.
#زمزمه
فرارسیدن ایام #فاطمیه 3
#سبک_دوباره_چشمام_صاحبه
#سربند
دوباره چشمام صاحبِ
دُرّ گهرباری شده
قطره به قطره اشک من
رو گونه هام جاری شده
دوباره تو فصل خزون
ابری شده چشمای من
دوباره گریه می کنم
برای مادر حسن...
اون مادری که
بانیِ خلقته
تنها پناهِ
روز قیامته
***
دوباره وقت غصه و
گریه برای مادره
بارونِ اشک چشم من
وقف عزای مادره
همونکه بین کوچه ها
سپر شده برای دین
همون که شد فداییِ
راه امیرالمؤمنین
گریه برای
شما سعادته
این روضه خونی
مثه عبادته
اجرِ رسالتِ نبی
ادا شده تو کوچه ها !
مسمار در بوسه زده
به بوسه گاه مصطفی
دلم میخواد از سر شب
تا به سحر گریه کنم
از داغ میخ و لگد و
دیوار و در گریه کنم
الهی عالم
بمیره ؛ پشت در...
شد قتلگاهه
یه مادر و پسر
هزارو چار صد ساله که
این غصه تو سینه ی ماست
ما بچه های فاطمه
نمیدونیم قبرش کجاست!
فاطمیه که میرسه
تو دلمون غم میشینه
یه عمره می سوزه دلا
از غصه های مدینه
تو مدینه شد
پیش چش همه
با تازیونه
شهیده فاطمه
کاشکی ببینم اون روز و
صاحبِ صحن و حرمی
هر چی باشه سینه زنم
هر جور باشه مادرمی
راهم دادی به خونتون
تا فهمیدی در به درم
از وقتی هیئت اومدم
گفتی بفرما پسرم
مدیونِ لطفِ
مادرِ روضه هام
میرم مدینه
آخرِ روضه هام
✍ﮔﺮﻭﻩ ﺷﺎﻋﺮاﻧﻪ ﻫﺂ ﺳﺒﻚ
https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi/9471
.👇
.
#زمزمه
#زبانحال_امیرالمومنین_با_حضرت_زهرا(س)
#بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا 2
#سبک_دوباره_چشمام_صاحبه
.
#سربند
دوباره چشمام صاحبِ
دُرّ گهرباری شده
قطره به قطره اشک من
رو گونه هام جاری شده
دوباره تو فصل خزون
ابری شده چشمای من
دوباره گریه می کنم
برای مادر حسن...
اون مادری که
بانیِ خلقته
تنها پناهِ
روز قیامته
***
ببخش از اینکه بیش از این
نشد برات کاری کنم
حتی تو تشییعت نشد
واست عزاداری کنم
از حالا تا آخر عمر
دیگه چشای من تره
نایی تو پام نمونده که
منو به خونه ببره
کی انتقام از
زمونه میگیره
دلم براتو
بهونه میگیره
خونه خرابم بعدِ تو
آوارِ غم ها رو سرم
دردِدلام رو بعد از این
باید واسه چاه ببرم
صبح تا به شب شب تا سحر
چشمم سوی تابوتته
تمومِ لحظه هام پُر از
حال و هوایِ خوبته
از وقتی رفتی
غمم فراوونه
حال و هوامو
کسی نمی دونه
تموم خاطرات تو
مونده برام به یادگار
می میرم و زنده میشم
شدم به درد و غم دچار
نگفتی اما میدونم
تو کوچه چی اومد سرت
تو رفتی اما برا من
مونده سکوت پسرت
بعد تو زهرا
خیبر شکن نیستم
آب میشه شمع
وجود من کم کم
✍ﮔﺮﻭﻩ ﺷﺎﻋﺮاﻧﻪ ﻫﺂ ﺳﺒﻚ
#فاطمیه
eitaa.com/gorizhaayemaddahi/9473
.👇
.
#زمزمه
#زبانحال_امیرالمومنین_با_حضرت_زهرا(س)
#بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا 1
#سبک_دوباره_چشمام_صاحبه
.
#سربند
دوباره چشمام صاحبِ
دُرّ گهرباری شده
قطره به قطره اشک من
رو گونه هام جاری شده
دوباره تو فصل خزون
ابری شده چشمای من
دوباره گریه می کنم
برای مادر حسن...
اون مادری که
بانیِ خلقته
تنها پناهِ
روز قیامته
***
خیلی غریب و بی کسم
کجایی ذوالفقار من !
خبر داری با رفتنت
خونه شده مزار من
بستر خونی یه طرف...
