eitaa logo
گردان ۳۱۳
1.7هزار دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
4.2هزار ویدیو
78 فایل
یا اللّٰه . . . در هیـاهویِ بی‌صدایۍ ، برافراشتیم بیرقی را برای گم‌نکردنِ آرمان‌هایمان. . . شِنوای شُما . @khodadost_1 قَوانین و نُکات . @goordanh313
مشاهده در ایتا
دانلود
گردان ۳۱۳
😩😭 رو به روی حــــــرم💔 با چشای ترم یک سلام✋🏻 میدم و میوفتم از پا💔😭
YEKNET.IR - zamine - shabe 4 muharram 1400 - banifatemeh.mp3
6.36M
🔳 🌴من آبم ... هنوز شرمنده کودک ربابم 🌴هنوز یاد علقمه به پیچ و تابم 🎤 ———————————💔🏴 @gordan313dokhtaronh
YEKNET.IR - vahed 2 - shabe 4 muharram 1400 - banifatemeh.mp3
2.1M
🔳 🌴نور دلای کربلایی اشکِ برای ما راه رهایی اشکِ 🌴اگه دلت گرفته از غم گاهی درمون این درد جدایی اشکِ 🎤 ———————————💔🏴 @gordan313dokhtaronh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماجرای حجره ای که هر کس واردش میشد شب جمعش از دنیا میرفت... 🎙 💠یا فاطمه الزهرا... هدیه به شهدای کربلا صلوات. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل الفرجهم @sulook
🏴بانویی که امام حسین علیه السلام، سه بار در قبر به دیدنش آمد! ✍ائمه اطهار به ویژه امام زمان(علیه السلام) تاکید فراوانی بر مداومت به خواندن زیارت عاشورا داشته اند. این زیارت از ناحیه خود خداوند متعال نازل شده و از احادیث قدسی به شمار می رود. از حاج محمدعلی روایت شده که: در یزد مرد صالح و فاضلى بود که به فکر آخرت خویش بود و شبها در مقبره اى خارج شهر یزد که به آن مزار گویند، مى خوابید. 💠این مرد همسایه اى داشت که از کودکى در مکتب و غیره با هم بودند، تا اینکه بعدها باج خواهى و پول زورگرفتن را انتخاب کرد و تا آخر عمر هم چنین مى بود، تا اینکه مرد و در همان مقبره مذکور دفن کردند. هنوز یک ماه نگذشته بود که حاج محمد على او را در خواب دید، با حالت زیبا و سر حال از نعمت!! او گوید: نزدش رفتم و به او گفتم: تو از کسانى نبودى که در باطن نیکو باشی و کار تو جز عذاب نتیجه اى نداشت، چگونه به این مقام رسیدى؟! آن مرد گفت: آرى مسئله همانطور است که تو گفتى، من تا دیروز در سخت ترین عذاب بودم، تا اینکه همسر استاد اشرف آهنگر از دنیا رفت و او را در اینجا دفن کردند و اشاره کرد به مکانى که صد ذراع فاصله داشت. و در همان شبى که او را به خاک سپردند، حضرت امام حسین(علیه السلام) سه بار به دیدن او آمدند. و در مرتبه سوم دستور فرمود: تا عذاب را از اهل این قبرستان بردارند، به این جهت حال من نیکو شد و در نعمت و وسعت قرار گرفتم. حاج محمدعلى گوید: با تعجب از خواب بیدار شدم، استاد اشرف آهنگر را نمى شناختم و جاى او را نمى دانستم، در میان بازار آهنگرها جستجو نمودم تا استاد اشرف را پیدا کردم. از او پرسیدم،آیا شما همسر دارى؟ گفت: داشتم، ولى دیشب فوت نمود و او را در فلان جا دفن کردیم. از او پرسیدم: آیا همسر شما به زیارت امام حسین (علیه السلام) رفته بود؟ گفت: خیر. پرسیدم: آیا مصیبت حضرت را مى نمود؟ گفت: خیر. پرسیدم: آیا او براى امام حسین مجلس مصیبت برپا مى کرد؟ جواب داد: خیر، منظورت از این سوالها چیست ؟ 💥آن مرد داستان خواب خود را بیان کرد و گفت مى خواهم رمز آن ارتباط میان او و امام حسین را دریابم. استاد اشرف گفت: آن زن همواره به خواندن زیارت عاشورا مداومت داشت... 📚شیخ عباس قمی، کتاب شریف مفاتیح الجنان ‌‌‌‌ هدیه به امام حسین وشهدای کربلا صلوات. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل الفرجهم
قابل توجه دوستای عزیزی که علاقمند به خواندن رمان هستن : چون پارت گزاری ممکنه با تأخیر باشه ویا پارتها بین پست های مفید خوبی که دوستان ادمین باهاتون به اشتراک می‌زارن گم بشه؛ از شما دعوت میکنم که تشریف بیارین به کانال اختصاصی رمان که همه پارتها از ابتدا در اون قرار داده شده در این لینک: @MeydanDar 👆👆👆👆 پیشاپیش خوشومدین🌷
مذهبے جان! اگہ یه روز دیدی دارے فحش می خورے ، بدون ڪارت درستہ و طورے طرفو آچمـز کردےکہ آویزون فحاشی شده و استدلالـش تہ ڪشیده..! از روزی بترس که فحش نخوریم! 😉🙃
مُحرم‌شد‌ڪه‌یادمـٰان،باشد .. اول‌نمـٰازِحسین،بعد‌عـزایِ‌حسین! اول‌شعـورِحسینی،بعدشـورِحسینی! مُحرم‌زمـٰان‌بالیدن‌است؛نھ‌نـآلیدن . بسـٰاطش‌آموزه‌است‌نہ‌موزه .. تَمرینِ‌خوب‌نگریستن‌است‌نھ‌خوب‌گریستن زمـٰان‌اَندیشیدن‌به‌اَندیشہ‌هایِ‌حسینی‌ ست؛) @gordan313dokhtaronh
دلصدا_5809821283709359186.mp3
3.37M
کاش بفهمیم که حسین مرامش دست گیریه میخواد مارو ببره بهشت🕊' • • |@ghasem_solaymani
💚مهمان امام حسین (علیه السلام) : شیخ رجبعلی خیاط می فرمود : در روزهای اوایل هیئت ، مایل بودم تمام کارهای مجلس را خودم انجام دهم، خودم مداحی می کردم، چای می دادم و اغلب کارهای دیگر. شبی مشغول دادن چای به عزاداران بودم که دیدم جوانی که اصلا ظاهر مناسبی نداشت وارد مجلس شد و گوشه ای نشست ، یقه اش باز بود و گردنبند به گردنش ، وضع لباسش هم خیلی نامناسب بود. به همه چای تعارف کردم تا رسیدم به جوان، چشمم به پایش افتاد دیدم جورابی نازک شبیه جوراب های زنانه به پا دارد. غیظ کردم و با عصبانیت سینی چای را مقابلش گرفتم، یکی از استکان ها برگشت و چای روی پایم ریخت و سوخت. از این سوختگی زخمی در پایم بوجود آمد که خیلی طول کشید تا خوب شود، برای خودم هم این سوال پیش آمده بود که چرا زخم پایم خوب نمی شود. شبی به من گفتند: شیخ! آن جوانی که با عصبانیت چای به او تعارف کردی ، هر چه بود مهمان حسین علیه السلام بود ، نباید چنین رفتاری را با او مرتکب میشدی. 📚کشکول کشمیری ، صفحه 123 ‌ ‌@sulook