❇️ حلم و بردباری امام باقر(ع)
مردى از اهل شام ساکن مدینه بود و وقتی با امام مواجه میشد، به ایشان اهانت می کرد. مثلا خطاب به آن حضرت میگفت: «از اهل دنیا، بیشتر از تو از کسی کینه در دل ندارم و بیش از تو و خاندانت، با هیچ کس دشمن نیستم». با این وجود امام با او مدارا می کرد و پاسخ این اهانات را با سخنان نرم میداد. پس از چندی آن مرد شامی بیمار شد. وصیت کرد اگر مرد، امام بر جنازهاش نماز بخواند.
نیمه شبی بود که گفته شد آن مرد شامی از دنیا رفت. صبح روز بعد کسی به مسجد آمد و وصیتش را به اطلاع امام رساند. امام اما فرمود: «آن مرد نمرده. اندکی صبر کنید تا من بر سر بالینش حاضر شوم.»
امام به منزلش رفت و بار بالینش نشست و صدایش زد. او به هوش آمد و پاسخ امام را داد. امام نوشیدنی به او داد و به بستگانش سفارش کرد غذاهای سرد به او بدهند. اندکی نگذشت که آن مرد شامی شفا یافت و نزد امام آمد و اعتراف کرد که امام، همان حجّت خدا بر زمین است.
📚منبع
الامالی، شیخ طوسی، ص ۴۱۰
#فضائل_امام_باقر
#مداحی_عالمانه
.
Kashani-14021005-HazrateOmmolbanin(S)-Hkashani_Com.mp3
33.44M
📋 اهمیتِ نقشِ مادریِ حضرت امّ البنین سلام الله علیها
🎙 #حامد_کاشانی
📆 سه شنبه ۵ دی ماه ۱۴۰۲
📋 #حضرت_ام_البنین
.
#جهاد_تبیین
به نام خدا
در جهاد تبیین اند
شاعران آئینی
یار و یاور دین اند
شاعران آیینی
اینها که همه شاعر درگاه رسول اند
دلداده ی آل علی و نسل بتول اند
روی دوش شاعر ها
لاله گون عَلَم باشد
در حمایت از قرآن
تیغ شان قلم باشد
این طایفه با عشق خریدار بلایند
مانند فرزدق همه رهپوی ولایند
شاعران آل الله
شاعران خورشیدند
مثل محتشم بنگر
ماندگار و جاویدند
اینها همه چون دعبل و حَسّان و کُمیت اند
یعنی همه روشنگر دل بیت به بیت اند
شاعران آئینی
گر قلم به کف دارند
از عنایت زهرا
وز شه نجف دارند
از حیدر و آلش همه یک عمر نوشتند
حالا همه در سایه ی طوبای بهشتند
**
حاج محمود تاری «یاسر»✍
.
.
#میلاد_امام_باقر
🔶 كار و كوشش امام باقر(ع)
محمد بن منكدر مىگويد: «من گمان نمىكردم على بن الحسين عليه السلام جانشينى برتر از خود بنهد، تا آنكه پسرش محمّد بن على را ديدم و خواستم او را پند دهم ولى او مرا پند داد.»
دوستانش گفتند: امام عليهالسلام به چه چيزى تو را پند داد؟
گفت: در ساعتى بسيار گرم به بخشى از نواحى مدينه رفته بودم، حضرت امام باقر عليه السلام را ديدم كه مشغول کار بود، پيش خود گفتم مردى از مردان بزرگ قريش در اين ساعت با اين حال در طلب دنياست! سوگند مىخورم كه او را قاطعانه موعظه كنم.
نزديك او شدم و سلام كردم، نفس زنان جواب سلامم را داد. از شدت گرما عرق از سر و رويش مىريخت. به او گفتم: خدا كارت را به صلاح آورد، بزرگى از بزرگان قريش آن هم در اين ساعت در طلب دنياست، اگر مرگت از راه رسد و تو در اين حال باشى چه مىكنى؟
امام فرمود: «به خدا سوگند اگر مرگم برسد و در اين حال باشم بى ترديد به من رسيده در حالى كه در طاعتى از طاعات خدا هستم كه به وسيله آن ارزش وجودم را از تو و از مردم حفظ مىكنم.
من از مرگ زمانى مى ترسم كه مرا در رسد و من بر گناهى از گناهان باشم!»
گفتم: خدا رحمتت كند! خواستم تو را موعظه كنم تو مرا موعظه كردى.
📚منبع
الكافی، شیخ کلینی، ج ۵، ص ۷۳
الارشاد، مفيد، ج ۲، ص ۱۶۱
وسائل الشيعه، شیخ حر عاملی، ج ۱۷، ص ۱۹
بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج ۴۶، ص ۳۵۰
#امام_باقر
#فضائل_امام_محمد_باقر
#مداحی_عالمانه
.
.
✳️ زنده شدن مرده توسط امام باقر(ع)
جوانى از اهل شام در جلسه امام باقر صلوات الله عليه زياد حاضر مى شد، روزى در محفل حضرتش گفت: سوگند به خدا! من به جهت محبّت به شما در جلسه شما حاضر نمىشوم، بلكه فقط به خاطر فصاحت و دانش شماست كه در اين محفل حاضر مىشوم.
امام عليه السلام تبسّمى نمود و چيزى نفرمود.
چند روزى گذشت و خبرى از جوان نشد، حضرت جوياى حال آن جوان شد.
شخصى گفت: او بيمار است.
در اين حين شخصى وارد شد و گفت: اى فرزند رسول خدا! جوان شامى كه در مجلس شما زياد حاضر مىشد از دنيا رفت.
او وصيّت كرده كه شما بر جنازه او نماز بخوانيد.
امام باقر عليه السلام فرمود:
«وقتى او را غسل داديد، بگذاريد روى سرير باشد و كفن نكنيد تا من بيايم.»
آنگاه حضرتش برخاست و وضو گرفت و دو ركعت نماز خواند و دعا نمود، سپس سر به سجده گذاشته و سجده را طول داد، بعد برخاست و رداى رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم را بر تن كرد و نعلين بر پا نمود و به سوى او رفت.
وارد خانه شد، آنگاه وارد اتاقى شد كه او را غسل مىدادند. او را غسل داده روى سرير گذاشته بودند، حضرت با نامش او را صدا زد و فرمود:
«اى فلانى!»
ناگاه آن جوان پاسخ داده و لبیک گفت و سر بلند كرد و نشست، حضرت شربت سويقى خواست و به او خورانيد.
آنگاه پرسيد:« چه شده به تو؟»
گفت: ترديدى ندارم كه قبض روح شدم، وقتى روح از بدنم خارج شد صداى دلنشينى را شنيدم كه تا حال نيكوتر از آن نشنيدهام كه گفتند:
«ردّوا إليه روحه، فإنّ محمّد بن عليّ قد سألناه.»
«روح او را باز گردانيد، زيرا محمّد بن على او را از ما خواسته است.»
📚منبع
منتهی الامال، شیخ عباس قمی، ج۲، ص۱۰۷
#امام_باقر
#فضائل_امام_محمد_باقر
#مداحی_عالمانه
.
.
#آموزش_مداحی
#مناجات_خوانی
🔖جلسه مناجات ، مدرسه آدم سازی
💠مداح اهلبیت(ع) استاد حاج ماشالله #عابدی درباره اهمیت دعاخوانی و ارتباط مستقیم آن با مداحی، گفتند:
☘️مجالس مناجات از همان قدیم الایام در میان مردم از یک شکوه و جایگاه ویژهای برخوردار بود، چرا که برای مردم از منشأ اثر دعا و مناجات گفته بودند و میدانستند در دعا مستقیماً با ائمه اطهار و عمدتاً انشای امام سجاد(ع) طرف هستند.
🍃در بسیاری از موارد تعلیم و تربیت هم در مناجات راهگشا بوده و هست. زیرا متن دعاهای ائمه معصومین خاصه دعاهای مأثوره سرشار از نکات تربیتی و به تعبیری مدرسهای از آدمسازی است.
🌿میتوان گفت مجالس دعا یکی از پرتأثیرترین مجالس مذهبی به حساب میآید؛ دعاخوانی به اعتقاد بنده از مداحی جدا نیست ولی تقریباً با خطکشیهای برخی جدا شده یعنی هرکسی جرأت ورود به این وادی را ندارد.
🔗این اتفاق از جهاتی خوب است و از جهاتی هم شاید خوب نباشد. یک مقداری از این خصوصیات منظمتر و منسجمتر شده است. دامنه آن گسترش بیشتری پیدا کرده و افراد مختلفی وارد این عرصه شدهاند.
💢یکی از توصیههای من بوده و هست که برای وادی دعاخوانی یک قداست بیشتری قائل شویم تا وادی مداحی! به بیان دیگری من بارها گفتهام دعاخوانی مرتبه بالاتری از مداحی دارد، البته این حرف به این معنا نیست دعاخوان از مداح برتر است.
🔮 به این معناست که دعاخوان محتوایی که میخواند مستقیماً از کلام امام معصوم است اما مداح از محتوایی میخواند که یک شاعر آن را به رشته تحریر درآورده است.
#الی_الحبیب
.
Kashani-14021012-NaghsheOlgouhayeMiyani-01-hkashani_Com.mp3
30.7M
📋 نقش الگوهای میانی در پیشبردِ اهدافِ اهل بیت علیهم السلام؛ جلسه اول
🎙 #حامد_کاشانی
📆 سه شنبه ۱۲ دی ماه ۱۴۰۲
Kashani-14020915-EmamatPajhohiAbaghat-11-Hkashani_Com.mp3
33.42M
📋 درآمدی بر امامت پژوهی با محوریت منهج صاحب عبقات؛ جلسه یازدهم
🎙 #حامد_کاشانی
📆 چهارشنبه ۱۵ آذر ماه ۱۴۰۲
1402 10 16 - 02.mp3
34.39M
سخنرانی
حجت الاسلام رمضانی
مراسم یاد بود شهدای حادثه تروریستی گلزار شهدا کرمان
شنبه ۱۶ دی ماه 1402
.
📋رو سیاهی زیاد هم بد نیست
#مناجات #مناجات_پایانی
🏴محفل یادبود سردار شهدا و زوار شهدای کرمان
.............................................
رو سیاهی زیاد هم بد نیست
در زمستان به كار می آید
بدم اما همیشه اربابم
با غلامش كنار می آید
غیر لیلی دم از كسی نزدم
عاشق این گونه بار می آید
داغ زینب چقدر پیرم كرد
به من این انكسار می آید
مرگ در زینبیه یعنی یار
لحظه احتضار می آید
شاعر : #محسن_عرب_خالقی
طفل بودم شمر تعزیه دعایم کرده بود
درد بی درمان من شد شفا مولا حسین
..................................................
👇
4_5823634942210346998.mp3
7.94M
🎧 #روضه_پایانی
🔊 | محفل یادبود سردار شهدا و زوار شهدای کرمان
🎤 #حاج_مسعود_پیرایش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرحوم هاشمی رفسنجانی از دیدگاه سردار دلها شهیدحاج قاسم سلیمانی ره
................
بصیرت در این است که از امام جامعه جلوتر نروی ...
خدا کنه ما هم بجای قضاوتهای عجولانه ، چشممان به دهان رهبری باشد.
.
🟩 شیعه واقعی از منظر امام باقر علیهالسلام
ابواسماعیل گوید: به امام باقر علیهالسلام عرض کردم فدایت شوم شیعه در محیطی که ما زندگی میکنیم بسیار زیاد است.
امام علیهالسلام فرمود: «آیا توانگر به فقیر توجه دارد؟ آیا نیکوکار از خطا کار در میگذرد؟ و آیا نسبت به یکدیگر همکاری و برادری دارند؟»
عرض کردم: نه!
حضرت فرمود: «آنها شیعه نیستند شیعه کسی است که این کارها را انجام دهد.»
📚منبع
اصول کافی، کلینی، حق المؤمن علی اخیه، ج ۱۱
#امام_باقر
#فضائل_امام_محمد_باقر
#مداحی_عالمانه
.
❇️ طریقه پاک شدن مومن از گناهانش در دنیا
ابو الجارود گويد: امام باقر از پدرانش از رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله روايت مىكند كه فرمود:
«مؤمن هر گاه مرتكب گناه شود به فقر و تهيدستى گرفتار مىگردد و اگر اين فقر و نادارى گناهان او را پاك نكرد مبتلا به بيمارى مىشود تا گناهانش پاك گردد و اگر پاك نگرديد گرفتار ظلم سلطان و حاكم مىشود.»
«اگر اين هم گناهان او را از بين نبرد هنگام مرگ و بيرون شدن جانش از بدن گرفتارى و مشقت براى او پيش مىآيد، و اين مصائب براى اين است كه وى با پاك شدن از گناهان در محضر خداوند قرار گيرد و گناهى نداشته باشد و بعد وارد بهشت گردد.
امّا كافر و منافق در هنگام مرگ جانشان به آسانى بيرون مىگردد تا هنگامى كه در محضر عدل پروردگار حاضر مىشوند، حسناتى در نامه اعمال آنها نباشد تا ادعائى بنمايند، و بعد دستور مىرسد كه آنها را بطرف دوزخ هدايت كنيد.»
رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله فرمودند: «هر چه ايمان بندهاى بيشتر گردد مصيبت و گرفتاریهاى او هم زياد مىگردد و زندگى بر او تنگ مىشود.»
📚منبع
ايمان و كفر، علامه مجلسى،ترجمه عزيز الله عطاردى، ج۱، ص۱۲۴
#امام_باقر
#فضائل_امام_محمد_باقر
#مداحی_عالمانه
.
.
#امام_باقر
❇️ خوشا به حال کسانی که بر امر ما ثابت باشند
جابر جعفی از امام باقر علیهالسلام نقل نموده که فرمود:
«زمانی بر مردم خواهد آمد که در آن زمان، امامشان غایب خواهد شد؛ پس خوشا به حال کسانی که بر امر ما ثابت باشند؛ همانا کم ترین پاداش ایشان، آن است که خداوند خطاب به آنان میفرماید: بندگان من! به سرّ من ایمان آوردید و غیبت حجت مرا تصدیق نمودید؛ پس به بهترین پاداش از سوی من بر شما بشارت باد! بندگان من شمایید.»
«از شما میپذیرم و شما را عفو مینمایم و به وسیله شما، رحمت و باران را بر بندگانم نازل میکنم و برای شما است که از بندگان بلا و عذاب را دور میکنم.»
📚منبع
کمال الدین و تمام النعمه، شیخ صدوق، ج ۱، ص ۳۳۰
وَاَنْ یُثَبِّتَ لى عِنْدَکُمْ قَدَمَ صِدْق فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ،
#گریز_زیارت_عاشورا
.
#امام_باقر
هیچ یک از اعمال شما از ما مخفی نیست
ابوبصير گفت: امام به مردى از اهل افريقا گفت: «راشد چطور است؟» آن مرد پاسخ داد: خوب، سلام به شما رسانده.
امام فرمودند: «خدا رحمتش كند.» عرض كرد: مگر مرد؟ فرمود: «آرى.» پرسيد: كى؟
پاسخ داد: «دو روز پس از حركت تو.» گفت: عجب نه مرضى داشت و نه مبتلا به دردى بود.
فرمود: «هر كس میميرد يا به مرضى دچار مىشود و يا علتى دارد.»
من عرض كردم آن مرد كه بود؟ فرمود: «يكى از دوستان و علاقمندان به ما.»
سپس فرمود: «شما خيال میكنيد كسى نيست متوجه شما باشد و سخن شما را بشنود؟»
«بد خيالى كردهايد. به خدا قسم هيچ يک از اعمال شما مخفى از ما نيست. بدانيد ما هميشه متوجه شما هستيم، سعى كنيد خود را عادت دهيد به كار خوب تا به همين امتياز شناخته شويد. من فرزندان خود و شيعيانم را به اين كار سفارش میكنم.»
