eitaa logo
قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
2.4هزار دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
1.5هزار ویدیو
86 فایل
﷽ زمانــ رفتنی است با #قرآن زمان را ماندنی کنیم🚫 کانال #آموزشی آیدی ما 👇 @Mohmmad1364 بهترین نیستیم اما خوشحالیم که بهترینها ما را برگزیده اند💚 باحضور حافظان قرآنی 🎓 کپی از مطالب آزاد است ♻ گروه آموزشی رایگان حفظ داریم تاسیس 14 آبان 1397
مشاهده در ایتا
دانلود
قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
#من_میترا_نیستم #قسمت_پنجاه_و_شش آن روز آقای حسینی قول داد که از طریق سپاه و بسیج دنبال زینب بگرد
مادرم که حال من را می‌دید پشت سرم همه جا می آمد می گفت کبرا من رو سوزوندی کبرا آروم بگیر. آن شب تا صبح خواب به چشمم نیامد از پشت پنجره به آسمان خیره شده بودم همه زندگیم از بچگی تا ازدواج تا به دنیا آمدن بچه ها و جنگ مثل یک فیلم از جلوی چشم هایم می گذشت. آن شب فهمیدم که همیشه در زندگی‌ام رازی وجود داشته. رازی نگفتنی انگار همه چیز به هم مربوط می‌شد زندگی و سرنوشت من طوری رقم خورده و پیشرفته بود که باید آخرش به اینجا می‌رسید. آن شب حوصله حرف زدن با هیچکس را نداشتم دلم میخواست تنهای تنها باشم خودم باشم و خدا. در دومین شب گم شدن زینب بعد از ساعت ها فکر کردن در تاریکی و سکوت وقتی همه گذشته خودم و زینب را کنار هم گذاشتم به حقیقت جدیدی رسیدم. من، کبری نذر کرده حسین(ع) به دنیا آمدم تا بتوانم زینب را به دنیا بیاورم او را شیر بدهم و بزرگ کنم من یک واسطه بودم واسطه ای برای آمدن زینب به این دنیا. زینب حقیقت من بود همه عشق و ایمانی که به واسطه کربلا در من به امانت گذاشته شده بود در زینب به اوج رسید و به بالاترین جایی رسید که من نرسیده بودم. وقت نماز صبح شده بود بلند شدم و چادر نماز زینب را سرم کردم و روی سجاده اش ایستادم و نماز صبح را خواندم. نماز عجیبی بود در نماز حال غریبی داشتم همه جا را می‌دیدم خانه آبادانم، خانه محله دستگرد، خانه شاهین شهر، گلزار شهدا. ترسی که در دو روز گذشته به جانم نیشتر می‌زد رفته بود می دانستم که زینب گم شده اما وحشت نداشتم انگار که او در جای امنی باشد. با این وجود خودم را آدم دردمندی می‌دیدم درد مند ترین آدمی که با روشنایی روز باید تکیه گاه همه خانواده می شد. ادامه دارد ...
باسلام و احترام در نجف اشرف نایب الزیاره شما تک تک عزیزان همراه کانال قران کتاب زندگی هستم در طول یک هفته شاید از درج مطالب در کانال معذور باشم
🔔 🍂عیبجویی نکنید🍂 🕋 وَيْلٌ لِّكُلِّ هُمَزَةٍ لُّمَزَةٍ. (همزه/۱) ⚡️ترجمه: وای بر هر عیبجوی هرزه زبان. ✨ نیش زبان و طعنه زدن، از گناهان کبیره است، چون وعده عذاب برایش آمده است. 💫 کسانی که با زبان یا با اشاره و چشم و ابرو، از دیگران عیب‌جویی کرده و آنان را تحقیر می‌کنند، چه پشت سر دیگران عیبجویی کنند و چه درحضورشان بگویند، مورد توبیخ شدید خدا قرار می گیرند و در آخرت هم گرفتار عذاب خواهند شد.
‌ اخلاص ✨🌹✨ زمـانی که مـردم مشغول کثرت عمل هستند، دعای کمیل می خوانند، دعای ندبه، دعای سمات، نماز شب و زیارت عاشورا می خوانند، و به کارهای آخرتی مشغول هستند، تو کاری کـن که . مثلا دیده اید که بعضی ها پرخوری می کنند، در عوض بعضی ها می خورند؟ زمانی که مردم می خواهند عملی انجام دهند که همه بفهمند، تو یک عمل خالص انجام بده. قرآن کتاب زندگی 📚 @goranketabzedegi
دختر کوچولو وارد بقالی شد و کاغذی را طرف گرفت و گفت: مامانم گفته چیزایی که در این لیست نوشته را بدین، این هم پولش. بقال کاغذ را گرفت و لیست نوشته شده در کاغذ را فراهم کرد و به دست دختر بچه داد بعد هم لبخندی زد و گفت: چون دختر خوبی هستی و به حرف مامانت گوش می‌ دی، می‌ تونی یک مشت شکلات به‌ عنوان جایزه برداری دخترک از جای خودش تکان نخورد! بقال احساس کرد دختر کوچولو برای برداشتن شکلات‌ می‌ کشد، گفت: دخترم! خجالت نکش ، بیا جلو خودت شکلات‌ هاتو بردار دختر جواب داد: عمو! نمی‌خوام خودم شکلات‌ بردارم، می‌ شه شما بهم بدین؟ با تعجب پرسید: چرا دختر گلم؟ مگه چه فرقی می کنه؟ دختر با خنده‌ ای کودکانه گفت: آخه مشت شما از مشت من بزرگتره! بعضی وقت‌ها خیلی از ما آدم بزرگ‌ها، حواسمان به اندازه‌ ی یک بچه کوچک هم جمع نیست که بدانیم و باشیم که مشت خدا از مشت آدم‌ها و وابستگی‌های اطراف‌شان بزرگتر است. 📚 @goranketabzedegi
قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
#من_میترا_نیستم #قسمت_پنجاه_و_هفت مادرم که حال من را می‌دید پشت سرم همه جا می آمد می گفت کبرا من
روز سوم مهران از آبادان آمد شهلا به باباش زنگ زده و او هم به مهران خبر داده بود مهران و باباش در کنج پذیرایی ماتم زده به دیوار تکیه داده بودند. مهران از اول جنگ با ماندن زینب در آبادان مخالفت کرد به خیال خودش میخواست از خواهر کوچکش محافظت کند. کاری کند که او را از توپ و ترکش خمپاره دو نگه دارد. خواهرش در یک محیط امن بزرگ شود آینده ای روشن داشته باشد. مهران مظلومانه سکوت کرده بود اما بابای مهربان همه چیز را از چشم من می‌دید من هیچ وقت جلوی بچه‌ها را نگرفته بودم بعد از انقلاب همیشه آنها را تشویق کرده بودم که به مملکت و امام خدمت کنند. به زینب خیلی اعتماد داشتم و می‌دانستم که هر جا برود و هر کاری بکند فقط برای رضایت خداست. بابای بچه ها هرگز راضی نبود که این همه درگیر خطر شوند. او یک زندگی آرام و بی دغدغه میخواست برایش پیشرفت تحصیلی بچه ها از همه چیز مهمتر بود. پدر بچه ها سال‌ها در پالایشگاه کارگری کرده بود کار در آب و هوای طاقت فرسای آبادان کار آسانی نیست. او آرزو داشت بچه ها حسابی درس بخوانند به تحصیلات بالا برسند و کارگر نشوند و زندگی راحت تری داشته باشند. ولی من بیشتر از درس به دین و ایمان بچه ها اهمیت می‌دادم و نماز خواندن شان و به عشق آنها به اهل بیت و امام حسین ع ادامه دارد....
🔹 در جمع کسی را نصیحت نکنیم 🔸به هرچیزی نخندیم و به هر قیمتی جمع را نخندانیم! 🔹 بدون اجازه کسی از او فیلم و عکس نگیریم. 🔸میزان درآمد و حقوق دیگران به ما ربطی ندارد 🔹 خودمان را صاحب نظر ندانیم و تا به کسی رسیدم در موردش اظهار نظر نکنیم 🔸 لهجه دیگران را مسخره نکنیم. 🔹 بعد از بیرون آمدن از خانه کسی شروع به عیب جویی نکنیم 🔸دوست‌هایمان را مقابل دیگران ضایع نکنیم. 🔹از ماشین آشغال را داخل خیابان پرت نکنیم!!!! 🔸 از چت خصوصی اسکرین نگیریم 🔹 در ماشین به پشت صندلی جلویی فشار نیاوریم 🔸 از چشمی درب خانه مان رفت و آمد همسایه ها را چک نکنیم. 🔹 اگر کسی برایمان کادو خرید سریع قیمت آن را در نیاوریم. 🔸 به خاطر ۱ دقیقه پیاده روی دوبل پارک نکنیم. 🔹 رعایت نکردن قوانین رانندگی نشانه زرنگی ما نیست. قرآن کتاب زندگی 📚 @goranketabzedegi
👈مخارج حروف ح. ع. خ. ق حرف حاء🗣 در اثر تنگ شدن دیواره های حلق،هوای بازدم بدون این که مرتعش شود سایش پیدا میکند و صدای (ح) ایجاد میشود اگر در چنین وضعیتی،صوت حاصل از ارتعاش تار های صوتی هم اضافه شود، آنگاه صدای(ع) تولید میشود و این صدا به نرمی به دیواره های حلق کشیده میشود ♻️ دقت کنید که دو حرف (ح) و (ع) نباید با درشتی و تفخیم اداء شوند همچنین افراط و فشار در (ح) و (ع)، ایـن دو حرف را به (خ) و (غ) تبدیل میکند و تفـریـط آن هانیز صدای نامفهوم جوفی تولید مینماید صدای (غ) نسبتا نرم و ممتد بوده و با ارتعاش تارهای صوتی همراه است مانندصدای(غرغره) آب در گلو! حرف (خ)👇 صدای خراش در مخرج خود ایجاد میکند و تار های صوتی هنگام اداءکردن آن مرتعش نمیشوند. باید دقت کرد که دو حرف (غ) و (خ) درشت و پر حجم هستند همچنین افراط در این دو حـرف، (غ) را به خـاء شبیـه می سازد و صدای خـراش (خ) را تشدیـد می کند در تفریط آن ها نیز، غیـن به صــدای نامفهوم جوفی و خاء به حرف (حاء) شباهت پیدا میکند قرآن کتاب زندگی 📚 @goranketabzedegi
✨﷽✨ ✅داستان نابغه آلمانی که عاشق صحیفه سجادیه بود! ✍روی سنگ قبر او، این حدیث امیرالمومنین (ع) نقش بست: الناس نیام فاذا ماتوا انتبهوا. 1⃣ پروفسور آنه‌ماری شیمل، اسلام‌پژوه وخاورشناس معروف آلمانی بود که علاقه شایانی به دعاهای امام سجاد (ع) و صحیفه سجادیه داشت. 2⃣ شیمل در جایی پیرامون ادعیه اسلامی به ویژه صحیفه سجادیه می گوید: من خود همواره دعاها، احادیث و اخبار اسلامی را از اصل عربی آن می‏خوانم و به ترجمه‏‌ای مراجعه نمی‏کنم. من خودم بخشی کوچک از کتاب صحیفه سجادیه را به آلمانی ترجمه و منتشر کرده‏‌ام، قریب هفت سال پیش وقتی مشغول ترجمه دعای رؤیت هلال ماه رمضان و دعای وداع با آن ماه بودم، مادرم در بیمارستان بستری بود و من که به او سر می‏زدم پس از آنکه او به خواب می‏رفت در گوشه‏ای از آن اتاق به کار پاکنویس کردن ترجمه‏‌ها مشغول می‏شدم. 3⃣ اتاق مادرم دو تختی بود. در تخت دیگر خانمی بسیار فاضله بستری بود که کاتولیکی متعصب بود. وقتی فهمید که من دعاهای اسلامی را ترجمه می‏کنم، دلگیر شد که مگر در مسیحیت و در کتب مقدسه خودمان کمبودی داریم که تو به ادعیه اسلامی روی آوردی!؟ وقتی کتابم چاپ شد یک نسخه برای او فرستادم. یک ماه بعد او به من تلفن زد و گفت: صمیمانه از هدیه این کتاب متشکرم، زیرا هر روز به جای دعا آن را می‏خوانم. وی می افزاید: امام زین‏ العابدین علیه السلام برای بسیاری از مردم جهان غرب کارساز است. @goranketabzedegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چند جمله زیبا.... 📌قله ای که چند بار فتح شود؛ بی شک روزی تفریحگاه عمومی میشود ! مواظب دلت باش.. 📌گاهی لب های خندان بیشتر از چشم های گریان”درد”می کشند .. 📌“پایِ “معرفت که میاد وسط “دستِ “خیلیا کوتاه میشه. . 📌وقتی حرف راست میزنید فقط انسان هایی از دستتان عصبانی می شوند که تمام زندگیشان بر دروغ استوار است .. 📌یادت باشه همیشه خودتو بنداز تا بگیرنت.. اگه خودتو بگیری میندازنت ! 📌مرد ترین آدمهایی که تو زندگیم دیدم اونایی بودن که بعد اشتباهشون گفتند : معذرت میخوام .. 📌مزرعه را موریانه خورد، ولی ما برای گنجشک ها مترسک ساختیم 📌آنهایی که در زندگیت نقشی داشته اند را دوست بدار نه آنهایی که برایت نقش بازی کرده اند .. قــــــرآنـــــ کتابـــــ زندگــی 📚 عضویت↩️ @goranketabzedegi 💟