eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
5.5هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
612 ویدیو
835 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
. صاحب عزای خون خدا صاحب الزمان دردآشنای صبح و مسا صاحب الزمان این روزها شبیه اسیران نینوا داری هوای مهد بلا صاحب الزمان پای پیاده با عَلَمی روی دوش خود راهی شدی به کرب وبلا صاحب الزمان خاک ِمسیر، گِل شده از اشک چشم تو داری همیشه سوز و نوا صاحب الزمان موکب به موکب از ته دل آه می کشی با یاد درد فاطمه ها صاحب الزمان لب تشنه و گرسنه در این راه رفته اند خسته بدون آب و غذا صاحب الزمان از خار و زخم پای رقیّه کنی تو یاد با تاول نشسته به پا صاحب الزمان با دیدن نی و علم و پرچم و کتل هستی به یاد رأس جدا صاحب الزمان هرجا طناب ،دیده ای از خاطرت گذشت بستند دست جدّ تو را صاحب الزمان خسته و دل شکسته اگر می رسی به طف زینب رسیده با قد ِ تا صاحب الزمان یک اربعین گذشته و هرگز نرفته است از خاطرش زمین جفا صاحب الزمان چل روز پیش رأس حسینش مقابلش از تن جدا شده ز قفا صاحب الزمان رفته میان مقتل و دیده به جسم او زخم سنان و سنگ و عصا صاحب الزمان چل روز پیش دیده تنش را میان بغض در زیر نعل تازه رها صاحب الزمان ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
، *يهوديه ديده بود كار ِ امير المؤمنين رو،وقتي در قلعه ي خيبر رو كند و رو دست گرفته،حالا داره رد ميشه از تو كوچه هاي مدينه،ديد در ِ خونه داره مي سوزه،صداي يه خانم ميآد،ميگه:نامردا با شوهرم چه كار داريد، ريسمان بستن به گردن اين آقا دارن ميكشن، براش جالب بود ببينه اين آقا كيه چهل نفر دارن مي كشن، مگه چه پهلووني ؟ِ،نگاه كرد ديد همون آقايي است كه در ِ قلعه ي خيبر رو كنده رو دست گرفته لشكر از روش رد شدن،يه وقت مردم دين يهودي ِ داره ميگه: أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللهُ و َ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ اَميرَالؤمنين َعَلِيّاً وَلِيُّ الله ، اِ تا اون روز تا اون موقع مسلمون نشده بودي در قلعه ي خيبر رو كند؟ حالا ريسمان به گردن علي ديدي تسليم شدي،اسلام آوردي؟ گفت:آره،حالا اسلام آوردم،براي اينكه ميدونم و مي بينم،اين آقا اگه اراده كنه يه دونه از شما زنده نمي مونه، اما ايستاده شما ريسمان به گردنش انداختيد،جلو چشمش خونه اش رو آتيش زديد، اي....* علي ميگه: براي بردن من خصم دون نمي دانست كه من اسير تو هستم طناب لازم نيست .
