eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
3.7هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
564 ویدیو
800 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
. اشعار ناقوسیه حضرت امیر آخوند ملاحسینقلى همدانى در یکى از سفرهاى خود، با جمعى از شاگردان به عتبات عالیات مى رفت. در بین راه، به قهوه خانه اى رسیدند که جمعى از اهل هوى و هوس در آن جا مى خواندند و پایکوبى مى کردند. آخوند به شاگردانش فرمود: یکى برود و آنان را نهى از منکر کند. بعضى از شاگردان گفتند: این ها به نهى از منکر توجه نخواهند کرد. فرمود: من خودم مى روم. وقتى که نزدیک شد، به رئیسشان گفت: اجازه مى فرمایید من هم بخوانم، شما بنوازید؟ رئیس گفت: مگر شما بلدى بخوانى؟ فرمود: بلى. گفت: بخوان. آخوند شروع به خواندن اشعار ناقوسیه حضرت امیرمؤمنان کرد: لا اِلهَ اِلاّ الله * حقاً حقاً صِدقاً صِدْقاً اِنَّ الدُّنْیا قَد غَرَّتْنا * وَ اشتَغَلَتْنا وَ استَهْوَتْنا یابْنَ الدُّنْیا مَهْلاً مَهْلاً * یابْنَ الدُّنْیا دَقَّاً دَقَّاً یابْنَ الدُّنْیا جَمْعاً جَمْعاً * تَفْنى الدُّنْیا قَرْناً قَرْناً ما مِنْ یَوم یُمضْى عَنّا * اِلاّ اَوْهى رُکُناً مِنّا قَدْ ضَیَّعْنا داراً تَبْقى * وَ اسْتَوْطَنّا داراً تَفْنى لَسْنا ندرى ما فَرَّطْنا *** فیها اِلاّ لَوْ قَدْ مِتْنا ✅آن جمعِ سر مست از لذت هاى زود گذر دنیوى، وقتى این اشعار را از زبان کیمیا اثر آن عارف هدایتگر شنیدند، به گریه در آمده و به دست ایشان توبه کردند. یکى از شاگردان مى گوید: وقتى که ما از آن جا دور مى شدیم، هنوز صداى گریه آن ها به گوش مى رسید. 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🔮 پرسش: آیا امام علی علیه السلام واقعا در کعبه به دنیا آمده اند؟ 🔮 پاسخ: 1️⃣ یكى از خصوصياتى كه حضرت على(عليه السلام) به آن ممتاز گشته است، محل و مكان ولادت ايشان است كه هيچ مخلوقى از آدم تا خاتم به آن ممتاز نگشته است. هنگام ولادت حضرت عيسى(عليه السلام)، مريم (عليها السلام) در بيت المقدس بود كه ندايى غيبى او را مأمور ساخت تا از مسجد خارج شود: «أُخْرُجِى عَنِ الْبَيْت فَإِنَّ هَذِهِ بَيْتُ الْعِبَادَةِ لاَ بَيْتُ الْوِلادَةِ»; [1] از بيت المقدس بيرون برو كه اين جا خانه عبادت است، نه مكان ولادت. 2️⃣ زمانى كه ولادت با سعادت على (عليه السلام)نزديك شد، مادرش فاطمه بنت اسد به داخل خانه خدا دعوت شد. [2] فاطمه بنت اسد در كنار كعبه مشغول دعا شد و از خداوند خواست تا درد زايمان را بر آو آسان گرداند، كه يك باره ديوار خانه كعبه شكافته شد و ندايى برخاست: «يا فَاطِمَةَ أُدْخُلِى الْبَيْتَ»; اى فاطمه، به خانه داخل شو. فاطمه داخل خانه شد و ديوار به حالت اوليه برگشت و موجب تعجب همگان گرديد. فاطمه بنت اسد، سه روز در اندرون كعبه ماند. اهل مكه از روى تعجب و حيرت در كوچه ها و بازارها اين قصه را نقل مى كردند تا روز چهارم رسيد. پس همان جايى كه قبلاً شكافته شده بود، دوباره شكافته شد و فاطمه بنت اسد در حالى از خانه خدا بيرون آمد كه فرزندش على بن ابى طالب را در آغوش خويش داشت... . [3] 3️⃣ ولادت حضرت على(عليه السلام) را در خانه كعبه، عموم محدثان و مورخان شيعه و دانشمندان علم انساب در كتاب هاى خود نقل كرده اند. در ميان دانشمندان اهل تسنن نيز گروه بسيارى به اين حقيقت تصريح كرده و آن را يك فضيلت بى نظير خوانده اند. [4] 1- حاكم در مستدرك مى گويد: «ولادت على(عليه السلام) در كعبه به طور تواتر به ما رسيده و كسى پيش از او يا بعد از او در كعبه متولد نشده است». [5] 2- شبلنجى در نورالابصار از ابن صباغ نيز نقل مى كند كه حضرت على(عليه السلام)در مكه داخل بيت الحرام متولد شد و آن گاه مى گويد: «وَ لَمْ يُولَد فِى البَيتِ الحَرامِ قَبلَهُ أَحدٌ سِواهُ»; [6] قبل از حضرت على(عليه السلام)، احدى غير از او در خانه كعبه متولد نشد. پاورقي [1] الامام على، احمد الرحمانى الهمدانى، ص 366، ح 18، (المنير للطباعة و النشر، تهران، 1417 هـ ق); اللمعة البيضاء فى شرح خطبة الزهرا، محمد على بن احمد القراچه داغى التبريزى الانصارى، ص 221، (دفتر نشر الهادى، قم، 1418 هـ ق). [2] بحارالانوار، علامه مجلسى، ج 35، ص 23، ح 17، (مؤسسة الوفا، بيروت); روضة الواعظين، محمد بن حسن فتال نيشابورى، ص 81، (انتشارات رضى، قم). [3] منتهى الامال، شيخ عباس قمى، ج 1، ص 274 ـ 273، باب سوم، فصل اول (ولادت)، (مؤسسة انتشارات هجرت، قم). [4] فروغ ولايت، استاد جعفر سبحانى، ص 16 ـ 15، بخش اول، (مؤسسه امام صادق(عليه السلام)، 1374 هـ ش). [5] مستدرك، حاكم نيشابورى، ج 3، ص 483، (دارالمعرفه، بيروت). [6] نورالابصار، شبلنجى، ص 85، نشر دارالكتب العلمية، بيروت. 🌐http://www.askdin.com/thread841.html .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌟 شدیداً توصیه می‌شود 🌟 🍀 مولا امیرالمومنین 🔺 تعجب جناب عمار یاسر و که در دِیر بود... با بیان شیوای استاد 🍀 هدیه ولادت مولی علی علیه‌السلام 🍀 https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi/3032
1001 fazilat.pdf
7.97M
📚دانلود رایگان 📙 کتاب ارزشمند ۱۰۰۱ فضیلت از علیه السلام در کتب اهل سنت محمد رضا رمزی اوحدی
. قالَ الاِمامُ الصّادِقُ عليه السلام: اِنَّما خُلِّدَ أهلُ النّارِ فِى النّارِ ِلأَنَّ نِيّاتِهِم كانَتْ فِى الدُّنيا أنْ لَو خُلِّدُوا فيها أن يَعصُوااللّه َ أبَداً ؛ وَإنَّما خُلِّدَ أهلُ الجَنَّة ِ فِى الجَنَّة ِ لاِ?نَّ نِيّاتِهِم كانَتْ فِى الدُّنيا أن لَو بَقَوا فيها أن يُطيعُوااللّه َ أبَداً ؛ فَبِالنِّياتِ خُلِّدَ هؤُلاءِ وَ هؤُلاءِ. ثُمَّ تَلا قَولَهُ تَعالى : «قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلى شاكِلَتِهِ» قالَ: عَلى نِيَّتِهِ. [اصول كافى ج3، ص 135 و 136] امـام صـادق عليه السلام فرمـود: اهل دوزخ از اين رو در دوزخ براى هميشه مى مانند كه قصد داشتند، اگر در دنيا جاودان ماندند، هميشه نافرمانى خدا كنند و اهل بهشت از اين رو در بهشت جاودانند كه نيت داشتند اگر در دنيا باقى بمانند هميشه در اطاعت خدا باشند؛ پس اين دسته و آن دسته به سبب نيّت خود (در بهشت يا جهنم) جاودانى شدند. سپس اين آيه را تلاوت فرمود: « بگو هركس برابرِ برنامه خود عمل مى كند»، يعنى برابر نيت خويش . اصول کافی ج ۲ ص ۸۵ .
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
#زبان_ناقوس_چه_میگوید 🌟 شدیداً توصیه می‌شود 🌟 🍀 #کرامات مولا امیرالمومنین 🔺 تعجب جناب عمار یاسر و #ر
.   امام شناسی جلد دوازدهم  جلد دوازدهم  درس يكصد و هفتاد و چهارم تا يكصد و هفتاد و ششم; علوم مختلف و متنوعى كه از اميرالمؤمنين عليه السّلام بظهور رسيده است  اميرالمؤمنين عليه السّلام صداى ناقوس را تفسير كردند اميرالمؤمنين عليه السّلام صداى ناقوس را تفسير كردند و اميرالمؤمنين عليه السّلام صداى ناقوس (زنگ كليسا) را تفسير كرده‌اند. صاحب كتاب «مصباح الواعظ» و جمهور اصحاب ما از حارث أعْوَر و زيد بن صُوحان و صَعْصَعَة بن صُوحان و براء بن سيرة، و أصبغ بن نُبَاته، و جابر بن شَرَحْبيل، و محمود بن كَوّاء روايت كرده‌اند كه اميرالمؤمنين عليه السّلام گفتند: ناقوس مى‌گويد: سُبْحَانَ اللهِ حقّاً حقّاً، إنَّ الْمَوْلَى صَمَدٌ يبْقَى، يحْلُمُ عَنَّا رِفْقًا رِفْقًا، لَوْ لاَ حِلْمُهُ كُنَّا نَشْقَى «سبحان الله، منزّه است خدا حقّاً حقّاً. مولا صمدى است كه باقى مى‌ماند. و بر ما صبر و بردبارى از روى رفق و مدارا دارد، اگر حلمش نبود ما بدبخت مى‌شديم». حقّاً حقّاً صِدْقاً صِدْقاً، إنَّ الْمَوْلَى يسَائِلُنَا، وَ يوَافِقُنَا وَ يحَاسِبُنَا يا مَوْلاَنَا لاَ تُهْلِكُنَا. وَ تَدَارَكْنَا وَ اسْتَخْدِمْنَا، وَ اسْتَخَلَصَنَا حِلْمُكَ عَنَّا، قَدْ جَرَّانَا عَفْوُكَ عَنَّا، إنَّ الدُّنْيا قَدْ غَرَّتْنَا، وَاشْتَغَلَتْنَا وَاسْتَهْوَتْنَا، وَاسْتَلْهَتْنَا وَاسْتَغْوَتْنَا. يابْنَ الدُّنْيا جَمْعاً جمْعاً، يابْنَ الدُّنيا مَهْلاً مَهْلاً «از 300روى حقّ حقّ و صدق صدق، مولى با ما پرسش و گفتگو دارد، و با ما موافقت مى‌كند و محاسبه مى‌نمايد. اى مولاى ما، ما را هلاك مگردان و به فرياد ما برس، و ما را درياب و ما را در خدمت خود بگير، حلم و بردبارى تو ما را رها و خلاص كرده است، و عفو و مغفرتت ما را جسور و جرى نموده است، دنيا ما را فريفته است، و ما را به خود مشغول ساخته و به هواى نفس كشانده، و ما را به لهو و بازى واداشته و ما را اغوا كرده. اى پسر دنيا كه پيوسته جمع مى‌كنى، قدرى مهلت بده و آرام بگير». يابْنَ الدُّنيا دَقًّا دَقًّا، تُفْنِى‌الدُّنْيا قَرْناً قَرْناً، مَا مِن يوْمٍ يمْضِى‌عَنَّا، إلاَّ يهْوِى مِنَّا رُكْناً، قَدْ ضَيعْنَا دَارًا تَبْقَى، وَاسْتَوْطَنَّا دَارًا تَفْنَى، تُفْنِى الدُّنْيا قَرْناً قَرْناً، كُلاًّ مَوْتاً كُلاًّ مَوْتاً، كُلاًّ مَوْتاً كُلاًّ دَفْناً، كُلاًّ فِيهَا مَوْتاً كُلاًّ، فَنَاءً كُلاًّ فِيهَا مَوْتاً، نَقْلاً نَقْلاً دَفْناً دَفْناً، يابْنَ الدُّنْيا مَهْلاً مَهْلاً، زِنْ مَا يأتِى وَزْناً وَزْناً، لَوْ لاَ جَهْلِى مَا إنْ كَانَتْ، عِنْدِى الدُّنْيا إلاَّ سِجْنًا، خَيراً خَيراً شَرًّا شَرًّا، شَيئاً شَيئاً حُزْناً حُزْناً، مَاذَا مَنْ ذَا كَمْ ذَا (أمْ ذَا - زظ) هَذَا (أسْنَى - زظ)، تَرْجُو تَنْجُو تَخْشَى تَرْدَى، عَجِّل قَبْلَ الْمَوْتِ الْوَزْنَا، مَا مِنْ يوْمٍ يمْضِى عَنَّا، إلاَّ أوْهَنَ مِنَّا رُكْنَا، إنَّ الْمَوْلَى قَدْ أنْذَرَنَا، إنَّا نُحْشَرُ غُرْلاً بُهْمًا. «اى فرزند دنيا، با كوبيدن پس از كوبيدن بدان كه دنيا سادات و بزرگان را فانى مى‌كند، هيچ روزى از ما نمى‌گذرد مگر آنكه دنيا ستونى از ما را خراب مى‌كند. ما ضايع و خراب نموديم خانۀ باقى را، و وطن گزيديم در خانه فانى. فانى مى‌كند دنيا امّتى را پس از امّتى كه همگى مرده‌اند، همگى شربت مرگ نوشيده‌اند. همگى مرده‌اند، همگى مدفون شده‌اند، همگى در اين دنيا مرده‌اند و فانى شده‌اند، همگى از خانۀ خود به خانۀ گور منتقل شده و دفن گرديده‌اند. اى فرزند دنيا، قدرى آرام بگير و اوقات آينده را با ميزان درست سنجش كن، اگر جهات من نبود دنيا در نزد من غير از زندانى نبود. اگر كار خيرى باشد جزا خير است، و اگر بد باشد بد است، كم كم غصّه و اندوه فرا مى‌گيرد. تا كى مى‌گوئى: چيست اين‌؟ كيست اين‌؟ چقدر است اين‌؟ (يا اين بلندتر است)، اميد دارى نجات مى‌يابى، مى‌ترسى پَست مى‌شوى. پيش از مرگ در رسيدگى به ميزانت تعجيل كن. هيچ روزى از ما نمى‌گذرد مگر آنكه ركنى و ستونى از ما را سست مى‌كند. مولاى ما، ما را بيم داده است كه: در روز 301قيامت ختنه نكرده و كر و لال محشور خواهيم شد». راوى گفت: در اين حال صداى ناقوس منقطع شد1. و يك نفر از رهبانان مقيم در دَير اين كلام حضرت را شنيد و اسلام آورد و گفت: من در كتاب يافته‌ام كه در پس آخرين پيغمبران كسى هست كه گفتار ناقوس را تفسير مى‌كند2. * ** به اتّفاق و إجماع گفته‌اند كه بهترين و پسنديده‌ترين و انتخاب شده‌گان خدا از ميان خلق او متّقين هستند، به جهت قول خداوند: إِنَّ أَكْرمَكُمْ عِنْدَ اللّٰهِ أَتْقٰاكُمْ.3
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
#زبان_ناقوس_چه_میگوید 🌟 شدیداً توصیه می‌شود 🌟 🍀 #کرامات مولا امیرالمومنین 🔺 تعجب جناب عمار یاسر و #ر
