eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
3.7هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
564 ویدیو
800 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
. میدونید چرا انقدر مقام پیدا کرد؟ شما تصور کنید ایشون یک امامزاده جلیل القدر، یک شیخ ریش سفید، یک مرجع تقلید بزرگ در زمان خودش بود و مردم خیلی بهش ارادت داشتن درهمین زمان امام جواد و امام هادی در کودکی به امامت رسیدن. خیلی از مردم در زمان امام جواد شک کردن که آیا کودک میتونه امام باشه؟ زمان امام هادی این شک خیلی کمتر شد، چون امام جواد علیه السلام به مردم ثابت کرد میشه تو این شرایط که خیلیا شک کرده بودن به اینکه امام کیه؟ قوه تشخیصشون به مشکل خورده بود، ایمان‌هاشون ضعیف شده بود و به باور بسیاری از مورخین اگر حضرت عبدالعظیم ادعای امامت می‌کرد، خیلیا بهش ایمان میاوردن. در این شرایط شما بصیرت حضرت عبدالعظیم رو ببینید، که اومد پیش امام هادی علیه السلام گفت شما امام ما هستید من دین خودم رو به شما عرضه میکنم ببینید آیا اعتقادتم درسته؟ که اونجا بود که امام هادی علیه السلام فرمودند: انت وَلینا حقاً برگرفته از سخنرانی‌های استادکاشانی با کمی تغییر زیارت حرم حضرت عبدالعظیم رو از دست ندید بخصوص کسایی که نمیتونن کربلا برن ........... ✳️ مقام و منزلت حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) 🔸احمد بن خالد برقی می‌گويد: عبدالعظيم حسنی از دست حاكم و سلطان زمان خودش فراری شد و در خانه مردی از شيعيان در ری پنهان شد. در آن خانه عبادت می‌كرد و روزها روزه می‌گرفت و شب ها به عبادت می‌پرداخت و مخفيانه از خانه برای زيارت قبری كه نزديك محلّ سكونت وی بود، بيرون می‌رفت و می‌گفت : «اين قبرِ مردی از فرزندان موسی بن جعفر است.» كم كم خبر ايشان در بين شيعيان پخش شد و گروه گروه به ديدار حضرت عبدالعظيم می‌آمدند. شخصی از شيعيان پيامبر را در خواب ديد كه فرمود: «مردی از فرزندان من نزد درخت سيب در باغ عبدالجبار بن عبدالوهاب دفن خواهد شد.» حضرت عبدالعظيم مريض شد و بعد از مدتی فوت كرد و در جيب لباسش نوشته‌ای يافتند كه در آن نوشته بود: «من ابوالقاسم عبدالعظيم بن عبداللّه بن علی بن الحسن بن زيد بن الحسن بن علی بن ابی طالب (ع) هستم.»(۱) 🔸حضرت عبدالعظيم از نوادگان حضرت امام حسن(ع) می‌باشد و از اصحاب امام جواد و امام هادی(ع) بود و عقايد خود را بر امام هادی(ع) عرضه داشت و امام او را تأييد كرد. مناسب است ما اين روايت را نقل كنيم. شيخ صدوق (ره) و غير ايشان از جناب عبدالعظيم روايت كرده اند كه فرمود: بر آقای خودم، حضرت امام هادی(ع) وارد شدم. چون مرا ديد فرمود: «مرحبا به تو ای ابوالقاسم! تو ولیّ ما هستی.» عرض كردم: ای فرزند رسول خدا! می‌خواهم دين خود را بر شما عرضه كنم. اگر مورد پسند شما است تأييد بفرماييد و اگر ناپسند است راهنماييم كنيد. من عقيده دارم خدا، واحد و يگانه است و مثل و مانندی ندارد و جسم و صورت و عرض و جوهر نيست، بلكه پديد آورنده اجسام و صورت‌هاست. پروردگار و مالك هر چيزی است. او مالك و صاحب هر چيزی است. عقيده دارم محمد(ص) پيامبر و رسول و آخرين آنان است و بعد از او پيامبری نخواهد بود و تا روز قيامت دين آن حضرت اسلام خواهد بود و شريعت ديگری نخواهد بود. عقيده دارم امام و خليفه و ولیّ امر بعد از پيامبر(ص) اميرالمؤمنين(ع) و بعد از آن حسن(ع) و بعد حسين(ع) و علی بن الحسين و بعد محمد بن علی و سپس جعفر بن محمد و بعد موسی بن جعفر و بعد علی بن موسی و سپس محمد بن علی است و بعد شما را امام می‌دانم. حضرت فرمود: «بعد از من پسرم حسن و بعد از او مهدی خواهد