.
#گریز_های_اربعین #امام_حسین
🔹فلمّا زارته زينب،يوم الاربعين زارته و هي جائعة عطشانة مواساة لأخيها الحسين وصاحت وااخاه واحسيناه لقد قتل أخي الحسين جائعاً عطشانا ً .و كانت تحمل شيئا ً تحت ردائه فلمّا أخرجته و إذا هو رأس أخيها الحسين
🔹وقتی حضرت زینب سلام الله علیها امام حسین علیه السلام را در اربعین زیارت کردایشان تشنه و گرسنه بودند.بجهت مواسات با برادرش امام حسین علیه السلام و ناله میکرد ای وای برادرم ای وای حسینم.حسینم را تشنه و گرسنه کشتند.و گویا چیزی در زیر ردایش باخود حمل میکرد وقتی آن را خارج کرد دیدند آن چیز،سرِ بریده ی سید الشهداست.
📚منبع :
مأساة أهل البيت
اثرِ علامه عبدالوهاب الكاشی ج١ ص٢٢٠
عنایت بفرمایید:👇
1 - جایگاه روضه :اربعین و الحاق سر مبارک به بدنِ ارباب
2 - فنِ برگرداندنِ روضه:
اول👇
🔸هدایت کنیم روضه رو به سمتِ مدینه و مادر...
بی بی وقتی تشنه اند،گرسنه هم هستن و سر رو زیرِ رداشون حمل میکنن یعنی بحالت خمیده خمیده راه میرن،کاملا ً شبیهِ مادرشون که سرِ مزار پیغمبر صلوات الله علیه میرفتن،دارن سر مزار ارباب میرن.
🔹و هر قدم یادشون میاد اینجا چقدر لطمه بصورت زدن و از جگر ناله زدن :یا جداه هذا حسین مقطع الاعضا،هذا حسین مرمل بدما
🔸و حالا بعید نیست اگر زیر لب صدا زده باشن یا رسول الله :
میبینی از سر و صورت حسینت که بوسه میزدی چی باقی مونده ؟!
دوم 👇
🔹سر رو زیر ردا حمل کردن درسته رفقا ؟یعنی چی؟
یعنی داداش دیگه نمیخوام به سرت آفتاب بتابه ... چقد خورشیدِ کربلا حرارتش داغِ ...
عنایت بفرمایین👇
داداش:
🔸هنوزم ،حتی اینجا هم میخوام اون خاطره ی مدینه رو جبران کنم . یادته جلو در ایستاده بودی صبر کردی تا نور آفتاب صورتم و اذیت نکنه؟
🔹همون موقعی که ۳ روز بود همدیگه رو ندیده بودیم ... الان چهل روزه همدیگه رو ندیدیم ... درسته جونی برام نمونده اما میخوام جبران کنم
سوم👇
فن گریز :
🔹 گزینه اول:
مسیر گریز به روضه ی گودال بسیار نو و جدید و سلامت ، فراهم هست چون فن برگردوندنِ روضه در اجرا با نگاهی تازه و مستند پیاده شده .
🔸اما بعضی زبانحال هارو یادمون نره .
عاطفی خوندن رو فراموش نکنیم .
داداش تشنه ذبحت کردن ، تشنه ام هنوز ...
گرسنه ذبحت کردن ، گرسنه ام هنوز...
یادم نرفته داشتنِ لقبِ "شریکه الحسین " رو ...
🔹اما
بهم حق بده یه روزی همینجا ناله زدم (یوم علی صدرالمصطفی و یوم علی وجه الثری)
الان "وجه الثری" بگم ؟! یا نه ؟
ناله بزنم که:
مادرجان
یا رسول الله یا جداه
باباجان یا امیرالمومنین ...
رو خاک دیگه نه ، جمع و جور شدن بدنِ بی سرش بینِ این بوریا رو نگاه کنین !
👈سلاحِ مداح شعرش هست درسته ؟
ته مانده ی سر را به پیکر ملحقش کرد
هرگز ولی ملحق به سر پیکر نمیشد !
چیزی نمانده بود زینب پس بیارد...
این در به در بر نیزه ها که سر نمیشد !!
🔸گزینه ی دوم
مسیر کاملا ً شفاف و آماده ست برای حرکت و اجرای مناسب و درست.
وقتی سه روز بی وجنات حسین شد
نزدیک بود تا نفسش را فدا کند ...
(اجازه نمیدم سرت دیگه با حرارتِ خورشید کربلا بسوزه ...)
🔹یادته قدیمارو با داداش حسنمون کنار مادر میرفتین بیرونِ مدینه . اونجا که بیت الاحزان بود . بابا ساخته بودتش که مادرمون راحت گریه کنه؟یادته خرابش کردن یه روزی بعدش چقد صورتت و جلوی صورتِ سوخته ی مادر گرفته بودی تا دیگه حداقل با گرمای آتیشِ خورشید مدینه نسوزه ...
