eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
3.7هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
564 ویدیو
800 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
. علیه السلام ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ با زبون روزه آقاجون - از ته دلم میدم سلام بیا و به حق مادرت - یه نگاهی کن به این غلام دم غروبا، ماه رمضون - وقتی که ترک خورده لبام به یاد لب تشنه تو - میباره بارون ابر چشام به یاد غماتم / به یاد گنبد طلاتم به یاد غماتم / به یاد اون صحن و سراتم به یاد غماتم / هیاتت کشتی نجاتم حسین - وای وای وای وای 3 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ 🔻یا مَن یَقبَلُ عُذرَ التّائبینْ - دستمو بگیر خوردم زمین یعنی میشه بازم دوباره - کربلا باشم یه اربعین من گدای خونت هر شبم - ذکر یا حسین روی لبم اگه بده رخصت آقاجون - فدایی بی بی زینبم آرزوی نوکر / اینه که واست بشه پرپر آرزوی نوکر / اینه که باشی دم آخر آرزوی نوکر / جون بده واسه شه بی سر حسین - وای وای وای وای 3 🔺 ای کسی که عذر توبه کنندگان را میپذیری (جوشن کبیر) . 👇
. (عج) بی سر و سامانم ای محبوب، سامانم بده تو سر و سامان به این حال پریشانم بده دائماً هجران چرا؟ از وصل هم چیزی بگو درد دادی خب بیا این بار درمانم بده باطناً کور است چشمم که نمی‌بینم تو را آی خورشید سحر، نوری به چشمانم بده این گناه افتاده به جانم، نجاتم می‌دهی؟؟ چشم پاکی مثل چشمان شهیدانم بده زود می‌لرزد دلم وقت گناه و معصیت یا اباصالح خودت قوت به ایمانم بده از کنار اسم تو ساده گذشتم، عفو کن با همین یابن‌الحسن، چشمان گریانم بده من همیشه روزی اشکی فراوان خواستم لطف کن در روضه‌ها اشک فراوانم بده کربلا، مشهد، نجف، آقا نمی‌دانم فقط روزی‌ام را از همانجا که نمی‌دانم بده یک زیارت لطف کن من را ببر با خود حرم در حرم روضه بخوان، سوز حسین جانم بده با سلام روضه‌ات بر جان ما آتش بزن: السلام ای کشته‌ی دور از وطن، ای بی‌کفن... ✍ .👇
[WWW.FOTROS.IR]ma1402010301.mp3
31.23M
مناجات (بی‌سر و سامانم ای محبوب؛ سامانم بده) 🎥 مراسم مناجات شب دوم ماه 🗓 پنج‌شنبه ۳ فروردین ۱۴۰۲ 🎙 مداح: حاج 📍 (علیه‌السّلام) 🏷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ✨﷽✨ حکمت عبادت چیست ✅روزی جوانی نزد حضرت موسی (علیه السلام) آمد و گفت: ای موسی (علیه السلام) خدا را از عبادت من چه سودی می رسد؟ که چنین امر و اصرار بر عبادت اش دارد؟ حضرت موسی (علیه السلام) گفت: یاد دارم در نوجوانی از گوسفندان شعیب نبی چوپانی می کردم. روزی بز ضعیفی بالای صخره ای رفت که خطرناک بود و ممکن بود در پایین آمدن از آن صخره اتفاقی بر او بیفتد. با هزار مصیبت و سختی به صخره خود را رساندم و بز را در آغوش گرفتم و در گوشش گفتم: ای بز ، خدا داند این همه دویدن من دنبال تو وصدا کردنت برای برگشتن به سوی من، به خاطر سکه ای نقره نیست که از فروش تو در جیب من می رود. می دانی موسی [علیه السلام] از سکه ای نقره که بهای نگهداری و فروش تو است، بی نیاز است. دویدن من به دنبال تو و صدا کردنت به خاطرِ خطر گرگی است که تو نمی بینی و نمی شناسی و او هر لحظه اگر دور از من باشی به دنبال شکار توست. ای جوان بدان که خدا را هم از عبادت من و تو سود و زیانی نمی رسد، بلکه با عبادت می خواهد از او دور نشویم تا در دام شیطان گرفتار آییم. 📖وَ مَنْ‌ يَعْشُ‌ عَنْ‌ ذِکْرِ الرَّحْمٰنِ‌ نُقَيِّضْ‌ لَهُ‌ شَيْطَاناً فَهُوَ لَهُ‌ قَرِينٌ‌ و هر کس از یاد خدا روی‌گردان شود شیطان را به سراغ او میفرستیم پس همواره قرین اوست. (زخرف 36) منبع 📚: الانوار النعمانیه .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. چشم خود را باز کن ای دل ضیافت راببین سفره اش اندازه دنیاست وسعت راببین فکر سرمای زمستان باش فرصت اندک است از همین امروز فردای قیامت را ببین صاحب سفره کریم است و به دنبال گداست تو فقط او را صدایش کن اجابت را ببین هر که هستی هر چه هستی بر کسی مربوط نیست سوی تو باز است آغوشش محبت راببین گرچه خیلی بی وفایی دید اما باز هم دستگیری میکند از ما رفاقت را ببین معصیت میگیرد و خوبی به جایش مبدهد در ازای قطره اشکی تجارت را ببین در جهان فانی ما نیست خیری بی حسین نان خور شاه شهیدان باش برکت راببین راه من سوی تباهی بود سوی او نبود ناگهان چشمم به پرچم خورد قسمت را ببین نوکر عاصی او گر راهی دوزخ شود زود بانگی میرسد برگرد حضرت را ببین روز محشر که بیاید روضه خوان او خداست اشک ریزش مادرش زهراست هیات را ببین تحت امرش بود باران و برای جرعه ای منت از دشمن کشید اوج مصیبت را ببین ساربان با اینکه دیر آمد به دیدارش ولی دست پر برگشت از مقتل کرامت را ببین آه بعد از بوسه شمشیرها از صورتش دخترش نشناخت بابا را جراحت را ببین دشمن بی رحم بین یک طبق آورده بود راس سالار شهیدان را اهانت را ببین دخترش روی کبودش را نشان داد و بگفت بین من با مادرت حالا شباهت را ببین روی لبهای پدر وقتی که خون تازه دید روی لبهای خودش کوبید غیرت را ببین با لب خونی لب خونِ پدر را بوسه زد بعد از آن دق کرد آداب شهادت را ببین نبمه های شب شبیه فاطمه تشییع شد روی دست عمه هایش آه غربت را ببین ؟ .👇
. مناجات پریش آمده ام با دلی پریشان تر به مو پریشی زینب بیا ز من بگذر   همیشه گرمی آغوش تو پناه من کجاست دست تو ای مهربان تر از مادر   کدام در بزنم درد خود به که گویم خدا نکرده بگویی اگر برو دیگر   شنیده ام که نوازشگر غریبانی به شوق دامن تو آمدم خدا با سر   ز بسکه در نزده در به روی من واشد نه در زدن بلدم نه گدایی از این در   من اولین نفری نیستم که می بخشی خبر ز رحمت تو دارد این گدا بهتر   نگاه تو که سریع الرضاست از آن رو رضا نشد که ببیند مرا به دیده تر   بدون دُر صدفی لایق خریدن نیست بخر مرا که پرم از محبت حیدر   الا که پرده نینداختی در این دنیا بیا و پرده  مینداز باز در محشر   که آه شرم من از چشم مادرم زهرا بسا برای من از آتش است سوزان تر   مرا به دست حسینت سپردی از اول مرا  به دست حسینت بده دم اخر    هوای گریه پایین پا به سر داردم هوای روضه بی سر نماز بالا سر ✍ .
4.mp3
3.81M
🌺                  ✳️ روز چهارم ✅ (ره) اللهمّ قوّنی فیهِ على إقامَةِ أمْرِکَ واذِقْنی فیهِ حَلاوَةَ ذِکْرِکَ وأوْزِعْنی فیهِ لأداءِ شُکْرَکَ بِکَرَمِکَ واحْفَظنی فیهِ بِحِفظْکَ وسِتْرِکَ یـا أبْصَرَ النّاظرین. خدایا نیرومندم نما در آن روز به پا داشتن دستور فرمانت وبچشان در آن شیرینى یادت را ومهیا کن مرا در آنروز راى انجام سپاس گذاریت به کـرم خودت نگهدار مرا در این روز به نگاه داریت وپرده پوشى خودت اى بیناترین بینایان 🔻
. 💢↶ شرح دعای روز چهارم ✍آیت اللہ مجتهدی تهرانی ره 【اَلّلهُمّ قَوِّنی فیهِ عَلى إقامَةِ أمْرِکَ】 خدایا به من قوہ بدہ تا در ماہ رمضان بتوانم به ‌خوبی عبادت و امر تو را اطاعت کنم عبادت قوہ می‌خواهد و قوہ عبادت غیر از قوہ جسمانی است ⬅️ ممکن است شخصی ۶۰ سال سن داشته باشد اما قوہ عبادتش از جوانان بیشتر باشد باید دعا کنیم که در ماہ رمضان خدا به ما قوہ عبادت عطا کند در دعای کمیل هم آمدہ که خدایا قوہ بدہ به من با جوارحم در خدمت تو باشیم ◽️⇦ برکت زندگی در پرتو عبادت است 【وَ اَذِقْنی فیهِ حَلاوَةَ ذِكْرِکَ】 یعنی خدایا شیرینی عبادت را به ذائقه ما بچشان تا قرائت دعاهای افتتاح و کمیل و توسل و روزہ و نماز به ما مزہ کند ⬅️ روایت قدسی داریم که اگر عالمی و طلبه‌ای به علمش عمل نکند کمتر عذابی که می‌کنم این است که شیرینی مناجاتم را از دل و قلبش می‌برم 【وَ اَوْزِعْنی فیهِ لِأداءِ شُكْرَکَ بِکَرَمِکَ】 خدایا به کرمت کاری کن که من ادای شکرت را بکنم ⬅️ شکر خدا تنها گفتن الهی شکر نیست اگر من از نعمت‌های خدا به ‌جا استفادہ کنم خدا را شکر کرده‌ام اگر چشمم نامحرم را نبیند و گوشم آواز حرام نشود، نعمت چشم و گوش را بجا آورده‌ام 【وَاحْفَظنی فیهِ بِحِفظْکَ وَ سِتْرِکَ】 خدایا در این ماہ رمضان من را از انجام گناہ حفظ کن ⬅️ مردم این را می‌خوانند اما معنی‌اش را نمی‌دانند باید این دعا برای مردم معنا شوند روایت است که اگر گناہ بو داشت، دو نفر پیش هم نمی‌نشستند و اگر مردم از عیب هم با خبر بودند کسی مرده‌ای را دفن نمی‌کرد ◽️⇦ ایمـان هم «بـو» دارد پیامبر اسلام (صلّى‌الله‌عليه‌و‌آله) وارد خانه شد و گفت: من بوی اویس را می‌شنوم اویس چون مادرش اجازہ ندادہ بود منتظر نماند تا پیامبر (صلّى‌الله‌عليه‌و‌آله) به مدینه باز گردد اما بوی خوشش در منزل پیامبر ماندہ بود 【یا أبْصَرَ النّاظرین】 ای خدا که از همه کسانی‌ که نظر می‌کنند تو بصیرتر و بیناتری 🕊 ای خدائی که تو بینا به همه اعمال ما هستی به ما توفیق بدہ که در ماہ رمضان گناہ نکنیم به حفظ و ستر خودت .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. باز هم توبه کنان پشت درت امده ام شب به امید عطای سحرت امده ام نظری کن که پی یک نظرت امده ام نفس الوده به سوی گذرت امده ام یاد دادی که اگر عاصی و سرگردانم زشت این است رخ از روی تو برگردانم نعمتم دادی و با نعمت تو بد کردم مهلتم دادی و تقصیر مجدد کردم لطف کردی عوضش غفلت بی حد کردم بار ها انچه ز من بر نمی امد کردم چه کنم عذر مرا گر نپذیری امشب کاش از این بی سرو پا دست بگیری امشب چشم من خشک شده حال بکاه نیست که نیست جرات معصیتم هست حیا نیست که نیست دست بی خیر مرا اذن دعا نیست که نیست خبری در دلم از نور خدا نیست که نیست تا بخواهی تو در این قلب هوس هست که هست حس وابستگی ام بر همه کس هست که هست بار عام از تو رسیدست که دعوت شده ام یکی از سفره نشینان ضیافت شده ام خوب شرمنده این رسم رفاقت شده ام باز بد جور هوایی زیارت شده ام کربلا قبله دل هاست دلم تنگ شده شاهد حال من اقاست دلم تنگ شده پدری امده ارام کند دختر را زینب اینجاست که بوسه بزند حنجر را امده زنده کند خاطره مادر را دم رفتن زده محکم گره معجر را چقدر خواسته با گریه از او تا نرود میدود پشت سر شاه که تنها نرود 👇
6432424701188.mp3
49.08M
بازهم توبه کنان پشت درت آمده ام
. شعر روضه امام زین العابدین علیه السلام علیه السلام۱۴۰۲ روضه برپا بود هر جا آب بود روضه هایش ذکر بابا آب بود مقتل جانسوز آقا آب بود: تشنه لب بود آه اما آب بود روضه خوانش گاه ظرفی آب شد گاه گاهی روضه خوان قصاب شد ماجرای آب آبش کرده بود غصه ی ارباب آبش کرده بود مادری بی تاب آبش کرده بود دختری بی خواب آبش کرده بود یا خودش بارید دائم یا رباب روضه می خواندند هر دم با رباب پیکری را بر زمین پامال دید شمر را در گودی گودال دید عمه را بالای تل بی حال دید لشکری را در پی خلخال دید هجمه ی شمشیرها یادش نرفت سنگ ها و تیرها یادش نرفت هم به تن رخت اسارت دیده بود خیمه را در وقت غارت دیده بود از سنان خیلی جسارت دیده بود از حرامی ها شرارت دیده بود آتش بی داد دنیا را گرفت شمر آمد راه زن ها را گرفت عمه را با دست بسته می زدند با همان نیزه شکسته می زدند بچه ها را دسته دسته می زدند می شدند آنقدر خسته... می زدند تازیانه جای طفلان خورده بود زین جهت خیلی به زینب برده بود با تنش زنجیرها درگیر بود در غل و زنجیر امّا شیر بود از نگاه حرمله دلگیر بود اوجوان بود آه امّا پیر بود ماجرای شام پشتش را شکست غصه های شام پشتش را شکست کوچه های شام پیرش کرده بود شهر و بار عام پیرش کرده بود سنگ روی بام پیرش کرده بود طعنه و دشنام پیرش کرده بود بی هوا عمامه اش آتش گرفت مثل زهرا جامه اش آتش گرفت درد و رنج و غصه ی بسیار دید از زبان شامیان آزار دید خواهرانش را سر بازار دید عمه را در معرض انظار دید بزم مِی بود و سر و طشتی طلا خیزران بود و عزیز مصطفی نیزه بازی با سرش هم جای خود بوریا و پیکرش هم جای خود دست بی انگشترش هم جای خود ماجرای خواهرش هم جای خود خاک را همسایه ی افلاک کرد خواهرش را در خرابه خاک کرد وحید محمدی✍ .👇
6433425044198.mp3
27.95M
🔊 بخش سوم | روضه برپا بود هرجا آب بود وحید محمدی✍ ۱۴۰۲
. إِلٰهِى أَلْبَسَتْنِى الْخَطايا ثَوْبَ مَذَلَّتِى، خدایا! گناهان بر من لباس خواری پوشانده ( خدایا خودت جامه ی تقوا به تنم کن) مناجاة التائبين .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. مناجات و نیایش : یا مُجیبَ المُضطَرِّ ، یا کاشِفَ الضُّرِ ، یا عَظیمَ البِرِّ ، یا عَلیماً بِما فِی السِّرِّ ، یا جَمیلَ السِّترِ ، اِستَشفَعتُ بِجودِکَ و کَرَمِکَ اِلَیک و تَوَسَّلتُ بِجَنابِکَ و تَرَحَمُّکَ لَدَیکَ ، فَاستَجِب دُعائی و لا تُخَیِّب فیکَ رَجائی ، و تَقَبَّل تَوبَتی و کَفِّر خَطیئَتی ، بِمَنِّکَ و رَحمَتِکَ یا اَرحَمَ الرّاحِمین . ای دادرَس پریشان دلان ، ای بر طرف کننده غم و رنج و زیان ، ای بزرگ احسان ، ای آگاه از سِرّ بندگان ، ای بهترین پرده پوش از گناهان ، بخشش و رحمت نامُنتهای تو را به سوی تو شفیع می گردانم و به جناب تو و مهربانیت نزد تو ، توسل می جویم ، پس دعایم را مستجاب کن و از امیدی که به لطف تو دارم محرومم نگردان و توبه ام را قبول فرما و خطاهایم را به کَرَم و رحمتت محو گردان ، ای مهربانتربن مهربانان . مناجات خمسه عشر ؛ فراز پایانی
. وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي يَحْلُمُ عَنِّي حَتَّي كَأَنِّي لاَ ذَنْبَ لِي ... غیر از تو بگو کجا پناهی دارم ؟! جز سمت تو آمدن چه راهی دارم؟! آنطور که صبر بر گناهم کردی انگار نه انگار گناهی دارم ✍ .
. یکی میخواد صدات کنه میخواد جوابشو بدی بهش بگی: "سلام رفیق" بهش بگی: "خوش‌اومدی" بهش بگی: "هرچی بودی حالا دیگه مال منی خیلی خوبه که جز به من رو به کسی نمی‌زنی" من عار تو بودم خدا ولی تو بودی یارِ من اگه نباشه لطف تو سیاهه روزگار من تمومِ دورامو زدم تا غم روی دلم نشست کارد که به استخون رسید یادم اومد خدایی هست هزار دفه خوردم زمین از بس روتو زمین زدم از بس که قول دادم ولی سرِ قرار نیومدم حالام که اومدم پیشت حقّمه راه ندی منو میخوام که واسطه کنم یه آقای بی‌کفنو حسین منو فرستاده به من نشون داده راهو بخاطرِ آقام ببخش این بنده‌ی روسیاهو از این به بعد بخاطرِ حسین گناه نمی‌کنم با گناهام نوکریمو دیگه تباه نمی‌کنم خدا اجازه هست؟... میخوام برای بخشش گناه دوخطی روضه بخونم از بدنِ تُو قتلگاه تشنه‌تر از حسین کیه؟ غریب‌تر از حسین کجاست؟ پیش چشای خواهرش سرش بریده از قفاست ✍ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا