eitaa logo
🏴کانال گردان شهید ابراهیم هادی
528 دنبال‌کننده
16.7هزار عکس
13.9هزار ویدیو
30 فایل
https://eitaa.com/abasalehlabik. ارتباط با مدیر کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
نماز شب اول دفن را برای شهید عباس نیلفروشان چگونه بخوانیم؟ 🔹نام پدر شهید نیلفروشان: مصطفی 🔹نماز لَیلَةُ الدّفن یا نماز شب اول قبر، از نمازهای مستحبی که نماز هدیه و نماز وحشت نیز نامیده می‌شود، برای میت در شب اول قبر (از اول شب تا صبح) می‌خوانند. 🔹نظر آیت‌الله خامنه‌ای: مستحب است در شب اول قبر دو رکعت نماز وحشت براى میت بخوانند. و دستور آن این است که در رکعت اول بعد از حمد، یک مرتبه آیة‏الکرسى و در رکعت دوم بعد از حمد، ده مرتبه سوره «انا انزلناه» بخوانند، و بعداز سلام نماز بگویند: «اللهم صل على محمد و آل محمد و ابعث ثوابها الى قبر فلان» و به جاى کلمه فلان، اسم میت را بگویند. 🔹نماز لیله الدفن را در هر موقع از شب اول قبر مى‌شود خواند، ولى بهتر است در اول شب بعداز نماز عشا خوانده شود. https://eitaa.com/gordanshidhadi ┄┅═✧☫✧═┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌یحیی السنوار: من این جمله از امام علی را خوب به خاطرم سپرده‌ام که فرمود: دو روز در زندگی انسان هست، روزی که در آن مرگ سرنوشت تو نیست، و روزی که مرگ سرنوشت توست. در روز اول هیچ کس نمی‌تواند به تو آسیبی برساند و در روز دوم هیچ کس نمی‌تواند تو را نجات دهد. https://eitaa.com/gordanshidhadi
🚨🚨 | گزارش های تایید نشده منابع عبری امده است که جسد یحیی سنوار به اراضی اشغالی انتقال یافته ⛔️توسط سرباز های رژیم صهیونسیتی درحال بی احترامی به جنازه و پای کوبی بر آن هستند😞 🤬حروم زاده های یزیدی صفت ⛔️فیلمش فکر نکنم منتشر کنند چون گروگان های خودشون هنوز دست حماسه https://eitaa.com/gordanshidhadi
🚨‼️نتانیاهو : سنوار حذف شد ، نیروهای حماس سلاح خود را زمین بگذارند ، تا بتوانند دوباره زندگی کنن... ⛔️ حماس تسلیم نمیشه ، اما در کم تر از یک سال دوتا رهبرشون شهید شده ، و قطعاً شرایط خیلی بحرانی سپری میکنند. 👌 اما نیروهای مقاومت هم رهبران و فرماندهانی بالقوه هستند https://eitaa.com/gordanshidhadi
📌این عزیزانی ک شهید شدن عاقبت بخیر شدن و رفتن بهشت وظیفه ماهایی ک ادعای انقلابی بودن داریم هر لحظه ک میگذره و هر تعداد ک کمتر میشه سخت تر و سنگین تر میشه ان شاء الله ک ماهم ثابت قدم بمونیم و عاقبت بخیر شیم عصر آخرالزمان عصر غربال و بلاست عصر سختی و آزمایش های سهمگینِ و یادتون باشه ، شب هرچه ب انتها نزدیک تر بشه ، تیره و تار تر ، سیاه تر ، تاریک تر و مخوف تر میشه ✅ولی مهم فرج و طلوع نور آخرشه https://eitaa.com/gordanshidhadi
کتاب زندگینامه شهید مدافع‌حرم