خرايج حلبى از حضرت صادق(ع)نقل كرد: مردم خدمت حضرت باقر(ع) رسيده و پرسيدند امتيازات امام چيست؟ فرمود: «بسيار بزرگ است. هر وقت خدمت امام رسيديد به او احترام كنيد او را بزرگ بداريد و ايمان داشته باشيد به آنچه میگويد بر او لازم است كه شما را هدايت كند.»
«يكى از امتيازات او اينست كه هر كدام خدمتش برسيد از جلال و هيبتش نمیتوانيد در چشم او خيره شويد زيرا پيامبر(ص) نيز همين طور بود امام هم مثل اوست.» پرسيد: شيعيان خود را میشناسد؟ فرمود: «آرى، وقتى آنها را ببيند.»
عرض كردند: ما شيعه شما هستيم؟ فرمود: «آرى همه شما.»
عرض كردند علامت آن چيست؟ فرمود: «میخواهيد اسامى خودتان و پدران و قبيلهتان را بگويم؟» تقاضا كردند بفرمایيد.
به آنها فرمود گفتند صحيح است.
فرمود: «می خواهيد بگويم چه میخواستيد بپرسيد؟ قصد داشتيد در مورد آيه «كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِي السَّماءِ» سؤال كنيد.»
«فرمود آن درخت پاک ما هستيم به هریک از شيعيان كه بخواهيم از علم خود میدهيم. آنگاه فرمود قانع شديد؟»
عرض كردند آقا ما به كمتر از اين هم قانع بوديم.
📚منبع
خرائج، قطب الدین راوندی، ص ۲۲۹
#فضائل_امام_محمد_باقر
#مداحی_عالمانه
.
.
عزای سید محمد ابن امام هادی علیه السلام
#نوحه_سنتی
مدح و مصیبت
ای فرزند امام برادر امام
یا سید محمد سیدی السلام
یا مولا یا مولا یا مولا یامولا
از حریمت آید شمیم سامرا
زائر قبر تو شد حجت خدا
یا مولا....
بر ضریح شما هر که بندد دخیل
بر دعایش رسد آمین از جبرئیل
یا مولا...
پدرت میکند بر تو نوحه گری
بی برادر شده حسن عسکری
واویلا....
دلها پریشان و دیده ها گریان است
عزای عموی صاحب الزمان است
واویلا....
#سید_محمد
#میثم_مومنی_نژاد ✍
.👇
#سیدمحمد_إبن_الهادی_علیهماالسلام
#حضرت_عباس_علیه_السلام
🩸امامزادهای که «حجّت خدا» در عزای او گریبان پاره کرد ...
حضرت ابوجعفر سید محمد فرزند بزرگ امام هادی علیهماالسلام، وقتی که در زمان حیات امام هادی و امام حسن عسکری علیهماالسلام در ۲۹ جمادیالثانی در سنین جوانی از دنیا رفت، آنقدر داغ او بر برادرش امام حسن عسکری علیهالسلام سنگین بود که به روایت شیخ مفید و شیخ کلینی:
📋 وَ قَدْ جَاءَ (الْحَسَنُ بْنِ عَلِیّ) مَشْقُوقَ الْجَیْبِ حَتَّی جَاءَ عَنْ یَمِینِهِ
▪️مردم در مجلس عزای او نشسته بودند که ناگهان دیدند حسن بن علیٍّ العسکری علیهماالسلام با گریبان چاکداده از سمت راست امام هادی علیهالسلام وارد مجلس شد.
📚الارشاد، ص۳۱۶
📚الکافی ج۱ ص۳۲۶
✍ آه یا امام عسکری ...
چه بگوییم و چگونه گریه کنیم بر آن
«غریبِ برادر از دست دادهای...»
که مقاتل نوشتهاند:
📋... رَجَعَ الحسينُ علیهالسلام إلىٰ المُخَيّمِ مُنكسِرًا حَزينًا باكيًا يُكفّفُ دُموعَه بِكُمِّه،
▪️سیدالشهداء علیهالسلام در حالی که کمرش تا شده بود، با چشمانی اشکبار و قلبی داغدار از علقمه به سمت خیمهها برمیگشت و با آستین، سیلاب اشکش را پاک میکرد.