بود كه كسی او را نمی‌بيند و از نظرها غائب خواهد بود و زمين را پر از عدل و داد خواهد كرد پس از اين كه پر از ظلم و جور شده باشد.» گفتم : عقيده دارم دوست ايشان دوست خداست و دشمن ايشان دشمن خداست و اطاعت ايشان واجب ومعصيت اينان معصيت خدا است. عقيده دارم معراج و سؤال در قبر و بهشت و جهنم و صراط و ميزان حق است و قيامت خواهد آمد و همه زنده خواهيم شد. پس امام هادی (ع) فرمود: «ای ابوالقاسم! به خدا اين است دين پسنديده ثابت. بر همين اعتقاد بمان. خداوند تو را براين اعتقاد محافظت كند.» (۲) 📚منبع (۱) معجم رجال الحديث، الخوئيی، ج ۱۰، ص ۴۶ (۲) منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ج ۲، ص ۳۹۲ .
. 4ربيع الثاني سالروز عليه‌السلام 👌پیام بسیار آموزنده حضرت رضا علیه‌السلام به شیعیان از طریق سیدالکریم، حضرت عبدالعظیم حسنی 💥مرحوم شیخ مفید در کتاب اختصاص، پیام جامع، آموزنده و جالبی را از حضرت رضا علیه السلام نقل می کند که آن بزرگوار آن پیام را به وسیله جناب عبدالعظیم حسنی به شیعیان و دوستداران اهل بیت‌علیهم‌السلام فرستاده‌اند. دوستان گرامی توجه داشته باشند که انتظار مولایمان حضرت صاحب الزّمان علیه‌السلام از ما شیعیان، مفاد پیامی است که جدّ بزرگوارش، حضرت رضا علیه‌السلام برای شیعیان ابلاغ فرموده‌اند. رُوِيَ عَنْ عَبْدِ الْعَظِيمِ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا علیه السلام قَالَ‏: يَا عَبْدَ الْعَظِيمِ! أَبْلِغْ عَنِّي أَوْلِيَائِيَ السَّلَامَ، وَ قُلْ لَهُمْ: أَنْ لَا يَجْعَلُوا لِلشَّيْطَانِ عَلَى أَنْفُسِهِمْ سَبِيلاً...(الإختصاص، ص247) 🔸جناب عبدالعظیم حسنی از حضرت رضا علیه‌السلام نقل می کند که فرمود: 🔹ای عبدالعظیم! سلام مرا به دوستدارانم برسان و به آنان بگو: در دلهای خویش برای شیطان راهی نگشایند و آنان را به راستگویی در گفتار، و ادای امانت، و سکوت، ترک درگیری و جدال در کارهای بیهوده و بی فایده امر کن. همچنین به آنان امر کن که به یکدیگر روی آورند، و به دیدار هم روند، زیرا این کار سبب تقرّب و نزدیکی آنها به من می شود. به شیعیان بگو که بعضی از آنها آبروی دیگری را نبرند که من سوگند خورده ام و با خود عهد کرده ام که هر کس مرتکب چنین کاری شود، و یکی از دوستانم را ناراحت و خشمگین سازد، از خداوند بخواهم که او را به سخت ترین کیفر دنیوی عذاب کند، و چنین فردی در آخرت نیز از زیانکاران خواهد بود. به دوستان ما آگاهی ده که خداوند نیکو کاران آنان را مورد بخشایش خویش قرار می دهد و از بد کاران آنان به جز آنهایی که به او شرک ورزند می گذرد. همچنین به دوستان ما آگاهی ده که اگر کسی یکی از دوستداران ما را برنجاند، یا در دلش نسبت به وی قصد سوئی داشته باشد، خداوند وی را نمی آمرزد تا آن که از این نیّت باز گردد. پس اگر همچنان بر این نیّت بماند، خداوند روح ایمان را از قلبش می برد، و چنین فردی از ولایت من خارج می شود و از ولایت ما بهره ای نخواهد داشت، و من از این لغزش ها به خداوند پناه میبرم. 📚 اختصاص ، شیخ مفید ............ 🟩 جایگاه حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) از منظر امام هادی(ع) امام هادی(ع) در سفری که حضرت عبدالعظیم(ع) به سامرا داشت، او را تصدیق می‌کند. امام هادی(ع) وی را این‌گونه خطاب می‌کند: «یا اباالقاسم! انتَ ولیُنا حقاً.» «تو به حق ولی ما هستی. تو همان دینی را که پسندیده خداست، انتخاب کرده‌ای. خداوند تو را با گفتار ثابت در دنیا و آخرت تثبیت کند.» این گفتگو میان امام و عبدالعظیم به «حدیث عرض دین» مشهور است. 📚منبع التوحيد، شیخ صدوق، ص ۸۱ مستدرك الوسائل، محدث نوری، ص ٣٢١ .
