eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
3.7هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
564 ویدیو
800 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای غدیر کارکردن و هزینه کردن باعث میشه انسان مستجاب الدعوه شود. بشنوید 👆 روز برای خانواده خودتان هم بیشتر هزینه کنید....
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
برای غدیر کارکردن و هزینه کردن باعث میشه انسان مستجاب الدعوه شود. بشنوید 👆 روز #عید_غدیر برای خانواد
. 4⃣ چهار روز دیگر تا عید بزرگ خم امام رضا علیه السلام درباره آراستن خود در روز عید مى فرماید: روز غدیر, روز آراستن و زینت است. پس هر کس براى روز غدیر زینت کند, خداوند هر خطاى کوچک و بزرگ او را مىآمرزد و فرشتگانى را به سوى او مى فرستد و آنان هم نیکى هاى او را مى نگارند و مراتبش را تا عید غدیر سال آینده بالا مى برند. (اقبال الاعمال، ج 1، ص465) .
. 🌼درسی از واقعه غدیر🌼 حضرت آیت الله (ره): 🔹درسی که می‌خواهم از غدیر بگیرم این است که همان مردمی که با علی بیعت کردند بعد از هفتاد روز[بیعتی که کرده بودند را] فراموش کردند! کوشش کنیم ما مردمی پیمان‌شکن نباشیم. 🔸 امروز بیایید با علی بیعت کنید؛ بگویید یا علی! از امروز قرار می‌گذاریم آن راهی که شما نشان دادید در همان راه برویم، در آن راهی که شما قدم برداشتید به جای آن قدم می‌گذاریم، مثل شما نمی‌توانیم بشویم اما دنباله‌رو این کاروان باشیم؛ دروغ نگویید، غیبت نکنید، به همسایگان و به خویشاوندانتان رسیدگی کنید. اگر مسلمان‌ها این دستورات اسلام را عمل می‌کردند مبتلا به این بلاهای خانمانسوز نمی‌شدند. نکردیم که چنین شد! 🔹کدام مسلمانی است که از وضع چندتا همسایه‌اش خبر داشته باشد؟! کدام مسلمانی است که امروز، روز عید غدیر، به چندتا از ارحام فقیرش سر زده باشد؟! مگر علی نبود که شب‌ها در خانه فقرا می‌رفت؟! مگر شما پیرو آن علی نیستید؟! چه چیزی از علی یاد گرفتید؟! این کدام پیروی از علی است؟! نمازش؟! روزه‌هایش؟! شب‌زنده‌داری‌هایش؟! قرائت قرآن کردنش؟! در خانه فقرا رفتنش؟! تواضعش؟! دلسوزی او برای مردم؟! خیرخواهی او برای دوست و دشمن؟! کدام‌یک را یاد گرفتید؟! 🔸بیایید امروز پیمان ببندید که آنچه را می‌دانید؛ عمل کنید؛ آنچه نمی‌دانید پیشکشتان. آنچه دارید نگذارید از دستتان برود؛ آنچه ندارید و هنوز نیاموختید پیشکشتان. اگر به آنچه دارید ارج نهادید خدا توفیق می‌دهد که بیشتر از آن را هم بیاموزید اما اگر به آنچه می‌دانید عمل نکردید آن‌ هم از دست شما خواهد رفت! .
. و در ذكر مصيبت يك زبان حال وجود دارد و يك زبان قال. آن فرمايشاتی است كه از دو لب مبارك ائمة اطهار خارج شده است، و در كتب معتبره صحت آن سخنان تأييد شده است. آن سخناني است كه احتمال ميرود ائمه اطهار آنها را گفته باشند يا اينكه برداشتي است كه يك مداح يا يك شاعر از يك واقعه يا مصيبت به دست آورده است. 💠نكات حائذ اهميت در زبان حال نكته1: در زبان حال خواني مطلق صحبت نكنيد و بهتر است بگوييد كه ممكن است فلان حرف زده شده باشد. طوري كه مستمع متوجه شود ؛ اين سخن زبان حال است و عين روايات يا تاريخ اهل بيت نيست تا خداي ناكرده مبتلا به دروغ بستن به ائمه اطهار نشويم، چرا كه اين مسئله حرام است و گناه بسيار بزرگي محسوب ميشود. نكته2: زبان حال بايستي عقلاني و ريشه در روايات و تاريخ داشته باشد، فلذا هر مطلب بدون ريشه و مبنا را نمي توان به عنوان زبان حال، به اهلبيت(ع) نسبت داد. نكته3: زبان حال مي تواند به زبان نثر باشد يا به زبان شعر. البته زبان حال را بيشتردر شعر مي توان جستجو كرد. 🔶نمونه اي از به زبان نثر امام حسين(ع) كنار بدن حضرت عباس نشست و خونها را از صورت برادر پاك كرد. در اين زمان حضرت عباس (ع) آهي كشيد. امام فرمود برادرم چرا آه ميكشي؟ ـ عرضه داشت يا سيدي و مولاي! دلم ميخواست در اين لحظات آخر، دست درگردن شما بيندازم، اما چه كنم كه دست در بدن ندارم. 🔶دو نمونه از به زبان نظم بيت سوم شعر زير، زبانحال حضرت علي(ع) كنار بستر حضرت زهرا(س): آمد كنار بستر زهرا دمي نشست آهي كشيد و آينهاش را نگاه كرد خورشيد آسمان ولايت ستاره ريخت تايك نظر به هاله اطراف ماه كرد "آن روسيه كه بست به روي تو راه را روي تو نه روز علي را سياه كرد" حضرت رقيه(س): سر بابا در آغوشش گرفت و گفت اي بابا گذارم لب به گوشت تا كه رازي را كنم افشا تو ميداني كه زد سيلي به رويم از جفا گويم هـمـان دستي كه سيلي زد به روي مادرم زهرا 👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◻️ [جلسه‌ی دوم] 👈🏼 فیش منبرهای 👈🏼 تیرماه ۱۴۰۲شمسی 📚 مطالب مطرح شده: ۱. مدح امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه ای زینت کائنات، مهدی ۲. سازمانِ وکالت در عصر امام هادی علیه‌السلام _ عثمان بن سعید عمروی، باب و وکیلِ امام هادی علیه‌السلام _ وکلای امام هادی علیه‌السلام در شهرهای مختلف _ وکیلِ خادم _ وکلای مُبلّغ ۳. نقش امام هادی علیه‌السلام در آماده‌سازی عصر غیبت _ ارتباط کتبی
◻️ [جلسه‌ی سوم] 👈🏼 فیش منبرهای 👈🏼 تیرماه ۱۴۰۲شمسی 📚 مطالب مطرح شده: ۱. مدح امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه به غیر نامِ تو در نایِ دل نوایی نیست ۲. علمِ غیب امامان و حضرت امام هادی علیه‌السلام _ علم غیب پیامبران علیهم‌السلام _ علم غیب امامان علیهم‌السلام _ رسول‌خدا و ائمه علیهم‌السلام از مصادیق "من ارتضی" ۲. نمونه‌های از خبرهای غیبیِ امام هادی علیه‌السلام _ ادای دَین مرد عرب از اهل‌کوفه _ خبر دادن از سؤالِ سائل _ قصه‌ی یونس نقاش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🔷🔶 👈🏼👈🏼 مرحوم و برخی دیگر از بزرگان رضوان الله علیهم به نقل از حکایت نمایند: منزل و محل مسکونی حضرت ابوالحسن، امام هادی علیه‌السلام در نزدیکی بازارچه‏ای بود که صنعت‌گران مختلفی در آن کار می‏کردند. یکی از آن‏ها شخصی به نام یونس نقاش بود که کارش انگشترسازی و نقش و نگار آن بود، او از دوستان حضرت بود و بعضی اوقات خدمت حضرت می‏آمد. ➖ روزی با عجله و شتاب نزد امام علیه‏السلام وارد شد و پس از سلام اظهار داشت: سرورم! من تمام اموال و نیز خانواده‏ام را به شما می‌سپارم. حضرت به او فرمود: چه خبر شده است؟ یونس گفت: من باید از این دیار فرار کنم. حضرت در حالتی که تبسمی بر لب داشت، فرمود: برای چه؟ مگر چه پیش آمدی رخ داده است؟! یونس جواب داد: چون که وزیر خلیفه - موسی بن بغا - نگین انگشتری را تحویل من داد تا برایش حکاکی و نقاشی کنم و آن نگین از قیمت بسیار بالایی برخوردار بود، که در هنگام کار شکست و دو نیم شد و فردا موعد تحویل آن است؛ و می‏دانم که موسی یا حکم هزار شلاق و یا حکم قتل مرا صادر می‏کند. ➖ امام هادی علیه‏ السلام فرمود: آرام باش و به منزل خود باز گرد، تا فردا فرج و گشایشی خواهد بود. یونس طبق فرمان حضرت به منزل خویش بازگشت و تا فردای آن روز بسیار ناراحت و غمگین بود که چه خواهد شد؟ و تمام بدنش می‏لرزید و هراسناک بود از این که چنان‌چه نگین از او بخواهند چه بگوید؟ در همین احوال، ناگهان، مأموری آمد و نگین را درخواست کرد و اظهار داشت: بیا نزد موسی برویم که کار مهمی دارد. ➖ یونس نقاش با ترس و وحشت عجیبی برخاست و همراه مأمور نزد موسی بن بغا رفت. و هنگامی که یونس از نزد موسی برگشت، خندان و خوشحال بود و به محضر مبارک امام هادی علیه‏السلام وارد شد و اظهار داشت: یابن ‏رسول الله! هنگامی که نزد موسی رفتم، گفت: نگینی را که گرفته‏ ای، خواسته بودم که برای یکی از همسرانم انگشتری مناسب بسازی؛ ولی اکنون آن‏ها نزاعشان شده است. اگر بتوانی آن نگین را دو نیم کنی، که برای هر یک از همسرانم نگینی درست شود، تو را از نعمت و هدایای فراوانی برخوردار می‏سازیم. ➖ امام هادی علیه‌السلام تا این خبر را شنید، دست مبارکش را به سمت آسمان بلند نمود و به درگاه باری تعالی اظهار داشت: خداوندا! تو را شکر و سپاس می‏گویم، که ما - اهل‌بیت رسالت - را از شکرگزاران حقیقی خود قرار داده‏ای. و سپس به یونس فرمود: تو به موسی چه گفتی؟ یونس اظهار داشت: جواب دادم که باید مهلت بدهی و صبر کنی تا چاره‏ای بیندیشم. امام هادی علیه‏السلام به او فرمود: خوب گفتی و روش خوبی را مطرح کردی. 📚 منابع: ۱. أمالی شیخ طوسی، ج۱، ص۲۹۴ ۲. اثبات الهداة، ج۳، ص۳۶۷، ح۲۴ ۳. مدینة المعاجز، ج۷، ص۴۳۹، ح۲۴۳۹ ۴. بحارالأنوار، ج۵۰، ص۱۲۵، ح۳ .