.
وقتی امام حسین(ع) بدنهاى پاك و پاره پاره یارانش را دید كه بر روى خاك كربلا افتاده است و دیگر كسى نمانده است كه از او حمایت كند و نیز بیتابى اهلبیت(ع) را مشاهده فرمود، در مقابل سپاه دشمن ایستاد و آنان را مورد خطاب قرار داد و فرمود :
📋《هَلْ مِنْ ذَابٍّ يَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللهِ(ص)؟
هَلْ مِنْ مُوَحِّدٍ يَخَافُ اللَّهَ فِينَا؟
هَلْ مِنْ مُغِيثٍ يَرْجُو اللَّهَ بِإِغَاثَتِنَا؟
هَلْ مِنْ مُعِينٍ يَرْجُو مَا عِنْدَ اللَّهِ فِي إِعَانَتِنَا؟》
♦️آیا یارى کنندهاى هست که با امید به عنایت خداوند به یارى ما برخیزد؟
آیا کسى هست که از حرم رسول خدا(ص) دفاع کند؟
آیا خداپرستى در میان شما پیدا مىشود که از خدا بترسد و ستم بر ما روا ندارد؟
آیا فریادرسى هست که براى خدا به فریاد ما برسد؟(۱۲)
اسنتصار و استغاثه امام حسین(ع) در دل دشمن اثر نکرد و از همین رو امام(ع) مقابل اجساد مطهر یارانش آمد و خطاب به آنان فرمود :
📋《..یَا حَبیبَ بْنَ مَظاهِرَ، وَ یَا زُهَیْرَ بْنَ الْقَیْنِ، یَا مُسْلِمَ بْنَ عَوْسَجَةَ، یَا أَبْطالَ الصَّفَا وَ یَا فُرْسانَ الْهَیْجاءِ!》
♦️ای حبیب بن مظاهر! ای زهیر بن قین! ای مسلم بن عوسجه! و..
اى دلاور مردان خالص! و اى سواران میدان نبرد!
📋《فَلا تُجیبُونِی وَادْعُوکُم فَلا تَسمَعُونِی!
وَ اَدعُوكُم فَلَا تُجيِبُونَ؟!
وَ اَنتُم نِيَامُ اَرجُوُكُم تَنتَبِهُونَ؟
فَهذِهِ نِساءُ الرَّسُولِ(ص) فَقَدْ عَلاهُنَّ مِن بَعدِکُم النُّحُولُ!
فَقُومُوا عَنْ نَوْمَکم، أَیُّهَا الْکِرامُ، وَ ادْفَعُوا عَنْ آل الرَّسُولِ(ص) الطُغَاةَ اللّئامَ》
♦️چرا شما را ندا مى كنم ولى كلام مرا نمىشنوید؟!
شما را فرا مى خوانم، ولى مرا اجابت نمىكنید؟!
پس اینان زنان آل رسولند که پس از شما یاوری ندارند.
از خواب برخیزید ای کریمان و در برابر این عاصیان پست از آل رسول(ص) دفاع کنید.(۱۳)
در زیارت منسوب به ناحیه مقدسه، از وفاداری و ایثار زهیر اینگونه تجلیل شده است :
📋《السَّلامُ عَلی زُهَیْرِ بْنِ الْقَیْنِ الْبَجَلِیِّ، الْقائِلِ لِلْحُسَیْنِ وَقَدْ اذِنَ لَهُ فِی الانْصِرافِ : لا وَاللَّهِ لا یَکُونُ ذلِکَ ابَداً، اتْرُکُ ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اسیراً فِی یَدِ الَاعْداءِ وَانْجُو! لا ارانِیَ اللَّهُ ذلِکَ الْیَوْمَ》
♦️سلام بر زهیر بن قین بَجَلیّ، کسی که وقتی امام حسین(ع) به او اجازه بازگشت داد، به حضرت عرض کرد :
به خدا سوگند، نه، هرگز چنین نخواهد شد. آیا فرزند رسول خدا(ص) را اسیر در دست دشمنان رها کرده، خود را نجات دهم؟
خدا آن روز را به من ننماید.(۱۴)
پس از شهادت زهیر، همسرش دلهم به غلام او گفت :
📋《اِنطَلِق فَكَفِّن مَولاَكَ》
قَالَ : فَجِئتُ فَرَأَيتُ حُسَينَاً(ع) مُلقَىً!
فَقُلتُ : اُكَفِّنُ مَولَاي وَ أَدَعُ حُسَينَاً؟!!
فَكَفَّنتُ حُسَينَاً، ثُمَّ رَجَعتُ فَقُلتُ ذَلِكَ لَهَا!
فَقَالَت : أَحسَنتَ!
وَأَعطَتنِي كَفَنَاً آخَرَ، وَقَالَت : إِنطَلِق فَكَفِّن مَولاَكَ، فَفَعَلتُ!》
♦️برو مولایت را کفن کن!
غلام گفت : وقتی آمدم، حسین(ع) را بی کفن مشاهده کردم، با خود گفتم :
مولایم را کفن کنم و حسین را واگذارم؟
آنگاه حسین(ع) را کفن پوشانده و برگشتم.
وقتی قصه را برای همسر زهیر باز گفتم، مرا آفرین گفت و کفنی دیگر به من داد و گفت :
برو مولایت را کفن کن، و من چنین کردم.(۱۵)
{وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ}
📝شعر :
سلام ما به زهیر و دلاورىهایش!
که بود شاهد عشق حسین و مولایش
هر آنچه خواست که سر پیچد از کمند حسین
نشد که داشت به دل، جذبهی تولّایش
گذشت از ره عثمانى و حسینى شد
چنان که از دل و جان سرسپرد در پایش
کسى که در ره قرآن و یارى اسلام
هزار بار شهادت بُدى تمنّایش
شهادتش به جبین، داغ سرفرازى زد
چو دید آن همه ایثار و فضل و تقوایش
سعادت ابد از فیض جاننثارى یافت
که قطره بود ولى عشق کرد دریایش
گرفت اوج به افلاک با دعاى حسین
که ریخت خون شریفش به کربلاى حسین
👤موئد
📚منابع :
۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۷۲
۲)اللهوف ابن طاووس، ص۷۹
۳)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۹۱
۴)اللهوف ابن طاووس، ص۹۰
۵)امالی شیخ صدوق، ص۱۵۶
۶)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۹۱
۷)تاریخ طبری، ج۴، ص۳۲۰
۸)مقتل الحسین(ع) خوارزمی، ج۲، ص۲۰
۹)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۲۵
۱۰)مناقب ابن شهر آشوب، ج۳، ص۲۲۵
۱۱)مقتل الحسین(ع) خوارزمی، ج۲، ص۲۳
۱۲)اللهوف ابن طاووس، ص۱۱۶
۱۳)معالی السبطین مازندرانی، ج۲، ص۱۷
۱۴)المزار الکبیر ابن مشهدی، ص۴۹۳
۱۵)الطبقات الکبری ابن سعد، ج۱، ص۴۸۵
#اسنادالمصائب
.
🔹🔷《اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا اَبَاعَبْدِاللّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنَآئِكَ》🔷🔹
✅ابو وهب، عبدالله بن عمیر کلبی یکی از شهدای کربلا بود که به همراه همسرش اُمِّ وَهَب در کربلا حضور داشت.
آنان شبانه از کوفه به کربلا رفتند و به کاروان امام حسین(ع) پیوستند.
عبدالله بن عمیر از جمله افرادی بود که در روزهای آخر به سپاه امام حسین (ع) پیوست که خود نیز مجاهد جبهههای جنگ با کفار بود.
طبری به نقل از ابی مخنف می نویسد :
📋《..فَرَأَى القَومَ بِالنُّخَيلَةِ يَعرِضُونَ لِيَسرَحُوا إِِلَى الْحُسَيْنِ(ع)》
♦️عبدالله در کوفه عدهای را که در نخیله آماده جنگ با امام حسین(ع) بودند را دید که آنان در حال حرکت بودند.
عبدالله که در مسیر خود با آنها برخورد کرده بود، از آنها ماجرا را پرسید.
آنها گفتند : به جنگ حسین بن علی(ع) میرویم.
در این هنگام عبدالله با خود گفت :
📋《وَاللَّهِ لَقَد كُنتُ عَلَى جَهَادِ أَهلِ الشِّركِ حَرِيصَاً وَإِنِّي لأَرجُو أَلَا يَكُونَ جَهَادِ هَؤُلاءِ الَّذِينَ يَغزَونَ اِبنَ بِنتِ نَبِيِّهِم أَيسَرُ ثَوَابَاً عِنْدَ اللَّه مِن ثَوَابِهِ إِيَّايَّ فِي جَهَادِ المُشرِكِينَ》
♦️به خدا سوگند من مشتاق جنگ با مشرکان بودم، و امیدوارم ثواب پیکار با اینان که قصد جنگ با پسر دختر پیامبرشان را دارند، از ثواب جنگ با مشرکان کمتر نباشد.
سپس عبدالله نزد همسرش ام وهب رفت و آنچه را که شنیده بود را برای او نقل کرد.
همسرش گفت :
📋《أصَبتَ أصَابَ اللهُ بِكَ أَرشَدَ أُمُورِکَ اِفَعلْ، وَأخرِجْنِي مَعَكَ》
♦️درست دریافتهای که این بهترین کار است!
این کار را انجام بده و من نیز با تو میآیم.
آن دو شبانه از کوفه خارج شده و به امام حسین(ع) در کربلا ملحق شدند.(۱)
در روز عاشورا، عبدالله جزء اولین کسانی بود که راهی میدان شد و به نقل طبری دومین شهید کربلاست.(۲)
او در روز عاشورا این گونه رجز می خواند :
📋《إنْ تُنْکِرُونِی فَأَنَا بْنُ کَلْبِِ،
حَسْبِی بِبَیْتِی فِی عُلَیْم حَسْبِی،
إنِّی امْرَءٌ ذُو مِرَّة وَ عَصْبِِ،
وَ لَسْتُ بِالْخَوارِ عَنْدَ الْحَرْبِ،
إنِّی زَعِیمٌ لَکِ أُمَّ وَهْبِِ،
بِالطَّعْنِ فِیهِمْ مَقْدَماً وَالضَّرْبِ》
♦️اگر مرا نمیشناسید، من پسر کلب و از دودمان علیم هستم و این افتخار مرا بس است.
من دلیر مردی پرتوانم و هنگام مصیبت خوار و زبون نیستم.
ای امّ وهب! من عهده دار می شوم که با نیزه و شمشیر با آنان بجنگم؛ ضربه زدن بندهای که به پروردگارش ایمان دارد.(۳)
او همچنان می جنگید که بدنش زخمی شد و همسرش امّ وهب که شاهد ماجرا بود، عمود خیمه را گرفت و به سوى همسرش رفت و گفت :
پدر و مادرم به فدایت! در برابر این ذریه رسول خدا(ص) مبارزه کن!
امام حسین(ع) جلو آمد و فرمود :
📋《جُزیتُمْ مِن أَهْلِ بَیْتِی خَیْراً إرْجِعِی إلَى النِّساءِ رَحِمَکِ اللهُ فَقَدْ وُضِعَ عَنْکِ الْجِهادُ》
♦️خدا به شما در برابر دفاع از اهل بیتم خیر دهد، به سوى زنان برگرد، خدا تو را رحمت کند، جهاد از تو برداشته شد.
سپاه دشمن به راست و چپ حمله برد و جنگ سختى درگرفت و عبدالله بن عمیر همانند شیر مى جنگید تا آنکه به شرف شهادت نائل آمد.
پس از شهادت عبدالله، همسرش #ام_وهب خود را به بالین او رساند و در حالیکه سر و صورت عبدالله را پاک میکرد، رستم غلام شمر بن ذی الجوشن به دستور شمر او را به شهادت رساند.
گفتهاند او نخستین زن شهید در واقعه کربلا بود.(۴)
{وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ}
📝شعر :
هر جا که می روم ز غمت دیده پر نم است،
هر ماه من ز داغ تو ماه محرم است،
یک لحظه بی محبت تو کی کشم نفس؟
دنیای بی حسین، برایم جهنم است،
عمری گریستم ، که موظف، به گریه ام،
گر، نُه فلک، به گریه شود، باز هم کم است،
در مکتب تو، بحث سفید و سیاه نیست،
نام تو افتخار خداوند عالم است!
👤خوشزاد
📚منابع :
۱)تاریخ الامم و الملوک طبری، ج۵، ص۴۳۰
۲)تاریخ الامم و الملوک طبری، ج۵، ص۴۳۶
۳)انساب الاشراف بلاذری، ج۳، ص۱۹۰
۴)تاریخ الامم و الملوک طبری، ج۵، ص۴۲۹-۴۳۰
🏴🏴
#اصحاب
👤 #عبدالله_بن_عمیر_کلبی_رحمه_الله
👤 #ام_وهب_بنت_عبد_رحمها_الله
.
#اصحاب
🔸🔶《السَّلَامُ عَلَی عَمرِوِِ بنِ جُنَادَةِ بنِ کَعبِ الاَنصَارِی الخَزرَجِی》🔶🔸
✅عمرو بن جُناده فرزند جُنادة بن کعب بود.
جناده از صحابه حضرت رسول اکرم(ص) و از شیعیان امام علی(ع) بود که در جنگ صفّین حضور داشت و از مکه با خانواده اش به خدمت امام حسین(ع) شرفیاب شد و در روز عاشورا در حمله اول به فیض شهادت نایل آمد.(۱)
پس عمرو به همراه مادرش بحریّه دختر مسعود خزرجی که از زنان شجاع و فداکار بود، باقی ماند.
در روز عاشورا عمرو ۲۱ سال داشت.(۲)
مادرش به او گفت :
📋《اُخرُج يَا بُنَيَّ! وَ قَاتِل بَينَ يَدَي ابنِ رَسُولِ اللهِ(ص) فَخَرَجَ》
♦️پسرم! عازم میدان شو! و از پسر رسول خدا(ص) دفاع کن و او نیز خارج شد.
امام حسین(ع) هنگامی که او را دید، فرمود :
📋《هَذَا شَابُّ قُتِلَ أَبُوهُ وَ لَعَلَّ اُمُّهُ تُكرِهُ خُرُوجَهُ》
♦️پدر این جوان در جنگ به شهادت رسیده، شاید مادرش راضى نباشد.
عمرو عرض کرد :
📋《إنَّ أُمِّی هِیَ الَّتِی أَمَرَتْنِی》
♦️مادرم به من فرمان داده است گام در این میدان بگذارم.
به دنبال این سخن، امام حسین(ع) به او اذن میدان داد، و او به میدان رفت و این رجزِ را خواند :
📋《أَمِیرِی حُسَیْنٌ وَ نِعْمَ الاَْمِیرُ
سُرُورُ فُؤادِ الْبَشیرِ النَّذِیرِ
عَلِىٌّ وَ فاطِمَةُ وَالِدَاهُ
فَهَلْ تَعْلَمُونَ لَهُ مِنْ نَظِیرِِ
لَهُ طَلْعَةٌ مِثْلُ شَمْسِ الضُّحَى
لَهُ غُرَّةٌ مِثْلُ بَدْر مُنیرِِ》
♦️امیر من، حسین است و چه نیکو امیرى؛ که شادى دل پیامبرِ بشیر و نذیر است.
على(ع) و فاطمه(س) پدر و مادر اویند، آیا شما براى او همانندى مى شناسید؟!
طلعتش مانند خورشید نیم روز است و چهره اش چون ماه شب چهارده درخشان است.(۳)
خوارزمی نقل می کند که آن جوان در میدان این رجز را خواند :
📋《اضِقُ الخِناقَ مِنَ ابْنِ هِنْدٍ وَ ارْمِ،
هِفی عَتْرِهِ بِفَوارِسِ الانْصارِ
و مُهاجرینَ مُخَضِّبینَ رِماحَهُمْ،
تَحْتَ الْعِجاجَةِ مِنْ دَمِ الْکفَّارِ
خُضِبَتْ عَلی عَهْدِ النَّبِی محمّدٍ،
فَالْیومَ تُخْضَبُ مِنْ دَمِ الْفُجّارِ
وَالْیوْمَ تُخْضَبُ مِنْ دِماء مَعاشِرٍ،
رَفَضُوا الْقُرآنَ لِنُصْرَةِ الاشْرارِ
طَلَبُوا بِثارِهِمْ بِبَدرٍ وَانْثَنُوا
بِالْمُرْهِفاتِ وَبالْقَنَا الْخَطّارِ
وَالله رَبّی لا ازالُ مُضارباً
لِلْفاسقینَ بِمُرْهَفٍ بَتَّارِ
هَذَا عَلی الْیوْمَ حَقَّ واجِبٌ
فِی کُلِّ یوْمٍ تعانُقٌ وَ حَوارِ》
♦️راه نَفَس را بر پسر هند تنگ میکنم و تیر به گلوی او میزنم، به کمک سواران انصار و مهاجرانی که نیزههاشان را در زیر گرد و غبار میدان جنگ از خون کافران رنگین کردند.
در زمان پیامبر خدا(ص) نیزهها رنگین شد و امروز نیز از خون فاسقان رنگین میشود.
امروز از خون جماعتی رنگین میشود که قرآن را برای یاری اشرار رها کردند؛ و در صدد انتقام خونهای ریخته شدهشان در جنگ بدر هستند و آن را در زیر شمشیرهای بران و نیزههای برافراشته پنهان کردند.
به خدا سوگند پیوسته فاسقان را با شمشیر تیز و بُران خواهم زد امروز این کار بر من حقّ و واجب است؛در هر روزی، رو به رو شدن و یاری کردنی است.(۴)
📋《فَقَاتَلَ حَتَّى قُتِلَ وَ حُزَّ رَأسُهُ وَ رُمِي بِهِ إلَى عَسكَرِ الحُسَينِ(ع) فَحَمَلَت اُمُّهُ رَأسَهُ وَ قَالَت : أَحسَنتَ يَا بُنَيَّ! يَا سُرُورَ قَلبِي وَ يَا قُرَّةَ عَينِي! ثُمَّ رَمَت بِرَأسِ ابنِهَا رَجُلاً فَقَتَلَتهُ وَ أَخَذَت عَمُودُ خَيمِةِ وَ حَمَلَت عَلَيهِم》
♦️این جوان جنگید تا اینکه به شهادت رسید و دشمن سرش را جدا کرده و آن را به سوى سپاه امام(ع) پرتاب کرد.
دراین هنگام؛ مادرش سر فرزندش را برداشت و او را تحسین کرد و سر پسرش را بر مردى از سپاه ابن سعد کوبید و آنگاه برگشت و ستون خیمه را گرفت و در حالى که این رجز را مى خواند بر دشمن حمله کرد :
📋《أَنَا عَجُوزٌ فِی النِّساءِ ضَعیفَةٌ
خَاوِیَةٌ بالِیةٌ نَحیفَةٌ
أَضْرِبُکُمْ بِضَرْبَة عَنیفَة
دُونَ بَنِی فَاطِمَةَ الشَّریفَة》
♦️با اینکه در میان زنان، پیره زنى ضعیف، سست استخوان، فرو ریخته و لاغر اندامم، ولى در حمایت از فرزندان فاطمه(س) گرامى، ضربات مهلکم را بر شما وارد مى سازم.
📋《ضَرَبَت رَجُلَينِ فَقَتَلَتهِمَا فَأَمَرَ الحُسَينِ(ع) بِصَرفِهَا وَ دَعَا لَهَا》
♦️در این حمله دو نفر از آنها کشته شدند و امام حسین(ع) مادر آن جوان را به خیمه بازگرداند و برایش دعا کرد.(۵)
در زیارت ناحیه غیر معروفه نام او و پدرش آمده است :
📋《السَّلَامُ عَلَی جُنَادَةِ بنِ کَعبِ الاَنصَارِی الخَزرَجِی وَ ابنِهِ عَمرِوِِ بنِ جُنَادَةِ》
♦️سلام بر جناده بن کعب انصاری و پسرش عمرو بن جناده!(۶)
{وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ}
📚منابع :
۱)تنقیح المقال مامقانی، ج۲، ص۳۲۷
۲)مقتل الحسین(ع) مقرم، ج۱، ص۲۵۳
۳_۵)تسلية المُجالس كركی حائری، ج۲، ص۲۹۸
۴)مقتل الحسین(ع) خوارزمی، ج۲، ص۲۶
۶)المزار الکبیر ابن مشهدی، ص۵۰۴
.
.
📌 بیوفایی...
⚔ پیش از آنکه شمشیر یزیدیان، پیکر حسینیان را زخمی کند، بیوفایی کوفیان، دلهای اهل کاروان را زخمی کرده بود.
ما روبهروی امام شمشیر نمیزنیم، اما نکند با بیوفاییمان دل فرزند حسین علیهالسلام را بشکنیم.
📎 #محرم
#گریز_زیارت_عاشورا
اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد
.
1_5858071977.mp3
19.07M
بهشت برای هر کسی یه جوره
بهشت ما قالیچه های عزاست
فرشی که پا خورده روضه هاشه
نداره قیمت مثل عرش خداست
فرش روضه هر چقدر کهنه باشه بازم تکه
که شده محل رفت و آمد ملائکه
ارزش و مقامشم واسه اشکاییه که روش میچکه
فرش عزاخونه ها فخر سلیمان ماست
مبداء ما هیئت و مقصد ما کربلاست
جنتنا کربلا ...
سرمه چشم همه انبیاء
غبار فرشیه که توی صحنه
زیر پای گریه کنای روضه
بال همه فرشته هاست که پهنه
تار و پودش عمریه با اشک زهرا آشناست
توی گوشش همیشه مصائب کرببلاست
حتی قیمت داره اون فرش نخ نمایی که تو روضه هاست
میتونه با غبارش مرده رو احیا کنه
میتونه هر دردی که سخته مداوا کنه
جنتنا کربلا ...
.
.
امیر المومنین (علیه السلام) خطاب به خاک کربلا فرمودند:
چه خوشبویى اى خاک! در روز قیامت قومى از تو بپا خیزند که بدون حساب و بى درنگ به بهشت روند.
شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج ۴، ص ۱۶۹
#اربعین_۱۴۴۵
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
⬅️ألسَّلامُ عَلىٰ مَنْ جَعَلَ اللهُ الشّـِفآءَ فی تُرْبَتِهِ
💠 سلام بر آن کسى که خداوند شفا را در تربت او قرار داد
⬅️ ألسَّلامُ عَلىٰ مَنِ الْإجابَةُ تَحْتَ قُـبَّـتِهِ
💠 سلام بر آن کسى که (محلِ) اجابت دعا در زیر بارگاه اوست
⬅️ ألسَّلامُ عَلىٰ مَنِ الْأَ ئِـمَّـةُ مِنْ ذُرِّیَّـتِـهِ
💠 سلام بر آن کسى که امامان از نسل اویند
📚زیارت ناحیه مقدسه
#اربعین
.
.
#شور
#حضرت_عباس
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به ضریح چشمات دخیل دل مییندم
از همه غیر از تیغۀ علم دل کندم
من فقط باب القبلۀ حرم آرومم عزیزم
با تو باشم چشمامو رو همه میبندم
آبروی آب
آبروی قوم بنی کلاب
ای قمر فرزند ابوتراب
زیر دین تو باشد آفتاب
ساقی دشت کربلا اباالفضل با وفا اباالفضل
شیر ام البنین حلال تو یا اباالفضل مرحبا اباالفضل
غبطه میخورن به رتبت انبیا اباالفضل جان ما اباالفضل
یا سیدی یا اباالفضل
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تو علمدار خیمه های عاشورایی
ساقی العطاشا و حامل الوایی
دختر زهرا فرموده به تو جان من ، عزیزم
توکفیل حضرت زینب کبرایی
صاحب فرات
صاحب برزخ صاحب صراط
اسم مارم بنویس از فقرات
ای پناه خیمۀ مخدرات
خوش غیرته ام البنین اباالفضل مه جبین اباالفضل
ای سرباز سبط ختم المرسلین اباالفضل آفرین اباالفضل
مادر نزائیده مثلت این چنین ابالفضل بی قرین ابالفضل
یا سیدی یا اباالفضل
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#ابوالفضل_مشیری
#مهدی_نسترن
.👇
5.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سه نکته کاربردی از #دکتر_محمد_فراهانی
۱_بعضی از ذکر ها را نباید همه جا استفاده کرد...❗️
۲_نوجوانان به هیچ وجه روضه و سینه زنی که حاوی روضه سنگین است نخوانند❗️
۳_سعی کنید از کلیشه ها فاصله بگیرید ❗️
#مجمع_حضرت_یاس_کبود
#آموزش_مداحی
4_5972149186114621829.mp3
17.5M
📻 بشنوید |نکته
🎤 #دکتر_محمد_فراهانی
🕌 مجمع یاس کبود
🗓 یکشنبه ۰۲/۰۵/۲۲
#آموزش_مداحی
مدیریت زمان
جملات موثر و کوتاه رو حفظ کنید
بغض در مداحی(بغض متنی، بغض هنگام نفس گرفتن)
4_5972149186114621832.mp3
4.22M
📻 بشنوید |نکته دوم
🎤 #دکتر_محمد_فراهانی
🕌 مجمع یاس کبود
🗓 یکشنبه ۱۴۰۲/۰۵/۲۲
✅ #آموزش_مداحی
مستمعی که اهل هیئت نیست، اهل گریه و بکا نیست ... پس روضه ی سنگین میخونی که مجلس گریه دار بشه... در حالی که بدتر مجلس قفل مبکنه
پس برای مستمع عام روضه سنگین نخونید.فقط روضه عاطفی بخونید
.
#گریز_زیارت_عاشورا
تفسیر زیارت عاشورا
⬅️قسمت نوزدهم
🔹«فَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِ عَلَیْکُمْ اَهْلَ الْبَیْتِ وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً دَفَعَتْکُمْ عَنْ مَقامِکُمْ وَاَزالَتْکُمْ عَنْ مَراتِبِکُمُ الَّتى رَتَّبَکُمُ اللَّهُ فیها وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّهً قَتَلَتْکُمْ وَ لَعَنَ اللَّهُ الْمُمَهِّدینَ لَهُمْ بِالتَّمْکینِ مِنْ قِتالِکُمْ» (این فراز خیلی مهم است)
⚠️خدا ۴ گروه را در اینجا لعنت می کند: چون زیارت عاشورا حدیثی قدسی است به همین خاطر می گوییم خود خدا لعن می کند👇👇
💢گروه اول:
🔹«اُمَّةً اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ..»
👈امتی که اساس ظلم را پایه ریزی کردند. این گروه اول که توسط خدا لعن می شود آنهایی هستند که ظلم را علیه اهل بیت پایه گذاری کردند. یعنی چه کسانی؟ قضیه ی همان سنت حسنه و سنت سیئه است. کسی که سنت حسنه و کار نیکی پایه گذاری بکند تا قیام قیامت هر کسی آن کار را انجام بدهد برای آن هم می رود، اما برعکس کسی که کار بدی را پایه گذاری کند تا قیام قیامت هر کسی آن را انجام دهد آن کار بد برای او هم می رود. در مورد اهل بیت هم همین است می گوید آن کسانی که ظلم را در حق اهل بیت پایه گذاری کردند.
💢گروه دوم:
🔹«لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً دَفَعَتْکُمْ عَنْ مَقامِکُمْ وَاَزالَتْکُمْ عَنْ مَراتِبِکُمُ» می گوید لعنت کند آن قومی را که شما را از مقامتان و از رتبه تان دفع کرد و نگذاشت به آن مقامتان برسید.
👈اینجا به همان بحث سقیفه می رسیم. در حقیقت این را می خواهد بگوید که اگر می خواهید ظالمان به امام حسین (ع) را لعنت کنید فقط به یزید و شمر لعنت نکنید. گذشته را نگاه کنید که این ظلم از کجا شروع شد و پایه گذاران این ظلم چه کسانی بودند، سر دسته و سر ریشه را لعنت کنید.
↖️درست است افرادی که عامل بودند باید لعنت کرد، ولی این افراد عامل چه شد که به اینجا رسیدند؟ چه شد شمر که جانباز جنگ صفین است به اینجا رسید! چه شد که عمر سعدی که هم بازی امام حسین (ع) بود کارش به این جا رسید!؟ چه شد زبیری که پسر عمه ی حضرت امیرالمؤمنین بود کارش به جایی رسید که رو در روی حضرت علی ایستاد! می گوید سر دسته ها را نگاه کنید سر منشأها را نگاه کنید.
💢گروه سوم:
🔹«وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّهً قَتَلَتْکُمْ..»
👈اینجا به قاتلان مستقیم حضرت می رسیم، آن کسانی که در آن صحرای کربلا حضور داشتند و امام را شهید کردند، همان شمر و عمر سعد و...
💢گروه چهارم:
🔹«وَ لَعَنَ اللَّهُ الْمُمَهِّدینَ لَهُمْ بِالتَّمْکینِ مِنْ قِتالِکُمْ» ممهدین یعنی آماده کنندگان، زمینه سازان.
👈این چهارمین گروه، هم کسانی هستند که در جنگ شرکت نداشتند اما به هر طریقی زمینه ساز بودند. (بعضی ها می گویند ما ممهدین ظهور هستیم یعنی زمینه سازان ظهور، آماده کنندگان ظهور).
گروه چهارم که مورد لعنت خدا گفتیم هستند «الْمُمَهِّدینَ» به دو دسته می شوند:
1⃣-افرادی که با حدیث سازی و نشر دروغ و فتوای جاهلانه باعث این شدند که مردم به سمت یزید بروند. مثلا شریح قاضی، پول گرفت و فتوا برای جنگ با امام حسین (ع) را داد. شریح مستقیما در کربلا حضور نداشت ولی با آن فتوایی که داد زمینه ساز بود
وقتی هانی را دستگیر و به کاخ عبیدالله بن زیاد بردند، قبیله هانی دور کاخ را گرفتند و محاصره کردند و گفتند هانی بزرگ قبیله ما را تحویل بده. عبیدالله آمد بالای کاخ و گفت اگر شریح قاضی که همه ی شما می شناسیدش و مردم به او اعتماد دارند داخل کاخ بیاید و هانی را ببیند و شهادت بدهد که هانی سالم و ما کاری با او نداشتیم شما مردم قبول می کنید؟ مردم گفتند بله قبول می کنیم
شریح رفت و با آنکه آنها هانی را شکنجه کرده بودند به دروغ گفت هانی سالم است و مشکلی ندارد و باعث شد مردم از کنار کاخ متفرق بشوند. اگر شریح قاضی حقیقت را می گفت مردم به کاخ عبیدالله می ریختند و مسیر تاریخ عوض می شد. یعنی شریح با این کار خود و آن فتوای جاهلانه ای که داد درست است که در کربلا حضور نداشت اما زمینه ساز قتل امام حسین (ع) بود.
2⃣-دسته ی دوم ممهدین؛ آنهایی که به خاطر دنیا طلبی و وعده ریاست و جاه طلبی جنگ نکردند کنار کشیدند یا در یک کلام می توانیم سکوت خواص بگوییم. عبیدالله سکه های طلا آورد و بزرگان قوم ها و عشیره ها همه را با پول خرید.
درست است این دو دسته در جنگ امام حسین (ع) شرکت نکردند اما با کاری که کردند زمینه را برای قیام علیه امام آماده کردند. یعنی خدا اینطور می گوید نه دیگران را فریب بدهید و نه فریب بخورید. فریب خوردگان هم اینجا لعنت می شوند. یعنی فردای قیامت نمی توانیم عذر و بهانه بیاوریم خدایا فلانی ما را فریب داد.
نمی توانیم چنین بهانه ای را بیاوریم بلاخره جرمی مرتکب شدیم چه فریب خورده باشیم یا نخورده باشیم باید تاوان فریب خوردنمان را هم بدهیم.
استاد احسان عبادی
#شرح_و_تفسیر_زیارت_عاشورا 19 20