➖ جلسه‌ی نهم ➖ ۲۳مهر ۱۴۰۲ش/ ربیع‌الاول۱۴۴۵ق 🔻 مطالب مطرح شده: ۱. مسأله هشتم: ادامه‌ی احادیثِ بحثِ توسّل در کتبِ اهلِ‌سنّت _ حدیث توسّل بلال‌بن‌حارث به‌قبر رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله _ پاسخ به شبهات این حدیث ● مُدلّس بودنِ اعمش ● عدمِ صحّتِ متن و سند حدیث ● عدمِ حُجیّت رؤیا _ حدیث عایشه در روش توسّل به‌ رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله _ حدیث عمربن‌خطاب و توسّل به رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله _ دیدگاه ابن‌تیمیّه حرّانی درباره‌ی این حدیث و پاسخ به آن .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. روشنگر روزگار خواهد آمد با آینه از غبار خواهد آمد ثابت شود از منتظرانش هستی او خود به سر قرار خواهد آمد .
Kashani-14020725-KhatareGheflat-02-Hkashani_Com.mp3
35.37M
📋 خطرِ غفلت؛ جلسه دوم 🎙 📆 سه شنبه ۲۵ مهرماه ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در کتاب «کافی» مرحوم کلینی، بخشی با عنوان «بابُ الاهْتِمامِ بِأُمورِ الْمُسْلمین» آمده است. اولین روایت این باب، نقلی است از امام صادق (ع) از پیامبر اسلام(ص) که فرمودند: «مَنْ أَصْبَحَ لا یَهْتَمُّ بِأُمورِ الْمُسْلمینَ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ هر کسی که، صبح کند و اهتمامی به امور مسلمانان نداشته باشد، مسلمان نیست». کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 2، ص 163، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1407ق 🎞 انتقاد حاج منصور ارضی از هیاتی‌هایی که با استناد به برخی روایات برای فلسطین دعا نمی‌کنند.