🔸صورت من که زیر آفتاب چهل منزل سوخته باقیش اثر سوختگیهاش از چیه نگم برات ، پشت بومهای شام که یادته ؟!
حداقل دوباره صورت تو نسوزه عزیز دلم آخه هم سرت به پشت بومها نزدیک تر بود هم توی تنور گذاشتن سرت رو
و هم ...
🔹همینجا هم یادم نمیره
چقد روی رمل داغ کربلا صورتت و جا به جا میکردی عزیز دلم...
هر جا که سر نهاد بر آن ریگ های داغ
از حال رفت و باز به جای دگر گذاشت!!
یا
آفتابی که تیغ میبارد گرمتر از تمامی سال است
در سراشیبی زمینی سرخ تشنه ای در میان گودال است
و الی آخر...
مهم 👇
🔸یادمون نره در مجلس آرایی و اجرای فنون ؛سرمایه ی یک مداح :شعر قوی،استخوان دار،فاخر،استوار و با کیفیتش هست.پس سعی کنیم از بین روضه ی حرفی و روضه ی شعری "روضه ی شعری" رو انتخاب کنیم.
🔹محفوظاتمون رو در شعرهای قوی ببریم بالا،تا در لحظه ی ورود بجلسه با اعتماد به نفسِ بالاتر حاضر و در اداره ی جلسه قوی تر ظاهر بشیم .
استاد حاج حبیب نیازی
#مقتل #اربعین #سید_الشهدا
#گریزهای_مداحی_اربعین
.
.
#گریز_های_اربعین
🔶از آنجا که کارِ شاعر با ذوق و طبعی روان "مقتل سُرایی ست "نه مقتل سازی !و کار مداح بیان وقایع اتفاقیه با معجونی از چند هنر فاخر است ، آنهم با مطالعه ای در شعاعِ طلوعِ نورِ قرآن عزیز و معصومین علیهم السلام ، نه خواندن روضه های شنیداری و ...!
🔹کنار هم و باهم چهار وجه از وجوه مقام و جایگاه روضه ی اربعین را بررسی کنیم:
اول 👇
🔹تلاقوا بالبكاء، والحزن، واللطم. وأقاموا المآتم المقرحة للأكبادو اجتمعت الیهم نساء ذلک السواد و اقاموا علی ذلک ایاماً ...
🔸اهل بیت امام حسین علیه السلام (با جابر و عطیه) همزمان باهم به کربلا رسیدند و با اشک،ناله و حزن لطمه به صورت میزدند که با یکدیگر مواجه شدند .عزایی جگر سوز برپاداشتند. زنانِ آن ناحیه نیز گرد آمدند و چند روزی ماتم برپا داشتند ...
📚منبع:
الملهوف صفحه ۲۲۵
تسلیه المجالس جلد ۲ صفحه ۴۵۸
دوم 👇
🔸فعند ذلم نظروا فی کربلا فجدّدوا الاحزان و شقّقوا الجیوب و نشروا الشعور و ابدوا ماکان مکتوماً من الاحزان و المصائب و اقاموا عنده ایّاماً
🔹وقتی اهل بیت علیهم السلام کربلا را دیدند،غم و غصه شان تجدید شد گریبان چاک کردندمو پریشان کردندو هر چه از مصیبت در دلشان پنهان بود آشکار کردند و چند روزی نیز آنجا بودند.
📚منبع:
قمقام زخار و صمصام بتار: 580:2
مقتل ابيمخنف : 221
سوم 👇
🔹فلمّا زارته زینب سلام الله علیها،یوم الاربعین زارته و هی جائعه عطشانه مواساه لاخیها الحسین و صاحت و اخاه واحسیناه لقد قتل اخی الحسین جائعاً عطشاناً ...و کانت تحمل شیئاً تحت ردائه فلمّا اخرجته و اذا هو راس اخیها الحسین
🔸وقتی زینب سلام الله علیها،امام حسین را در اربعین زیارت کرد ایشان تشنه و گرسنه بود.بجهت مواسات با برادرش امام حسین و ناله میکرد ای وای برادرم ای وای حسینم برادرم حسین را تشنه وگرسنه کشتندوگویا چیزی در زیرِ ردایش با خود حمل میکرد وقتی آن را خارج کرد،دیدند آن چیز،سر بریده ی سیدالشهداست
📚منبع :
ماساه اهل البیت_علامه عبدالوهاب الکاشی ج 1ص۲۲۰
چهارم 👇
🔹حضرت سکینه خاتون (س)قبر پدر را در آغوش کشیده بود در (3روز بعد از اربعین) فرمود:مضی الزمان و قلبی یقول؛انک اتی،روزگار گذشت،ولی قلبم گواهی میدهدکه تومی آیی پدرجان
📚منبع:
تذکره الشهدا علامه ملاحبیب کاشانی ج2ص۴۱۵
و اما👇
گزینه چهارم 👇
🔹ایشان که طبقِ نورِ بیانِ امام صادق(ع)"مستغرق فی ذات الله" هستن، ببینین چقدر زیبا،لطیف،توحیدی و جانسوز کنار پدر بزرگوارشان مسئله ی رجعت و ظهور رو یادآور میشن در مقامِ مصیبتی که 👇
🔸(ما اعظمها و اعظم رزیتها فی الاسلام و فی جمیع السماوات و الارض) هست . و بانو سکینه(س)چطور دوره ی حکومتی که تجلیِ اسم شریفِ "مسکن الفواد " که آرامش و سکینه ی دلهاست.و همان دوره ی ظهور حضرت هست را یاداوری میکنند و چه زیبا خودشون رو نیز جزء منتظرین برای امر فرج اعلام میکنند .
