eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
3.8هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
564 ویدیو
801 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
. ✅مرحوم كليني (ره) در کتاب کافی درمورد ولادت حضرت حجت(عج) می گوید: 📋《وُلِدَ(ع) لِلنِّصفِ مِن شَعبَانَ سَنَةً خَمسِِ وَ خَمسِينَ وَ مِاَتَينَ》 ♦️امام زمان (عج) در نيمه شعبان سال ۲۵۵ هجري قمري متولد شدند.(۱) داستان ولادت به روایت مرحوم شيخ صدوق(ره) و شيخ طوسی(ره): حكيمه خاتون مي گويد : 📋《بَعَثَ إِلَيَّ أَبُو مُحَمَّدٍ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ(ع) فَقَالَ يَا عَمَّةِ : اجْعَلِي إِفْطَارَكِ اللَّيْلَةَ عِنْدَنَا، فَإِنَّهَا لَيْلَةُ النِّصْفِ مِنْ شَعْبَانَ، فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى سَيُظْهِرُ فِي هَذِهِ اللَّيْلَةِ الْحُجَّةَ وَ هُوَ حُجَّتُهُ فِي أَرْضِهِ》 ♦️امام حسن عسکری(ع) کسی را دنبال من فرستاد. [وقتی که خواستم برگردم]، ايشان به من فرمودند : عمه جان! امشب نزد ما بمان! امشب شب نیمه شعبان است و خداوند امشب حجتش را ظاهر خواهد فرمود، او حجت خدا در زمین است. عرض کردم : 📋《مَنْ أُمُّهُ؟》 ♦️مادرش کیست؟ ایشان فرمودند : نرجس! عرض کردم : 📋《وَ اللَّهِ جَعَلَنِيَ اللَّهُ فِدَاكَ مَا بِهَا أَثَرٌ》 ♦️قربانت شوم، اثرى از حمل در او نمى‏ بینم. ایشان فرمودند : 📋《هُوَ مَا أَقُولُ لَكِ!》 ♦️همان است که گفتم. حکیمه می گوید : 📋《فَجِئْتُ فَلَمَّا سَلَّمْتُ وَ جَلَسْتُ جَاءَتْ تَنْزِعُ خُفِّي وَ قَالَتْ لِي : يَا سَيِّدَتِي! كَيْفَ أَمْسَيْتِ؟》 ♦️به منزل حضرت(ع) وارد شدم، سلام کردم و نشستم. نرجس جلو آمد تا پاپوش مرا از پا درآورد، به من گفت : سرورم حالت چطور است؟ گفتم : 📋《بَلْ أَنْتِ سَيِّدَتِي وَ سَيِّدَةُ أَهْلِي》 ♦️به‌‏عکس، تو سرور من و سرور خاندانم هستى! 📋《فَأَنْكَرَتْ قَوْلِي وَ قَالَتْ : مَا هَذَا يَا عَمَّةِ؟》 ♦️نرجس حرف مرا رد کرد و گفت : این چه حرفى است عمه؟! من گفتم : 📋《يَا بُنَيَّةِ! إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى سَيَهَبُ لَكِ فِي لَيْلَتِكِ هَذِهِ غُلَاماً سَيِّداً فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ》 ♦️دخترم! خداوند امشب به تو پسرى عطا خواهد کرد که آقا و سرور دنیا و آخرت است. حکیمه می گوید : 📋《فَجَلَسَتْ وَ اسْتَحْيَتْ، فَلَمَّا أَنْ فَرَغْتُ مِنْ صَلَاةِ الْعِشَاءِ الْآخِرَةِ وَ أَفْطَرْتُ وَ أَخَذْتُ مَضْجَعِي فَرَقَدْتُ فَلَمَّا أَنْ كَانَ فِي جَوْفِ اللَّيْلِ قُمْتُ إِلَى الصَّلَاةِ فَفَرَغْتُ مِنْ صَلَاتِي وَ هِيَ نَائِمَةٌ لَيْسَ بِهَا حَادِثٌ ثُمَّ جَلَسْتُ مُعَقِّبَةً ثُمَّ اضْطَجَعْتُ ثُمَّ انْتَبَهْتُ فَزِعَةً وَ هِيَ رَاقِدَةٌ ثُمَّ قَامَتْ فَصَلَّتْ‏》 ♦️نرجس با اظهار حیا و خجالت نشست. پس وقتى نماز عشا را خواندم افطار کردم و به رختخواب رفتم، خوابم