Kashani_14020725-DinDari-Hkashani_Com.mp3
41.95M
📋 دین داری فردی، لازمه نقش آفرینی اجتماعی - جلسه دوم 🎙 📆 سه شنبه ۲۵ مهر ماه ۱۴۰۲ تفریط یعنی احکام فرعی دین را برجسته کنیم
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
. #روضه_امام_حسین 🔸🔶《أَلسَّلامُ عَلَى الشَّیْبِ الْخَضیبِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْخَدِّ التَّریبِ، أَل
. 🔹🔷《اَلسَّلامُ عَلَیکَ یَا مُحسِنَ بنَ عَلیِّ(علیهما السّلام)》🔷🔹 ✅دومین شهید از خاندان اهلبیت(سلام الله علیهم) بعد از حضرت رسول اکرم(ص) حضرت محسن(ع) است. امام جعفر صادق(ع) می فرماید : 📋《أَوَّلُ مَنْ يُحْكَمُ فِيهِ مُحَسِّنُ بْنُ عَلِيٍّ(ع)》 ♦️اولین جنایتی که در روز قیامت به آن حکم داده خواهد شد، کشته شدن محسن بن علی(ع) است.(۱) «ابن قولویه قمی»(۳۶۹ق) می نویسد : شبی که حضرت رسول اکرم(ص) به سفر «معراج» رفتند، از ایشان خواسته شد تا در مورد سه امتحان الهی صبر پیشه کند. و اما مورد سوم؛ 📋《وَ أَمَّا ابْنَتُکَ فَتُظْلَمُ وَ تُضْرَبُ وَ هِیَ حَامِلٌ وَ یُدْخَلُ عَلَیْهَا وَ عَلَى حَرِیمِهَا وَ مَنْزِلِهَا بِغَیْرِ إِذْنٍ ثُمَّ یَمَسُّهَا هَوَانٌ وَ ذُلٌّ ثُمَّ لَا تَجِدُ مَانِعاً وَ تَطْرَحُ مَا فِی بَطْنِهَا مِنَ الضَّرْبِ وَ تَمُوتُ مِنْ ذَلِکَ الضَّرْبِ》 ♦️امّا دخترت، به او ستم روا می‌ شود، در حالی که او طفلی در رحم دارد، او را کتک می‌زنند و بدون اجازه، وارد خانه و حریمش می شوند، سپس خوار می‌ شود و کسی را برای دفاع از خود نمی‌ یابد و به خاطر آن ضربت، فرزندش را سقط می‌کند وبه شهادت می‌رسد.(۲) «مفضل بن عمر» می گوید : روزی امام صادق(ع) حوادث بعد از رحلت رسول اکرم(ص) و ماجرای هجوم به خانه امیرالمومنین(ع) و شهادت حضرت محسن(ع) را به یاد آورد و برای ما شرح داد، و در آخر ایشان آنقدر گریست که محاسن مبارکشان از شدت گریه، تَر گشت و فرمود : 📋《لَا قَرَّت عَیْنٌ لَا تَبْکِی عِنْدَ هَذَا الذِّکْرِ》 ♦️روشن مباد آن چشمی که در این مصیبت نگرید.(۳) در جریان هجوم مهاجمین و اصحاب سقیفه به بیت حضرت فاطمه(س)، هنگامی که ایشان بین در و دیوار قرار گرفتند، ناله زنان فرمود : 📋《يَا أَبَتَاهْ! يَا رَسُولَ اللَّهِ(ص)! هَكَذَا كَانَ يُفْعَلُ بِحَبِيبَتِكَ وَ ابْنَتِكَ، آهِ يَا فِضَّةُ! إِلَيْكِ فَخُذِينِي فَقَدْ وَ اللَّهِ قُتِلَ مَا فِي أَحْشَائِي مِنْ حَمْلٍ》 ♦️ای پدرم! ای رسول خدا(ص)! بنگر که این چنین رفتار با حبیبه ات و دخترت رفتار کردند و سپس فریاد کشید : ای فضّه! به فریادم برس که فرزندم را کشتند.(۴) «ابن حجر عسقلانی»(۸۵۲ق) می نویسد : 📋《إنَّ عُمَرَ رَفَسَ فَاطِمَةَ(س) حَتَّی أَسْقَطَتْ بِمُحْسِنٍ(ع)》 ♦️عُمر لگدی بر حضرت فاطمه(س) زد که او فرزندی که در رحم داشت را سقط کرد.(۵) «خُصیْبی»(۳۴۶ق) می نویسد : امام صادق(ع) خطاب به مفضل فرمود : در روز قیامت؛ 📋《يَأْتِي مُحَسِّنٌ(ع) مُخَضَّباً بِدَمِهِ تَحْمِلُهُ خَدِيجَةُ(س) ابْنَةُ خُوَيْلِدٍ وَ فَاطِمَةُ(س) ابْنَةُ أَسَدٍ وَ هُمَا جَدَّتَاهُ وَ جُمَانَةُ عَمَّتُهُ ابْنَةُ أَبِي طَالِبٍ وَ أَسْمَاءُ ابْنَةُ عُمَيْسٍ صَارِخَاتٍ وَ أَيْدِيهِنَّ عَلَى خُدُودِهِنَّ وَ نَوَاصِيهِنَّ مُنْتَشِرَةٌ وَ الْمَلَائِكَةُ تَسْتُرُهُنَّ بِأَجْنِحَتِهَا》 ♦️حضرت محسن(ع) می آید در حالی که او را حضرت خدیجه(س) و فاطمه بنت اسد که دو جدّه او هستند، حمل می کنند. جمانه دختر ابی طالب و اسماء بنت عمیس نیز در آنجا حضور دارند و آنها در همان حالی که فریاد می زنند و دست‌ ها را بر صورت می گذارند و موها پریشان کرده اند و ملائکه ایشان را با بالهایشان می پوشانند.  در همین حال؛ 📋《فَاطِمَةُ(س) أُمُّهُ تَبکِی وَ تَصِیحُ وَ تَقُولُ : ﴿یَوْمُکُمُ الَّذِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ﴾(انبیاء۱۰۳)》 ♦️مادرش فاطمه(س) گریه می کند و فریاد می زند و می گوید : امروز همان روزی است که وعده داده شدید! جبرائیل از جانب محسن(ع) ناله می زند : 📋《إِنِّي مَظْلُومٌ! فَانْتَصِرْ》 ♦️من مظلوم واقع شده ام! مرا یاری کن! در این هنگام؛ حضرت رسول اکرم(ص) محسن(ع) را روی دست می گیرد و او را به آسمان بلند می کند و می گوید : 📋《إِلَهِي صَبَرْنَا فِي الدُّنْيَا احْتِسَاباً وَ هَذَا الْيَوْمَ ﴿تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَها وَ بَيْنَهُ أَمَداً بَعِيداً﴾(آل عمران۳۰)》 ♦️الهی و سیدی! در دنیا به خاطر تو صبر کردیم و امروز وقت آن است که هر کس آنچه بدی کرده، آرزو کند که بین او و آنها فاصله زیادی باشد.(۷) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : غنچه پرپر گشته بود و گل جدا افتاده بود  پشت در جان علی مرتضی افتاده بود  دست مولا بسته و بیت ولایت سوخته  آیه ای از سوره ی کوثر جدا افتاده بود  کاش ای آتش بسوزی در شرار قهر حق  هرم تو بر صورت زهرا چرا افتاده بود  مادر مظلومه می‌پیچید پشت در به خود  دختر معصومه زیر دست و پا افتاده بود  غیر زهرا غیر محسن غیر آتش غیر در  کس نمی‌داند که پشت در چه ها افتاده بود  👤سازگار
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
. #روضه_امام_حسین 🔸🔶《أَلسَّلامُ عَلَى الشَّیْبِ الْخَضیبِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْخَدِّ التَّریبِ، أَل
📚منابع : ۱)بحارالانوار مجلسی، ج۲۸، ص۶۴ ۲)کامل الزیارات ابن قولویه، ص۳۳۲ ۳)بحارالانوار مجلسی، ج۵۳، ص۲۳ ۴)بحارالانوار مجلسی، ج۳۰، ص۲۹۴ ۵)لسان المیزان ابن حجر عسقلانی، ج۱، ص۴۰۶ .