🔹همانکه برای ظهورِ او صدا میزنیم "این الطالب بدم المقتول بکربلا"
🔸بانو حتی در همین اربعین نیز آماده مان میکنند و یاریمان میکنند تا به این زیارت اربعین که یکی از نشانه های مومن طبق بیان امام عسکری علیه السلام هست خودمان را برسانیم آنهم نه با دستِ خالی ، بهمراهِ افضل اعمال که انتظار فرج هست ، با قلبی که گواهی بدهد ،قلبی که حرم الله هست ، قلبی که شفاف سازیِ کاملش برای قلب مومن" و قبره فی قلوب من والا هست"
🔹حال برای معنا کردنِ لغتِ قلب و حقیقتِ قلب زمان زیاد است.میدانید که " امینه " را از حضرت رباب سلام الله علیها وسکینه را از حضرت حسین علیه السلام بعنوان گرفته اند.
📚منبع:
سیدعبدالرزاق مقرم
🔸پس :
امانِ محشری و در لقب اَمینه شدی
برای قلبِ پدر بود اگر سکینه شدی
🔹ان شاءلله به دعا و نفسِ ایشان همه اربعین بهمراهِ انتظار او که وقتی شیعیانش صدا میزنند"یا فارس الحجاز ادرکنی"سریعا ً لرزه به سرتاپای وجود نحسِ دشمانش می افتد ، پابه رکابِ حجه بن الحسن عج الله تعالی فرجه الشریف ، درکربلا برای او که قتلوه عطشاناو ...هست،اقامه ی عزا کنیم .
کارگر خواست خطابش کاش با ما باشد
گرد گیریِ رکابش کاش با ما باشد
استاد حاج حبیب نیازی
#مقتل_اربعین_سید_الشهدا
#گریزهای_مداحی_اربعین
#اربعین
.
.
#گریز_های_اربعین
🔸یک مثال درباره روضه ی شماره ی اول
🔹🔸جایگاه روضه = برخوردِ اهل بیت سلام الله علیهم _جابر و عطیه
#فن _برگرداندن_روضه 👇👇
مثال ببینید ، حمزه علیه السلام نیز سیدالشهدا هستند وقتی پیغمبر صلوات الله علیه برگشتند از احد، با چشمهایی پر از اشک فرمودن همه برای شهدای خودشون اقامه ی عزا میکنن اما عموجانم غریب مونده ...
که همه از اون به بعد برای حمزه ی سیدالشهدا اشک ریختن و اقامه ی عزاداری کردن .
🌟حال در همین مطلب خودش چندین #استنتاج بسیار قوی هست
🔸بعد از مرحله ی برگرداندنِ روضه که مقدارش به وسعتِ هنر و اطلاعاتِ و سرمایه های یک مداح مربوط میشه مرحله ی گریز مهمِ ... که باید قاعدتا ً بسیار داغ تر و پر حرارت تر از فن برگردون روضه انجام بشه ...
🔸اما در این مرحله
گریز👇👇
عبارتِ "بالبکا و الحزن و اللطم" رو بررسی کنین .
زدنِ لطمه بصورت با اشک ...
👈🏼فن " #روضه_ی_آماری"
بررسی کنین که چه جاهایی لطمه به صورت زدند عمه ی سادات خودشون ... یا باقیِ مخدراتِ مکرمه ..
دو جارو باهم قیاس کنین و با پُلِ ارتباطیِ مناسب با استفاده از یکی از وجوهِ گریز در روضه موضوعی _ مفهومی و ... کار رو به اتمام برسونین _ در مجلس آرایی. فراموش نکنیم سلاحِ مداح ، شعر قوی هست . حتی در اجرای فنون ِ مختلف روضه ... حتی در گریز ... چه بهتر پس در بین روضه ی حرفی و روضه ی شعری روضه ی شعری رو انتخاب کنیم .
