند. مرتب از من می پرسید: مامان اگه جنگ تموم بشه برمیگردیم آبادان؟ آبادان را خیلی دوست داشت خیلی دلش می‌خواست دوره دبیرستان را در آبادان درس بخواند. با وجود علاقه زیادش به آبادان در شاهین‌شهر طوری زندگی می‌کرد و دنبال فعالیت‌هایش بود که انگار برای همیشه قرار است آنجا بماند. او هر روز بعد از مدرسه اول به مسجد «المهدی» فردوسی می‌رفت و نماز ظهر و عصرش را به جماعت می‌خواند اگر دستش می‌رسید نماز صبح هم به مسجد می‌رفت از همه کس و همه چیز درس می گرفت. رادیو، معلمش بود. خطبه های نماز جمعه تهران یا اصفهان را گوش می‌کرد و نکته های مهمش را می نوشت. روزنامه دیواری درست می‌کرد و از سخنرانی های امام، خطبه‌های نماز، کتاب های آقای مطهری و شریعتی مطلب جمع می‌کرد و در روزنامه دیواری می‌نوشت. یکبار سر نماز سجده اش خیلی طولانی شد و حسابی گریه کرد. بلندش کردم. گفتم مامان تو را به خدا این همه گریه نکن آخه تو چرا ناراحتی؟ با چشم های مشکی و قشنگش که از زور گریه سرخ شده بود گفت: مامان من برای امام گریه می کنم امام تنهاست به امام خیلی فشار میاد. به خاطر جنگ مملکت خیلی مشکل داره امام بیشتر از همه غصه میخوره برای من که مادر زینب بودم و خودم عاشق امام، این حرف ها سنگین بود. از اینکه زینب این همه می فهمید و رنج می‌برد داغ شدم ای کاش زینب این همه نمی فهمید و کمتر رنج می‌برد. ما در خانه می‌نشستم و فیلم سینمایی نگاه می‌کردیم زینب نماز یا کتاب می‌خواند. معمولاً عصرهای پنجشنبه برای خیرات مرده ها حلوا درست می کرد خودش پای اجاق گاز می ایستاد و بوی حلوا را توی خانه راه می‌انداخت. او حتی مرده ها را هم از یاد نمی‌برد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
انسان در طول زندگی برای چهار چیز تلاش میکنه:  اسمم بلند باشد لباسم قشنگ باشد  خانه ام زیبا باشد سواریم مدل بالا باشد ولی بعد از مرگش:  اسمش میشه میت  لباسش میشه کفن  خانه اش میشه قبر و سواریش میشه آمبولانس و تابوت... !!! ای انسان چه چیزی تورا مغرور کرده!!!  يَا أَيُّهَا الْإِنسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ ای انسان! چه چیز تو را در برابر پروردگار کریمتمغرور ساخته است؟! (سوره مبارکه انفطار/ آیه ۶) قرآن کتاب زندگی 📚 @goranketabzedegi ارتباط با مدیر کانال 👇 @Mohmmad1364
💢 درمان قلب.... ✔️ تجدید ایمان با ذڪر بسیار لا اله الا الله... ✅ رســول الله ﷺ فرمودنــد : ایمانتان را تازه ڪنید ؛ گفته شد یا رسول الله ﷺ ، چگونه ایمانمان را تازه کنیم ؟ فرمودنــد : بسیار لا اله الا الله را تڪرار ڪنید . ✔️ فرستادن زیاد... ✅ رســول الله ﷺ فرمودنــد : هر ڪس بر من یڪ بار صلوات بفرستد خداوند ده بار بر او صلوات می فرستد . ✔️ زیاد.... ✅ خداوند متعال می فرماید : ✨وَ يا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْه‏✨ " و اى قوم من ، از پروردگارتان آمرزش بخواهيد ، سپس به درگاه او ڪنيد " . ✍ هود 52 ✔️ مجالست با ..... ✅ خداوند متعال می فرماید : ✨يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ كُونُوا مَعَ الصَّادِقين‏✨ " اى ڪسانى ڪه ايمان آورده ‏ايد ، از خدا پروا ڪنيد و با راستان باشيد " . ✍ توبه 119 قــــــرآنـــــ کتابـــــــ زندگــی 📚 📶 @goranketabzedegi
✨﷽✨ 💠 15 رجب، سالروز تغییر قبله مسلمین از بیت المقدس به کعبه ✍بنابر نقل منابع اسلامی، پیامبر اکرم (ص) در مکه و سال ‌های نخست پس از هجرت در مدینه، به سوی بیت المقدس نماز می‌گزارد؛ اما دوست داشت که قبله‌ای مخصوص به خود داشته باشد و بدین جهت در انتظار وحی و تغییر قبله به سر می‌برد. خداوند با نزول آیۀ قبله، او را خشنود کرد و مسلمانان را به تغییر قبله به سوی کعبه فرمان داد. 🔰آیه قبله: قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاءِ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَيْثُ مَا كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ وَإِنَّ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ لَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ نگریستنت را به اطراف آسمان می‌بینیم. تو را به سوی قبله‌ای که می‌پسندی می‌گردانیم. پس روی به جانب مسجدالحرام کن و هر جا که باشید روی بدان جانب کنید. اهل کتاب می‌دانند که این دگرگونی به حق و از جانب پروردگار آنان بوده است. و خدا از آنچه می‌کنید غافل نیست. (بقره 144) 🔺این آیه حکم تغییر قبله را بیان کرده و به آیۀ قبله مشهور است.
❤️ با نعمت‌هایی که خدا به شما داده... آخرت بسازید و از دنیا برای گذران زندگی استفاده کنید 📖 سوره قصص، آیه ۷۷
🔵 ضرب المثلی که ریشه ی قرآنی دارند. 🔷شتر دیدی ندیدی 🔶 وإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا 👈هرگاه به عمل لغوی (از مردم غافل) بگذرند، بزرگوارانه از آن درگذرند فرقان آیه 72 @goranketabzedegi
دستتان را چگونه مشت می کنید🤔☝️🏻 ❶ تكيه گاه، پرانرژى، تخيل قوى، كمى عجول وحساس ❷ خلاق، باهوش، با اعتماد به نفس، توقعات بالايى داريد ❸ جذاب، متفكر، شوخ طبع، خجالتى، خلوت خود را دوست داريد ‌‌‌‌‌‎‌‎‌ @goranketabzedegi
‍ ﷽ 💠 خلاصه داستان عجیب ام داوود ام داوود، خانمی بود که در زمان امام صادق علیه السلام زندگی می کرد و پسری به نام داوود داشت. روزی ماموران حاکم، داوود را دستگیر کردند و به زندان انداختند. ام داوود به محضر امام صادق علیه السلام رفت و کمک خواست. امام صادق علیه السلام هم این دعا را به او آموخت و فرمود: «این دعا، درهای آسمان را باز میکند و فورا به اجابت می رسد...».👌 ام داوود دستور امام را عملی کرد و همان شب، خواب پیامبر صلی الله علیه وآله را دید که به او مژده اجابت داد.✨ از قضا همان شب، حاکم ظالم، خواب امیرالمومنین علیه السلام را دید که فرمود: «اگر داوود را آزاد نکنی تو را به آتش خواهم انداخت». 🔥 حاکم هم همان شب، داوود را از زندان آزاد کرد. . 💠طریقه دعای ام داوود دعای ام داوود را به دو روش می توان انجام داد: مفصل و مختصر . 