َ. از اين گذشته إجماع كرده‌اند كه بهترين و پسنديده‌ترين متّقين و انتخاب شدگان از ميان آنان خاشعين هستند، به جهت قول خداوند: وَ أُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ غَيْرَ بَعِيدٍ تا اينجا كه مى‌گويد: مُنِيبٍ.4 1) از اينجا به دست مى‌آيد كه اين تفسير حضرت درست در موقعى بوده است كه ناقوس به صدا در آمده بوده است و با شروع آن، حضرت شروع به تفسير كردند و با ختم آن خاتمه داده‌اند. 2) ابن شهرآشوب در «مناقب» از طبع سنگى، ج 1، ص 426 داستان اسلام اسقف نصرانى را در اثر تفسير ناقوس نيز به طريقى ديگر ذكر كرده است. او مى‌گويد: زيد و صعصعة پسران صوحان، و براء بن سبره و اصبغ بن نباته و جابر بن شرحبيل و محمود بن كوّاء روايت كرده‌اند كه در دير ديلم در زمين فارس به اسقفى كه از عمرش يكصد و بيست سال مى‌گذشت، گفتند: مردى ناقوس را تفسير مى‌كند و مرادشان على عليه السّلام بود. گفت: مرا به حضور او ببريد و من او را أنزع البطين (كسى كه سرش مو ندارد و شكم او بر آمده است) مى‌يابم. چون به ملاقات حضرت رسيد، گفت: من صفت او را در انجيل يافته‌ام و من شهادت مى‌دهم كه او وصى پسر عموى خودش است. حضرت به او گفتند: تو اگر آمدى كه ايمان بياورى من كارى كنم كه موجب تقويت ايمان تو شود. اسقف گفت: آرى. حضرت گفتند: مدرعۀ خود (جبّه‌اى كه از كتان بوده و راهب‌هاى بزرگ مى‌پوشيدند) را از تنت بيرون بياور و به ياران خودت نشان بده خالى را كه در ميان دو كتف توست. اسقف گفت: اشهد أن لا إلَهَ إلاّ الله، و أنَّ مُحَمَّداً عبده و رسوله و صيحه‌اى زد و جان داد. أميرالمؤمنين عليه السّلام گفتند: عاش فى الاسلام قليلا، و نعم فى جوار الله كثيرا «زندگيش در اسلام كم بود، ولى در جوار رحمت خدا مدت بسيارى متنعّم است». 3) قسمتى از آيۀ 13، از سورۀ 49: الحجرات: «تحقيقاً گرامى‌ترين شما نزد خداوند كسى است كه تقوايش افزون‌تر باشد.» 4) آيۀ 31 تا 33، از سورۀ 50: قاف: وَ أُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ غَيْرَ بَعِيدٍ. هٰذٰا مٰا تُوعَدُونَ لِكُلِّ أَوّٰابٍحَفِيظٍ. مَنْ خَشِيَ الرَّحْمٰنَ بِالْغَيْبِ وَ جٰاءَ بِقَلْبٍ مُنِيبٍ «بهشت را براى متّقيان نزديك كنند تا بهشتيان از آن دور نباشند. اين بهشت همان است كه به شما وعده داده شده است كه براى آن كس مى‌باشد كه بسيار به خداوند بگرايد و بدو پناه برد و در حوادث به او رجوع كند و خود را از شيطان و معصيت حفظ نمايد. آن كس كه از خداوند رحمن در باطن مى‌ترسد و با قلب خاشع به نزد او بيايد». 302از اين گذشته اجماع كرده‌اند كه با خشيت‌ترين مردمان علماء هستند، به جهت گفتار خدا كه مى‌گويد: إِنَّمٰا يَخْشَى اللّٰهَ مِنْ عِبٰادِهِ الْعُلَمٰاءُ1 «اين است و جز اين نيست كه از خداوند علماء مى‌ترسند». و اجماع نموده‌اند كه اعلم مردم و داناترين آنها كسى است كه مردم را صحيحتر و استوارتر به حق هدايت كند و او سزاوارترين ايشان است كه متبوع و متّبع باشد نه تابع و پيرو، به جهت گفتار خداوند كه مى‌فرمايد: أَ فَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لاٰ يَهِدِّي إِلاّٰ أَنْ يُهْدىٰ2 «آيا آن كسى كه هدايت به سوى حق مى‌كند، سزاوارتر است از اينكه پيروى شود يا كسى كه خودش هدايت نيافته است مگر به هدايت از غير»؟ و اجماع كرده‌اند كه اعلم مردم به عمل كردن طبق موازين عدل، آن كسى است كه بهتر مردم را دلالت بر حق نمايد، و او سزاوارتر است كه متبوع و پيشرو باشد نه تابع و پيرو، به جهت گفتار خداوند كه مى‌فرمايد: يَحْكُمُ بِهِ ذَوٰا عَدْلٍ مِنْكُمْ3 «كه به آن موضوع، دو نفر از صاحبان عدالت از شما حكم كرده و شهادت داده باشند». و بنابر آنچه ذكر شد، كتاب خدا و سنّت پيامبر خدا و اجماع امّت همگى متّفق الكلمه و متّحد الرّأى، دلالت دارند بر اينكه افضل اين امّت بعد از پيامبرش على 1) نيمه دوّم از آيۀ 28، از سورۀ 35: فاطر. 2) آيۀ 35، از سورۀ 10: يونس. 3) بعضى از آيۀ 95، از سورۀ 5: مائده. 