#نوکری_اهلبیت_علیهم_السلام
#با_امام_صادق_علیه_السلام
#آشیخ_عباس_قمی
#نکته_های_ناب
🔷🔶 #قدر_نوکری_در_خانه_اهل_بیت_علیهم_السلام_را_بدانید
👈🏼👈🏼 نـقـل اسـت كـه:
حـضـرت امـام جـعفر صادق عليهالسلام را غلامى بود كه هرگاه آن حضرت سـواره بـه مـسـجـد مـىرفـت آن غـلام هـمـراه بود.
چون آن حضرت از استر پياده مىگشت و داخـل مـسجد مىشد آن غلام استر را نگاه مىداشت تا آن جناب مراجعت كند.
🍃 اتفاقا در يكى از روزهـا كـه غـلام بـر در مـسـجـد نـشـسـتـه و اسـتـر را نـگـاه داشـتـه بود چند نفر مسافر از اهـل خـراسـان پـيـدا شـدنـد يـكـى از آنـهـا رو كـرد بـه او گـفـت:
اى غـلام ! ميل دارى كه از آقاى خود حضرت صادق عليه السلام خواهش كنى كه مرا مكان تو قرار دهد و مـن غـلام او بـاشـم و بـه جـاى تـو بـمـانـم و مـالم را بـه تـو بـدهـم و مـن مـال بـسـيـار از هـرگـونه دارم تو برو و آن مالها را براى خود قبض كن و من به جاى تو ايـنـجا بمانم.
🍃 غلام گفت: از آقاى خود خواهش مىكنم اين را.
پس رفت خدمت حضرت صادق عـليـهالسـلام و عـرض كـرد:
فـدايـت شـوم! مـیدانـى خـدمـت مـرا نـسـبـت خـود و طـول خـدمـتم را، پس هرگاه حق تعالى خيرى را براى من رسانيده باشد شما منع آن خواهيد كرد؟
فرمود: من آن را به تو خواهم داد از نزد خودم و از غير خودم منع مى كنم تو را.
🍃 پس غلام قصه آن مرد خراسانى را با خود براى آن جناب حكايت كرد.
حضرت فرمود:
اگر تـو بـىمـيـل شـدهاى در خـدمـت مـا و آن مـرد رغـبـت كـرده بـه خـدمـت مـا قبول كرديم ما او را و فرستاديم تو را.
پس چون غلام پشت كرد به رفتن، حضرت او را طـلبـيـد و فـرمـود:
بـهجـهت طول خدمت تو در نزديك ما يك نصيحتى تو را بنمايم آن وقت مـخـتـارى در كـار خـود، و آن نـصـيـحـت ايـن اسـت كـه چـون روز قـيـامـت شـود حـضـرت رسـول صـلى اللّه عـليـه و آله و سـلم آويخته و چسبيده باشد به نورالله و اميرالمؤمنين عـليـهالسـلام آويـخـتـه بـاشـد بـه رسـولخدا صلىاللهعليهوآلهوسلم و شيعيان ما آويـخـتـه بـاشـنـد بـه مـا پـس داخـل شـونـد در جـايـى كـه مـا داخـل شـويـم و وارد شـوند آنجا كه ما وارد شويم.
🍃 غلام چون اين را شنيد عرض كرد:
من از خـدمـت شـمـا جـايـى نـمىروم و در خدمت شما خواهم بود و اختيار مىكنم آخرت را به دنيا و بيرون رفت به سوى آن مرد.
🍃 آن مرد خراسانى گفت: اى غلام ! بيرون آمدى از نزد حضرت صادق عليه السلام به غير آن رويـى كـه بـا آن خـدمـت آن حضـرت رفتى، غـلام كـلام آن حضـرت را براى او نقل كرد و او را برد خدمت آن جناب.
حضرت قبول فرمود ولاء او را و امر فرمود كه هزار اشرفى (دينار) به غلام دادند.
🔻 #شیخ_عباس_قمی طاب ثراه پس از نقل این قضیه میگوید:
يقول هذا الفقير (عباس القمي):
أقول له عليه السّلام يا سيدي انّي منذ عرفت نفسي رأيتها بفنائكم وقد نبت لحمي و جلدي تحت ظلّ إحسانكم فأرجو رجاء واثقا وآمل أملا صادقا ان تحافظوا عليّ ولا تتركوني ولا تطردوني من بابكم فيما بقي من عمري، وأقول بلسان العجز والافتقار دائما..
📝 این فـقير (عباس قمى) خدمت آن حضرت عرض مىكنم:
كه اى آقاى من! من تا خود را شناختهام خود را بر در خانه شما ديدهام و گوشت و پوست خود را از نعمت شما پرودهام.
رجاء واثق و اميد صادق كه در اين آخر عمر از من نگهدارى فرماييد و از اين در خانه مرا دور نفرماييد و من به لسان ذلت و افتقار پيوسته عرض مىدارم
📚 منتهی الآمال فی تواریخ النبی والآل، شیخ عباس قمی، ج۲ ص۲۳۵
🔆