eitaa logo
گردان ۳۱۳
1.7هزار دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
4.2هزار ویدیو
78 فایل
یا اللّٰه . . . در هیـاهویِ بی‌صدایۍ ، برافراشتیم بیرقی را برای گم‌نکردنِ آرمان‌هایمان. . . شِنوای شُما . @khodadost_1 قَوانین و نُکات . @goordanh313
مشاهده در ایتا
دانلود
8.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⁉️ تخریب در این حد را تا بحال دیده اید؟ 💠 فساد ستیزی، 💠 نفوذ ناپذیری، 💠 قانون گرایی 💠 و شجاعت اگر تصویر بود‼️ -منطقه١٩ مورخ ١۴٠٢/۴/١٢ 「@gordan_313
چقدر دارن خودشونو به آب و آتیش میزنن برای عنقلاب 🙂🔥 پ. ن با سیاه نپوشیدن تاحالا هیچ رژیمی عوض نشده... محض اطلاع علی آقا 😊 @gordan_313
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 🍃🌹🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹🍃🌹 🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹 🍃🌹 🌹 (رمان بهشت جهنمی) قسمت نود و پنجم عباس برای گفتن چیزی دل دل میکند و آخر هم منصرف میشود: -بی خیال داداش. همین جوری نگران شدم. -نه خوب اگه چیزی هست منم باید بدونم! بچه های شورا در میزنند و یکی یکی می آیند داخل؛ طوری که عباس بتواند از جواب دادن طفره برود. جلسه امروز هم مثل همیشه با صوت قرآن علی شروع میشود و باز هم محور حرف هایمان هیئت محسن شهید است. میپرسم: -تونستید بفهمید با فرقه شیرازی ها ارتباط دارن یا نه؟ عباس سر به ز یر می اندازد و حسن جواب میدهد : -آره. فهمیدیم یه فیلمبردار دارن که مستقیم فیلم عزاداریا و سخنرانیاشون رو میفرسته برای یکی از شبکه های شیعه لندنی. شبکه! . مثل برق گرفته ها نگاهش میکنم: - مطمئنی؟ با تاسف سر تکان میدهد . معترضانه رو به عباس میکنم: -اگه نیروی انتظامی نمیخواد اینا رو جمع کنه، بذار با بچه های حوزه خودمون میریم جمعشون میکنیم. عباس که تا الان سرش پایین بود، ناگاه سر بلند می‌ند : -نه سید ! الان وقتش نیست. -چی چی و وقتش نیست؟ پس کی وقتشه؟ لابد وقتی توی هفته وحدت، اومدن مراسم برائت از اهل سنت راه انداختن، اون موقع وقتشه که حسابی باهاش سر و صدا کنن، آره؟ عباس سعی دارد آرام و عادی باشد، برعکس من که برافروخته ام. -سیدجان مطمئن باش نیروی انتظامی و سپاه و صدتا نهاد دیگه الان در جریان کارای اینا هستن، ولی حتما دلیل داره که اقدام نمیکنن. بهتره ما هم صبر کنیم و کارمون رو ادامه بدیم. مطمئن باش اثر روشنگری خیلی بیشتر از این اقدامای یهوییه، اگه نبود انقدر عصبانی شون نمیکرد. علی هم کلافه شده: -عباس شما چیزی میدونی که ما نمیدونیم؟ ادامه دارد ...🌱 🌹 🍃🌹 🌹🍃🌹 🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹🍃🌹 🍃🌹🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 🍃🌹🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹🍃🌹 🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹 🍃🌹 🌹 (رمان بهشت جهنمی) قسمت نود و ششم عباس مانند کسی که مورد اتهام قرار گرفته و سعی دارد رفع تهمت کند میگوید : - آخه چرا باید اینطور باشه؟ منم مثل شما. فقط میخوام بگم الان احتمالا منتظر یه اقدام چکشی از طرف ما هستن تا توی رسانه هاشون حرفی برای زدن داشته باشن.حسن با حالتی نگران میگوید : -حالا این هیچی، بهاییا رو چکار کنیم؟ دارن میان در خونه ها کتاب ضاله رایگان میدن! داغ دلم تازه میشود: -آره، باید یه فکری هم برای اونا بکنیم. حاج کاظم میگوید : -دیدین که، ماهم که رفتیم بسته فرهنگی دادیم پاره پوره کردن انداختن در مسجد. علی متفکرانه به زمین خیره است: - نمیدونم چجوری، اما باید با یه راهی این کتابا از خونه های مردم جمع شه. چون بالاخره همه مردم این منطقه هم که مسجدی و بسیجی نیستن، نمیتونیم همه تبلیغمون رو بذاریم توی مسجد. -ولی الان اولویت اینه که نذاریم مردم مذهبی و مسجدی جذب اون طرف بشن. حالا جذب غیر مسجدی ها پیشکش. این را حسن میگوید . مهدی که مشغول نوشتن صورت جلسه است میگوید : - بخاطر کلاسای کانون، تونستیم از قشر خاکستری هم جذب داشته باشیم.من میگم باید بازم کتاب پخش کنیم بین مردم. حاج کاظم کمی دلخور میشود: - آخه با کدوم پول عزیز من؟ والا من دیگه روم نمیشه به خیِّرا رو بزنم. پولی که مردم میدن برای مخارج مسجد هم روز به روز داره کم تر میشه. همون آب باریکه رو هم هیئت امنا یک چهارمش رو به بسیج میده. اشتباه میگم آقا سید؟ حرفش را با سر تایید میکنم : -منم با کتاب موافقم ولی پولش رو نداریم. اگه یه فکری به حال پول بکنید . مثلا الان خانمای مسجد دارن کیف میدوزن، وسایل تزیینی میسازن، ترشی و مربا درست میکنن میارن به عنوان محصول اقتصاد مقاومتی میفروشن. ما هم خوبه توی همین نمایشگاه اقتصاد مقاومتی یه چیزی عرضه کنیم که پولش خرج کتاب بشه. ادامه دارد ...🌱 🌹 🍃🌹 🌹🍃🌹 🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹🍃🌹 🍃🌹🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Mohammad Hossein Haddadian - Haram Roghayeh (128).mp3
3.84M
💔🥀تنها حرمی که روضه خوان نمیخواد حرم رقیه است ...
باید به مجلس عزای هم دعوت بشید بدون رخصت تا اخر عمر هم چشمت یه قطره اشک هم نمیریزه ... 🥺😞💔
بِسمِ اللّٰھ‌..🖤
گفتم محرم که بیاد ، واست قیامت میکنم . . گفتم که هرجا که باشم ، اونجارو هیئت میکنم . . من همه خونوادمُ نذرِ رقیه ت میکنم (:💔