📋و قَد تَدافَعَتِ الرّجالُ عَلَى مُخيّمِه
▪️بُزدلان حرامی، بعد از شهادت ابالفضل علیهالسلام ، شیر شدند و به سمت خیمهها هجوم آوردند.
📋 فَصاحَ الحسينُ عِندَ ذٰلك: أمٰا مِنْ مُجيرٍ يُجيرُنا؟ أما مِن مُغيثٍ يَغيثُنا؟...
▪️در اینجا بود که سیدالشهداء علیهالسلام با صدای سوزناک و بلند فریاد میزد: آیا پناهدهندهای هست که اهل و عیال مرا پناه دهد؟! آیا کسی هست که مرا یاری کند؟!
📋 و أقبلَتْ إلَيه سَكينةُ، و قالتْ له: أينَ عَمّيَ العبّاس، أراهُ أبطَأ بالمٰاء علَينا؟
▪️حضرت سکینه سلاماللهعلیها به پیش آمد و گفت: باباجان! عمویم عباس کجاست؟ قرار بود برای ما آب بیاورد که دیر کرده است!
📋 فقال لها: إنّ عَمّكِ قَد قُتِل، فَصرخَتْ و نادَت: وا عمّاه، وا عبّاساه.
▪️سیدالشهداء علیهالسلام فرمود: دخترم! عمویت را کشتند! با شنیدن این خبر، سکینه سلاماللهعلیها فریاد میزد: واعمّاه، وا عبّاساه.
📋 فَلَمّا سَمِعَتْها العَقيلةُ زَينب، فصاحتْ: واأخاه، وا عبّاساه، وا ضَيعتاه مِن بعدك.
▪️وقتی که زینب کبری سلاماللّهعلیها نالههای سکینه سلاماللّهعلیها را شنید، او هم فریاد میزد: ای وای عباس! ای وای از دربهدری بعد از تو!
📋 فقالَ الحسينُ: إي واللّه وا ضَيعتاه وا انقطاعَ ظَهراه بعدك أباالفضل، يَعِزُّ ع!لَيّ و اللّهِ فِراقُك.
▪️سیدالشهداء علیهالسلام هم فرمود: آری به خدا! ای وای از دربهدری! ای وای از کمری که بعد ابالفضل شکسته شد؛ به خدا بر من سخت است نبودنت ای ابالفضل!
📋 فَاجتَمَعتِ النّساءُ حَولَه، و جَعَلنَ يَبكينَه و يَندُبنَه، و الحسينُ يَبكي مَعهنّ، حتّى أُغمِيَ عَلَيه مِن شِدّة البُكاء.
▪️زنان و بچهها دور اباعبدالله علیهالسلام جمع شدند و به سر میزدند و گریه میکردند؛ سیدالشهداء علیهالسلام هم همراه آنان، چنان گریه میکرد که دیگر از هوش رفت.
برگرفته از:
📚مقتل الحسين عليهالسّلام،مقرّم، ص۳۳۹
📚مقتل الحسين عليه السّلام،بحرالعلوم، ص۳۲۴
✍ مَپْسند، ای امید من و میر لشگرم!
دونان کِشند بانگ شعف در برابرم
پُشتم شکست و رشتهی امّید من گسست
هرگز چنین شکست نمیبود باورم
گر آبِ مشک ریخت، چه غم؟ آبرو به جاست
بین اشک دیدگان من، ای آب آورم!
سقّاییِ تو گشته محوّل به چشمِ من
مشکی ز اشک دارم و در خیمه میبَرم
از من صدای گریه به گوش حرم رسید
آگه شدند، داغ، چه آورده بر سرم
روح ادب، تو بودی و در عمر خویشتن
نشنید گوشم از تو که خوانی برادرم
خواندی مرا برادر و دانستم از جَنان
پیش از من آمده به سراغ تو، مادرم
گفتی تن تو را نَبرم، سوی خیمهها
اما تَنی نمانده ز تو، پاره پیکرم!