eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
3.7هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
564 ویدیو
800 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🏴 وفات ام المومنین حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها و توسل به پنج تن آل عبا 🏴بند اول (به فدای تو خدیجه) دلی که به تو سپردم،دل بی وفا نمیشه از در خونتون هیچوقت،به خدا جدا نمیشه برای این دل زارم،که خدای التماسه کسی بهتر از خدیجه،مادر زهرا نمیشه تموم هستیتو دادی واسه ی دین خدا بودی بهترین مدافع واسه پیغمبر ما روی دامن پر از مهر تو تربیت شده بهترین زنی که شد نمونه ی حجب و حیا (ام الائمه و عالی نسب تویی دلدار و همسرِ شاهه عرب تویی) (به فدای تو خدیجه) 🏴بند دوم عمریه که سائلم من،سائل کوی پیمبر مستم از جام غدیر و،عاشقم عاشق حیدر به خدیجه و به زهرا،مادر من یه کنیزه رزق من میاد فقط از،دست این مادر و دختر ای خدا تو میدونی تو دل من چی میگذره بنده ی تو حرفاشو جای دیگه نمیبره همه ی حرفم اینه یه کاری کن مهدی بیاد ماهارو زیارته حضرت مادر ببره (مادر شفیعه ی،روز جزا تویی قوت به قلب بچه شیعه ها تویی) (به فدای تو یا زهرا) 🏴بند سوم به دعای مادر تو،شده اسم من یه نوکر دستمو رد نکن ای شاه،نذارم به پشت این در اگه بیقرارت هستم،مدیونه شاه مدینه ام تو غریب هستی و اما،حسن از توئه غریب تر تو حرم داری ولی آقام حسن بی حرمه پرچمه زیبا داری ولی حسن بی پرچمه نوکرات فراوونن زائراتون خیلی زیاد من فدای آقامون حسن غریب فاطمه (ای جان من حسن،جانان من حسین ای بی حرم حسن،ای بی کفن حسین) (به فدای تو حسن جان به فدای تو حسین جان) ✍🎵کربلایی امیرحسین سلطانی .👇👇
. 💐 خطبه عقد پیامبر اکرم (ص) و حضرت خدیجه (س)؛ مرحوم صدوق در کتاب «من لا یحضره الفقیه» و شیخ کلینى در کتاب «کافى»، خطبه عقدى را که ‏به وسیله ابوطالب ایراد شده نقل کرده‌‏اند که متن آن طبق روایت ‏شیخ صدوق(ره) این گونه است: «الحمدلله الذى جعلنا من زرع ابراهیم وذریة اسماعیل، وجعل لنا بیتا محجوجا وحرما آمنا یجبى الیه ثمرات کل شى‏ء، وجعلنا الحکام على الناس فى بلدنا الذى نحن‏ فیه، ثم ان ابن اخى محمد بن عبدالله بن عبدالمطلب‏ لا یوزن برجل من قریش الا رجح، ولا یقاس باحد منهم ‏الا عظم عنه، وان کان فى المال قل، فان المال رزق حائل‏ وظل زائل، وله فى خدیجه رغبة ولها فیه رغبة، والصداق‏ ما سالتم عاجله وآجله، وله خطر عظیم وشان رفیع ولسان‏ شافع جسیم» «سپاس خدای را که ما را از کشت و محصول ابراهیم و ذریه اسماعیل قرار داد و براى ما خانه مقدسى را که مقصود حاجیان است و حرم امنى است که میوه هر چیز به سوى آن گرد آید بنا فرمود و ما را در شهرى که هستیم حاکمان بر مردم قرار داد. سپس برادر زاده‌‏ام محمد بن عبدالله بن عبدالمطلب مردى ‏است که با هیچ یک از مردان قریش هم وزن نشود جز آنکه از او برتر است و به هیچ یک از آن‌ها مقایسه نشود جز آنکه بر او افزون ‏است و او اگر چه از نظر مالى کم مال است ولى مال پیوسته در حال دگرگونى و بى ‏ثباتى و همچون سایه‌‏اى رفتنى است و او نسبت‏ به خدیجه راغب و خدیجه نیز به او مایل است و مهریه او را نیز هر چه نقدى و غیر نقدى بخواهید آماده است و محمد را داستانى بزرگ و شانى والا و شهرتى عظیم خواهد بود.» 📚منبع من لا يحضره الفقيه، شیخ صدوق، ج ۳، ص ۳۹۸ فروع کافی، شیخ کلینی، ج ۲، ص ۱۹ .