30.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺معیارهای سرایش یا انتخاب شعرِ مناسب‌اجرا در هیأت: 🔸 استاد سید‌مهدی‌حسینی‌رکن‌آبادی 🔖 مباحث مطرح شده در این درس: 📖 مقدمه یکم ضرورت آسیب‌شناسی اشعار ولایی 📖 مقدمه دوم روش‌های انتقال تاریخ در شعر مناسب اجرا در هیئت: 👈 گزارش محض و منظوم 👈وصف (جزئی‌نگری و جزئی‌نگاری) 👈 ارائه تصاویر خیالی و شاعرانه 👈 موضع‌گیری، تحلیل و قضاوت شاعرانه در برابر اتفاقات تاریخی 📖 خوانش چند شعر عاشورایی و بررسی مراثی آن 👈 ضرورت تبیین مفهوم «ارباً اربا» از نظر تاریخی و لغوی 👈چند و چونی در باره نحوه ارائه مراثی 👈ارزش والای پیوند مرثیه و مدح 👈«زبان حال»، همان «زبان قال» است که ثبت نشده است 👈ضرورت پرهیز از «تصورسازی تاریخی» | |
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
#آموزش_مداحی #سرایش_شعر 🔺معیارهای سرایش یا انتخاب شعرِ مناسب‌اجرا در هیأت: 🔸 استاد سید‌مهدی‌حسین
. استاد سید‌ مهدی حسینی رکن آبادی از جمله اساتید و کارشناسان شعر آیینی است که دغدغه ی آموزش شعر و مرثیه را دارد ... و البته گاها، گله مند از شعرایی که دچار روزمره گی شده و نسبت به ارتقاء شعرشان اقدامی نمیکنند، درحالیکه بعضا پای ثابت انجمن ها و همایش ها هستند . خدا بر توفیقات بیش از پیش استاد و دلسوزانی مثل ایشان بیفزاید. ان شاءالله .
. عرض تسلیت به محضر فقیه اهل بیت عصمت علیهم صلوات الله، حضرت آیت الله العظمی حاج سید موسی شبیری زنجانی و آقازاده‌های عالم معظم له. ان شاء الله آن مرحومه خادمه‌ی علم و فقاهت و شیعه خاندان رسالت، با صدیقه طاهره سلام الله علیها محشور باشند. ✍ .
8.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حاج مهدی رسولی: آقا جان حق با تو بود گر به دلت مهر من نبود ، یوسُف که پای بند زلیخا نمیشود حکایت سید بحرالعلوم
S005.mp3
58.74M
🎧 📌 شب پنجم محرم ۱۴۴۶ 📌 حجت‌الاسلام حنیفی 📌‌ حسینیه بیت‌العباس علیه‌السلام 🏷
🩸شفاعت در قتلگاه🩸 📎 علیه‌السلام 📎 | 🥀 پس یکی از پیادگان آمد تا سر مبارک حضرت را جدا کند. 🥀 امام به او نظری کرد و فرمود: برگرد که کشندهٔ من تو نیستی، حیف است تو را که به آتش جهنم گرفتار شوی... 🥀 آن مرد گریان شد و عرض کرد: یابن رسول‌الله؛ تو با این حال هنوز غم ما را در دل داری؟! 🥀 پس آن شمشیر که برای کشتن امام کشیده بود در دست جنبانید و دوان دوان نزد امیر اهل ظلم و طغیان، عُمَر آمد. 🥀 عمرسعد گفت: آیا کار حسین علیه‌السلام را تمام کردی؟! 🥀 آن مرد گفت: آمده‌ام تا کار تو را تمام کنم، پس شمشیر را حواله عمر کرد! 🥀 خادمان عمر او را گرفتند؛ او رو به جانب امام کرد و عرض نمود: یابن رسول‌الله شاهد باش که در کوی محبت تو کشته می‌شوم! 🥀 امام فرمود: خوشحال باش که ما تو را شفاعت خواهیم کرد! 🥀 پس یاران عمر سر آن سعادتمند را از بدن جدا کردند. 📕 مقتل ، صفحه ۱۳۳ 🏷 .
S006.mp3
65.58M
🎧 📌 شب ششم محرم ۱۴۴۶ 📌 حجت‌الاسلام حنیفی 📌‌ حسینیه بیت‌العباس علیه‌السلام 🏷
. میخاستیم گناهو ترک کنیم با گریه ی بر اباعبدالله ترک میکردیم، میخایم یه اختلاف رو آشتی بدیم اول گریه بر ابی عبدالله میکردیم میرفتیم میخایم با خصم امام حسین مناظره کنیم اول گریه بر ابی عبدالله میکردیم بعد میرفتیم، به این قیل و قالهای کتاب‌ها و مدرسه ها اکتفا نمیکنیم هرکی هر چی میخاد بگه، هر خبری هست اینجاست ، وقتی انبیا با این گریه بر ابی عبدالله یه نردبان ترقی و تقرب الی الله براشون درست شده ما چه کنیم و همشون سر این سفره ثبتنام کردند، و الا چه معنا داره چند هزار سال قبل از تولد ابی عبدالله ، خدا به پیامبری اولوالعزم مثل حضرت موسی بگوید... صَغِیرُهُم یُمِیتُهُ العَطَش.... اصلا حرمله نمیخاد، یُمِیتُهُ العَطَش... کـَبیرُهُم جِلدُه مُنکـَمَش وَ رَأسُه فَوقَ السَّنان فِی البُلدان..... چه معنا داره؟ بعد این پیامبر گریه کنه ، مؤمنین بنی اسرائیل رو وادار کنه به گریه ی بر ابی عبدالله، هنوز حسین به دنیا نیامده.... دیگه ما اصلا کرامات رو باید بریم از اونجا دربیاریم وقتی از کوه طور برگشت مامور شد به مؤمنین شریعتش بگه، به مؤمنین بنی اسرائیل گفت یعنی حضرت موسی منبر رفت برای ابی عبدالله مومنین شریعتش از فردا صبح که میخاستند برند به کار و بارشون برسند اول یه دل سیر برا حسین گریه میکردند ما خیلی عقبیم یه روز این زن و شوهر بلند شدند مثل عمل عبادی، گریه بر ابی عبدالله کردن آنقدر منقلب شدند از بچه غافل شدند، بچه همینجوری افتاد تو تنور خونه، یه مرتبه از گریه فارغ شدند دیدند بچه نیست دیدند بچه تو تنور روشن، دیدند به برکت گریه بر ابی عبدالله بچه تو گلستان افتاده جناب موسی گریه کن حسین اینه حَرَّمتُ جَسَدَه عَلَی النّار بدنش رو نمی گذارم آتش بسوزاند السلام علیک یا اباعبدالله ▪️کعبه یک زمزم اگر در همه عالم دارد ▪️چشم عشّاق تو نازم! که دو زمزم دارد ▪️نه محرّم، نه صفر، بلکه همه دوره‌ی سال ▪️کعبه با یاد غمت، جامه‌ی ماتم دارد ▪️روضه‌خوانِ تو خدا، گریه‌کنِ تو آدم ▪️گریه ، ارثی است که ذریّه‌ی آدم دارد ▪️اشک در ماتم تو بس که عزیز است حسین ▪️جای در چشم رسولان مکرّم دارد با امیرالمومنین میومد تو کوچه، دید ابی عبدالله تو کوچه ست پیغمبر دنبالش کرد ابی عبدالله به دلخوشی پیامبر فرار کرد از دست پیامبر حضرت فرمود : یا عَلی اَمسِکْهُ حسین رو بگیر امیرالمومنین جوانتر بود ابی عبدالله رو بغل کرد آوردنش تو بغل پیامبر، از خوشحالی تو بغل پیامبر دست و پا میزنه، دید پیامبر پیراهنش رو بالا زد سینه و شکمشو بوسید اما وقتی رسید زیر گلو، هم بوسید هم گریه کرد ابی عبدالله تعجب کرد چرا دیگه گریه میکنی یا رسول الله ، فرمود اُقَبّـِلُ مَوضِعَ السُّیوف خوب دقت کن چی میگم این مال شما خواصه اقلّ جمع سه تاست، ما فقط یه خنجر شمر رو شنیدیم اُقَبّـِلُ مَوضِعَ السُّیوف نشون میده با یه ضربه و یه خنجر نکشتنش، ▪️از هر که آمده بود ز راه، نیزه خورد ▪️گاهی لگد گهی سنان گاه نیزه خورد ▪️شد نوبت سنان دهنش آه نیزه خورد چه عجیب کشتنت آقا قربونت برم آقا تا دیروز بهت می‌گفتیم «غریب کشتنت» اما حالا که نگاه می‌کنیم « عجیب کشتنت» ، یه جوری کشتنت که پیامبر، نَهیٰ رسولُ اللهِ عَن قَتل کـَلبِ العَقور .... ترجمه نمی کنم به قتل صبر کشتنت، این روزا وقتی رسیدند کوفه زین العابدین اینجوری خودشو معرفی کرد أنا ابنُ مَن قُتِلَ صَبراً وَ کـَفیٰ بِذٰلک َ فَخراً یعنی زنده زنده اونقدر بابام رو زدند.... از همه بدتر اینه حضرت فرمود ابوحمزه هنوز بابام داشت حرف می‌زد حرفاش تموم نشده بود سر از بدنش جدا کردند به نقل مرحوم مقرّم امروز زین العابدین اومد کربلا بدن‌ها رو دفن کنه، کدوم بدن‌هاست ؟ سر ندارند قابل شناسایی نبودند بنی اسد متحیر ماندند تا قیامت ما از بنی اسد گلایه داریم زن‌هاشون امروز اومدند از فرات آب ببرند دیدند این بدن‌ها روی زمین مانده به مردهاشون گفتند (اگه مرد باشند)، مهریه‌هامون حلال، ما میریم این بدن‌ها رو دفع کنیم... آفرین به غیرت این زن‌ها اینجوری شد مردهاشون اومدند الله اکبر نمیشه خیلی حرف‌ها رو زد گلایه ها هم بمونه برای قیامت،... زین العابدین فرمودند من این بدن‌ها رو می‌شناسم بدن شهدا رو یکجا دفن کردند نوبت رسید به بدن ابی عبدالله ، فرمود تَنَهُّوا عَنّی دور بشید از من این بدن بدنیه که «لا یَمَسَّهُ اِلّا المُطَهَّرون» فَإنَّ مَعِی مَن یُعینُنِی هستند کسانی که توی دفنش منو کمک کنند پیغمبر اینجاست، امیرالمومنین اینجاست ،امام حسن و فاطمه اینجا هستند، فقط برید یه قطعه بوریا بیارید بدن رو روی حصیر قرار داد آورد میان قبر، دو دست پیغمبر بیرون اومد حسینم رو بده 👇
مستحب زیر سر یک بالشی از خاک درست کنند اما این آقا که سرش توی کوفه سرگردانه 👇 رگ‌ها رو گذاشت روی خاک‌ها خم شد لب‌ها رو گذاشت روی آن جایی که عمه گذاشته بود ناله ات برسه بعضی‌ها فکر کردند روضه تمام شده لحد رو چید هر قبری یک نشانی می‌خواد یک نشانه‌ای داد تا قیامت اشک همه رو درآورد هٰذا قَبرُ الحُسین ، کدوم حسین؟ قَتَلوهُ عَطشاناً حسین.... شفای همه مریضان دفع و رفع این بلیّات.... یه اشاره هم کنم گفتند آقا یه بدنی هم کنار علقمه افتاده اون هم قابل شناسایی نیست فرمود بدن عمو جانم قمر بنی هاشمه بدنی که به اندازه یک درهم جای سالم روش نگذاشته بودند اونجا هم اجازه نداد فرمود تَنَهُّوا عَنّی همون‌هایی که در دفن بابام کمکم کردند تو یه دفن بدن عموم هم کمکم می‌کنند اون عمو با اون رشادت ، اما دیدند زین العابدین یه قبر کوچکی کـَند اون بدن قطعه قطعه رو توی قبر کوچک گذاشت .... حسین..... ==================== .👇
c7286d381656e38a1a95d69c9db873e236781756-144p_1_1.mp3
22.56M
ی کربلا میخاستیم گناهو ترک کنیم ==================== حجت‌الاسلام