eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
3.7هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
564 ویدیو
800 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🔺 ایراد خطبه ازدواج توسط پیامبر(ص) پیامبر اکرم(ص) به حضرت علی(ع) دستور دادند تا مهاجر و انصار را در مسجد حاضر کنند تا در جمع آنان خطبه عقد ایشان و حضرت زهرا(س) را بخوانند و فرمودند: «پروردگار عالم مرا امر کرد که تزویج کنم فاطمه را به على و هم‌اکنون به قصد انشاء و به امر حق، فاطمه را به عقد ازدواج على درآوردم به مهر چهارصد مثقال نقره.» آنگاه رو کرد به على علیه‌السلام و فرمود: «یا على آیا راضى هستى؟» على(ع) از جاى خود برخاست گفت: «از خدا راضى و از رسول او خشنودم.» پس از آن رسول خدا(ص) در حق آنها دعا کرد و گفت: «خداوند مشکلات شما را برطرف نماید و شما را خوشبخت کرده و سعادتمند گرداند و بر شما مبارک باد این ازدواج با میمنت و فرزندان پاک و پاکیزه از شما به عمل آید.» آنگاه از منبر پایین آمد و فرمود: «انما انا بشر مثلکم اتزوج فیکم و ازوجکم الا فاطمه فان تزویجها من السماء خطبة؛ من یک نفر همانند شما هستم به شما زن مى‌دهم و از شما زن مى‌گیرم، جز فاطمه که تزویج او در آسمان انجام گرفته است.» و نقل شده که امیرالمؤمنین(ع) پس از آن چنین فرمود: «الحمدالله شکراً لانعمه و ایادیه، و لا اله الا الله شهادة تبلغه و ترضیه و صلى الله على محمد صلوة تزلفه تحطیه، والنکاح مما امر الله عز و جل به و رضیه و مجلسنا هذا مما قضاه الله و اذن فیه و قد زوجنى رسول‌الله ابنته فاطمة و جعل صداقها درعى هذا، و قد رضیت بذلک فاسئلوه و اشهدوا.» «سپاس و شکر خداوندى را سزا است که الطاف و نعمت‌هایش شامل حال همه بندگان است، پروردگارى نیست جز او و شهادت مى‌دهم بر وحدانیت ذات پاکش، شهادتى رسا و با اعتقادى کامل و درود و سلام حق بر محمد(ص)، درودى همواره و فراگیر و باقى، اما بعد، مجلس ما در مورد یکى از سنت‌هاى مقدس الهى تأسیس گردیده. موضوع این مجلس، نکاح است که پروردگار بدان امر فرموده و رضا داده است و رسول خدا(ص) به فرمان خداوند متعال دخترش فاطمه(س) را بر من تزویج فرموده و مِهر او را این زره آهنین من قرار داده است، من نیز بدان رضا دادم. شما حاضران، این موضوع را از او بپرسید و شهادت دهید که دخترش فاطمه به همسرى من درآمده است.» 📚منبع ناسخ ‌التواریخ زندگانى حضرت فاطمه(س)، سپهر، ج ۱ ص۵۰ فاطمه الزهرا، عمادزاده، ص۲۷۶
📗 ازدواجی که عقدش در ملکوت آسمان‌ها بسته شد! «عبدالرحمن بن عوف» به خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و عرض کرد: اگر فاطمه را به همسری من درآوری یکصد شتر که بار همه آنها پارچه‌های گران‌قیمت مصری باشد به اضافه ده هزار دینار طلا مهریه او می‌کنم! پیامبر صلی الله علیه و آله از این خواستگاری زشت و بی‌معنا چنان خشمگین شد که مشتی سنگ‌ریزه برداشت و به طرف عبدالرحمن پاشید و گفت: «تو گمان کردی من بنده پول و ثروتم که با پول و ثروت می‌خواهی بر من فخر بفروشی!» مردم مدینه در این گفتگوها بودند ناگهان این صدا در همه جا پیچید که پیامبر صلی الله علیه و آله می‌خواهد تنها دخترش را به همسری علی بن ابی طالب علیه‌السلام درآورد. علی بن ابی طالب دستش از مال و ثروت دنیا کوتاه بود و از معیارهای عصر جاهلی چیزی نداشت، اما وجودش از فرق تا قدم مملو از ایمان و ارزش های اصیل اسلامی بود. هنگامی که تحقیق کردند، معلوم شد رهنمون پیامبر صلی الله علیه و آله در این ازدواج مبارک تاریخی، وحی آسمانی بوده است، زیرا خودش فرمود: «اتانِی مَلَک فَقالَ: یا مُحَمَّدُ انَّ اللَّهَ یقْرَأُ عَلَیک السَّلامُ وَ یقُولُ لَک: انِّی قَدْ زَوَّجْتُ فاطِمَةَ ابْنَتَک مِنْ عَلِی بْنِ ابِی طالِبٍ فِی الْمَلَأِ الْأَعْلی ، فَزَوِّجْها مِنْهُ فِی الْارْضِ.» «فرشته‌ای از سوی خدا آمد و به من گفت: خداوند بر تو سلام می‌فرستد و می‌گوید: من دخترت فاطمه را در آسمان‌ها به همسری علی بن ابی طالب درآوردم، تو نیز در زمین او را به ازدواج علی درآور.» هنگامی که امیرمؤمنان علی علیه‌السلام به خواستگاری فاطمه علیهاالسلام آمد، چهره مبارکش از شرم گلگون شده بود. پیامبر صلی الله علیه و آله با مشاهده او شاد و خندان فرمود: «برای چه نزد من آمدی؟» ولی امیرمؤمنان علی علیه‌السلام به خاطر ابهت پیامبر صلی الله علیه و آله نتوانست خواسته خود را مطرح کند، و لذا سکوت کرد. پیامبر صلی الله علیه و آله که از درون امیرمؤمنان علی علیه‌السلام با خبر بود، چنین فرمود: «لَعَلَّک جِئْتَ تَخْطِبُ فاطِمَةَ؟؛ شاید به خواستگاری فاطمه آمدی؟» عرض کرد: «آری، برای همین منظور آمدم.» پیامبر فرمود: «ای علی! قبل از تو مردان دیگری نیز به خواستگاری فاطمه آمدند، هر گاه من با خود فاطمه این مطلب را در میان می‌نهادم روی موافق نشان نمی‌داد، و اکنون بگذار تا این سخن را نیز با خود او در میان نهم.» درست است که این ازدواج آسمانی است و باید بشود، اما شخصیت فاطمه علیها السلام خصوصاً، و احترام و آزادی زنان در انتخاب همسر عموماً ایجاب می‌کند که پیامبر صلی الله علیه و آله بدون مشورت با فاطمه علیهاالسلام اقدام به این کار نکند. هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و آله فضایل امیرمؤمنان علی علیه‌السلام را برای دخترش بازگو کرد و فرمود: «من می‌خواهم تو را به همسری بهترین خلق خدا در آورم، نظر تو چیست؟» فاطمه که غرق در شرم و حیا بود سر به زیر انداخت و چیزی نگفت و سکوت کرد. پیامبر صلی الله علیه و آله سر برداشت و این جمله تاریخی را که سندی است برای فقها در مورد ازدواج دختران باکره، بیان فرمود: «اللَّهُ اکبَرُ! سُکوتُها اقْرارُها؛ خداوند بزرگ است! سکوت او دلیل بر اقرار اوست.» و در پی این ماجرا عقد ازدواج بوسیله پیامبر صلی الله علیه و آله بسته شد. 📚منبع تذکرة الخواص، ابن جوزی، ص ۳۰۶ ذخائر العقبی، طبری، ص ۳۱
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
📗 ازدواجی که عقدش در ملکوت آسمان‌ها بسته شد! «عبدالرحمن بن عوف» به خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله
. ✅ ولیمه و محل زندگی حضرت زهرا(س) بر اساس روایتی که شیخ طوسی در الامالی نقل شده، پیامبر(ص) و علی(ع) به تعداد زیادی از اصحاب ولیمه دادند. پیامبر گوشت و نان و علی خرما و روغن را تهیه کردند. پیامبر(ص) پس از ولیمه، دست فاطمه(س) را در دست علی(ع) گذاشت و برایشان دعا کرد و فرمود: «ای علی! فاطمه خوب همسری است و به فاطمه فرمود: ای فاطمه! علی خوب شوهری است.» سپس آن دو را به خانه خودشان فرستاد و نزدشان رفت و دعا کرد که خدا نسلشان را مبارک گرداند. بر اساس منابع تاریخی، خانه امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س)، چند روز پس از ازدواج به همسایگی پیامبر(ص) منتقل شد؛ چرا که دوری فاطمه برای پیامبر دشوار بوده است. پیامبر ابتدا به دنبال آن بوده که آن دو را در خانه خود جای دهد، اما حارثة بن نعمان از صحابه، خانه خود را که در همسایگی پیامبر بود، در اختیار او گذاشت تا خانه علی و فاطمه باشد. (۱) همچنین بنابر نقل شیخ طوسی در کتاب امالی، امام علی(ع) به فرمان پیامبر(ص) زره خود را فروخت. پیامبر(ص) مقداری از پول آن را به بلال حبشی داد تا برای فاطمه عطر تهیه کند. سپس باقیمانده آن را برای تهیه وسایل مورد نیاز زندگی، به ابوبکر داد که به همراهی عمار یاسر و چند تن از صحابه جهیزیه را تهیه کنند و آنها نیز زیر نظر ابوبکر، آن‌چه را لازم بود خریدرای کردند. از جمله موارد جهیزیه حضرت فاطمه، پیراهنی بود که حضرت زهرا شب عروسی خود در پی تقاضای زنی مستمند، به او بخشید و خود به لباسی مستعمل اکتفا کرد. (۲) 📚منبع (۱) امالی، شیخ طوسی، ص ۴۱ شرح احقاق الحق، شوشتری، ج ۱۰، ص ۴۰۱ (۲) امالی، شیخ طوسی، ص۴۲ الطبقات الکبری، ابن‌سعد، ج ۸، ص ۱۸ .
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
. #پیوند_آسمانی #روزازدواج خواستگاران حضرت زهرا سلام الله علیها آنچه مسلّم است این است که حضرت ز
. 🔶 خواستگاری از فاطمه بر اساس منابع، قبل از خواستگاری حضرت علی(ع)، چند تن از صحابه مانند ابوبکر بن ابی‌قُحافه و عُمر بن خطاب از فاطمه خواستگاری کرده بودند. پیامبر(ص) در پاسخ آنها، ازدواج فاطمه را به‌ دست خدا می‌دانست. بر پایه روایتی که در امالی شیخ طوسی از امام علی(ع) نقل شده است امام علی(ع) از پیامبر(ص)، فاطمه را خواستگاری کرد، پیامبر نتیجه را به نظر فاطمه موکول کرد. فاطمه در پاسخ پیامبر، سكوت کرد و پیامبر سکوت فاطمه را دلیل بر رضايتش دانست. پس از اين جریان جبرئیل بر پیامبر نازل شد و از او خواست فاطمه را به ازدواج على در بیاورد، زيرا خدا راضى است که زهرا براى على و على براى زهرا باشد. پس از ازدواج حضرت علی با فاطمه برخی از مهاجران که پیشتر از فاطمه خواستگاری کرده بودند، از پیامبر گلایه کردند، پیامبر(ص) در پاسخ آنها ازدواج علی و فاطمه را به‌دستور خدا دانسته بود. 📚منبع الطبقات الکبری، ابن‌سعد، ج۸، ص۱۶ امالی، شیخ طوسی، ص۴۰ تاریخ، یعقوبی، ج۲، ص ۴۱ .
تنها پدر نبود که کارش کِساد بود مثلِ پدر به قولِ خودِ او زیاد بود یک عمر، در بساطش اگر آه هم نداشت آنچه همیشه داشت پدر، اعتقاد بود اذنِ دخولِ ما دَمِ در طول می‌کشید او زود می‌رسید حرم : بی‌سواد بود اصلاً به هر دری پدرِ ما دخیل بست دل‌بستنِ مرید به باب‌المراد بود مهمان‌پذیرِ منتخب از دیدگاهِ او نزدیکیِ ورودیِ باب‌الجواد بود ... محمدحسین ملکیان
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
تنها پدر نبود که کارش کِساد بود مثلِ پدر به قولِ خودِ او زیاد بود یک عمر، در بساطش اگر آه هم نداشت
. روح پدران درگذشته شاد باد. واقعا خاطرات مشهد و زیارت حقیر با مرحومِ پدرم ،مصداق همین شعر است. ما طبرسی ،اتاق میگرفتیم. پدرم یه مسجد هم ساخت با نام باب المراد... یادش بخیر... .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدیه به پیشگاه مقدس و ملکوتی میوه دل امام رضا آقا جوادالائمه علیهما السلام... جلب رضایت مادرشون زهرای مرضیه سلام الله علیها... عنایت کنید اجماعا صلوات بلندی ختم کنید. السلام علیک یا اَبا جَعفَرٍ یا مُحَمَّدَبنَ عَلیٍّ اَیُّهَا التَّقِیُّ الجَوادُ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه 🔸بغداد هم از حال و روزش بی خبر بود 🔸تنها تر از تنها و قلبش پرشرر بود ایام، ایام شهادت میوه دل امام رضا... آقا جوادالائمه است... دلت رو آماده کن... با پای دل بریم کنار حرم باصفاش... ان شاء الله سال بعد یک همچین روزهایی این دست جمع بریم کاظمین... کنار حرم باصفاش عرض ادب کنیم... این روزها خانه آقا جوادالائمه چه خبره... خدا لعنتش کنه ام الفضل ملعونه... وقتی به آقا زهر داد... صدای ناله حضرت بلند شد وای جگرم... 🔸در کنج حجره بی کس و بی یار و مونس 🔸دور از وطن افتاده و خونین جگر بود دو نفر از ائمه ما خیلی غریب بودند... یکی آقا امام حسن. .. یکی هم آقا جوادالائمه... این دو بزرگوار توی خونه خودشون هم غریب بودند... قربون غریبیت برم آقا یا جوادالائمه شما هم مثل امام حسن خیلی غریب بودید... حتی تو خونه خودتون هم غریب بودید... اما وقتی خواستند بدن شما رو دفن کنند ... شیعیان اومدند با احترام تشییع کردند ... با احترام بدن رو داخل قبر گذاشتند... کسی به بدن شما جسارت نکرد... دلها بسوزه برا اون آقایی که وقتی خواستند بدنش رو دفن کنند تابوتش رو تیر باران کردند... 🔸بعدکشتن تیرباران، پیکرت گردید، کاش 🔸این جنایت، در کنار قبر پیغمبر نبود خدا میدونه چه حالی داشتند یتیمان امام حسن... وقتی جلو چشمانشون تیرها رو از بدن بابا خارج کردند... اما میخام بگم هر طوری بود بلاخره بدن امام حسن رو دفن کردند... لا یوم کیومک یا اباعبدلله... دلها بسوزه برا امام سجاد... روز یازدهم... صدا زد... عمه جان زینب... ببین این نانجیبها... دارن بدنهای خودشون رو دفن میکنند... اما بدن بابای غریبم حسین... بی غسل و بی کفن... روی زمین کربلا... هر کجا نشستی ناله بزن یاحسین... ....... خدای متعال ان شاء الله این دسته جمع به زودی زود کنار صحن و سرای باصفای آقامون جوادالائمه برساند یک همچین مجلسی رو هم ان شاء الله در جوار ملکوتی اون حضرت برگزار کنیم و به سر و سینه بزنیم عنایت کنید اجماعا صلوات بلندی ختم کنید. .