📌روش مفصل: سه روز 13 و 14 و 15 رجب را روزه میگیری. در روز پانزدهم، نزدیک ظهر غسل می کنی. نماز ظهر و عصر را با رکوع و سجود نیکو به جا می آوری. بعد از نماز عصر، در جای خلوتی که کسی با تو صحبت نکند رو به قبله می خوانی: سوره حمد صد مرتبه سوره توحید صد مرتبه آیت الکرسی ده مرتبه و بعد از آن این سوره ها را می خوانی: سوره انعام سوره اسرا سوره کهف سوره لقمان سوره یس سوره صافات سوره فصلت سوره شوری سوره دخان سوره فتح سوره واقعه سوره ملک سوره قلم سوره انشقاق و سوره های بعد از انشقاق تا آخر قرآن را میخوانی (👈🏻👈🏻اگر نمی توانی سوره ها را درست قرائت کنی میتوانی به جای این سوره ها، هزار بار سوره توحید را بخوانی) پس از همه اینها، دعای ام داوود را می خوانی. . 📌روش مختصر: بزرگان بر مبنای روایات، برای کسانی که عذری دارند یا طاقت انجام روش مفصل را ندارند، طریقه های مختصری برای اعمال ام داوود بیان کرده اند که یکی از آنها این است: . سه روز 13 و 14 و 15 رجب را روزه میگیری. در روز پانزدهم، نزدیک ظهر غسل می کنی. نماز ظهر و عصر را با رکوع و سجود نیکو به جا می آوری. بعد از نماز عصر، در جای خلوتی که کسی با تو صحبت نکند رو به قبله می خوانی: . یک مرتبه سوره حمد صد مرتبه سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ یک مرتبه آیت الکرسی (تا هم فیها خالدون) صد مرتبه اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ. و بعد دعای ام داوود را می‌خوانی . 📚زادالمعاد @goranketabzedegi
قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
#من_میترا_نیستم #قسمت_چهل_و_دوم زینب در جمع از همه شادتر و فعال تر بود. کتاب انجیل و تورات را گرف
گمشده بعد از چند ماه، کم کم به خانه جدیدمان عادت کردم. مینا و مهری و مهران و مهرداد هنوز جبهه بودند و پدر بچه ها بین ماهشهر و شاهین‌شهر در رفت و آمد بود. با اینکه شب و روز مشغول خانه و بچه‌ها بودم اما دائماً در انتظار آمدن بچه ها از جبهه و آمدن پدرشان از ماهشهر بودم. شروع کردم به خانه‌تکانی چند ماه بیشتر از آمدنمان به این خانه نمی گذشت و همه چیز تمیز بود ولی برای اینکه حال و هوای خودم، مادرم و بچه ها عوض شود می خواستم کاری کرده باشم. وقتی بهار نزدیک می‌شد انواع سبزه ها مثل گندم ماش و شاهی می کاشتم گاهی وقت ها سبزه ها را به اسم تک‌تک بچه‌ها در ظرف‌های کوچک می کاشتم. دخترها با ذوق و سلیقه دور سبزه ها را با روبان رنگی می بستند و آنها را روی تاقچه و سفره هفت سین می چیدند. در آبادان از فرش و موکت و پرده ها را می شستم تا با شروع سال جدید همه چیز پاک و پاکیزه باشد. بچه‌ها هم خانه تکانی را دوست داشتند و پا به پای من کار می‌کردند و غر نمی زدند. خرید لباس و کیف و کفش عید هم که برای بچه‌ها عالمی داشت. حتی گاهی کفش و لباس نو را بالای سرشان می گذاشتند و می‌خوابیدند. بعد از جنگ از این همه خوشی فقط خاطره اش ماند و خودش فراموش شد. شروع کردم به تمیزکاری خانه. زینب به من کمک کرد اما پشت سر هم میگفت مامان من به نیت تمیزی خونه کمک می کنم وگرنه ما عید نداریم رزمنده‌ها تو جبهه هستند هر روز شهید میارن. من هم به او اطمینان می دادم که نیت من هم تغییر حال و هوای خانه است وگرنه کدام عید. وقتی ۴ تا از بچه هایم در دل خطر هستند من عید ندارم