🌷  بسم رب‌ الشهداء و الصدیقین 🌷 🥀 🌹زندگینامه شهید مدافع‌حرم قسمت 6⃣6⃣1⃣ يادش بخير شهيد محمد حسين بشيری هم آنجا بود. وقتی محسن شهيد شد، اسلحه‌اش رو برداشت و گفت: « نبايد بگذاريم اسلحه رفقامون رو زمين بمونه. » يک سال بعد محمدحسين در سومین اعزامش به سوريه شهيد شد. چند روز قبل از شهادت رفته بود معراج شهدای سوريه. اونجا دوتا شهيد آورده بودند. بشيری بعد از اين که اون دوتا شهيد رو بردند، رفت تو يکی از تابوت‌ها خوابيد و گفت: « ان‌شاءالله من هم ميرم پيش رفقام. » از تابوت اومد بيرون و روی تابوت نوشت: « شهيد محمدحسين بشيری. » خيلی زود همون تابوت پيکر تکه تکه شده‌ی شهيد بشيری رو حمل كرد. با اين که ماموريت من تمام شده بود اما اصلا دل و دماغ برگشتن نداشتم. با شهادت محسن فانوسی و ديگر رفقا، برای ماندن مصمم شدم. از طرفی بازگشت من بدون پيکر سيد برايم اصلا قابل تصور نبود. دائم توسل و دعا می‌کردم تا دست پر برگردم. روزها و شب‌ها همين طور می‌گذشت. لحظه‌ای فکرم از سيد ميلاد جدا نمی‌شد. توسل داشتم و سيد را قَسم می‌دادم كه برگردد. لااقل به خاطر پدرش كه حالا حسابی تنها شده. بيست روز بعد خبری شنيدم. پيكر يك شهيد ديگر پيدا شده. بلافاصله خودم را رساندم به معراج. يكی از بچه‌ها در همان منطقه به يك درخت زيتون مشکوک می‌شود! پای درخت خاک‌هايش متورم شده و دستکاری شده بود! اين رزمنده خاك‌ها را كنار می‌زند و... سريع زنگ زدم به فرمانده‌ی سپاه همدان و خبر پيدا شدن پيکر رو به ايشون دادم. دوباره برگشتم به خط. با آزمايشات، پيکر سيد كاملا شناسائی شد. اما تكفيری‌ها كه در آن عمليات تلفات بسياری دادند، عقده‌ی خود را روی پيكر سيد خالی كردند! بدن سيد ميلاد بدون سر و دست و پا... 🎤 راویان: جمعی از دوستان ⬅️ ادامه دارد....
🌷  بسم رب‌ الشهداء و الصدیقین 🌷 🥀 🌹زندگینامه شهید مدافع‌حرم قسمت 7⃣6⃣1⃣ 🇮🇷 در منزل نيمه‌های شب بود. ساعت سه نيمه شب چهارم محرم، خواهر سيدميلاد هراسان از خواب پريد. كمی كه به اطراف نگاه كرد گفت: « الان خواب مادر رو ديدم. مادر گفت که نگران نباشيد. ميلاد اومده پيش من و به شهادت رسيده. من دارم ميرم که پيکرش رو بيارم. » دو شب بعد دوباره خواهر شهيد خواب ديد که سيد ميلاد مراسم عروسی گرفته! خبرها خيلی ضد و نقيض بود. لحظات بسيار سختی گذشت. هر لحظه منتظر خبر بوديم. كسی چيزی نمی‌گفت. اما چند روز بعد تمام رزمندگان همدانی برگشتند. مجتبی کرمی و مجيد صانعی دو شهيد مدافع حرم همدانی هم تشييع شدند. اما از سيد ميلاد خبری نبود! بالاخره بعد از يک هفته، فرمانده تيپ همدان تماس گرفتند و خبر شهادت سيد رو به ما اعلام کردند. گفتند که پيکر شهيد هم به زودی وارد کشور می‌شود. ما خودمون را آماده کرديم. همه‌ی کارهای مراسمات را انجام داديم که دوباره گفتند که اون پيکر متعلق به يکی از شهدای سادات قم بوده. روزها همين طور سپری شد. چند روز بعد، سردار پاکپور فرمانده نيروی زمينی سپاه، همراه سردار فرجی به منزل آمدند و شرح ماجرا رو برای خانواده توضيح دادند. محرم ۹۴ در شهرستان بهار فضای عجيبی رقم خورد. همه‌ی مردم از شهادت سيد شوکه بودند. همه‌ی هيئت‌ها بوی سيد رومی‌داد. عشق سيد به اربابش سيدالشهدا بر هيچ کس پوشيده نبود. همه‌ی مردم اذعان داشتند که سيد هم به مولايش حسين عليه السلام اقتدا کرد و شهادتش تو ماه محرم رقم خورد. ⬅️ ادامه دارد....