🔹مثال : 👇👇
آنقَدَر لطمه زدم صورتم از زخم پُر است
وَرمِ گونه ی من دیدِ مرا کم کرده !
و یا 👇
لطمه خوردن به صورت رو ببینید ...
داداش الان دارم خودم از غمت لطمه میزنم بصورتم
مثل شب عاشورا ، مثل روز عاشورا ، مثل وقتی بالای گودال اومدم و نگاهمون خورد بهمدیگه.... ولی میدونی که چند وقت قبل همینجا ... بعدش بین راه ... کوفه ... شام ...
لطمه خورد بصورتم . چه لطمه ای به صورتم خورد ...؟؟
راهم بدون اکبر و عباس بسته شد
با ضرب دستِ شمر وقارم شکسته شد
🔹🔸که باز هم همینجا فن برگردان روضه رو دارین و براحتی میتونین جایگاه روضه رو به سمت مدینه هدایت کنین ...
شبیه مادرمان لطمه خورد بر رویم
شبیه مادرمان تازیانه هم خوردم !
👈🏼و بعد باز هم فن گریز رو اجرا کنین ...
از غصه پاره شد جگرش مثل مادرش
زخمی شده ست پلکِ ترش مثل مادرش
این صورتی که رنگ پریده ست زینب است
باور کنید اینکه خمیده ست زینب است
الی آخر ...
"اللهم عجل لولیک الفرج "
(العاقبه الامور للمتقین)
استاد حاج حبیب نیازی
#مقتل_اربعین_سید_الشهدا
#گریزهای_مداحی_اربعین
#اربعین
.
.
#حضرت_ام_کلثوم
#گریز_های_اربعین
🍁خواسته حضرت ام کلثوم ازشمر
🔹سارَ القَومُ بِرَأسِ الحُسَینِ علیه السلام ونِسائِهِ وَالأَسرى مِن رِجالِهِ، فَلَمّا قَرُبوا مِن دِمَشقَ دَنَت امُّ کُلثومٍ مِنَ الشِّمرِ وکانَ مِن جُملَتِهِم فَقالَت: لی إلَیکَ حاجَةٌ. فَقالَ: وما حاجَتُکِ؟
🔸قالَت: إذا دَخَلتَ بِنَا البَلَدَ فَاحمِلنا فی دَربٍ قَلیلِ النَّظّارَةِ، وتَقَدَّم إلَیهِم أن یُخرِجوا هذِهِ الرُّؤوسَ مِن بَینِ المَحامِلِ ویُنَحّونا عَنها، فَقَد خُزینا مِن کَثرَةِ النَّظَرِ إلَینا ونَحنُ فی هذِهِ الحالِ.
🔹فَأَمَرَ فی جَوابِ سُؤالِها أن تُجعَلَ الرُّؤوسُ عَلَى الرِّماحِ فی أوساطِ المَحامِلِ بَغیا مِنهُ وکُفرا وسَلَکَ بِهِم بَینَ النَّظّارَةِ عَلى تِلکَ الصِّفَةِ، حَتّى أتى بِهِم إلى بابِ دِمَشقَ، فَوَقَفوا عَلى دَرَجِ بابِ المَسجِدِ الجامِعِ حَیثُ یُقامُ السَّبیُ.
ترجمه:👇
🔸سر حسین علیه السلام و نیز زنانش و مردان اسیر خاندان را حرکت دادند و چون به دمشق رسیدند، امّکلثوم به شمر که از افراد آن گروه بود نزدیک شد و به او گفت: درخواستى از تو دارم.
گفت: درخواستت چیست؟
🔸گفت: هنگامى که ما را به شهر در آوردى، ما را از دروازهاى ببر که تماشاگر کمترى دارد و به آنها بگو که این سرها را از میان ما بیرون ببرند و دور کنند که از کثرتِ نگاههایشان به ما، در این حال، خوار شدهایم.
🔹شمر، از سرِ سرکشى و ناسپاسى، در پاسخ درخواست او فرمان داد که سرها را بر سر نیزه و در وسط کاروان، حرکت دهند و به همان حال، آنها را از میان تماشاگران عبور دادند تا آنها را به دروازه دمشق رساند و بر راهپلّه مسجد جامع، آن جا که اسیران را نگاه مىدارند، ایستادند.
📚منبع:
الملهوف: ص ۲۱۰،مثیر الأحزان: ص ۹
#مقتل_ورود_کاروان_به_شام
#دروازه_ساعات #اسارت
.