Kashani-14021223-SireImamKazem(AS)-03-Hkashani_Com.mp3
38.82M
🎙 📋 درنگی در سیره امام کاظم علیه السلام؛ جلسه سوم از ده جلسه 📆 چهاشنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۲؛ مصادف با شب سوم ماه مبارک رمضان ▪️ مسجد ارک تهران ⚠️ به اطلاع می‌رساند، هر‌ یک از جلسات «درنگی در سیره امام کاظم علیه السلام» شامل دو بخش می‌باشد که موضوعِ بخش نخست از هر جلسه، با موضوع بخشِ نخستِ ده جلسه اولِ فصل سوم «سیر تکوّن عقاید شیعه» مشترک می‌باشد. 🔸 در این جلسه مباحث زیر مطرح شده است: ▫️ خبر از اختلاف ▫️ همّت ابلیس برای ماست ▫️ چرا گفتنِ از امیرالمؤمنین صلوات الله علیه دردسر دارد؟ ▫️ محبّ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه در نگاهِ «یونس بن عبدالرحمن» ▫️ اهمیّت توسعه محبّت بین شیعیان ▫️ امام «والد شفیق و مادر مهربان» است ▫️ دوران امام کاظم علیه السلام ▫️ اهمیّتِ «هدایت یک نفر» در سیره ی امام کاظم علیه السلام ▫️ روضه و توسّل به حضرت رقیّه سلام الله علیها 🎤
kooye mohabat.mp3
12.43M
| باموضوع: یکی از رسالتهای اصلی و علیهماالسلام ؛ بیان اعتقادات مگوی شیعه ▪️حجت الاسلام 🎤 علیه‌‌السلام 📺 پنجشنبه‌هفدهم‌خرداد‌‌۱۴۰۳ شب‌شهادت
. یا جَوادَالْاَئمه عَلَیْهِ السَّلام ---------- ای نُهم جلوه ی آل عصمت ای تو آئینه ی جود و رحمت داده ای جان تو در اوج غربت یا جَوادَالْاَئمه یا جَوادَالْاَئمه ماه و خورشید حق در زمینی همچو حیدر تو حَبْلُ الْمَتیِنی ای که با سائلان همنشینی یا جَوادَالْاَئمه یا جَوادَالْاَئمه در جوانی چها با دلت شد همسر بی وفا قاتلت شد کربلای دگر محفلت شد یا جَوادَالْاَئمه یا جَوادَالْاَئمه تیره روز تو همچون شبت بود قلب تو خون ز تاب و تبت بود از عطش ناله ها بر لبت بود یا جَوادَالْاَئمه یا جَوادَالْاَئمه جان عالَم ، تو اِبْنُ الرِّضایی خون جگر از جفا و بلایی در جوانی شهید از جفایی یا جَوادَالْاَئمه یا جَوادَالْاَئمه خون شده دل ز آه تو مولا غرقِ غم شد نگاه تو مولا حُجره شد قتلگاه تو مولا یا جَوادَالْاَئمه یا جَوادَالْاَئمه تا که جان آمده در گلویت بسته شد درب حُجره به رویت هلهله کرده از کین عدویت یا جَوادَالْاَئمه یا جَوادَالْاَئمه ای تو دریای جود و کرامت ای چراغ حریم هدایت آسمان گرید از این شهادت یا جَوادَالْاَئمه یا جَوادَالْاَئمه ** حاج محمود تاری «یاسر»✍ .
. عج ---------- هر روز یکی آمد و آن یار نیامد دل دادم و واماندم و دلدار نیامد من ماندم و صد غنچه پریشان شده در باغ افسوس که گل جانب گلزار نیامد با قافله ی غم زدگان مانده به راهم این قافله را قافله سالار نیامد هر شب پی دیدار رخش آمدم افسوس آن ماه شب افروزِ شب تار نیامد دارم ز فراقش دل بیمار ولیکن آن دلخوشیِ این دل بیمار نیامد گفتم که به یک لحظه ببینم رخ او را ای وای که آن لحظه ی دیدار نیامد امشب که شب داغ جگر سوز جواد است گفتم که رسد از ره و ، انگار نیامد می بُرد یکی آب در آن لحظه که دیدند از حُجره بجز ناله ی خونبار نیامد جان داد در آن حُجره ی در بسته ولیکن بیرون ز قفس مرغ گرفتار نیامد چون واعطشا گفت درآن لحظه ، دل من در کرب و بلا رفت و دگر بار نیامد در خاطره ام موج زد این بانگ جگر سوز « ای اهل حرم میر و علمدار نیامد » پیچید مکرّر به فضا ناله ی دیگر « سقاّی حرم سَیِّد و سالار نیامد » چون «یاسر» دل خسته درین وادی ماتم صد غم به جگر دارم و غمخوار نیامد ** محمود تاری «یاسر»✍ .
. 🎼 🎤 نغمه پردازی و سبک: ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ این سبک سال قبل ساخته و اجرا شد در فضای دستگاه‌ نغمه جانسوز و‌ محزون‌ که از فراق دم‌ میزند سبک در تاکید دارد. «ای دل مقیمه»... و در اوج به می‌رسد. اوج فراق را در بیداد فریاد می‌زنیم همانطور که از نامش پیداست «تویی تمام علم و فضل و‌جود»... البته در قسمت آخر مرکب خوانی و اشاره به دارد. «تو ماه آسمان عشقی»... دستگاه‌ همایون کاربرد زیادی در نغمات آیینی دارد و اوج فراق و درد و ناله ها را در این‌نغمه میشنویم. مدرس: .............. ای دل مقیم، کوی وفا شو از زائران، ابن الرضا شو تویی تمام علم و فضل و جود ای مولا تویی امام عالم وجود ای مولا تو ماه آسمان عشقی ز کودکی زبان عشقی امام رهروان عشقی یا جواد «یا امام جواد، تویی باب المراد» دائم به ذکر، أم من یجیبی مثل پدر، آه، تو هم غریبی فدای سروری که اینچنین مظلوم است هوای خانه هم برای او مسموم است به کام تشنه ات هلاهل صدای هلهله ز قاتل چه کربلایی آه از این دل یا جواد «یا امام جواد، تویی باب المراد» شاعر: دکتر محمدمهدی سیار✍ .👇
17 خرداد.mp3
19.81M
🎧 فایل کامل برنامه ، 📆 ۱۴۰۳ 🎞 (آخرین جلسه) 📜 با موضوع : ع آخرین و هشتمین جلسه سیره علیه السلام در بیان اهداف حضرت علی الرضا علیه السلام از پذیرش ولایتعهدی مامون عباسی
. اونقده میگم حسین تا تومنو صدا کنی دستموبگیری و با خدا آشنا کنی آقاجون خوب میدونی که دست شیطون قویه منو زنجیر می کنه اگه منو رها کنی میدونم خیلی بدم اما سراپا خجلم توبیا واسطه شو تا خدا را رضا کنی هیچ‌کسی نمی تونه دردمنو دوا کنه عشق تو دردمنه خودت باید دوا کنی داره آب میشه دلم به عشق کربلای تو چی میشه اقا اگه حاجتمو روا کنی طاهراز مرحمت شما به اینحا رسیده ازکرم‌ به دوره اقا که اونو رها کنی ✍ ‌.