negah2.darestani.mp3
2.52M
قــــــرآنـــــ کتابـــــــ زندگــی 📚
لینک عضویت 🔰
@goranketabzedegi
﷽
📲 فایل صوتی
🎙واعظ: حاج آقا #دارستانی
🔖 کنترل نگاه به نامحرم 🔖
🔋 حجم: 2/4 MB
⏰ زمان: 6 دقیقه و 55 ثانیه
•
قِيلَ ؛ فَمَا الْكَرَمُ ؟
قَالَ : الِابْتِدَاءُ بِالْعَطِيَّةِ قَبْلَ الْمَسْأَلَةِ
وَ إِطْعَامُ الطَّعَامِ فِي الْمَحْلِ...
قِيلَ ؛ فَمَا الدَّنِيئَةُ ؟
قَالَ : النَّظَرُ فِي الْيَسِيرِ وَ مَنْعُ الْحَقِير
از امام مجتبى سؤال شد:
كرم چیست؟
فرمود:
آغاز به بخشش نمودن ؛
پیش از درخواست نمودن،
و اطعام نمودن در وقت ضرورت و قحطى ؛
سؤال شد ؛
دنائت و پستى چیست؟
فرمود :
كوچک بینى و دریغ از اندک...
#کریمآلطه؛تحف العقولص۲۲۵
@goranketabzedegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کمی آرامش دل...
با
سوره اسرا، آیه ۴۴
@goranketabzedegi
امام حسن مجتبى(ع) فرمود: «هر كس قرآن بخواند ـ بلافاصله يا با كمى تأخير ـ دعايش مستجاب خواهدشد» بحارالانوار، ج89، ص204.
📚
@goranketabzedegi
✅شــافــیــه چیست!!؟
🌺عــلــامــه مــحــمـّـدتــقــے مــجــلــســے در روضــه الــمــتــقــیــن آورده اســت:
🌻به ســبــب قــدرت شــفــابــخــش ســوره حــمــد ڪــه بــه آن "شــافــیــه" گــفــتــه انــد،
👌من بــراے بــیــش از هزار تـَـن ڪــه در بــیــمــارے شــدیــد بــه ســر مــیــبــردنــد و
نــا امــیــد شــده بــودنــد، خــوانــدم و پــاســخ گــرفــتــم و
💐 خــداونــد را بــر ایــن نــعــمــت ســپــاس گــویــم.
👌و ایــن از مــعــجــزات قــرآن اســت.
📚لــآلــے الــاخــبــار:351
📚
@goranketabzedegi
قابل توجه شرکت کنندگان در آزمون شفاهی حفظ سوره #فجر 📣
در صورت تمایل آمادگی خود را به آیدی ما و یا به شماره همراه زیر اعلام فرمایند✋
#09149327220
زمان تماس با شرکت کنندگان هر روز از ساعت 2 الی 3 عصر خواهد بود📞📞
زمان مسابقه تا پایان آبان ماه 1399
ثبت نام و شرکت در طرح حفظ سوره #فجر همچنان ادامه دارد🔅
جوایز مسابقه
کارت هدیه🔻
شارژ هدیه🔻
هدیه اینترنت 🔻
و . . .
چند چيز حافظه را زیاد می کند☺️👇
✔خوردن عسل
✔خوردن كندر
✔مسواك کردن با مسواک چوب
✔خواندن قرآن
✔حجامت كردن
✔خوردن كرفس
✔گرفتن ناخن ها در روز دوشنبه
✔مخلوط زعفران و سعد و عسل
👌ترک گناه هم باعث افزایش حافظه میشود
قــــــرآنـــــ کتابـــــ زندگــی 📚
عضویت👇
👇
@goranketabzedegi
📚 #داستان_زیبای_آموزنده
خدایا چرا من؟
(درسی که آرتور اشی به دنیا داد)
قهرمان افسانه ای تنیس ویمبلدون "آرتور اشی" به خاطر خون آلوده ای كه درجریان یك عمل جراحی درسال 1983دریافت كرد به بیماری ایدز مبتلا شد و دربسترمرگ افتاد.
او ازسراسر دنیا نامه هایی از طرفدارانش دریافت كرد.
یكی از طرفدارانش نوشته بود :
چراخدا تو را برای چنین بیماری دردناكی انتخاب كرد؟
آرتور در پاسخش نوشت :
دردنیا 50 میلیون كودك بازی تنیس را آغاز می كنند.
5 میلیون نفر یاد می گیرند كه چگونه تنیس بازی كنند.
500 هزارنفر تنیس رادرسطح حرفه ای یادمی گیرند.
50 هزارنفر پابه مسابقات می گذارند 5000 نفر سرشناس می شوند.
50 نفربه مسابقات ویمبلدون راه می یابند.
چهار نفربه نیمه نهائی می رسند و دونفر به فینال
وآن هنگام كه جام قهرمانی را روی دستانم گرفته بودم
هرگز نگفتم خدایا چرا من؟
و امروز هم كه ازاین بیماری رنج می كشم هرگز نمی توانم بگویم خدایا چرا من؟
در مواقع خوشي به ياد خدا نيستيم و شكر نعمت نميكنيم و لي در مواقع سختي شكايت به خدا مي بريم كه خدايا چرا من؟؟
در دايره قسمت... ما نقطه تسليميم
قــــــرآنـــــ کتابـــــ زندگــی 📚
عضویت👇
👇
@goranketabzedegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چند ایده بسیار جالب برای تزئین خانه💡
لذت ببرید🍀🌸
#ترنج🍊🍃
#خلاقیت
#آموزش
#سرویس_هنری_ادبی
قــــــرآنـــــ کتابـــــــ زندگــی 📚
لینک عضویت 🔰
@goranketabzedegi
💕یه ضرب المثلی ژاپنی میگه:
اگه میخوای جای رئیست بنشینی؛
پس هلش بده بره بالا!
برای پیشرفت زیر آب کسی رو نزن!
✍
قــــــرآنـــــ کتابـــــــ زندگــی 📚
لینک عضویت 🔰
@goranketabzedegi
قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
#رفافت_مقدمه_شباهت . . #قسمت_چهارم . توی مسیر بودیم و منم در حال گوش دادن به اهنگام 😊ولی همچنان حوصل
#قسمت_پنجم
.
#رفافت_مقدمه_شباهت
.
.
بالاخره رسیدیم به جایی که اتوبوس ها بودن و بچه ها مشغول غذا خوردن.آقا سید بهم گفت پشت سرش برم ورسیدیم دم غذا خوری خانم ها.
.
آقا سید همونطور که سرش پایین بود صدا زدزهرا خانم؟! یه دیقه لطف میکنید؟! .
یه خانم چادری که روسریش هم باچفیه بود جلو اومدو آقا سید بهش گفت:براتون مسافر جدید آوردم.
.
بله بله..همون خانمی که جامونده بود...بفرمایین خانمم☺
.
نمیدونم چرا ولی از همین نگاه اول اززهرا بدم اومده بود.شاید به خاطر این بود که اقا سید ایشونو به اسم کوچیک صدا کرده بود و منو حتی نگاهم نمیکرد😑
.
محیط خیلی برام غریبه بود😟
.
همه دخترا چادری و من فقط با مانتو و مقنعه دانشگاه😐
.
دلم میخواست به آقا سید بگم تا خود مشهد به جای اتوبوس با شما میام به جای اینا 😊😃😃
.
بعد از شام تو ماشین نشستیم که دیدم جام جلوی اتوبوس و پیش یه دخترمحجبه ی ریزه میزست .اتوبوس که راه افتاد خوابم نمیگرفت.گوشیمو در آوردم و شروع کردم به چک کردن اینستاگرامم و خوندن پی ام هام.
.
حوصله جواب دادن به هیچ کدومو نداشتم.😐
.
دیدم دختره از جیبش تسبیح در آورد و داشت ذکر میگفت.
.
با تعجب به صورتش نگاه کردم😯 که دیدم داره بهم لبخند میزنه☺ از صورتش معلوم بود دختر معصوم و پاکیه و ازش یکم خوشم اومد.
.
-خانمی اسمت چیه؟!
.
-کوچیک شما سمانه😊
.
-به به چه اسم قشنگی هم داری.
.
-اسم شما چیه گلم؟!
.
-بزرگ شما ریحانه😃
.
-خیلی خوشحالم ازاینکه باهات همسفرم☺
.
-اما من ناراحتم😆😑
.
-ااااا..خدا نکنه .چرا عزیزم.😕
.
-اخه چیه نه حرفی نه چیزی فقط داری تسبیح میزنی.😑مسجد نشستی مگه؟ 😐
.
-خوب عزیزم گفتم شاید میخوای راحت باشی باهات صحبتی نکردم.منو اینجوری نبین بخوام حرف بزنم مختو میخورم ها😊 😂
.
-یا خدا.عجب غلطی کردیم پس...همون تسبیحتو بزن شما 😆😆
.
-حالا چه ذکری میگفتی؟!😕
.
-داشتم الحمدلله میگفتم.
.
-همون خدایا شکرت خودمون دیگه؟!
.
-اره
.
-خوب چرا چند بار میگی؟!یه بار بگی خدا نمیشنوه؟؟😯😯
.
-چرا عزیزم.نگفته هم خدا میشنوه.اینکه چند بار میگیم برا اینه که قلبم با این ذکر خو بگیره.😊
.
-آهااان..نفهمیدم چی گفتی ولی قشنگ بود 😆😄
.
-و شروع کردیم به صحبت با هم و فهمیدم سمانه مسئول فرهنگیه بسیجه و یک سالم از من کوچیک تره ولی خیلی خوش برخوردوخوب بود.
.
نصف شبی صدای خندمون یهو خیلی بلند شد که زهرا اومد پیشمون.
.
چتونه دخترها؟! 😯خانم های دیگه خوابن...یه ذره آروم تر...😑
#ادامه_دارد
#کانون_فرهنگی_اجتماعی 🌹
قــــــرآنـــــ کتابـــــــ زندگــی 📚
لینک عضویت 🔰
@goranketabzedegi