eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
3.7هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
564 ویدیو
800 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
. (ع) در سرزمین بسم الله الرحمن الرحیم متن خطبه ی امام حسین(ع) در برابر علمای اسلام و صحابی معروف پیامبر(ص) در سرزمین منا ( دو سال قبل از واقعه عاشورا ) سلیم بن قیس می گوید، یک سال قبل از مرگ معاویه، حسین بن علی(ع) با عبدالله ابن عبّاس و عبدالله بن جعفر به حج رفتند، امام حسین(ع) مردان و زنان و یاران بنی هاشم و آن عده از انصار را که او و خاندانش را می شناختند جمع کرد. سپس چند نفر را فرستاد و فرمود: همة کسانی را که امسال از اصحاب پیامبر(ص) معروف به صلاح و عبادت اند به حج آمده اند، نزد من جمع کنید. در پی این دعوت بیش از هفتصد نفر ـ که بیشتر آنان از تابعین و حدود دویسـت نفـر از اصحـاب پیامبر(ص) بودند ـ در «منا» در خیمة آن حضرت گرد آمدند. امام در میان آنان برای ایراد خطبه برخاست و پس از حمد و ثنای الهی فرمود: اما بعد، این شخص طغیانگر (معاویه) دربارة ما و شیعیان ما اعمالی را روا داشت که دیدید و فهمیدید و شاهد بودید. می خواهم مطلبی را از شما بپرسم، اگر راست گفتم مرا تصدیق کنید و اگر دروغ گفتم مرا تکذیب کنید. [و بی تفاوت نمانید.] شمار را سوگند می دهم به حقّ خدا بر شما و حقّ رسول خدا(ص) و خویشاوندی من که با پیامبر شما دارم، چون از اینجا (به دیار خود) رفتید، این گفتار مرا عنوان کنید و همة شما در دیار خود از قبایلتان ـ آنان را که به آنها اطمینان دارید ـ دعوت کنید.1 آنگاه حضرت(ع) ضمن این گفتار، هیچ آیة قرآنی را که خداوند در شأن آنان نازل کرده بود نگذاشت مگر اینکه آن را خواند و تفسیر فرمود و نیز هر چه رسول خدا(ص) دربارة پدر و برادر و مادر خود و خاندانش فرموده بود نقل کرد، و در همة آنها اصحاب پیامبر (ص) می گفتند: آری، به خدا این سخنان را شنیدیم و شهادت می دهیم. و تابعین می گفتند: به خدا سوگند این سخنان را کسانی از صحابه که آنها را به راستگویی و امانت می شناسیم برای ما نقل کردند. حضرت(ع) فرمود: شما را به خدا قسم می دهم که این سخنان را برای هر کس که به او و دینش اطمینان دارید، نقل کنید. سلیم می گوید: از جمله سخنان امام حسین(ع) که دربارة آن، آنان را سوگند داد و یادآور شد، این بود که فرمود: شما را به خدا سوگند می دهم آیا می دانید که علی بن ابی طالب(ع) برادر رسول خدا(ص) بود، هنگامی که پیامبر(ص) بین اصحابش برادری پدید آورد، بین او و خودش برادری برقرار کرد و فرمود: تو برادر مؤمن منی و من برادر تو هستم در دنیا و آخرت؟! گفتند: آری به خدا. آنگاه فرمود: شما را به خدا سوگند می دهم، آیا می دانید که رسول خدا(ص) محل مسجد و منازل خود را خرید و ساختمان کرد، سپس در آنجا ده اتاق ساخت، نه اتاق برای خودش و یک اتاق که در وسط واقع شده بود برای پدرم، سپس درهایی که به مسجد راه داشت جز درب اتاق پدرم همه را بست. پس در این باره عده ای به سخن آمدند و پیامبر(ص) فرمود: من از طرف خودم درب منازل شما را بسته و درب منزل علی(ع) را باز نگذاشتم، بلکه خداوند مرا به بستن درهای منازل شما و گشودن درب منزل علی(ع) فرمان داد، بعد پیامبر(ص) همه مردم بجز علی(ع) را از خوابیدن در مسجد نهی فرمود، در مسجد و منزل او و در منزل رسول خدا(ص) جنابت رخ می داد از این رو در همانجا برای پیامبر(ص) و علی(ع) فرزندانی متولد شدند؟! گفتند: آری به خدا. و فرمود: آیا می دانید که عمربن خطاب علاقه داشت تا روزنه ای به اندازه چشمش از منزل خود به مسجد باز کند ولی پیامبر(ص) اجازه نداد، سپس سخن راند و فرمود: خداوند به من فرمان داده تا مسجدی پاک بسازم که جز من و برادرم و فرزندانش در آن سکونت نکنند؟! گفتند: آری به خدا. فرمود: شما را به خدا سوگند می دهم آیا می دانید که رسول خدا(ص) روز غدیر خم علی(ع) را به ولایت نصب کرد و فرمود: باید حاضران به غایبان برسانند؟ گفتند: آری به خدا. فرمود: شما را به خدا سوگند می دهم آیا می دانید رسول خدا(ص) در جنگ تبوک به علی(ع) فرمود: تو نسبت به من مانند هارون نسبت به موسایی و تو پس از من زمامدار هر مؤمنی؟ گفتند: آری به خدا. و فرمود: شما را به خدا سوگند، آیا می دانید که رسول خدا(ص) هنگامی که نصارای نجران را برای مباهله فراخواند جز علی(ع) و همسرش (فاطمه(س)) و دو فرزند او (حسن و حسین(ع)) را نیاورد. گفتند: آری به خدا. فرمود: شما را به خدا قسم می دهم، آیا می دانید پیامبر(ص) در روز خیبر پرچم را به دست علی (ع) داد و فرمود: پرچم را به دست کسی می دهم که خدا و رسولش او را دوست دارند و او نیز خدا و رسولش را دوست دارد، آنکه پی درپی (بر دشمن) یورش می برد و فرار نمی کند و خداوند خیبر را به دست وی فتح کند؟ گفتند: آری به خدا. فرمود: آیا می دانید که پیامبر(ص) او را برای ابلاغ آیات برائت فرستاد و فرمود: از سوی من کسی (پیام را) نمی رساند مگر خودم یا کسی که از من باشد؟ گفتند: آری به خدا. فرمود: