eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
5.5هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
612 ویدیو
835 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
10.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
: تو این شبا به من بده قولی | تو این شبا به من بده قولی که اربعین کربلا باشم ... ■ (ع) تو این روزا به من بده قولی که اربعین کرببلا باشم از اونجا برگردم و بعد از اون، تو حرم امام رضا باشم حال روضه من دارم دوباره بی قرار و بی تابم خدارو شکر دوباره تو هیئت ، گریه کنِ مجلس اربابم یه پیر مَردو با دلِ خسته، دشمن میون کوچه ها برده هی زیر لب خدا خدا میکرد، مادر من اینجا کتک خورده گریه کنیم برا امامی که، آتیش زدن خونشو نامردا گریه کنیم برا امامی که، کشوندنش تو کوچه ها تنها ■
hasan-khalaj-dobare-morghe-roham(128).mp3
6.72M
حاج 🎤 دوباره مرغ روحم، هواي كربلا كرد دلِ شكسته ام را، اسير و مبتلا كرد ز سر گذشته اشكم، به لب رسيده جانم كه هرچه كرده با من، فراقِ كربلا كرد حسين حسين، حسين جان!... *به اُم البنين گفتن: خانوم! شما چهارتا بچه هات رو كربلا كشتن، چرا فقط ميگي: حسين حسين! چرا عباس رو صدا نمي زني؟ يه جعفري بگو، يه عوني بگو...گفت: اولاً من اين بچه هارو به دنيا آوُردم كه فدا حسين بشن، بعد هم اينكه من هر چه فكر مي كنم مي بينم بچه هاي من مادر كه دارن، اما حسينِ فاطمه مادر نداره....* دست از طلب ندارم، تا كامِ من برآيد يا تن رسد به جانان، يا جان ز تن برآيد بر تربتم قدم نِه، بعد از وفات و بنگر کز آتش فراقت، دود از کفن برآید حسين حسين، حسين جان!... ــــــــــــــــــ شود تمام هستی فدای آن دو دستی که غرق بوسه با اشک علّی مرتضی کرد نگشت آنی آن دست جدا ز دامن دوست اگر چه تیغ دشمن زپیکرش جدا کرد جز از برای داور دو تا نگشت اکبر چه شد که خصم کافر جبین او دو تا کرد سزد همه جوانان حنا زخون ببندند که جا به حجله خون یتیم مجتبی کرد فدای آن جوانی که در نماز ایثار زخون وضو گرفت و به اکبر اقتدا کرد فدای شیر خواری که وقت جان نثاری دو چشم خود ببست و دو لب به خنده وا کرد فدای آن شهیدی که زیر تیغ قاتل سرش بریده گشت و به شیعیان دعا کرد فدای جسم پاکی که قطعه قطعه گردید زقطره قطره خونش حسین را صدا کرد فدای آن شهیدی که در کنار سنگر به گریه یا حسین گفت به خنده جان فدا کرد برات کربلا را کسی گرفت (میثم) که رو برای ایثار به سوی جبهه ها رفت
. بغض ها در سینه اما فرصت فریاد نیست روضه خواندن در کنار این حرم آزاد نیست باد مویم را پریشان میکند مانند آن_ _پرچمی که روی گنبد در مسیر باد نیست اشکهایم راه سقاخانه را گم کرده اند حاجتی دارم ولیکن پنجره فولاد نیست چند گنبد در کنار چند تا ایوان طلا مطمئنم تا نباشد قلب زهرا شاد نیست مادری بر خاکهای صحن ، گندم ریخته پس کبوتر هست گرچه صحن گوهرشاد نیست غیر پرواز کبوترهای غمگین در حرم سایه بانی بر مزار حضرت سجاد نیست *حک شده بر سینه ی ما نَحْنُ اَبْناءالْحَسَن* بین ما جز عاشق و مجنون مادرزاد نیست می نویسم آرزویم را به روی خاکها خانه ات آباد، ای که خانه ات آباد نیست‌ ✍ ................... آسمان است و زمین دور سرش می گردد آفتاب است و قمر خاک درش می گردد این قد و قامت افتاده درخت طوبی است این محاسن به خدا آبروی دین خداست این حرم خانه ی زهراست مسوزانیدش این حسینیه ی دنیاست مسوزانیدش شعله پشت حرم فاطمه زاده نبرید پسر فاطمه را پای پیاده نبرید آی مردم بگذارید عبا بردارد پیرمرد است و خمیده است عصا بردارد ببریدش ، ببرید از وسط مردم نه هر چه خواهید بیارید ولی هیزم نه بگذارید لبش یاد پیمبر بکند وسط شعله کمی مادر مادر بکند از مسیری ببریدش که تماشا نشود چشمی از این در و همسایه به او وا نشود اصلاً این مرد مگر پای دویدن دارد؟ پیرمردی که خمیده است کشیدن دارد؟! شعله ی تازه به چشمان غمینش نزنید آسمان است و در این کوچه زمینش نزنید شاید این کوچه همان کوچه ی زهرا باشد شاید آن کوچه ی باریک همین جا باشد شاید این کوچه همان جاست که زهرا اُفتاد گر چه هم دست به دیوار شد اما اُفتاد این قبیله همگی بوی پیمبر دارند در حسینیه ی خود روضه ی مادر دارند .👇
●روضه و نوحه شهادت امام صادق ع ●بغض ها در سینه اما فرصت فریاد نیست ●الهی بمیرم برای اون آقایی... ●دلم گرفته دلم برا بقیع... ●برای شهادت امام صادق ع آماده شویم. 👇👇👇
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
. یکی از یاران امام صادق علیه السلام می‌گوید نزد امام صادق بودیم، سخن از گروهی به میان آمد و من گفتم
. بعضی ها نام من مسلمان و کافری همه کارم باطنم پُر از کفر و ادعای دین دارم از تب مسلمانی ریش دارم و تسبیح گاه بر زبان ذکری می رود ز گفتارم دکمه های پیراهن بسته تا بُن حنجر وا نمی کنم آن را گرچه داده آزارم از برای هر کاری استخاره در کار است ظاهرا" خدا جویم ، باطنا" ریاکارم صبح شنبه تا جمعه هیئت و بساطی هست رفتنِ به هیئت ها عادت است و کردارم روزها همه هیئت شب که می شود هیئت هیئتی شده شغلم دائما" در این کارم دائما" ازین هیئت می روم به آن هیئت من ز صنف بی کاران عضو تیم انکارم ✍ .