eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
5.5هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
613 ویدیو
835 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
3.14M
🎤 با رفتنت سر فصلی از غم را نوشتی معلوم شد از پیکرت زهرا سرشتی با خستگی, زخم زبان هم می شنیدی مظلوم تر بودی تو حتی از بهشتی دستان تو‌دامان دنیا را رها کرد گویا تو را از عرش اربابت صدا کرد جای تمام بی وفایی ها که دیدی روی تو آقای رئوف آغوش وا کرد پای شهادت نامه ات امضای سلطان آمد به استقبال تو شاه خراسان پیراهن خدمت برای تو کفن شد نام تو جاویدان کنار نام ایران یادم نرفته گریه های بی صدایت بالای سر، وقت سحر یاربنایت اذن شهادت را گرفتی در شب قدر وقت گریز روضه های کربلایت گم شد اگر آن چند ساعت پیکر تو چشم انتظارت بود گریان مادر تو جسم توهم آخر شبیه حاج قاسم پیدا شده با دیدن انگشتر تو روضه نمی خواهد تنی که سر ندارد قربان آن آقا که انگشتر ندارد یک جای سالم در همه پیکر ندارد جایی برای بوسه مادر ندارد من بی وضو موی تورا شانه نکردم حالا به دنبال سرت باید بگردم
. نوشته بود؛ جمهوری اسلامی تا وقتی از قلبش می‌جوشد، احیاکننده اسلام و امام حسین علیه‌السلام است. این مسیرِ نورانیِ شهادت را جمهوری اسلامی باز نگه داشته. خون شهید بیدارکننده است. .
1403.02.28_1.mp3
22.01M
🔊 مناجات ابتدایی 🎤حجت الاسلام استادمیرزامحمدی 📆 جمعه۲۸اردیبهشت۱۴۰۳ 🕌 مسجد مقدس جمــکران    
سخنرانی 030302.mp3
11.06M
مراسم یادبود 📜 استاد سیدحسین مومنی 📆 چهارشنبه ۲ خرداد ماه ۱۴۰۳
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
. من فکرم اینه که ، این نهیب امام حسین علیه السلام به حر که فرمود : ثَکَلَتْکَ اُمُّکَ"مادرت به عزات
. 📩خاطرات با «آیت الله شهید سیدابراهیم رئیسی»🏴 🔖خاطره‌ای از دوران تولیت آستان قدس رضوی شهید ایشون دارم 🔅خاطره از یکی از برنامه‌های رواق امام خمینی(ره) 🔹خود بچه‌های آستان قدس می‌گفتن اصلاً این‌چنین اتفاقی سابقه نداره! 🖇شاید بچه‌های افغانستانی یا بقیه کشورها یه جای مخصوص در حرم داشته باشن برای عزاداری 👈اما این‌که رسماً در رواق حضرت امام باشه، مداح هم مداحِ افغانستانی و همه مخاطبان افغانستانی باشن، اینطور نبوده تا حالا! 🎗و ایشون بودن که این اتفاق رو رقم زدن؛ حتی با حساسیت‌هایی که مشهد داره.. ❇️از اتفاق، ما هم اون شب مشهد بودیم و یه چند دقیقه‌ای هم تو اون مراسم خوندیم 🌀خود حاج آقا هم سخنران اون جلسه بود 🎙اون شب من یادمه یه کمی صوت خراب بود، من بهشون گفتم حاج آقا این صوت رواق خیلی اذیت می‌کنه 📍فقط هم حرف من نیست؛ بقیه مداح‌ها هم میگن.. 