4_6050877087701536986.mp3
1.92M
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای باعث حیرت قنبر ای فاتح غزوه ی خیبر وقتی میری تو دل لشگر میکشه فریاد خود پیغمبر مرحبا حیدر مرحبا حیدر مرحب سرگردون دست و پا گم کرده ذوالفقار هم داره دورِ سرت میگرده تو چقدر بی باکی ای علیِ عمرانی اون خلیفه ای که شد دشمن تو نامرده دلبرم علی تاجِ سرم علی اسمت رو من با وضو میبرم علی تا میبرم اسمت و غیرتی میشم‌ چون پاک بوده دامن مادرم علی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ لشکر تهی میکنه قالب کردن فرار اون دوتا غاصب جنگیدی با یک دل راغب رحمت به روح ابوطالب اسدالغالب اسد الغالب مرداونه که تو نبرد ، یک تنه میمونه عوضِ این که بره جا بزنه میمونه بقیه در رفتن فقط علی موند علی تا ابد نام علی رو مأذنه میمونه جاودان علی سرّ اذان علی میگم علی چون خدا میگه جان علی خیبر اگه جبرئیل حائلش نبود میشد با ضربت دوقسمت جهان علی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
. مسیر خدمت و نوکری یا تعلق بدنیا حضرت آیت‌الله العظمی می‌فرمایند: مرحوم آیت الله العظمی بروجردی یک روز سر درس فرمودند: یک عده از طلاب و مبلغین اسلامی مرتب سؤالاتی از من می‌کنند، امروز می‌خواهم جواب دهم، سؤال می‌کنند ما چه وقت به مقصد می‌رسیم؟ از وقتی که طلبه می‌شویم تا چه زمانی باید تلاش و کوشش کنیم تا به نتیجه و مقصد برسیم؟‌ و از کجا بفهمیم که به مقصد رسیده ‌ایم یا نه؟‌ 🔹 مرحوم آیت‌الله العظمی بروجردی در پاسخ فرمودند: همه محصلین علوم دینی و همه مبلغین و مروجین شریعت نبوی باید بدانند که اگر برای دنیا و رسیدن به زخارف مادی دنیا به حوزه و سلک روحانیت آمده‌اند، هیچگاه به مقصد نمی‌رسند و از اول اشتباه کرده‌اند و باید تغییر مسیر دهند. 🔹 این راه، راهی نیست که انسان را به مادیات دنیا برساند، مادیات هم انسان را به رشد و پیشرفت واقعی نمی‌رساند. اگر برای خدا و انجام وظیفه و رسیدن به مقام قرب ربوبی به این مسیر آمده ‌اند بدانند که از روز اول که وارد شده ‌اند به مقصد رسیده ‌اند و هر روزی که می‌گذرد در مقصد سپری می‌شود. .
20 مهر صبحانه ایرانی.mp3
16.45M
🎧 فایل کامل صوتی گزارشی از تجاوز به سرزمین 🇵🇸 و ادعای توراتی آنان مبنی بر تملک این سرزمین تاریخی... 🎤
. فرارسیدن ایام فاطمیه 1 دوباره چشمام صاحبِ دُرّ گهرباری شده قطره به قطره اشک من رو گونه هام جاری شده دوباره تو فصل خزون ابری شده چشمای من دوباره گریه می کنم برای مادر حسن... اون مادری که بانیِ خلقته تنها پناهِ روز قیامته گرد و غبار درد و غم نشسته روی شونه ها دوباره پرچم می زنیم سر درِ روضه خونه ها دوباره هیئت می گیریم واسه غمِ مادرمون منتقمِ شهیده ایم تا نفسِ آخرمون باغِ علی باز خزون و زرد شده بازم دل امام زمان لبریز درد شده من اومدم نوکری که برا غم تو مَحرمه نمیشه باورم بی بی تو رام دادی بین همه دوباره دستم و گرفت مادر و محسن و حسن گفته بیا با بچه هام گریه بکن برای من ممنون لطفِ مادر زینبم که نام حید‌ر گل کرده رو لبم نمیره از خیالِ من که چی گذشت تو کوچه ها چی شد که هی صدا زدی مهدی بیا مهدی بیا بمیره عالمی برات که زار و نیمه جون شدی سِنّی نداشتی عاقبت ؛ چی شد که قد کمون شدی ببین که واست این دل چه داغونه به پای دردات عالمی حیرونه ﮔﺮﻭﻩ ﺷﺎﻋﺮاﻧﻪ ﻫﺂ ✍ ......... . (س) مثل قدیما دوس دارم دست بکشی رویِ سرم روسریم و گره بزن با دستِ زخمیت مادرم چطور پرستاریت کنم؟ بند نمیاد خونابه هات پهلو به پهلو که میشی امون نمی مونه برات حرفِ جدایی نزن برام سخته عروسْ بی مادر چقدر سیاه بخته اینقد برات ناله زدم گرفته باز صدای من چی شد که اون روز فضه رو صدا زدی بجای من سخته ببینی یکی با گریه روزاشو شب کنه اینکه ببینی مادرت مرگ از خدا طلب کُنه مقابل من می سوزی‌ توی تب بمون عزیزم فقط برا یک شب به من بگو این وقت شب مادر چرا بیداری باز چرا مث ابر بهار آروم آروم میباری باز داداش حسن چی دیده که اینجوری گوشه گیر شده از وقتی رفتید تو کوچه انگاری خیلی پیر شده شباتوخوابت ناله نکن مادر با نالهء تو حسن میشه مضطر توی بهار زندگی مادر چرا خزون شدی با اینکه هیجده سالته شکستی قد کمون شدی زخم روی سینه ت نذاشت تا بگیرم تو رو بغل میخوام پرستارت بشم اگر بِده مهلت اجل از درد پهلو بیداری روز و شب دعا بکن تا بمیره جات زینب بند دلم پاره شد از وقتی بهم کفن دادی چرا واسه داداش حسین بهم یه پیرهن دادی این کربلا کجاست که تو دائم براش میزنی زار وقتی ازش حرف می زنی نداری آروم و قرار چه گریه داره وصیتای تو چطور ببوسم ؟ آخه به جای تو... ✍ﮔﺮﻭﻩ ﺷﺎﻋﺮاﻧﻪ ﻫﺂ ﺳﺒﻚ ................. یه گوشه لبریز عطش ! خیره به در مونده چشام از بس که خوردم بغض مو در نمیاد دیگه صدام نیستی ببینی که حسین سینه برات می کنه چاک چشام به تابوت توئه دلم کنارت ، زیر خاک حالا که نیستی صحبت کنم با کی دلتنگی هامو قسمت کنم با کی بدون تو خونه برام دیگه نداره صفایی کی دیگه بعد تو میخواد بخونه واسم لالایی @emame3vom رفتی و با رفتن تو سهم حسینِ تو غمه کی میخواد آب بهم بده ببین که خیلی تشنمه آخ چه بلایی به سرم آوُردی با رفتنت این قلبمو آزُردی بعد تو رسممون میشه تشییع پیکر غریب بابا میذارت توی خاک من الغریب الی الحبیب قول بده مادر که منو تو غصه ها جا نذاری تولحظه های بی کسی حسین و تنها نذاری سختی دنیا بدون تو هیچه میون گودال عطر تو میپیچه رفتی و بعدِ رفتنت چه سوت و کوره خونمون کاشکی میشد پیشم باشی حتی با اون قد کمون شبا که تشنه میشدم میذاشتی آب بالاسرم کجایی اون روز که میخواد جداشه از قفا سرم بیا سراغم وقتی که رو خاکم بگیر تو آغوش پیکر صد چاکم ✍ﮔﺮﻭﻩ ﺷﺎﻋﺮاﻧﻪ ﻫﺂ ﺳﺒﻚ .......... . (س) فراق ۱ . دوباره چشمام صاحبِ دُرّ گهرباری شده قطره به قطره اشک من رو گونه هام جاری شده دوباره تو فصل خزون ابری شده چشمای من دوباره گریه می کنم برای مادر حسن... اون مادری که بانیِ خلقته تنها پناهِ روز قیامته *** غمت رو با جون میخرم یه کم ‌دیگه پیشم بمون حرف دلم‌ رو لا اقل فاطمه از نگام بخون روزای خوبی که با تو گذشت و یادم نمیره اگه تو از پیشم بری بدون‌ علی هم‌ میمیره میخوام بمونی نزن زمین روم و غمت گرفته قوّت زانومو بی مادری سخته برا حسین و زینب و حسن چه زود گذشت فاطمه جون روزای پیش هم بودن... دست خزون از را رسید آتیش به این زندگی زد نشد برات کاری کنم... شرمنده ام تا به ابد چراغ خونه م داری میری ولی این و بدون که دق می کنه علی سوختيو ساختی پای من زن نمونه ی علی چقد غريبونه میری به روی شونه ی علی پارچه سياه نیازی نيست دوديه خونه ی علی ديوار سياه،صورت سياه سياه،زمونه ی علی عدل خداوند شده برام اثبات نُه سال برا من نُه سال برا بابات ✍ﮔﺮﻭﻩ ﺷﺎﻋﺮاﻧﻪ ﻫﺂ ﺳﺒﻚ .