303عليه السّلام است.1 سبط ابن جوزى در كتاب «تذكرة خواصّ الامّة» فصلى را باز كرده است در گفتار عمر بن خطّاب كه مى‌گفت: أعوذ بالله من معضلة ليس لها أبو حسن «من پناه مى‌برم به خدا از مسأله مشكلى كه براى حلّ آن ابو الحسن نباشد». و رواياتى كه به همين مضمون از عمر رسيده است. آنگاه از احمد بن حنبل در «فضائل» با سند خود از ابن مسيب روايت مى‌كند كه عمر بن خطّاب مى‌گفت: أعُوذُ بِاللهِ مِنْ مُعْضَلَةٍ لَيسَ لَهَا أبُوحَسَنٍ. ابن مسيب مى‌گويد: براى اين گفتار عمر داستانى است و آن اينكه: پادشاه روم براى عمر نامه‌اى نوشت و در آن از مسأله‌هائى پرسيده بود، عمر آن مسائل را بر اصحاب عرضه كرد و در نزد هيچيك از ايشان جوابى را نيافت. آنگاه مسائل را به اميرالمؤمنين عليه السّلام عرضه كرد و حضرت در اسرع وقت جواب آنها را به بهترين وجهى دادند. امّا مسائل: ابن مسيب نامۀ پادشاه روم را ذكر مى‌
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
#زبان_ناقوس_چه_میگوید 🌟 شدیداً توصیه می‌شود 🌟 🍀 #کرامات مولا امیرالمومنین 🔺 تعجب جناب عمار یاسر و #ر
كند و تمام مسائل را يكايك بيان مى‌كند تا مى‌رسد به اينكه مى‌گويد: يكى از مسائل سؤال او بود از صوت ناقوس كه وى چه مى‌گويد؟ سپس ابن مسيب جواب مفصّل اميرالمؤمنين عليه السّلام را بيان مى‌كند كه از يك يك از آنها داده‌اند تا مى‌رسد به صداى ناقوس كه او مى‌گويد طَقًّا طَقًّا، حقّاً حقّاً، مَهْلاً مَهْلاً، عَدْلاً عَدْلاً، صِدْقاً صِدْقاً، إنَّ الدُّنْيا قَدْ غَرَّتْنَا وَاسْتَهْوَتْنَا، تَمْضِى الدُّنْيا قَرْناً قَرْناً، مَا مِنْ يوْمٍ يمْضِى عَنَّا، إلاَّ أوْ هَى مِنَّا رُكْناً، إنَّ الْمَوْلَى قَدْ أخْبَرْنَا، إنَّا نَرْحَلُ فَاسْتَوْطَنَّا تا آخر مسائل. ابن مسيب مى‌گويد: چون ملك روم كتاب و نامه اميرالمؤمنين عليه السّلام را خواند گفت: اين مكتوب و اين كلام صادر نشده است مگر از بيت نبوّت و رسالت. و پس از آن پرسيد كه پاسخ دهنده كيست‌؟ به او گفتند: اين جواب پسر عموى محمّد 1) «مناقب» ابن شهرآشوب، طبع سنگى، ج 1 ص 268 تا ص 277 و طبع حروفى ج 2، ص 44 تا 57. 304صلّى الله عليه و آله است. قيصر روم نامه‌اى براى آن حضرت نوشت بدين عبارت: سَلاَمٌ عَلَيكَ. أمَّا بَعْدُ، من بر جواب تو آگاهى پيدا كردم و دانستم كه تو از بيت نبوّت و معدن رسالت مى‌باشى و تو موصوف هستى به شجاعت و علم و دانش. و من تقاضا دارم از مذهب خودتان و از روح كه خداوند در كتابتان - در گفتارش: يَسْئَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي1 «از تو اى پيامبر، چون از حقيقت روح بپرسند، بگو: روح از امر پروردگار من است» - آن را ذكر كرده است پرده‌بردارى. اميرالمؤمنين عليه السّلام در جواب نوشتند: أمَّا بَعْدُ، فَالرُّوحُ نُكْتَةٌ لَطِيفَةٌ، وَ لُمْعَةٌ شَرِيفَةٌ مِنْ صَنْعَةِ بَاريهَا، وَ قُدْرَةِ مُنْشِئِهَا، أخْرَجَهَا مِنْ خَزَائِنِ مُلْكِهِ، وَ أسْكَنَهَا فِى مِلْكِهِ، فَهِى عِنْدَهُ لَكَ سَبَبٌ، وَ لَهُ عِنْدَكَ وَدِيعَةٌ، فَاِذَا أخَذْتَ مَالَكَ عِنْدَهُ، أخَذَ مَالَهُ عِنْدَكَ. والسَّلاَمُ2. «پس از حمد و ثناى خداوندى، روح نقطۀ لطيفى و قطعۀ درخشان متمايز شريفى است كه از عملكرد خداوند آفريننده‌اش و از توان و قدرت پروردگار ايجاد كننده‌اش پديد آمده است. آن را خداوند از خزينه‌هاى قدرت و سلطنت خود بيرون كشيده و در مِلْك خود مسكن داده است. بنابر اين روح، سبب و وسيله‌اى است براى تو در نزد خدا، و وديعه و امانتى است از براى خدا نزد تو. چون تو از آنچه نزد خدا دارى استيفاء حظ نمودى و بهره‌ات را دريافت كردى، خدا آنچه را كه دارد و در نزد تو گذارده است از تو دريافت مى‌نمايد». اشعار حاج ميرزا حبيب الله خراسانى در مدح آن حضرت 1) آيۀ 85، از سورۀ 17، اسراء. 2) «تذكرة الخواص» ص 85 تا ص 87. و تمام اين روايت را علامه امينى در «الغدير»، ج 6، ص 247 تا ص 249 از «تذكرة» و از «زين الفتى فى شرح سورۀ هل أتى» تصنيف حافظ عاصمى نقل نموده است.