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. سالروز شاعر : علی صمدی -قم ✍ بند اول: دل توی سینه بی قراره شد آسمون پر از ستاره این ریسه بندی ملائک برا وصال دو تا یاره شادی رها میشه و غم ( میفته تو بند) 3 رو لب ختمی مرتبت (نشسته لبخند) 3 فرشته ها میسابونند (رو سرشون قند) 3 کل بکشید برای این (فرخنده پیوند ) 3 دو دلبر دو دلدار دوتا عاشق واقعی دوتا یار یکیشون کوثر و یکی شیر خدا حیدر کرار بزن دست و بزن تار و بزن جار (2) بادا بادا مبارک باد مبارک باد (-) بند دوم: تو آسمون سروری برپاست جوش وخروش وجشن وغوغاست دومادی ابو تراب و عروسی حضرت زهراست مهمونشون انس و ملک (شاه و گدا بود) 3 بساط سور و ساتشم (با انبیا بود ) 3 نغمه سرای مجلسش (حضرت داوود) 3 عاقد این عقد عظیم (خود خدا بود )3 جبرئیل میکائیل شدند ساق دوشای مولی الموالی نبود دورشون از هجوم ملائک یه جای خالی بنازم به خدا عجب وصالی (2) بادا بادا مبارک باد مبارک باد (-) بند سوم: لیلی و مجنون مال قصه ست شیرین و فرهادی مگه هست ؟ اون عشق زهرا و علیه که میکنه عاشقا رو مست هرچند که این جشن بزرگ (یادم نمیره) 3 یه واقعه پیش رو هست ( که بی نظیره) 3 چند روز دیگه میخونیم ( علی امیره ) 3 جشن بزرگ شیعیان ( عید غدیره ) 3 تو دست پیمبر میره بالا ید ساقی کوثر همون دستی که شد یه روزی فاتح قلعه ی خیبر همون امام اوله آهای برادر (2) * وحدت* حیدر حیدر علی مولا علی مولا(-) .👇
. 📋سوختی! آتش گرفت از سوز آهت عالمی (ع) (ع) ............................................. سائلم آب و دانه میخواهم رحمت مادرانه میخواهم .(هم آقامون خیلی مادری بود ، هم خیلی حسینی بود ، دستور داره از باباش «لا يَسأَلُكَ أَحَدٌ شيئاً إِلّا أَعطَيتَهُ.» کسی از در خونت دست خالی بیرون نره ، آقا امام رضا بهش دستور داد : اینقدر در خونش جمع می‌شدن نمی‌تونست از دری که همه جلوش جمعن بره بیرون ، از در دیگه‌ای آقا رو بیرون می‌بردن ، آقا امام رضا براش نامه نوشت. : عزیز دلم از همون جایی برو که همه مشتاقن زیارتت کنن ؛ همیشه هم واسه سائل تو جیبت داشته باش ). آی بی بی گدا نمیخواهی پسر بی وفا نمیخواهی کاش میشد ز من سوال کنی پسرم کربلا نمیخواهی .( یه وقت دیگه رمق نداشت تو حجره خودشو به زور به یه دیواری چسبوند هی صدا می‌زد «السلام علیک یا اباعبدالله»). سوختی! آتش گرفت از سوز آهت عالمی آه بین خانۀ خود هم نداری محرمی شاعر : ✍ ناگزیر است بال و پر بزند یا که بر خاک حجره سر بزند سوز زهری که کرده  بی تابش دائما شعله بر جگر بزند ناله اش را کسی نمیشنوند غربتش روضه را شرر بزند روضه ی باز، حجره بسته است از عطش اه شعله ور بزند روضه یعنی که همسری بی رحم .( یه لحظه تصور کن رباب و با این ملعونه). جای رفع عطش تَشر بزند هی صدا می‌زد ، « مُتْ عَطَشاً» تشنه بمیر در عزای جوان ، جوان باید از غمش ناله بیشتر بزند به علی اکبرِ حسین قسم که جوان داغ بر جگر بزند روضه یعنی که لشگرِ نیزه ضربه ها را به یک نفر بزند شاعر : ................................................ .👇👇