🔮همون جا ایشون پیگیری کردن، این پیگیری حاج آقا خیلی قشنگه 💔و قشنگ بود.. ♻️کاش همه‌ ما یاد بگیریم و همون لحظه پيگير بشیم مسئله رو.. ↙️من یادمه تا به ایشون گفتم، ایشون گفتن: بله چند نفر دیگه هم گفتن ☑️همون‌جا دستور داد و من یادمه در این فاصله‌ی یکساله کل صوت رواق و صوت حرم تغییر کرد 💎اگر این مسئله ، برای مسئولین ما یک امر واجب تلقی بشه، خیلی از مشکلات مملکت ما حل میشه 🔰نکته بعدی این‌که خب ما همه از حضرت آقا پیروی می‌کنیم اما 🔻اما یه وقت یه سری افراد همه‌ چیزشون میشه ✔️زندگیشون میشه غرق در ولایت.. 🔍یه جمله‌ای دارن مرحوم علامه حسن زاده که میگن گوش شما به دهان حضرت آقا باشه⬇️ 💭ما یه وقت این‌ها رو فقط به زبون می‌گیم، اما یه وقتی افرادی هستن واقعا همین‌طورند ☀️یعنی نشستن همین‌طور گوش به فرمان 🩸این نکته خیلی در ، بروز و ظهور داشت؛ گوش به فرمان! 🎯خط دست حضرت آقاست و ایشون میدونه کجا رو باید بزنیم.. 🗳ان شاءالله هر کسی دیگه هم پشت این میز و جای شهید رئیسی عزیز میان، به این نکته توجه داشته باشن 📌ما هر چی می‌کشیم از این دوری از ولایته.. .
enc_16722603687961887113088.mp3
7.53M
آروم دلم قبل رفتنت منو حلال کن تو خونه من اینها زدنت منو حلال کن زهرای علی منو حلال کن تا آخر عمر خجالت از تو میکشم یاس کبود زیر لب میگم تو کوچه کاشکی دست من بسته نبود تنها دار و ندارم ای کس و کارم نرو نگارم زهرا اگه بری تو یاری ندارم یاری ندارم زهرا یارالی زهرا ... جان فاطمه گریه نکن ای مرد غیورم توی این سه ماه تنها شدی ای سنگ صبورم شرمندم اگه نشد برای غربتت کاری کنم شرمندم اگه نمیتونم دیگه تو رو یاری کنم علی دردت به جونم ای مهربونم اشکاتو پاک کن علی تو مخفیانه امشب شبانه زهراتو خاک کن زهرا یارالی زهرا ... .
enc_17124467672791129408260.mp3
3.59M
نماهنگ کجایی با نوای کربلایی حسین ستوده مناجات با امام زمان (عج) با متن شعر نوحه در فروردین ۱۴۰۳ هیئت زوار البقیع تهران دنیا رو با خوب و بدش نمیخواهم چون تو رو از چشمای من گرفته این شبا فریاد من این سکوته از این سکوت صدای من گرفته قلبمو بی تو سنگ شدش کجایی ؟ سیر شده از تولدش کجایی ؟ هواتو از جمعه گرفتم اما جمعه گمت کرده خودش کجایی ؟ خیال برگشتن نداری انگار با عاشقات کاری نداری انگار شاید دلت نخواهد ولی عزیزم گریه مو داری در میاری انگار یابن الحسن یابن الحسن ... چند روزه رفتی؟ نمیدونیم اینو فقط بگو یه روز میای دوباره قهر زمین و آسمونو دیدی بیا که بازم آسمون بباره پاییز و یلداش اومد و نبودی زمستون همراهش اومد و نبودی اونکه نمیخواست منو خوش ببینه خنده رو لب هاش اومد و نبودی هیچ غمی مثل غم یار نمیشه تو باشی هیچکی بی قرار نمیشه بیا گلم ببینه کل عالم کی گفته با یه گل بهار نمیشه یابن الحسن یابن الحسن ...
Kashani-14020302-ShahidRaeesi-Hkashani_Com.mp3
45.62M
🎙 📋 مجلس روضه و توسل، یادبود شهید آیت الله رئیسی 📆 چهارشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۳ ▪️ هیئت محترم عبدالله بن الحسن علیه السلام 🎤
. ⭕️ ماجرای خواب مرحوم آیت الله هسته‌ای اصفهانی: 💚 من خیلی دوست داشتم که در عزای (ع) در مجلسی که موردنظر حضرت زهرا (س) است شرکت داشته باشم. لذا خیلی توسّل میکردم که به من بنمایاند کدام مجلس مورد توجّه ایشان است. خیلی به این موضوع پافشاری میکردم. 🌤 تا اینکه روزی حضرت را درخواب دیدم. از ایشان سؤال کردم که سیّدتی و مولاتی، این همه مجلس در عزای فرزند بزرگوار شما، سیّدالشّهداء (ع) وجود دارد، کدامیک از این مجالس مورد توجّه شماست؟ ❤️ فرمودند: هر جایی که پرچم عزای حسین ما خورده باشد ما آن مجلس را دوست داریم و به آن مجلس توجّه داریم. 🦋 من دوباره پرسیدم، چون غرض من آن بود مجلس خاص الخاصّی که در نظر است بدانم. لذا پرسیدم که یا سیّدتی و مولاتی، کدامیک از این مجالس بیشتر مورد توجّه شماست؟ ☀️ مجدّداً فرمودند: هرجایی که پرچم عزای حسین ما خورده شود ما آنجا را دوست داریم به آن هم توجّه داریم. 🌸 سه باره پرسیدم: سیّدتی و مولاتی، کدامیک بیشتر مورد توجّه شماست؟ 🌹 باز فرمودند: هرجا که پرچم عزای حسین ما خورده باشد ما آنجا را دوست داریم و به آنجا توجّه داریم. 🌺 امّا اینکه تو می‌پرسی - نام و آدرس یک مجلسی را دادند- و گفتند خود ما هم در این شرکت میکنیم، امّا هرجا که پرچم عزای حسین ما زده شود ما آنجا را دوست داریم و به آن توجّه داریم. 🍀 مرحوم آقای هسته‌ای می‌گوید من وقتی ازخواب بیدار شدم آدرس آنجا را گرفتم، آن محل را نمی‌شناختم. رفتم و راهنمایی شدم. وقتی به آن محل وارد شدم، یک جوی آبی بود و خانمی سر جوی آب نشسته بود، داشت استکان می‌شست (هنوز آنموقع در تهران لوله‌کشی آب نبود). 🌷 نام آن شخص را که درخواب به من گفته بودند سؤال کردم، گفت: خودم هستم. ✨ گفتم: آیا شما مجلس روضه دارید؟ گفت: بله داریم. نشان داد، انتهای یک کوچهٔ بن بستی یک پرچم سیاهی زده بودند، این پرچم آنقدر کهنه شده بود که سیاهی آن به سفیدی میزد. معلوم بود سالیان متمادی است این پرچم عزا اینجا زده می‌شود. 🌺 گفتم: شما روضه خوان هم دارید؟ گفت: از کسی دعوت کرده بودیم، آمد وقتی دید کسی نیست ناراحت شد و رفت… 👤 آقای هسته‌ای یک سخنران معتبر بود، عالم بود، فروتنی کرد و گفت: اجازه میدهید من به اینجا بیایم برای شما روضه بخوانم؟ آن خانم استقبال کرد و گفت: بفرمایید. 🌹 گفت من وقتی وارد آن منزل شدم یک اتاق داشت، آنقدر آن منزل محقّر بود که من همان روز اوّل قصد قربت کردم که هیچ وجهی از آنجا نگیرم، فقط قربه الی الله بیایم و بروم. 🍀 معلوم بود کسی که این روضه را گرفته فقیر است. یک صندوقخانه‌ای داشت و چای هم میریخت از صندوقخانه می‌آورد، چند نفر از زنان همسایه هم می‌آمدند، گاهی یک بچّه می‌آمد چای را می‌آورد و می گذاشت. 🦋 آن زن فقیر هم داخل صندوقخانه می‌نشست و گریه میکرد، همزمان با صدای گریهٔ او صدای گریهٔ دیگری را هم می‌شنیدم. تا دهه تمام شد… 🌼 جمعیّت زیادی هم نمی‌آمدند، فقط چند نفر زنهایی بودند که گاهی کم و زیاد میشدند، ولی روضه، زنانه بود. من هم اصلاً نمیخواستم وجهی بگیرم، 🌸 لذا وقتی روز آخر از منبر آمدم عجله کردم که اصلاً من را صدا نزند بخواهد وجهی بدهد. دیدم آن زن در پشت سر من سرعت گرفت، مدام من را صدا میکرد. گفتم: ممنون هستم، مجلس عزای شما قبول، از شما بما رسیده است. تا به من رسید و گفت: نه، شما باید این وجه را بگیرید. باز من اصرار کردم و او هم اصرار کرد، ☀️ عاقبت به من گفت: من از شما رِندتر هستم. از این سخن او تعجّب کردم که یعنی چه من از شما رندتر هستم؟! 🌺 گفتم: منظور شما چیست؟ گفت: من یکسال به منزل مردم میروم آنجا خدمتگزاری میکنم تا اینکه وجهی را فراهم کنم برای عزای سیّدالشّهداء (ع) صرف کنم. یکسال به منزل مردم میروم و خدمتکاری میکنم، حالا شما میخواهید این پول را از من نگیرید؟ نمیشود!! 🍁 مرحوم آقای هسته‌ای می‌گوید: من خیلی تعجّب کردم، فکر این‌را نمیکردم واقعاً کسی اینطور باشد. اصلاً عظمت این زن من را شکست که این زن چقدر باعظمت بود. اگر کسی یکسال بمنزل مردم برود و خدمتکاری کند، با همهٔ سختی که اینکار دارد، مبلغی را پس‌انداز کند تا صرف این وادی کند. 🍃 عظمت این زن من را شکست و من از او این وجه را گرفتم. وقتی گرفتم، گفتم: سؤالی از شما دارم، گفت: بفرمایید. 💐 گفتم: شما در صندوقخانه گریه میکردید من صدای گریهٔ دیگری هم از صندوقخانه می‌شنیدم، او که بود؟ عروس شماست؟ دختر شماست…؟ گفت: مگر در خواب به شما نگفتند خود ما هم می‌آییم درمجلس شرکت میکنیم؟ 🌤 دیدم عجب زنی!!! حتّی از خواب من هم خبر دارد. من خیلی مبهوت شده بودم. عجب مجالسی، که ما از آن خبر نداریم. 🌹 گفتم: خواهر، من سال آینده هم بیایم در اینجا روضه بخوانم؟ گفت: تشریف بیاورید. سال بعد رفتم و دیدم فوت کرده است. .
. سر میزنم به صحرا میخوانمت کجایی آقا بیا که مُردم داد از غم جدایی منتظرم به راهت چشمم سفید از این هجر نام ترا بخوانم شاید که تو بیایی یابن الحسن یا مهدی (2) ===============«««« هم ناله با عزیزان در نیمه شب به افغان گویم رسان خدایا یار عزیزتر از جان گر چه لیاقتم نیست دیداره روی مهدی شاید به ناله هایم بخشد خدای رحمان یابن الحسن یا مهدی (2) ===============«««« ای رهروان بخوانید هر دم دعا برایش شاید رسد ز خالق اذن فرج برایش باید به خوی مهدی آراسته باشی هردم آماده باشی تا جان سازی فدا برایش یابن الحسن یا مهدی (2) ===============«««« دنیا صفا ندارد بی تو به حق زهرا باز آ ز تیغ برّان بر آر دمار ز اعدا زهرا زند صدایت کای منتقم تو بشتاب بستان تقاص مادر ای نور چشم زهرا یابن الحسن یا مهدی(2) حاج قاسم جناتیان قادیکلایی ✍ .👇