. 📍استاد حاج منصور ارضی: 🔸هر قسمت از مداحی باید به جای خودش انجام شود از قبیل نوحه و زمینه و شور و ...؛ و نباید شور باعث شود که زمینه و نوحه و ... فدا بشود. .
📚 کتابخانه اهل بیت (ع) + دانلود 👈 بسته و سیر مطالعاتی زندگی‌ امامان (علیهم‌السلام) 🔰 بخش اول: برخی منابع اولیه و تاریخی ۷ قرن نخست روی عناوین کلیک و دانلود کنید: 1⃣ اثر منسوب به سلیم بن قیس هلالی "متوفای ۷۶ق"؛ معروف به اسرار آل محمد (ص) 2⃣ کتاب تاریخ أهل البیت علیهم السلام؛ اثر نصر بن علی جهضمی "متوفای ۲۵۰ ق" (از علمای عامه و مشایخ ترمذی) با تحقیق: محمدرضا حسینی جلالی 3⃣ منتخب الأنوار في تاريخ الأئمة الأطهار(ع)؛ منتسب به اِبْنِ هَمّامِ اِسْکافی "متوفای ۳۳۶ ق" 4⃣ ارشاد شیخ مفید "متوفای ۴۱۳ق" (فارسی و عربی) 5⃣ رَوضَةُ الْواعِظین وَ بَصیرَةُ الْمُتَّعِظین؛ اثر فتال نیشابوری "متوفای ۵۰۸ق" 6⃣ اعلام الوری باعلام الهدی (ع)؛ امین الاسلام طبرسی "متوفای ۵۴۸ ق" 7⃣ مناقب آل ابی‌طالب (ع)؛ اثر ابن شهرآشوب "متوفای ۵۸۸ ق" 8⃣ مناقب الطاهرین (ع)؛ اثر عمادالدین طبری "متوفای قرن ششم" 9⃣ ألدُّرُّ النَّظيم فى مَناقِب الأئمةِ اللَّهاميم؛ به قلم یوسف بن حاتم شامی (متوفای ۶۶۴ق) 0⃣1⃣ کشف الغمه؛ اثر بهاءالدین اربلی "متوفای ۶۹۲ق" 🔰 بخش دوم: منابع عمومی کُهَن (فارسی) و پژوهشی - تخصصی پیشنهاد: برای آغاز مطالعات درباره تاریخ اهل بیت (ع) از همین منابع شروع کنید و بعد به سراغ آثار متقدم و اولیه بروید 1⃣ جلاء العیون؛ اثر علامه مجلسی "متوفای ۱۰۷۷ق" 2⃣ منتهی الامال؛ اثر محدث قمی "متوفای ۱۳۱۹ق" 3⃣ موسوعه پیشوایان هدایت؛ جمعی از نویسندگان تحت اشراف استاد سید منذر حکیم 4⃣ مجموعه نقش ائمه(ع) در احیای دین؛ اثر علامه عسکری 6⃣ سیره پیشوایان ؛ استاد مهدی پیشوایی 7⃣ موسوعه سيرة الأئمة الاثني عشر(ع)؛ استاد هاشم معروف الحسنی 8⃣ موسوعه سیره اهل البیت علیهم السلام |استاد باقر شریف القرشی 9⃣ حیات فکری و سیاسی امامان شیعه (ع)؛ رسول جعفریان 💥و در کنار آثار فوق، بنگرید به: 1⃣ سيری کوتاه در زندگانی ائمه عليهم السلام / اثر علامه طباطبایی 2⃣ الثاقب فی المناقب / مرحوم نصیرالدین ابن حمزه طوسی 3⃣ کتابشناسی ائمه اطهار علیهم السلام / مصطفی صادقی کاشانی - فصلنامه تاریخ، فرهنگ و تمدن اسلامی 4⃣ رویکردها و مبانی تقسیم دوره‌ای زندگانی ائمه (ع) / مصطفی صادقی کاشانی و... - فصلنامه سیره‌پژوهی اهل بیت (ع) 🆔 کانال اسرار تاریخ | طبق توصیه
. وَ فِعْلُکُمُ الْخَیْرُ وَ عَادَتُکُمُ الْإِحْسَانُ وَ سَجِیَّتُکُمُ الْکَرَمُ… علیهم السلام عالم فدای نام دل آرای اهل بیت، شد اعتبارما ز تولای اهل بیت، ولله کس نیامده همتای اهل بیت، دارای ثروتیم و زاعطای اهل بیت، یعنی که هست مابودازهست اهل بیت، مجنون شدیم و ازنمک دست اهل بیت، فاخرکسی که ازگل اینان سرشته شد، اشرف لقب گرفت و امیر فرشته شد، در باب عشق مست مدیران رشته شد، بر قلب رهروان ولا این نوشته شد، گیرم شود که هردو جهانم از آن ما، هرگز نمی شویم و زیاران حق جدا، عاشق کسی بودکه زاهل اراده است، بر آستان شیر خدا سرنهاده است، درهردلی محبت ومهری فتاده است، ماعشقمان غلامی این خانواده است، این شد سبب که ما شرف خلق داوریم، تحت لوای حضرت زهرای اطهریم، داده صفا به عالم امکان صفایشان، حق آفریده کون و مکان را برایشان، چون کیمیا قسم به خدا خاک پایشان، حاتم بود گدای گدای گدایشان، این چشمه ای ازین یم پر از تلاطم است، باب الکرامتش تو ببین وادی قم است، اهل سخاوت اند و کرم کارشان بود، خیر الوری ز حرکت انظارشان بود، رشک بشر به میثم تمارشان بود، فخر زمانه ساءل دربارشان بود، شکرخدا که مستیم ازجام وباده شد، اسباب آبروی من این خانواده شد، باید زفضلشان همه دم گفتگو شود، شرح مقام و منصبشان موبه مو شود، مزد غلام درگهشان آبرو شود دنیا اگر اراده کنند زیر و رو شود، ما را چه میشود زکرم مبتلا کنند، خدمتگذار صحن و سرای ولا کنند، این از ازل همیشه شده اعتبار ما، ذکر و شعار هردم ایل و تبار ما، ما نوکریم و این سبب افتخار ما، دست نبی و شاه نجف سایه سار ما، تاکردگار حضرت مولا خدا بود، بی شک علی امیر و علی ناخدا بود، از خیرشان تمامی عالم بقا گرفت، هر ذره از محبت اینان بها گرفت، باید که نام اعظمشان را طلا گرفت، زانو زد و به رسم ادب کربلا گرفت، گفتم زکربلا، دل من پر بهانه شد، مرغ دلم به جانب گنبد روانه شد، یارب نفس بده که زجانانه دم زنم، دم از مقام طایفه ی محترم زنم، بی وقفه بهر آل عبا من قلم زنم، رنگی زعشق و عاطفه برباورم زنم، یارب مرا تهی ز مرام و وفا نکن، یک لحظه ای مرا تو از اینها جدا نکن، ✍ .
. . علیهم‌السلام ✍ کیم من قطره‌ای افتاده در دامان دریایم و یا چون ذرّه در دامان مهر عالم آرایم به‌خاک چارده‌معصوم رخ‌سُودم عجب‌نبود که گردد سرمهٔ چشم ملک خاک‌کف پایم اگر آواره ام آوارۀ آل رسول استم اگر دیوانه‌ام دیوانۀ اولاد زهرایم بگو تا عضوعضوم را جدا سازند از پیکر نخیزد جز صدای یاعلی از کلّ اعضایم بود از صدهزاران سال طاعات و عباداتم تولاّی علی بهتر وز آن بهتر تبرّایم اگر بی مهر او قرآن بخوانم خصم قرآنم و گر بی‌حبّ او ایمان بیارم کفر تنهایم به بینایی قسم صد بار نابینائی‌ام بهتر که‌افتدلحظه‌ای برخصم‌کوُرَش چشم‌بینایم بگو گردد چو قرآن آیه آیه پای تا فرقم به‌قرآن جز امیرالمؤمنین کس‌نیست مولایم نه باجنّت نه باحورا، نه با غلمان بود کارم که از مولای خود نبود به جز مولا تمنّایم بود شور ولایت در نوای روح انگیزم تو گویی‌می‌دمد روح‌القدس‌پیوسته در نایم به روزحشر دور چارده معصوم می‌گردم نه با جنّت بود کارم نه از نار است پروایم غلام میثم مولا امیرالمؤمنین گشتم که‌شد با نام«میثم» ختم شعر روح‌افزایم «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» .
. شعری در مورد دعای توسل -(دل چه صفا گیرد از دعای توسل) دل چه صفا گیرد از دعای توسل حالِ دعا گیرد از دعای توسل قلب همه عاشقانِ آل محمد (ص) نور خدا گیرد از دعای توسل هر دلِ آکنده از محبت مولا شور و نواگیرد از دعای توسل ای که دلت روشن است ز نور ولایت دیده ضیا گیرد از دعای توسل هر دلِ افروخته از عشق و محبت نور ولا گیرد از دعای توسل مهر و ولای علی و آل پیمبر در دل جا گیرد از دعای توسل شیعه ی مخلص به ذکر و شور حسینی کربُبلا گیرد از دعای توسل ای که مریضی ، مریضِ جرم و معاصی درد شفا گیرد از دعای توسل دست توسل بزن به دامن عترت قلب جلا گیرد از دعای توسل دست « رضا » را خدا از کرم خویش روز جزا گیرد از دعای توسل شاعر: ........................ . توسل شد نمک انجمن دعای توسل نسخه ی داروی من دعای توسل مظهر اسماء حق،اسامی معصوم می برد ازدل محن همدم شب زنده دارهای سحر خیز زمزمه ی مردوزن دعای توسل درکتب ادعیه میان دعاها همچو گلی درچمن دعای توسل بانک اسیرو نیایش لب بیمار نغمه ی دوراز وطن دعای توسل کاش زتربت نوشته شدی بر حاشیه های کفن ،دعای توسل حل کند این مشکلات غصه واندوه بادوسه یابن الحسن دعای توسل .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شاگردی یعنی پذیرفتن مکتب فکری، جهان بینی و سلوک استاد ▪️سخنان استاد ✒در دویست و یکمین جلسه از دوشنبه ۲۳آبانماه ۱۴۰۱
. اللهم اجعل محیای محیا .... بر قرار و در مدارِ باوفایی زیستی ای که پیش از کربلا هم کربلایی زیستی با محمّد زخم خوردی، با علی فرقت شکافت مصطفایی زیستی و مرتضایی زیستی دم به دم با پهلوی مادر شکستی در خودت لحظه‌ها را در تبِ داغِ جدایی زیستی خون‌جگر بودی تمامِ عمر از زهرِ جفا مجتبایی، مجتبایی، مجتبایی زیستی بی‌زمان در بارگاهِ قدس با عشقِ حسین پیش از آنی که به این دنیا بیایی زیستی آمدی از «جانِ عالَم» خود پرستاری کنی دورِ او هر لحظه گشتی و فدایی زیستی غیرِ زیبایی ندیدی در بلابارانِ عشق از اَلَستِ عاشقی قالوا بلایی زیستی از نیستان دور ماندی، داغ غربت بر جگر در هوای ناله‌های نینوایی زیستی خطبه خواندی حیدری از مصحفی آتش‌به‌جان هم‌نَفَس با آیه‌های روشنایی زیستی عالَمی دیگر مگر سازند و از نو آدمی تا عیان گردد که بودی و کجایی زیستی پر بزن! وقتِ پریدن آمد ای که سال‌ها در قفس هر لحظه با شوقِ رهایی زیستی شاعر: @gorizhaayemaddahi .
. ✍ با یا حسین بندگی آغاز می شود با یا حسین در دلم اعجاز می شود روزی که بر دهان همه، مُهر می زنند هر کس حسین گفت سرافراز می شود دستی که طعم سینه زدن را چشیده است بر دوش صاحبش، پرِ پرواز می شود هر دم که بی پناه و بدون امان شوم کهف الحسین در دلم ابراز می شود صدها گره که کور شد و راه حل نداشت در روضه های خانگی اش، باز می شود فرموده اند رتبه ی ایمان شیعیان با بر مصائبش احراز می شود قطره به قطره، گریه ی ما در غم حسین در دست اهل بیت پس انداز می شود هر کس که رفت یک قدمی سوی کربلا با گوشه چشم ، ممتاز می شود @emame3vom وای از دل و زینب، سر حسین... وقتی نصیب خولی لجباز می شود بعد از عموی خیمه، تمام یتیم ها با تازیانه، صورتشان ناز می شود .
1_1475687679.mp3
2.25M
🏴 (س) ♨️ام المصائب 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام
1_871103036.mp3
6.74M
🔳 (س) 🌴(س) 🌴رفتی و این ماجرا را تا فصل آخر ندیدی 🎤حاج (س) با (ع): رفتی و این ماجرا را تا فصل آخر ندیدی عباس من! دیدی اما مانند خواهر ندیدی آن صورت مهربان را، محبوب هر دو جهان را وقتی غریبانه می‌رفت بی یار و یاور ندیدی آری در آوردن تیر بی دست از دیده سخت است اما در آوردن تیر از نای اصغر ندیدی حیرانی یک پدر را با نعش نوزاد بر دست آن بهت و ناباوری را در چشم مادر ندیدی شد پیش تو نا امیدی، تیر نشسته به مشکت مثل من اطراف عشقت انبوه لشکر ندیدی بر گودی گرم گودال خوب است چشمت نیفتاد چون چشم ناباور من دستی به خنجر ندیدی دلخونی اما برادر دلخون‌تر از من کسی نیست آخر تو بر خاک صحرا مولای بی سر ندیدی قلبت نشد پاره پاره، آن شب خرابه نبودی آنجا سر یک پدر را در دست دختر ندیدی سقا! تو ساغر ندیدی، در تشت زر، سر ندیدی جای نیِ خیزران بر لبهای دلبر ندیدی قاسم صرافان✍ .
1_1473998282.pdf
432.6K
🔖فیش منبر 🔖 سلام الله علیها 💠 زمان شناسی حضرت زینب کبری سلام الله علیها 💠 منبر مکتوب سلام الله علیها