افتاده تابوت یه طرف
زانو بغل کرده حسن
نشسته مبهوت یه طرف
شده دل من
بیچاره ی محسن
افتاده یک سو
گهواره ی محسن
زندگیِ بدون تو
خیلی غم انگیزه برام
بدون تو فصل بهار
شبیه پاییزه برام
کاشکی میشد بلند شی و
ببینی حال و روزمون
حسن که خیلی پیر شده
واسه ی منم نمونده جون
میکنه زاری
برای تو زینب
حسین میگیره
بهونهَ تو هر شب
تموم دنیا بعد تو
روی سرم خراب شده
تو مدینه سلام من
چن روزِ بی جواب شده
بعد اون اتفاق حالا
مغیره پهلوون شده
نیستی ببینی قاتلت
شُهره ی شهرمون شده
ورد زبوناست
افتاد علی ازپا
درددلم رو
بگم به کی زهرا
من و می سوزونه خانوم...
جوون بودی و بی گناه
درد و دلامو بعد تو
باید بگم برای چاه
چاه بشنو حرف دلم و
من دیگه همدم ندارم
تو گوش بده به حرف من
من دیگه محرم ندارم
تموم عمر و
حاصل من رفته
شمع و چراغ
محفل من رفته
✍ﮔﺮﻭﻩ ﺷﺎﻋﺮاﻧﻪ ﻫﺂ ﺳﺒﻚ
https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi/9475
.👇
.
#زمزمه
#زبانحال_امیرالمومنین_با_حضرت_زهرا(س)
#شام_غریبان_حضرت_زهرا
#سبک_دوباره_چشمام_صاحبه
#غسل_شبانه
.
#سربند
دوباره چشمام صاحبِ
دُرّ گهرباری شده
قطره به قطره اشک من
رو گونه هام جاری شده
دوباره تو فصل خزون
ابری شده چشمای من
دوباره گریه می کنم
برای مادر حسن...
اون مادری که
بانیِ خلقته
تنها پناهِ
روز قیامته
***
گره تو کارم افتاده
غسل تنت سخته برام
زخماتو تطهیر میکنم
با اشک جاریه چشام
از همه بیشتر این غمت
قلب منو میده شکاف
که مونده روی بدنت
کبودی ضرب غلاف
غسل تن تو
کشته منو بانو
هنوز داره گل
میکاره این پهلو
نمیدونم چطور دیگه
اشک یتیمات میشه پاک
با دستای خودم چطور
بذارمت میون خاک
چطوری تلقینت بدم
خدا کنه که جون بدم
شونه های شکسته تو
بگو چطور تکون بدم
طاقت ندارم
امون من رفته
زیر غم تو
توون من رفته
دستم به غسلت نمی ره
چکار با این بدن کنم؟
خون آبه ها بند نمیاد
چطور تو رو کفن کنم؟
حالا که از کنارِ من
داری میری پیشِ خدا
باشه قرارِ من و تو
کرببلا تو قتلگا
میونِ مقتل
کنارِ اون بدن
که غرقِ خونِ
بدونِ پیرُهن
✍ﮔﺮﻭﻩ ﺷﺎﻋﺮاﻧﻪ ﻫﺂ ﺳﺒﻚ
#سبک_دوباره_چشمام_صاحبه
eitaa.com/gorizhaayemaddahi
.👇
.
#زمزمه
#زبانحال_حضرت_زینب_با_مادر
#شب_شهادت_حضرت_زهرا ۲
#سبک_دوباره_چشمام_صاحبه
فراق ۲
.
#سربند
دوباره چشمام صاحبِ
دُرّ گهرباری شده
قطره به قطره اشک من
رو گونه هام جاری شده
دوباره تو فصل خزون
ابری شده چشمای من
دوباره گریه می کنم
برای مادر حسن...
اون مادری که
بانیِ خلقته
تنها پناهِ
روز قیامته
***
چطور دلت میاد آخه
از دخترت دل بِکَنی
کاشکی می شد مثل قدیم
شونه به موهام بزنی
آرزو داشتی ببینی
عروسیِ دخترتُو
حالا چرا به روی من
می بندی چشم تَرتُ ؟
چیکار کنم تا
که پاشی از بستر
یتیمی واسم
زوده هنوز مادر
قهری مگه با دخترت
که اینجوری رو میگیری
برام سواله که چرا
دست روی پهلو میگیری
دلم واسه خندیدنت
خدایی خیلی لک زده
یه کم با من صحبت بکن
انقد من و عذاب نده
میبینی مادر
قلبم چقد خونه
مثل قدیما
موهامو کن شونه
من هرچی میگم به حسن
نمیگه چی اومد سرت
خودت بهم بگو چرا
شکسته شد بال و پرت
نفس نفس که میزنی
جونم میاد روی لبم
عصای دست تو شدم
مادر با این سن کمم
بعد تو بارون
مهمون چشمامه
چادر خاکیت
همیشه باهامه
يكم برام قصه بگو
از غصه های كربلا
از بوسه زیر خنجر و
سرِ بريده از قفا
بگو چی ها مياد سرِ
من و سرِ برادرم
بگو باید بعد حسین
چیکار کنم با اون حرم
بگو برام از
گودال قتلگاه
از خیمه گاه و
هجوم یک سپاه
✍ﮔﺮﻭﻩ ﺷﺎﻋﺮاﻧﻪ ﻫﺂ ﺳﺒﻚ
#کوچه_بنی_هاشم
https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi/9479
.👇
.
#زمزمه #فاطمیه
#زبانحال_امام_حسن_با_مادر حضرت زهرا(س)
#سبک_دوباره_چشمام_صاحبه
بعد از در و دیوار و میخ
از کوچه ها دلم پره
مصیبت کوچه برام
بالا تر از تصوره
روضه ی من همینه که
به ساحتت هتّاکی شد
افتادی زیر دست و پا
چادر سیاهت خاکی شد
یه جوری زد که
چشات نمیبینه
کشته حسن رو
زخم روی سینه
شبا تا صب تو گوشمه
صدای ناله ت مادرم
قطره به قطره آب میشی
مثل یه شمع برابرم
گریه شده کار منو
غصه شده همدم من
مرهم زخم سینته
گریه های نم نمِ من
فدای دردات
ای مادر پیرم
بمون کنارم
که بی تو می میرم
بزار منم کمک کنم
چقد بهت رو بزنم
بادرد پهلو نمیشه
بزار که جارو بزنم
الهی هیچ وقت نبینم
که خونه بی صدا بشه
کاشکی به جای محسنت
می شد حسن فدا بشه
از درد غربت
رنگ چشام خونه
بی تو برا من
مدینه محزونه
آتیش گرفته جیگرم
حرفی بزن با حسنت
اسماء میگه خوابی، چرا
اینجوری سرده بدنت؟
حرفی بزن چیزی بگو
داره میره روح از تنم
ببین کنارت چجوری
می لرزه کل بدنم
لبریز درده
این دل مضطرم
صدای سیلی
می پیچه تو سرم
بگو چکار کنم برات
تا دست به پهلو نگیری
شاهدِ اون کوچه منم
ازم دیگه رو نگیری
نشد برات سپر بشم
تا زنده م این دردِ منه
دیدم که گرگی پنجه ش و
به رویِ ماهت میزنه
چادرِ خاکیت
پیشِ نگامه آه
اشکِ غریبیت
سهم چشامه آه
✍ﮔﺮﻭﻩ ﺷﺎﻋﺮاﻧﻪ ﻫﺂ ﺳﺒﻚ
.
27.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❣زهرای من...بانوی تب دارم
🎙#حاج_نریمان_پناهی
.
#فاطمیه
#حضرت_زهرا
زهرای من
بانوی تب دارم
زهرای من
زخمی ترین یارم
زهرای من
خورده گِره کارم ، زهرای من
زهرای من
بی تو من می میرم
زهرای من
با غصه درگیرم
زهرای من
از زندگی سیرم ، زهرای من
زهرای من
می گیری از من روو
زهرای من
چشمات شده کم سوو
زهرای من
حرفی بزن بانوو ، زهرای من
(زهرای من ، واویلا واویلا)
زهرای من
چی به سرت اومد
زهرای من
تا نفست شد سَد
زهرای من
داغت آتیشم زد ، زهرای من
زهرای من
چشمات بارونیه
زهرای من
بسترت خونیه
زهرای من
پهلوت نشونیه ، زهرای من
زهرای من
روو به روم افتادی
زهرای من
پشت در جون دادی
زهرای من
زدنت تعدادی ، زهرای من
(زهرای من ، واویلا واویلا)
زهرای من
دور و برت میسوخت
زهرای من
هم چادرت میسوخت
زهرای من
موی سرت می سوخت ، زهرای من
زهرای من
دستامو که بستن
زهرای من
بازووتو شکستن
زهرای من
اون دو نفر پستن ، زهرای من
زهرای من
اوضامو که دیدن
زهرای من
به حالم خندیدن
زهرای من
منو می کشیدن ، زهرای من
(زهرای من ، واویلا واویلا)
#عباس_قلعه✍
.
.
▪️دردناکترین روضه از نظر #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه
💠 حاج ملا سلطان علی روضه خوان تبریزی که از جمله عباد و زهاد بود، نقل کرد: « در عالم رؤیا به حضور حضرت بقیة الله ارواحنا فداه مشرف شدم و خدمت ایشان عرض کردم: مولای من، آیا آنچه در زیارت ناحیة مقدسه با این عبارت ذكر شده، درست است كه میفرماید:
🔺 فلَاَنْدُبَنَّكَ صَباحاً وَ مَساءً وَ لَاَبْكِیَّنَ عَلَیْكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً
(پس صبح و شب بر شما ندبه كرده و به جای اشك خون میگریم) صحیح است؟
فرمودند: بلی
👈 عرض کردم: آن مصیبتی که در آن بجای اشک خون گریه می کنید، کدام است؟
آیا مصیبت حضرت علی اکبر است؟ فرمودند: نه، اگر علی اکبر زنده بود، در این مصیبت او هم خون گریه می کرد.
◀️ گفتم: آیا مصیبت حضرت عباس است؟ فرمود: نه؛ بلکه اگر حضرت عباس علیه السلام در حیات بود، او هم در این مصیبت خون گریه می کرد.
🔹 عرض کردم: لابد مصیبت حضرت سید الشهداء علیه السلام است. فرمود: نه، حضرت سید الشهداء علیه السلام هم اگر در حیات بود، در این مصیبت، خون گریه می کرد.
🔰 عرض کردم: پس این کدام مصیبت است که من نمی دانم؟ فرمودند:
😭 آن مصیبت، مصیبت اسیری عمه جانم حضرت زینب علیها سلام است.
▪️زینب همان کسی ست که در راه عفتش
▪️عباس می دهد نخِ معجر نمی دهد
📚 شیفتگان حضرت مهدی ج ۲ ص144
🏴 #حضرت_زینب(س)
🏴 #اسارت #محرم
#شب_سیزدهم_محرم
.
003 تناسب مطلب و ظرفیت مستمع.mp3
7.44M
#تناسب
#تناسب_مطلب_با_ظرفیت_مستمع
چطور باید متوجه بشم که مستمع خسته شده❓
#دکتر_محمد_فراهانی
#مجمع_حضرت_یاس_کبود
#آموزش_مداحی
.
#فاطمیه
#غربت_امیرالمؤمنین_علیه_السلام
🩸جملات جگرسوز #حضرت_زهرا سلاماللهعلیها با امیرالمومنین علیهالسلام در مسیر بازگشت به خانه ...
در نقلها آمده است:
بعد از آنکه امیرالمومنین علیهالسلام را به زور طناب و تازیانه به مسجد برای بیعت کشاندند، وقتی که امیرالمومنین علیهالسلام از مسجد خارج شدند،
فَلمّا رَأَتْهُ اِنکَبّتْ عَلیٰ کِتفَیهِ تُقَبّلُهُما و هِیَ تَقولُ
▪️تا نگاه فاطمه زهرا سلاماللهعلیها به مولا افتاد، پیش آمدند و سر مبارک خود را بر روی شانههای امیرالمومنین علیهالسلام گذاشتند و آنها را میبوسیدند؛ (گویا ردّ طناب، بر روی گردن و شانههای مولا باقی مانده بود) و میفرمودند:
رُوحِی لِروحِكَ الفِداء و نَفسى لِنفسك الوَقا يا أبَا الحسن!
🔻جان من فدای جانت شود! من پیشمرگت بشوم یا ابا الحسن!
اِنْ كنتَ في خيرٍ كنتُ مَعك وَ اِنْ كنتَ فى شرٍّ كنتُ مَعك
▪️من همواره پا به پای تو خواهم بود؛ چه این ماجرا به خیر تمام بشود چه به شرّ.
فَبکیا جمیعاً ثُمّ أخَذَ السّبطَین مِن یَدِها و مَضَیٰا
🔻با این جملات، هر دو به گریه افتادند؛ سپس امام حسن و إمام حسین علیهماالسلام دست مادرشان را گرفتند و همگی به سمت خانه برگشتند.
📚الكوكب الدُّرّي،حائری مازندرانی، ج۱، ص۱۹۶.
📚احتجاج الزهراء «سلاماللهعلیها»،رضوی نجفی.ص ۱۴۰
📚فاطمه الزهراء «سلاماللهعلیها» من المهد الی اللحد ص۲۷۷
.
#دروس_اعتقادی
#فیش_درسنامه
#توسل_شفاعت
#فیش_های_درسنامه_توسل_و_پاسخ_به_شبهات_مخالفان
➖ جلسهی پانزدهم
➖ ۲۹مهر ۱۴۰۲ش/ ربیعالاول۱۴۴۵ق
🔻 مطالب مطرح شده:
۱. مسأله یازدهم: پاسخِ به برخی از شبهاتِ دگراندیشان در باب توسّل
_ اشکال ششم: لزومِ طلبِ بخشش در حقّالناس(آیهی ۶۴نساء)
_ اشکال هفتم: استغفار رسولخدا صلیاللهعلیهوآله محدود به حیات دنیوی (آیهی ۶۴نساء)
#مطالبنابدرمنبر