برد. نیمه‏‌شب براى نماز برخاستم، نمازم تمام شد، دیدم نرجس خوابیده و هیچ تغییرى در وضع او ایجاد نشده است، نشستم و به تعقیبات مشغول شدم، باز دراز کشیدم و دوباره با نگرانى بیدار شدم، نرجس خوابیده بود، بلند شد و نماز خواند. حکیمه می گوید : 📋《فَدَخَلَتْنِي الشُّكُوكُ فَصَاحَ بِي أَبُو مُحَمَّدٍ(ع) مِنَ الْمَجْلِسِ فَقَالَ : لَا تَعْجَلِي يَا عَمَّةِ! فَإِنَّ الْأَمْرَ قَدْ قَرُبَ》 ♦️دچار تردید شدم، ناگاه صداى امام حسن عسکرى(ع) از همان محلى که نشسته بود بلند شد که فرمود : عمه! شتاب مکن، نزدیک است. حکیمه می گوید : پس در این هنگام؛ 📋《فَقَرَأْتُ الم السَّجْدَةَ وَ يس فَبَيْنَمَا أَنَا كَذَلِكَ إِذَا انْتَبَهَتْ فَزِعَةً فَوَثَبْتُ إِلَيْهَا فَقُلْتُ : اسْمُ اللَّهِ عَلَيْكِ! ثُمَّ قُلْتُ لَهَا : تُحِسِّينَ شَيْئاً؟》 ♦️سوره سجده و یس را خواندم، در همین اثنا نرجس با نگرانى بیدار شد، به‌سوى او از جا پریدم و گفتم : «إسم اللّه علیک» و سپس گفتم : آیا چیزى احساس مى‏‌کنى؟ نرجس گفت : آرى عمّه! من گفتم : 📋《اجْمَعِي نَفْسَكِ وَ اجْمَعِي قَلْبَكِ فَهُوَ مَا قُلْتُ لَكِ》 ♦️خیالت راحت و دلت آرام باشد، همان است که گفتم. حکیمه می گوید : 📋《ثُمَّ أَخَذَتْنِي فَتْرَةٌ وَ أَخَذَتْهَا فِطْرَةٌ فَانْتَبَهْتُ بِحِسِّ سَيِّدِي(ع) فَكَشَفْتُ الثَّوْبَ عَنْهُ فَإِذَا أَنَا بِهِ(ع) سَاجِداً يَتَلَقَّى الْأَرْضَ بِمَسَاجِدِهِ فَضَمَمْتُهُ إِلَيَّ فَإِذَا أَنَا بِهِ نَظِيفٌ مُنَظَّفٌ فَصَاحَ بِي أَبُو مُحَمَّدٍ(ع) : هَلُمِّي إِلَيَّ ابْنِي يَا عَمَّةِ!》 ♦️سپس مرا رخوت و آرامشى فرا گرفت و به نرجس حالت ولادت دست داد، با احساس وجود مولایم [مهدى(علیه‌السلام)] به خود آمدم، پارچه را از رویش کنار زدم، دیدم اعضای هفتگانه را بر زمین گذاشته و سجده مى‏ کند، او را در بغل گرفته، به خود چسباندم، پاک و پاکیزه بود، بلافاصله امام عسکرى(ع) صدایم زد : عمّه! پسرم را بیاور! ادامه 👇
حکیمه می گوید : 📋《فَجِئْتُ بِهِ إِلَيْهِ فَوَضَعَ يَدَيْهِ تَحْتَ أَلْيَتَيْهِ وَ ظَهْرِهِ وَ وَضَعَ قَدَمَيْهِ عَلَى صَدْرِهِ ثُمَّ أَدْلَى لِسَانَهُ فِي فِيهِ وَ أَمَرَّ يَدَهُ عَلَى عَيْنَيْهِ وَ سَمْعِهِ وَ مَفَاصِلِهِ ثُمَّ قَالَ : تَكَلَّمْ يَا بُنَيَّ! فَقَالَ : أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً(ص) رَسُولُ اللَّه ثُمَّ صَلَّى عَلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ(ع) وَ عَلَى الْأَئِمَّةِ(علیهم السلام) إِلَى أَنْ وَقَفَ عَلَى أَبِيهِ ثُمَّ أَحْجَمَ》 ♦️پس در این هنگام؛ طفل را به نزد ایشان بردم و امام(ع) دو دست خود را زیر بدن و پشت نوزاد نهاد و دو پاى نوزاد را روى سینه خویش گذاشت، زبانش را در دهان طفل فرو برد، دست خود را بر چشم و گوش و اعضاى فرزند کشید، سپس فرمود : فرزندم! سخن بگو! نوزاد گفت : أشهد أن لا إله إلّا اللّه وحده لا شریک له و أشهد أنّ محمّداً رسول الله(ص)! آنگاه بر امیرالمؤمنین(ع) و سایر امامان درود فرستاد و بعد از سلام بر پدرش، سکوت کرد. حضرت(ع) فرمودند : 📋《يَا عَمَّةِ! اذْهَبِي بِهِ إِلَى أُمِّهِ لِيُسَلِّمَ عَلَيْهَا وَ ائْتِينِي بِهِ!》 ♦️ای عمه! طفل را نزد مادرش ببر تا به او سلام کند، آنگاه نزد من برگردان. حکیمه می گوید : 📋《فَذَهَبْتُ بِهِ فَسَلَّمَ عَلَيْهَا وَ رَدَدْتُهُ وَ وَضَعْتُهُ فِي الْمَجْلِسِ》 ♦️طفل را پیش مادرش بردم، سلام کرد، او را برگرداندم و همان‏جا که پدرش نشسته بود، گذاشتم. سپس حضرت(ع) فرمود : 📋《يَا عَمَّةِ! إِذَا كَانَ يَوْمُ السَّابِعِ فَأْتِينَا》 ♦️عمّه! روز هفتم باز نزد ما بیا. حکیمه می گوید : 📋《فَلَمَّا أَصْبَحْتُ جِئْتُ لِأُسَلِّمَ عَلَى أَبِي مُحَمَّدٍ(ع) فَكَشَفْتُ السِّتْرَ لِأَفْتَقِدَ سَيِّدِي(ع) فَلَمْ أَرَهُ فَقُلْتُ لَهُ : جُعِلْتُ فِدَاكَ مَا فُعِلَ سَيِّدِي؟》 ♦️پس صبح که شد، آمدم به امام عسکرى(ع) سلام عرض کنم، پارچه را برداشتم و دنبال مولایم، [امام مهدی(ع)] گشتم، او را ندیدم، به امام عسکرى(ع) عرض کردم، فدایت شوم، مولایم چه شد؟ حضرت(ع) فرمود : 📋《يَا عَمَّةِ! اسْتَوْدَعْنَاهُ الَّذِي اسْتَوْدَعَتْهُ أُمُّ مُوسَى(ع)》 ♦️عمه! او را به همان کسى سپردیم که مادر موسى(ع)، فرزندش را به او سپرد. حکیمه می گوید : 📋《فَلَمَّا كَانَ فِي الْيَوْمِ السَّابِعِ جِئْتُ وَ سَلَّمْتُ وَ جَلَسْتُ فَقَالَ : هَلُمِّي إِلَيَّ ابْنِي فَجِئْتُ بِسَيِّدِي فِي الْخِرْقَةِ فَفَعَلَ بِهِ كَفَعْلَتِهِ الْأُولَى ثُمَّ أَدْلَى لِسَانَهُ فِي فِيهِ كَأَنَّهُ يُغَذِّيهِ لَبَناً أَوْ عَسَلًا ثُمَّ قَالَ : تَكَلَّمْ يَا بُنَيَّ! فَقَالَ : أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ ثَنَّى بِالصَّلَاةِ عَلَى مُحَمَّدٍ(ص) وَ عَلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ(ع) وَ الْأَئِمَّةِ(صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ) حَتَّى وَقَفَ عَلَى أَبِيهِ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآيَةَ : ♦️روز هفتم که شد به منزل حضرت(ع) شرفیاب شدم، سلام کردم و نشستم. پس حضرت(ع) فرمود : پسرم را بیاور! مولایم را که پارچه‏ اى به دورش پیچیده شده بود، نزد حضرت(ع) آوردم و حضرت(ع) مثل دفعه قبل او را گرفت، زبانش را در دهان او فرو برد، مثل اینکه شیر و عسل به او مى‏ خوراند، سپس فرمود : پسرم! سخن بگو! طفل گفت : أشهد أن لا إله إلّا الله و بر پیامبر اکرم(ص) و امیرالمؤمنین(ع) و امامان(ع) تا پدرش درود فرستاد و مدح نمود، سپس این آیه را تلاوت فرمود : 📋《بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏ وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ وَ نُمَكِّنَ لَهُمْ فِي‏ الْأَرْضِ وَ نُرِيَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما مِنْهُمْ ما كانُوا يَحْذَرُونَ‏》 ♦️به نام خداوند بخشنده مهربان ما می‌خواهیم بر مستضعفان زمین منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم‌. آنها را نيرومند و قوى و صاحب قدرت، و حكومتشان را مستقر و پا بر جا سازيم و به فرعون و هامان و لشكريان آنها آنچه را از سوى اين مستضعفين بيم داشتند نشان دهيم.