گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
.
اللهم اجعلنی عندک وجیه بالحسین
وقتی خدا به کسی وجاهت بدهد، مثل موسی کلیم الله، آبروی او را حفظ میکند.
عاقبت تهمت زنای قارون به حضرت موسی (ع)
قارون زنی زناکار را پیش خود خواند، وقتی آن زن را که زیبارو بود ، نزد وی آوردند،هارون قراری با او گذاشت و طشتی از طلا و وعده هائی خوش به زن داد تا در میان مردم و قوم بنی اسرائیل برخیزد و حضرت موسی (ع) را به زنای با خود متهم سازد. زن هم پذیرفت.
فردای آن روز، قارون بنی اسرائیل را جمع کرد و سپس به نزد حضرت موسی (ع) آمده و گفت: «مردم جمع شده و انتظار آمدن شما را دارند تا در جمع آنان حاضر شوی و دستورات الهی و احکام دینشان را به آنها بگوئی.»
حضرت موسی (ع) نیز به میان آنها آمد وآنان را موعظه کرد و فرمود: «ای بنی اسرائیل هر کس دزدی کند دستش را قطع می کنم و هر کسی افتراء به دیگری بزند هشتاد تازیانه اش می زنم و هر کس زنا کند و دارای همسر نباشد صد تازیانه اش می زنم و هر کس زنای محصنه کند سنگسارش می کنم.»
در این وقت قارون برخاسته و گفت: «اگر چه خودت باشی؟»
حضرت موسی (ع) گفت: «آری! اگر چه من باشم.»
قارون گفت: «پس بنی اسرائیل می گویند که تو با فلان زن، زنا کرده ای؟»
موسی (ع) با تعجب گفت: «من؟!»
قارون گفت: «بله! شما!»
حضرت موسی (ع) فرمود: «آن زن را بیاورید.»
وقتی آن زن را آوردند، موسی (ع) از وی پرسید: «ای زن! آیا من چنین عملی با تو انجام داده ام؟ و او را سوگند داد که حقیقت را بگوید.
به اذن الله زن ، زبانش به تهمت نچرخید لذا تأملی کرد و گفت: «نه! اینان دروغ می گویند. حقیقت این است که قارون پولی و وعده هائی به من داده است تا چنین تهمتی به تو بزنم.»
قارون که این سخن را شنید بسختی شرمنده شد و در برابر مردم رسوا گردید.
حضرت موسی (ع) نیز سر به سجده گذارده و گریست و به درگاه خدا عرض کرد: «پروردگارا! دشمن تو مرا آزرد و رسوائی مرا می خواست، اگر من پیامبر تو هستم انتقام مرا از او بگیر و مرا بر او مسلط گردان.»
خداوند سبحان به موسی (ع) وحی فرمود که: «زمین را در فرمان تو قرار داده ام، هر گونه فرمانی خواستی بده که زمین فرمانبردار تو خواهد بود.»
حضرت موسی(ع) رو به بنی اسرائیل کرده و فرمود: «هر کس که با او است در جای خود بایستد و هر کس که با من است از وی کناره بجوید.» بنی اسرائیل از نزد قارون دور شدند بجز دو نفر که کنار هارون ایستادند. در این وقت موسی به زمین فرمان داده و گفت: «ای زمین! آنها را در کام خود بگیر.»
زمین از هم جدا شد و آنها را تا زانو در خود فرو برد.
برای بار دوم و سوم، حضرت موسی (ع) به زمین گفت: «آنها را بگیر.»
پس این دفعه آنها تا کمر در زمین فرو رفتند و در مرتبه سوم، تا گردن در زمین رفتند و در دفعه چهارم، قارون با خانه و هر چه داشت در زمین فرو رفت.
📚1- تاریخ انبیاء
منبع : واحد تحقیقاتی گل نرگس، داستان های شگفت آوری از عاقبت هوسرانی و شهوترانی، قم: شمیم گل نرگس، 1386، چاپ ششم.
#شرح_زیارت_عاشورا
.
4_5801091951658801235.mp3
13.03M
کربلایی #حسین_ستوده
شاعر: #سجاد_روانمرد ✍
#واحد|عجب نیست که دائم سر زبان من است
محرم الحرام۱۴۴۶
پنجشنبه۲۱تیرماه۱۴۰۳
عجیب نیست که دائم سر زبان من است
حسن قشنگترین واژه درجهان من است
اگر به گفتن ذکرش همیشه مشغولم
زبان برای همین کار در دهان من است
همیشه أشهَدُ أَنّ حسن کریم الله
پس از علی ولی الله در اذان من است
گدای سفره ی او بوده اند اجدادم
همین بزرگترین فخر خاندان من است
به تیره روزی شب های خویش مفتخرم
برای اینکه حسن ماه آسمان من است
غم نداری خود را نمیخورم هرگز
چرا که مُهر حسن پای آب و نان من است
مرا به شاعر درگاه او شناخته اند
هزار شکر که در شهر این نشان من است
قبول اگر غزلم در خور مقامش نیست
ولی محبت او برتر از توان من است
اگر چه جان جهان شد برای ما اما
همیشه گفته حسن جان حسین جان من است
#غزل #امام_حسن
.
.
|⇦•به لب آه وبه دل....
#روضه_امام_سجاد علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاح مهدی سماواتی
●━━━━━━───────
"السلام علیک یا علی بن الحسین یا زین العابدین یابن رسول الله"
*بمیرم! تا غریب به چهل سال بعد از واقعهی کربلا کارش همه گریه و ناله بود.هر جایی براش کربلا بود و هر روزش عاشورا..به هر بهانهای گریه میکرد ناله میزد اشک میریخت..*
به لب آه و به دل خون و به لب، اشک بَصَر دارم
شدم چون شمعِ سوزان، آبو آتش بر جگر دارم
*پرسیدن آقا به شما کجا خیلی سخت گذشت؟سه مرتبه فرمود: "الشام الشام الشام" بمیرم برا دلت مگه چه کردن؟؟*
دلم خون شد نخندید ای زنان شام بر اشکم
که هم داغ برادر دیده هم داغ پدر دارم
کند اختر فشانی آسمان دیدهام
دانم که بر بالای نیزه، هجده قرصِ قمر دارم
«حسین..»
عدو دست مرا بست و اسیرم برد در کوفه
نشد تا نعش بابم را ز روی خاک بردارم
«حسین..»
تمام عمر هرجا آب بینم اشک میریزم
من از لبهای خشک یوسف زهرا خبر دارم
*غذا میآوردن میل کنه تا چشمش میفتاد گریه میکرد..صدا میزد.."قُتِلَ اِبْنُ رَسُولِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ جَائِعاً" آب میاوردن بنوشه تا میدید گریه میکرد روضه میخواند..صدا میزد.. "قُتِلَ ابن رسولالله عَطشانا.."حسینو با لبِ تشنه کشتن..*
«حسین..»
از آن روزی که ثارالله را کشتند لب تشنه
به یاد کام خشکش لحظهلحظه چشمِ تر دارم
*امان از اون لحظهای که میدید گوسفندی رو میخوان ذبح کنن..جلو می رفت با گریه سوال میکرد آیا آبش دادین یا نه؟میگفتن: بله آقا! ناله اش بیشتر میشد
میفرمود: کربلا پدر منو با لبِ تشنه کشتن..*
«حسین..»
از آن روزی که ثارالله را کشتند تشنه
به یاد کام خشکش چشمِ تر دارم
مسافر، کس چو من نَبود که همراه سر بابا
چهل منزل به روی ناقهی عریان، سفر دارم
از آن روزی که بالا رفت دود از آشیانِ ما
دلی از خیمههای سوخته، سوزندهتر دارم
«حسین..»
"صلی الله علیک یا اباعبدلله..."
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#شهادت_امام_سجاد
#روضه_امام_سجاد_علیه_السلام
#حاج_مهدی_سماواتی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
روضه خانگی - امام سجاد(ع) - 1637.mp3
9.34M
|⇦•به لب آه و به دل خون...
#روضه و توسل به راوی دشت کربلا امام سجاد علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج مهدی سماواتی
سخنرانی.mp3
17.4M
📜 #سخنرانی
استاد سیدحسین مومنی
التزام به مراقبه و محاسبه نفس
📆 چهارشنبه ۳ مردادماه ۱۴۰۳
شور 2.mp3
6.52M
#شور_حضرت_زینب
ابن مرجانه خورده دیگه به بن بست
زینب کبری توی فکرِ یه خطبه ست
.
#زمینه
#شور_امام_زمان
#امام_زمان عج
(صبح و مسا گریه می کنی با ، مصیبتای ، جد غریبت
برا ظهورت دعا می کنم ، تو روضه های ، جد غریبت
کار مادرت گریه و آهه
جد غریبت دیده به راهه)
گریونی دائم فقط برای
اون بدنی که تو قتلگاهه
آجرک الله امام زمان
بقیه الله امام زمان
با مدد از مادر تو زهرا ، پیرهن سیامو ، بازم می پوشم
خدا می دونه غمت رو آقا ، به هر دو عالم ، نمی فُروشم
زندگی من نذر روضه هاست
آرزوی من شهر کربلاست
خوشا بحال مُجاورینِت
زائر حسین زائر خداست
یابن الزّهرا یاثارالله
تا نفس آخرم به پای ، پرچمای تو ، می مونم آقا
درد و بلاهای نوکراتو ، میخرم آخر ، بجونم آقا
از همین حالا غرق جنونم
واسه کربلام دلنگرونم
جان مادرت کاری کن واسم
که جا نمونم دردت بجونم
یابن الزّهرا یاثارالله
شاعر بند اول ناشناس
بهمن عظیمی ✍
.👇
Lohoof-[www.AmoozesheMadahi.ir].pdf
2.26M
✅ pdf لهوف
📝 مولف : سَیِّد اِبنِ طاووس
مترجم : محمّد محمّدی اشتهاردی
- شرحِ پاداش عظیم سوگواری و گریه برای عزای حسینی
- سفارش رهبر معظم در مورد خواندن ذکر مصیبت از این کتاب
- وقایع قبل از واقعهی عاشورا
- وقایع هنگام عاشورا
- وقایع بعد از عاشورا و...
.
📋با صد جلالت و شرف و عزت و وقار
#مدح_حضرت_زینب (س)
#روضه_امام_حسین (ع)
🏴مراسم عزاداری دهه اول محرم الحرام 1446
............................................
با صد جلالت و شرف و عزت و وقار
آمد به دشت ماریه ناموس کردگار
فرش زمین به عرش مباهات می کند
گر روی خاک پای گذارد ملک سوار
چه ناقه ای ، چه ناقه نشینی ، چه محملی
مریم رکابگیر و خدیجه است پرده دار
حتی حسین تکیه بر این شانه می زند
خلقت زنی ندیده بدین گونه استوار
بیش از همه خدای مباهات می کند
که شاهکار خلقت او کرد شاهکار
تا هست مستدام ، حسین است مستدام
تا هست پایدار ، حسین است پایدار
کوهی اگر مقابل او قد علم کند
مانند کاه می شود و می رود کنار
با خشم خویش میمنه را می زند زمین
با چشم خویش میسره را میکند شکار
آنگونه که علی به نجف اعتبار داد
زینب به دشت کرب و بلا داد اعتبار
پنجاه سال فاطمه ی اهل بیت بود
زینب که هست فاطمه هم هست ماندگار
تا اینکه فرش راه کند بال خویش را
جبریل پای ناقه نشسته به انتظار
حتی هزار بار بیایند کربلا
زینب پی حسین می آید هزار بار
کار تمام لشگریان زار می شود
زینب اگر قدم بگذارد به کارزار
روز دهم قرار خدا با حسین بود
اما حسین زودتر آمد سر قرار
محمل که ایستاد جوانان هاشمی
زانو زدند یک به یک آن هم به افتخار
عبدند ، عبد گوش به فرمان زینبند
از پیرمرد قافله تا طفل شیرخوار
رفتند زیر سایه ی عباس یک به یک
با آفتاب ، غنچه ی گل نیست سازگار
از خواهری چو زینب کبری بعید نیست
معجر به پای این تن عریان کند نثار
یک عده گوشواره ، ولی دختر علی
یک گوش پاره برد از اینجا به یادگار
خیلی زدند ” تا ” شود ، اما تکان نخورد
سر خم نمی کند به کسی کوه اقتدار
ترسم که انبیاء بیفتند بر زمین
دستی اگر خدای نکرده به گوشوار …
پرده نشین کوفه ، بیابان نشین شده
با دختر بتول چه ها کرد روزگار !
” قومی که پاس محملشان جبرئیل داشت
گشتند بی عماری و محمل ، شترسوار “
آن بانویی که سایه ی او هم حجاب داشت
با رفت و آمد سرِ بازارها چه کار ؟
................................................
.👇