🌷  بسم رب‌ الشهداء و الصدیقین 🌷 🥀 🌹زندگینامه شهید مدافع‌حرم قسمت 8⃣6⃣1⃣ اما اوج وفاداری سيد به مولايش اين بود که پيکرش بعد از مراسم محرم آمد تا عزاداری محرم به خاطر سيد ميلاد تحت الشعاع قرار نگيرد.تو اون چند روز، از همه‌ی کشور برای ما مهمان آمد. صبر پدر خيلی تحسين‌برانگيز بود. حتی سردار فرجی گفت: « برای من سخت بود که بيام خبر شهادت رو بدم. اما صبر و استقامت خانواده رو که ديدم روحيه گرفتم. » وقتی خبر شهادت سيد ميلاد رو گفتم، پدرش حرف زيبائی زد و گفت: « سيد ميلاد مهمان عمه‌اش شده. مونده پيش عمه‌اش. خودش هم دوست داشت گمنام بمونه. با من كه سرويس می‌اومد، تو هر مسير، شهيد گمنام می‌ديد، می‌رفت سر مزارش و فاتحه می‌داد. » بالاخره زنگ زدند و بازگشت پيکر رو تائيد کردند. دو نفر از دوستان رفتند تهران و از روی زيرپوش و استيل بدن سيد شناسائی‌اش کردند... يک روز توی کوچه عمه را ديدم. مادر شهيد رحيمی که ميلاد او راعمه صدا ميزد.‌ با گريه و نگاه مادرانه و مظلومش با زبان ترکی برايمان با اشک تعريف کرد: « شب در عالم خواب ديدم پدر بزرگ آقا سيد ميلاد که از افراد اهل نفَس شهر بودند به خوابم آمد و دو جعبه انار خيلی درشت و شيرين برايم آورد و در خواب به من گفت سيد ميلاد شهيد شده... » ايشان گفتند: « از خواب پريدم. حالم خيلی بد بود تا صبح گريه کردم. صبح چادرم رو پوشيدم و رفتم سمت مسجد. بيقرار بودم می‌ترسيدم به کسی چيزی بگويم. دم در مسجد چند تا از دوستای سيد رو ديدم. اومدن طرفم و گفتن عمه جان چيزيشدهزدمزير گريهپيش اونا گفتم همچين خوابی ديدم. يه دفعه اونا هم گريه کردن گفتن عمه حقيقتش سيد شهيد شده ولی چون پيکرش افتاده دست داعشيان لعنتی پيش پدرش و مردم شهر فعلا چيزی نگفتيم. يازهرا علیهاالسلام. اون لحظه‌ها نمی‌دونستم شبه يا روزه. گريه امان نمی‌داد. » عمه گفت: « در همين صحبت‌ها بوديم که ديديم پدر آقا سيد اومد از پيش ما رد شد. داشت می‌رفت سر مزار همسرش. ما سريع اشکمون رو پاک کرديم تا ايشان چيزی متوجه نشه. » خبر افتادن پيکر مطهر سيد در دست داعشيان لعنت شده رو کسی جرات نمی‌کرد به ايشان بگه تا يواش‌يواش توسط بزرگان شهر به ايشان گفته شد... 🎤 راویان: خانواده و جمعی از دوستان ⬅️ ادامه دارد....
