.
#عزاداری_مردم_کوفه
اسيد بن صفوان از صحابی حضرت رسول اکرم می گويد :
روزى كه حضرت اميرالمؤمنين(عليه السّلام) به شهادت رسید، گريه شهر را به لرزه در آورد و مردم مانند روز شهادت حضرت رسول(ص) دهشت زده بودند.
مردى گريان و شتابان «وَ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ» گويان پيدا شد، در حالی که مى گفت :
«خدايت رحمت كند اى ابوالحسن(ع)!
تو از همه مردم پيشتر به اسلام گرويدی و در ايمان با اخلاصترین فرد از نظر ایمان بودی و يقين تو محكمترین بود و از همه مردم باتقواتر بودی و از همه بیشتر رنج کشیدی و از حضرت رسول اکرم(ص) بیشتر محافظت نمودی و امین ترین اصحاب بودی.
مناقبت از همه برتر و سوابقت از همه شريفتر و منزلت تو از همه رفيعتر بود و به رسول اکرم(ص) از همه نزديكتر و از نظر روش و اخلاق و طريقه و كردار به آن حضرت(ع) شبيه تر بودی و مقامت از همه شريفتر بود و نزد رسول اکرم(ص) از همه گراميتر بودى.
خدا تو را از جانب اسلام و پيغمبر و مسلمين پاداش خير دهد.
توانا بودى هنگامى كه اصحاب رسول اکرم(ص) ضعیف بودند و زمانى كه خوارى و زبونى از خود نشان دادند، تو به ميدان آمدى و موقعى كه سستى ورزيدند، تو قيام كردى و آنگاه كه اصحابش به انحراف گرویدند، روش رسول اکرم(ص) را در پیش گرفتی، خليفه بر حق او بودى، بى چون و چرا و به نزاع برنخاستى و در برابر زبونى منافقان و خشم كافران و بدآمدن حسودان و خوارى فاسقان، ناتوانى نشان ندادى.
زمانى كه همه سست شدند، تو به امر خلافت قيام كردى و چون از سخن گفتن ناتوان شدند، سخن گفتى و چون توقف كردند، در پرتو نور خدا گام برداشتى، آنگاه از تو پيروى كردند و هدايت يافتند. و تو از همه خوش زبانتر و خدا را فرمانبردارتر و عاقبت انديشتر و كم سخن تر و درست گفتارتر و بلندنظرتر و دلیرتر بودی و يقين تو از همه بيشتر بود و از همه نيكوكردارتر و آشناتر به امور بودى.
تو به خدا در ابتدا و انتها رئيس و بزرگ دين بودى، براى مؤمنان پدر مهربان بودى زمانى كه تحت سرپرستى تو در آمدند، بارهاى گرانى را كه آنها از كشيدنش ناتوان شدند، به دوش گرفتى و آنچه را از امور دين تباه ساختند؛ محافظت نمودى و آنچه را از احكام و شرايع رها كردند، رعايت فرمودى و زمانى كه زبونى كردند و به گردآوردن دنيا حريص شدند دامن به كمر زدى.
زمانى كه بيتابى كردند، بلندى گرفتى و زمانى كه شتاب كردند، صبر نمودى و انتقام هر خونی را كه مي خواستند تو گرفتى و براى مسلمين از كفار خونخواهى كردى و از بركت تو به خيراتى رسيدند كه گمانش را نداشتند، بر كافران عذابى ريزان و رباينده و براى مؤمنان پشتيبان و سنگر بودى، به خدا همراه نعمتهاى الهی آفريده شدى و به عطاى الهى كامياب گشتى و سوابقش را احراز كردى و فضائلش را به دست آوردى.
شمشير حجت و دليلت كُند نبود و دلت منحرف نگشت و بصيرتت ضعيف نشد، هراسان نگشتى و سقوط نكردى.
تو مانند كوه بودى كه طوفانش نجنباند و همچنان بودى كه رسول اکرم(ص) فرمود :
«در رفاقت و دارائى خويش امانت نگهدارترين مردم است.»
در روى زمين بزرگ و نزد مؤمنين شريف بودى، هيچ كس را درباره تو راه عيبجوئى نبود و هيچ کس نمی توانست بر تو خرده بگيرد.
و براى هيچ كس نرمى و مجامله نمی کردى، هر ناتوان و زبونى نزد تو توانا و عزيز بود تا حقش را برايش بستانى و هر تواناى عزيز، نزدت ناتوان و زبون بود تا حق را از او بستانى و در اين موضوع، خويش و بيگانه نزدت برابر بود، شأن و شخصيت تو بر اساس حق و راستى و مدارا بود.
در هر کاری گفتارت حكم و ثابت و فرمانت با خويشتن دارى و دور انديشى همراه بود و رأی تو با علم و عزم راسخ بود.
و هر آينه راه راست روشن گشت و امر مشكل آسان شد و آتشها خاموش گشت و دين به وسيله تو راست شد و اسلام قوت يافت و امر خدا ظاهر شد، اگر چه كافران دوست نداشتند و اسلام و اهل ايمان از بركت تو پا بر جا شدند و بسيار بسيار پيشى گرفتى و پس از تو هر کس هر چه بکوشد به درجه تو نرسد.
تو بزرگتر از آنى كه مصيبت تو با گريه جبران شود، مرگ تو در آسمان بزرگ جلوه كرد و مصيبت تو مردم را خرد كرد «فإنا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ» ما به قضاء خدا راضى و نسبت به فرمانش تسليم هستيم، به خدا سوگند مسلمين هرگز كسى را مانند تو از دست ندهند، تو براى مؤمنين پناه و سنگر و مانند كوهى پا برجا و بر كافران خشونت و خشم بودى، خدا ترا به پيغمبرش برساند و ما را از اجرت محروم نسازد و بعد از تو گمراه نگرداند، مردم همه خاموش بودند تا سخنش تمام شد.»(۱)
او گريست و اصحاب گريستند، سپس هر چه جستند او را نيافتند.
مرحوم ابن شهر آشوب می نویسد :
📋《فَالْتَفَتُوا فَلَمْ يَرَوْا أَحَداً فَسُئِلَ الْحَسَنُ(ع) مَنْ كَانَ الرَّجُلُ؟》
هر چه گشتند او را نيافتند، سپس از امام حسن(ع) پرسیدند؛ آن مرد که بود؟
ایشان فرمود : او خضر بود.(۲)
📚۱)ترجمه أصول كافی، ج۲، ص۳۵۰
۲)مناقب ابن شهر آشوب، ج۲، ص۳۴۷
#اسنادالمصائب
.