(۲)(۳) 📚منابع : ۱)الکافی شیخ کلینی، ج۱، ص۵۴۱ ۲)کمال الدین شیخ صدوق، ص۴۲۸ ۳)بحارالأنوار مجلسی، ج۵۱، ص۴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. فرازی از یک 🔹حُبُّ الوَطن🔹 گسترده شد در این ولایت خوان هفتم روزی ایران می‌رسد از مشهد و قم «حُبُّ الوطن» ثبت است در قاموس ایران لبریز ایمان است اقیانوس ایران باید در این دوران، جهانی گام برداشت در هر زمینه، آسمانی گام برداشت در این ولایت آسمان‌ها خاک‌بوس است این مُلک، زیر پرچم شمس الشموس است اکنون که گام دوم این انقلاب است ایران پس از یک چله، تیری پرشتاب است.. ما در مسیر قله‌های اقتداریم در گردباد فتنه، کوهی استواریم کوهیم و هم‌دوش دماوندیم آری رودیم و در آغوش اروندیم آری در راه حق، از معبر دنیا گذشتیم با اذن موسی از دل دریا گذشتیم ما شاهدان مشهد والفجر هشتیم یک گام از خط مقدم برنگشتیم ما با شهادت «افضل الاعمال» داریم تا مطلع الفجرِ فرج چشم انتظاریم «در خاطرم شد زنده ياد فاطميون» جاى شهيدان حرم خالی‌ست اكنون.. ما پاسداران حریم اهل‌بیتیم در رجم شیطان ما رَمیتَ اِذ رَمَیتیم ما اربعینی‌ها سپاه قدس داریم از کربلا آهنگ راه قدس داریم آن قبلۀ دل، مسجد ذوقبلتین است تکبیرة الاحرام، لبیکَ حسین است ما رهرو راه شهیدانیم آری ما بر سر این عهد می‌مانیم آری ما هم‌قسم با حاج قاسم ایستادیم مثل ابومهدی، مقاوم ایستادیم قاریِ قالوا رَبُّنَا اللّهیم امروز ثُمَ استَقامُوا... مردِ این راهیم امروز امروز مرز کفر با اسلام، شام است یعنی که دیگر مهلت صهیون تمام است ما وارثانِ فتح خیبر، بی‌قراریم امروز عزم محو اسرائیل داریم از «جاءَ نَصرُاللهِ وَ الفَتح» است پیدا «جاءَ الحَق... اِنّ الباطِلَ کانَ زَهُوقا».. وقت است تا اشعار پرشوری بخوانم جا دارد از «اقبال لاهوری» بخوانم تا چند در خوابی در این ملک جوان؟ خیز! ای دوست «از خواب گران، خواب گران خیز» هم لیلة القدر نظام است انتخابات هم مطلع الفجر قیام است انتخابات هر رأی ما امضای فرداهاست امروز این قطره‌ها را شور دریاهاست امروز هر رأی ما در حکم موجی بی‌کران است یک مشت محکم بر دهان دشمنان است.. ما شیعیان حیدر کرار هستیم آری «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار» هستیم هر رأی ما در حکم یک برگ بَرَنده‌ست بر گردن گردن‌کشان، تیغی بُرَنده‌ست دنیا نگاهش بر حضور ماست آری هر رأی در ایران جهان‌آراست آری ما فتح خرمشهرها در پیش داریم تا سجده در بیت‌المقدس بی‌قراریم روح شهیدان ناظر آراست امروز چشم انتظارِ انتخاب ماست امروز هر شعبۀ آراء، میدان جهاد است هر رأی، نفی فتنه و فقر و فساد است مرد و زن ما مرد میدانند امروز «حُبُّ الوَطن» را قدر می‌دانند امروز.. 📝 .
🚩 [جلسه‌ی ششم] ۲۰ دی ۱۴۰۲شمسی 👈🏼 فیش منبرهای 👈🏼 ولادت مولانا صاحب‌الامر‌ والعصر والزمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه 🔻 شرح زیارت‌نامه‌ی امام‌زمان ارواحنافداه 🔻 سیزده جلسه (جلسه‌ی ششم) 📚 مطالب مطرح شده: ادامه‌ی درس سوم: غیبت برخی انبیاء علیهم‌السلام از اُمت‌شان * وظایف شیعه در دوران غیبت امام عصر ارواحنافداه درس چهارم: خداوند و ملائکه، کمک‌کار امام زمان ارواحنافداه * کمک کردن ملائکه در میدان‌های سخت * کمک کردن ملائكه به‌‌حضرت مهدی علیه‌السلام
🚩 [جلسه‌ی هفتم] ۲۱ دی ۱۴۰۲شمسی 👈🏼 فیش منبرهای 👈🏼 ولادت مولانا صاحب‌الامر‌ والعصر والزمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه 🔻 شرح زیارت‌نامه‌ی امام‌زمان ارواحنافداه 🔻 سیزده جلسه (جلسه‌ی هفتم) 📚 مطالب مطرح شده: ادامه‌ی درس چهارم: کمک کردن ملائکه حضرت مهدی علیه‌السلام درس پنجم: سیف الله بودن امام زمان ارواحنافداه درس ششم: امام زمان ارواحنافداه صاحب حلم است
1402120608.mp3
11.57M
شعرخوانی | این بار هم به رغم همه اتهام ها جشن شام نیمه شعبان یکشنبه۶اسفند۱۴۰۲ | ۱۵ شعبان ۱۴۴۵ مداح : کربلایی این بار هم به رغم همه اتهام ها من رأی میدهم نه به اشخاص و نام ها من رأی می‌دهم به حرم رأی می‌دهم من رأی می‌دهم به تمام امام‌ها من رأی می‌دهم به صبوری مَردمم من رأی می‌دهم به همه بامرام‌ها من رأی می‌دهم به شهیدان که زنده‌اند زنده‌تر از تمامیِ پست‌ و مقام‌ها دین من است دین شهیدان انقلاب رأی من است رأی علیه السلام‌ها من رأی می‌دهم به بلندای پَرچمم که ایستاده در وسط اتهام‌ها رأیم اگر به  درد نخور بود پس چرا دشمن هراس دارد از این ازدحام‌ها آن کس که گفت رای نده ، باورش نکن بوی دلار میرسد از این کلام ها ما اختیار عقل و دل و رای خویش را هرگز نمی دهیم به لقمه حرام ها .
🚩 [جلسه‌ی هشتم] ۲۲ دی ۱۴۰۲شمسی 👈🏼 فیش منبرهای 👈🏼 ولادت مولانا صاحب‌الامر‌ والعصر والزمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه 🔻 شرح زیارت‌نامه‌ی امام‌زمان ارواحنافداه 🔻 سیزده جلسه (جلسه‌ی هشتم) 📚 مطالب مطرح شده: ادامه‌ی درس ششم: حلم امام زمان ارواحنافداه درس هفتم: امام زمان علیه‌السلام محور عالم هستی درس هشتم: والیانِ امر و مترجمان وحی الهی * نکته‌ی اوّل: ولایت‌عهدی امام زمان ارواحنافداه * نکته‌ی دوّم: نزول قرآن در خاندان اهل‌بیت علیهم‌السّلام .