💐 علت ازدواج حضرت خدیجه (س) با پیامبر اکرم (ص)؛ آیت الله سبحانی در کتاب فرازهایی از تاریخ اسلام(۱) به چهار نمونه از این شواهد اشاره می‌­کنند که به طور خلاصه بیان می­کنیم: چنانکه می­ دانید پیامبر (ص) پیش از ازدواج با خدیجه، زمام تجارت وی را بر عهده داشت. غلام خدیجه (س) به نام میسره، در سفر تجاری همراه پیامبر بود. پس از بازگشت کاروان، میسره آنچه را در سفر دیده بود برای خدیجه تعریف کرد، از جمله اینکه: محمد (ص) بر سر موضوعی با تاجری اختلاف پیدا کرد. آن مرد به او گفت: به لات و عزی سوگند بخور تا سخن ترا بپذیرم. محمد (ص) در پاسخ گفت: «پست ترین و مبغوض ترین موجودات پیش من، همان لات و عزی است که تو آنها را می پرستی.»(۲) و نیز این جریان را که در نزدیک “بصری” (شهر شام)، محمد (ص) زیر سایه درختی نشسته بود، در این حال چشم راهبی که در صومعه نشسته بود به محمد امین (ص) افتاد. وی از من نام او را سوال کرد و من پاسخ دادم، آنگاه وی گفت: این مرد که زیر سایه این درخت نشسته است، همان پیامبریست که در تورات و انجیل درباره او بشارت‌های فراوانی خوانده ام(۳) خدیجه با شنیدن این کرامت، شوق مفرطی که سرچشمه آن علاقه به معصومیت محمد(ص) بود، در خود احساس کرد و بی اختیار گفت: میسره! کافی است، علاقه مرا به محمد دو چندان کردی…. سپس آنچه را از میسره شنیده بود برای ورقه بن نوفل نقل کرد و ورقه به او گفت: صاحب این کرامات، پیامبر عربی است(۴) ▫️روزی خدیجه در خانه خود نشسته بود و یکی از دانشمندان یهود نیز در آن محفل بود، اتفاقاً محمد (ص) از کنار منزل آنها گذشت و چشم آن دانشمند به او افتاد، آن دانشمند فوراً از خدیجه خواست که از محمد (ص) تقاضا کند چند دقیقه در این مجلس شرکت کند. پیامبر (ص) تقاضای دانای یهود مبنی بر نشان دادن علائم نبوت در بدن خود را پذیرفت. پس از آنکه دانای یهود از وجود علائم نبوت در محمد (ص) خبر داد خدیجه پرسید: از کجا می‌گویی که او حائز چنین مقامی می ­شود؟ پاسخ داد: من علائم پیامبر آخر الزمان را در تورات خوانده ­ام و از نشانه­ های او این است که پدر و مادر او می­ میرند و جد و عموی وی از او حمایت می­ کنند و از قریش زنی را انتخاب می­ کند که سیده قریش است. آنگاه افزود: خوشا به حال کسی که افتخار همسری او را به دست آورد. ▫️ورقه بن نوفل که عموی خدیجه و از دانایان عرب بود مکرر می ­گفت: مردی از میان قریش برای هدایت مردم از طرف خدا برانگیخته می­ شود و یکی از ثروتمندترین زنان قریش را می­ گیرد و چون خدیجه ثروتمندترین زن قریش بود، گاه و بیگاه به خدیجه می ­گفت:روزی فرا می­رسد که تو با شریفترین مرد روی زمین وصلت کنی. ▫️خدیجه شبی در خواب دید که خورشید بالای مکه چرخ خورد و کم کم پائین آمد و در خانه او فرود آمد. ورقه خواب وی را چنین تعبیر کرد که: با مرد بزرگی ازدواج خواهی کرد که شهرت او عالم گیر خواهد شد. از طرف دیگر باید توجه داشت که پیامبر اکرم (ص) نیز گر چه از ثروت محروم بود، اما اولا از خاندان معروف قریش بود و ثانیا به راستگویی، امانتداری و اخلاق پسندیده شهرت داشت. در پایان به ذکر حدیثی از پیامبر(ص) در شأن خدیجه اشاره می ­کنیم که می­ فرماید: «بهشت مشتاق دیدن چهار زن است: مریم دختر عمران، آسیه دختر مزاحم (همسر فرعون)، خدیجه دختر خویله، و فاطمه دختر محمد(ص) (۵) 📚منبع (۱) تاریخ اسلام، آیت الله سبحانی، ص ۸۲ (۲) طبقات کبری، بغدادی، ج ۱، ص ۱۳۰ (۳) بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۱۸، ص ۱۶ (۴) سیره نبوی، ابن هشام، ج ۱، ص ۷۶ (۵) بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۵۳ .
. 🔳 بی‌قراری حضرت فاطمه(س) در فراق مادر امام صادق(ع) می‌فرماید: «هنگامى‌که حضرت خدیجه(س) رحلت کرد، حضرت فاطمه سلام الله علیها که کودکى بیش نبود دائما به رسول خدا(ص) پناه می‌برد و در اطراف ایشان مى‌چرخید و می‌فرمود: «اى پدر! مادرم کجاست؟» امام فرمود: در این حال جبرئیل بر پیامبر(صلی الله علیه وآله) نازل شد و گفت: خداوند مى‏‌فرماید: «به فاطمه سلام برسان و به او بگو مادرت در بهشت در یک خانه‏‌اى است از نى که دیوارهاى آن از طلا و ستون‌هاى آن از یاقوت سرخ است‏ و در کنار «آسیه» همسر فرعون و «مریم» دختر عمران قرار دارد.» حضرت فاطمه سلام الله علیها مى‌فرمود: «خداوند سلام است و از اوست سلام و به سوى اوست‏ سلام.» 📚منبع امالی، شیخ طوسی، ص۱۷۵ المجالس، شیخ مفید، ص ۱۱۰ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۱۶، ص ۱ ......... . 🏴 نگرانی مادر برای حضرت فاطمه علیهاالسلام اسماء (یا سلمی) بنت عمیس می‌گوید: زمانی که خدیجه علیهاالسلام در بستر بیماری بود گریه می‌کرد. عرض کردم شما که بانوی زنان جهان و همسر پیامبر صلی الله علیه و آله هستید و آن حضرت شما را به بهشت بشارت داده است، چرا گریه می‌کنید؟ فرمود: «برای مردن نمی‌گریم. بلکه هر زنی در شب عروسی‌اش نیازمند مادر است که سرّش را با او در میان بگذارد و نیازها و خواسته‌هایش را به او بگوید. من از آن ناراحتم که شب زفاف فاطمه کسی نیست که او را یاری دهد و برایش مادری کند.» گفتم: بانوی من، به شما قول می‌دهم که اگر تا آن روز زنده ماندم، به جای شما برای فاطمه مادری کنم. شب زفاف فاطمه علیهاالسلام رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمان داد که زنان همگی از خانه فاطمه علیهاالسلام خارج شوند، ولی من نرفتم. پیامبر صلی الله علیه و آله هنگام خروج متوجه من شد. فرمود: «تو کیستی؟ چرا نرفتی؟» عرض کردم: پدر و مادرم فدای شما! قصد سرپیچی نداشتم، ولی به خدیجه وعده‌ای داده‌ام که می‌خواهم به آ ن وفا کنم. آن گاه جریان را به طور کامل تعریف کردم. پیامبر گریست و مرا دعا کرد. 📚منبع کشف الغمه فی معرفه الأئمه، اربلی، ج ۱، ص ۳۶۶ .
. ▪️ حضرت خدیجه(س) فخر امامان پیامبر صلی الله علیه و آله و امامان معصوم علیهم‌السلام در موارد متعدد به وجود بانوی ارجمند جهان حضرت خدیجه سلام الله علیها مباهات و افتخار نموده‌اند، یکی از آن‌ها روایت زیر است: روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله در مسجد در حضور مردم در شأن حسن و حسین علیهم‌السلام مطالبی فرمود و از جمله چنین گفت: «ایها الناس! الا اخبرُکُم بخیرِ الناسِ جداً وجدهً؛ ای مردم! آیا شما را خبر ندهم به بهترین انسان‌ها از جهت جد و جده؟» حاضران عرض کردند: «آری، خبر بده!» فرمود: «الحسن والحسین، جدُهما رسولُ الله و جدتُهُما خدیجهُ بنت خویلد؛ آنها حسن و حسین علیهم‌السلام هستند که جدشان رسول خدا محمد صلی الله علیه و آله است و جده‌ی آنها خدیجه سلام الله علیها دختر خویلد می‌باشد.» 📚منبع بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۴۳، ص ۳۰۲ .