🌷  بسم رب‌ الشهداء و الصدیقین 🌷 🥀 🌹زندگینامه شهید مدافع‌حرم قسمت 9⃣6⃣1⃣ 🇮🇷 بازگشت عاشق شهدای گمنام بود. تو مناطق عملياتی که می‌رفت، سرش رو می‌گذاشت روی خاک و تو سجده زار ميزد. ما به زور بلندش می‌کرديم. اين قدر گريه می‌کرد كه بی‌تاب می‌شد. بعدها از دوستانش شنيدم که سيد گفته: « تو خواب امام حسين عليه السلام را ديدم. به آقا عرض كردم: آقا جان به فدايت شوم، آيا زمان بريدن سرتان، درد شوم داشتيد؟ امام فرموده بودند: اصلا وابدا.... سيد در همان عالم خواب گفته بود: آقا جان پس من هم دوست دارم بی‌سر شهيد شوم. » با تنی مجروح و قلبی شکسته وارد شهر شدم. همه‌ی دوستان از ما سراغ سيد را می‌گرفتند و ما فقط شرمنده بوديم که نتونستيم پيکر عزيزترين دوست‌مون رو بياريم عقب. خيلی توسل کردم تا يک شب در عالم رويا ديدم كه دقيقا تو همون منطقه‌ی درگيری هستيم. از صدای تير و ترکش هم خبری نبود. فضای آرامی بود. سيد، خيلی راحت نشسته بود کنار يک خانه باغ کوچک. درست در همان جايی که بچه‌ها پيکرش رو مخفی کرده بودند. گفتم: « سيد چه خبر اين جا چرا نشستی؟ » گفت: « نادر جان، دوست داشتم همين جا پيش عمه جانم حضرت زينب علیهاالسلام بمانم اما بابام خيلی اذيت ميشه. فقط و فقط به خاطر بابا ايشالله خيلی زود برمی‌گردم. به بچه‌ها بگيد پيکرم به فاصله‌ی نزديکی از اين خانه باغ افتاده... » هراسان از خواب بيدار شدم. نمی‌دونستم چيکار کنم. منتظر بودم صبح بشه و به مسئولين خبربدم. تو اين روزهايی که سيد مفقود شده بود، هر لحظه‌اش برام سال‌ها گذشته بود. هيچ وقت تصوير سيد از ذهنم دور نمی‌شد. سراغ يکی از فرماندهان رفتم و خوابم رو گفتم. او هم به دوستانی که در منطقه بودند خبر را رساند. ⬅️ ادامه دارد....
🌷  بسم رب‌ الشهداء و الصدیقین 🌷 🥀 🌹زندگینامه شهید مدافع‌حرم قسمت 0⃣7⃣1⃣ چند روز بعد خبر رسيد که پيکر سيد ميلاد پيدا شده. دقيقا تو همون نقطه‌ای که من در خواب ديده بودم! پيکر شهيد به زادگاهش منتقل شد. يک شب نيز مهمان مردم شهر بود. همه برای وداع با پيکر شهيد آمدند. در شهر همه جا صحبت از سيد میلاد بود. هفده آبان ماه همه آمدند تا قهرمان شهرشان را بدرقه کنند. تشييع بسيار بی‌نظيری از سيد صورت گرفت. همه مردم اذعان می کردند كه در همه جای شهر، مردم در ماتم سيد می‌سوختند. تمام شهر از تصاوير سيد معطر شده بود. نماز شهيد رو آيت الله محمدی امام جمعه همدان قرائت کردند. بعد از آن برادر شهيد متن وصيت نامه‌ی شهيد رو قرائت کردند و پيکرپاره پاره‌ی سيد ميلاد در کنار مادرش دفن شد. برادر علی غيبی می‌گفت: « يک ماه قبل از شهادت سيد، بزرگان فرهنگی شهر جلسه ای را در خصوص انجام کارهای فرهنگی و جذب جوانان برگزار کردند. همه‌ی دوستان دغدغه اين رو داشتند که در فضای خاص شهرها، آسيب‌های بسيار زيادی دامن جوان‌های ما را گرفته و خيلی راحت اين جوان‌ها را از دامن اهل‌بيت علیهم‌السلام جدا می‌کنند و در دامن دشمن می‌اندازند. لذا ما بايد دنبال چاره باشيم. من و سيد هم جزو افراد جلسه بوديم. هر کدام از دوستان نظرات مختلفی دادند. اما سيد در عالم ديگری بود، فقط لبخند ميزد! خيلی از طرح‌ها روهم نقد می‌کرد. منتظر شدم ببينم سيد خودش چه طرحی ميخواد ارائه بده. نوبت به سيد رسيد، با حالت خاصی صحبت‌هاش رو شروع کرد: « بسم الله الرحمن الرحيم. ضمن عرض سلام محضر همه‌ی رفقا و دوستان عزيزم. با عرض معذرت، بنده با همه‌ی احترامی که به نظرات رفقادارم، اما هيچ کدام از نظرات دوستان رو در شرايط فعلی کارگشا نمی‌دانم، الان در شرايط خاصی قرار داريم. به نظر من اگر بخواهيم فضای معنوی و سالمی رو در جامعه ايجاد کنيم بايد خون بدهيم! اگر در زمان جنگ فضای شهرهای ما پاک بود به برکت خون‌های مطهر شهدا بود. به اعتقاد من الان هم ما احتياج به اين خون‌ها داريم و در شهر ما هم بايد مجدد عطر شهادت بوزد تا شهر معطر بشه. بنده نظر خاص ديگه‌ای ندارم. والسلام... » با شناختی که از سيد داشتم حرفش رو تأئيد کردم. اما باور نمی‌کردم که اين قدر زود، سيد حرف خودش رو عملی کنه. يک ماه بعد خبر شهادت سيد در شهر پيچيد. ⬅️ ادامه دارد....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌موج شیعه‌شدن اهل سنت به‌دلیل حمایت شیعیان علی‌بن‌ابی‌طالب از مردم مظلوم غزه روایت شنیدنی «محمد تیجانی» از شیعه‌شدن یک اهل سنت که گفته است دلیل شیعه‌شدنش حمایت شیعیان امیرالمومنین (علیه‌السلام) از غزه است. https://eitaa.com/gordanshidhadi
✍ نتانیاهو یه طوری زر میزنه انگار عملیات چشمگیری انجام داده ، مردک زیربته ای خود سنوار در بازدید میدانی بوده اینکه با تانک شهیدش کردید یعنی در چند متری نیروهای حرومزاده شما بوده
توییت تحلیلگر فلسطینی در مورد شهادت یحیی سنوار، رهبر حماس در غزه ┄┅═✧☫✧═┅┄ https://eitaa.com/gordanshidhadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥لحظه کشف پیکر شهید یحیی السنوار در جنوب نوار غزه 🔹رهبر حماس سلاح در دست، سینه خشاب بر تن، در میدان نبرد تن به تن با ارتش تروریستی اسرائیل مردانه به شهادت رسید. ‌‌‌ ┄┅═✧☫✧═┅┄ https://eitaa.com/gordanshidhadi
✍🏻در تاریخ بنویسید؛ 🔺️ این همه کشت و کشتار برای این بود که؛ ۲ میلیارد مسلمان نتوانستند متحد و منسجم و قوی در مقابل حمله ۸ میلیون یهودی بایستند ! 🪧 ... https://eitaa.com/gordanshidhadi
🛑عبدالرضا داوری: خدا مارا بابت تردید درباره یحیی السنوار ببخشد https://eitaa.com/gordanshidhadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏝خودم را و روزم را و عزیزانم را هر صبح به دستان مهربان شما می‌سپارم و ایمان دارم که شما همچون کشتی نجات، ما را از غرقاب اضطراب‌ها می‌رهانید و به ساحل سبز و روشن امید می‌رسانید... من هر صبح دلم را با یاد شما پیوند می‌زنم و در آسمان آبی مهر شما تا اوج پر می‌کشم... چه غم دارم وقتی شما را دارم....🏝 ⚘وَ اجْعَلْ دَائِرَةَ السَّوْءِ عَلَى مَنْ أَرَادَ بِهِ سُوءاً وَ اقْطَعْ عَنْهُ مَادَّتَهُمْ وَ أَرْعِبْ لَهُ قُلُوبَهُمْ و حوادث بد را بر بدخواهانش مقرر گردان و از وجود مباركش ماده و ريشه فساد انها را نابود ساز و دلهايشان را از او ترسان و هراسان⚘ 📚مفاتیح الجنان،دعای عصر غیبت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا