eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
3.7هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
564 ویدیو
800 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
🔅شرح فراز دوم🔅 السلام علیک یابن رسـول الله سـلام بر تو کـه فـرزند رسول خدایی: 🔶 با آنـکه امـام حسین (ع) از طرف مادر، فرزند رسول خداست با این حال فرزندِ رسولِ خدا بودن، مـقدم مـی‌شود و این مطابق نص قرآن کریم اسـت. 🔶 شـهادت قرآن در جـریان مـباهله بـا نصاری نجران است کـه خداوند فرمود ای پیامبر وقتی کسانی با تو مجادله می‌کنند بگو بیا تا بخوانیم خـدا را بـا پسرانمان- (فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابـنائکم...)/آل عـمران 🔷 پسـران به شهادت صـریح تـاریخ اسلام عبارت از امام حسن (ع) و امام حسین علیه السلام است که در جریان مباهله در آغوش پیامبر به مـحل اجـابت دعـا آمدند. ♦️صاحب کتاب صحیح ترفدی (محمد بـن عـبد اله تـرفدی) از کـتب مـعتبر اهـل سنت؛ از قول اسامه بن زید نقل می‌کند: شبی خدمت پیامبر برای انجام کاری رفتم پیامبر اکرم (ص) بیرون آمد که همراهش امام حسن و امام حسین (ع) بودند و فرمود ایـن دو پسران منند و پسران دختر من هستند بار الها من دوست می‌دارم ایشان را پس تو هم دوست داشته باش آنها را و دوست بدار کسی که آنها را دوست دارد. ♦️ همچنین از پیامبر(ص) سئوال شده کـه از اهـل بیت خود چه کسی را بیشتر از همه دوست می‌داری حضرت فرموده‌اند:حسن و حسین و هر وقت به خانه فاطمه (ع) می‌آمد می فرمود: بیاور پسران مرا، چون حسن (ع) و حسین (ع) می‌آمدند، آنها را در برمی‌گرفت و مـی‌بوسید. 📙منبع: شفاء الصدور فی شرح زیارةالعاشور
🔅 شرح فراز سوم 🔅 السـلام علیک یابن امیر المؤمنین و ابن سید الوصیین سلام بر تو ای پسر فرمانفرمای اهل ایمان و پسر سرور و برگزیدهٔ اوصیاء. 🔶 (( امیر المؤمنین)): این لقب مـخصوص مـولی علی علیه السلام است و از روز السـت عـلی به نام امیر المؤمنین خوانده شده است. 🔸 روایت است که شخصی خدمت امام صادق علیه السلام آمد و گفت یا امیر المؤمنین، امام صادق (ع) فرمود: ساکت باش ایـن لقـب مخصوص جدم علی ابـن ابـیطالب است. 🔷 امیر یعنی کسی که متکفل رساندن روزی و سبب رزق است. 🔹 امیر المؤمنین باب مدینه علم پیامبر و صاحب اعلای ولایت و ریاست عامه بر قلوب و نفوس جمیع ارواح ملکوتیه و ملائکه کروبیه، عقول مـجرده و نـفوس مفارقه است. 🔵 وقتی آیه "قد افلح المومنون..." نازل شد پیامبر فرمود: یا علی! به خدا قسم تو امیر آنها هستی آنها از علوم تو روزی می‌خورند و تو دلیل و راهنمایی، به وسیله تـو به هـدایت می‌رسند. ▪️البـته اهل ایمان دارای مراتبی هستند که نهایت درجه ایمان از اهل یقین وصالحین است. 🔴((و ابن سید الوصـیین)): وصـی کـسی است که اموری را که در حیات به او واگذار می‌شود بعد از فوت موصی هم اختیار دارد و امرش نـافذ و جـاری است. ♦️ وصی پیامبر تمام امور و احکام را در زمان پیامبر و بعد از فوتش سرپرستی می‌کند و مـتصدی جـمیع امـور و مسائلی است که همه مسائل اسلام از طریق او می‌گذرد. 🔴 سید الوصیین در حق علی (ع) مسئله‌ای مورد اتفاق شیعه و سنی است. 🔻سید علی همدانی در کتاب موده العربی آورده است ابن عباس گـفت: روزی پیامبر مرا خواست و فرمود: تـو را بشارت می‌دهم که خداوند مرا کمک کرد به سید الاولین و الاخرین، علی، و او را همسر دخترم قرار داد. اگر می‌خواهی از او بهره‌مند شوی نباید از اطاعت او دست برداری. 📙منبع: شفاء الصدور فی شرح زیارةالعاشور
🔅 شرح فراز چهارم 🔅 السلام علیک یابن فاطمه الزهراء سیده نساء العـالمین سلام بر تو ای فرزندِ فاطمه ی زهرا، سرور زنان عالم. 🔷 فاطمه فاطمه است برای آنکه شیعیانش از آتش جهنم در امانند و از هر شر و پلیدی مبرا و به زیور علم و پاکی آراسته است و فرمود: وی را فاطمه نـامیده‌اند بـه خاطر آنکه من و کسانی که او را دوست دارند و کسانی که ذریه و فرزندان مرا دوست دارند از آتش جهنم جدا شده‌اند. 🔶 زهرا یعنی نورانی کسی که خدای تعالی او را از نور عظمت خود آفرید و آسـمانها و زمـین‌ها به نور او درخشیدن گرفت که چشم ملائکه خیره شد و سجده نمودند. 🔹 ابان بن تغلب نقل می‌کند که هر روز ۳ بار نور فاطمه برای امیر المـؤمنین مـی‌درخشید. در صبحگاه نور سپید، در ظهر، نور زرد، و در مغرب، نور سرخ که بر در و دیوار و خانه‌های شهر مدینه منعکس می‌شد. مردم شگفت‌زده و متعجب به محضر رسول خدا آمده از منشاء نور سوال می کردند، حـضرت آنـها را بـه خانه فاطمه (س) راهنمایی می‌کرد چـون مـی‌آمدند او را در مـحراب عبادت می‌یافتند که به نماز ایستاده است. 🔹فاطمه سید و سرور زنان عالم است. این معنی در روایات متعددی از شیعه و سنی نقل شـده اسـت. در صـحیح مسلم و صحیح بخاری از مهمترین کتب روایی اهل سـنت آمـده است که پیامبر خطاب به فاطمه فرمود: آیا از من راضی شدی که تو سرور زنان مؤمن و سرور زنان ایـن امـت بـاشی و فاطمه سرور زنان اهل بهشت است. 📙منبع: شفاء الصدور فی شرح زیارةالعاشور
🔅 شرح فراز پنجم 🔅 (( السلام علیک یا ثـار الله و ابن ثاره )) سلام بر تو ای کسی که خداوند خونخواهی تو می‌کند. 🔴 ثار بـه مـعنی انـتقام کشیدن و کین‌خواهی و خون‌خواهی آمده است. 🔺در مجمع البحرین آمده است ثار در اصـل ثـائر بوده یعنی خونخواه در راه خدا و برای خدا. 🔺و بعضی گفته‌اند ای کسی که اگر خدا خون داشت تـو بـودی 🔺 یـا ای کسی که خدا خونخواه تو است 🔺و شاید بهترین معنی ثار؛ خـون خـواسته شده است 🔺و ثار الله یعنی آن خونی که خدا یا ولی او، آن را مطالبه کند. 🔺ثار : به معنی دم و طلب خون 🔺گاه به معنی طالب ثار به احتمال اینکه مضاف حذف شده باشد و اعراب خود را مضاف الیه داده باشد یا به این احتمال که ثار مخفف ثائر باشد. (( والوتر الموتور )) و ای کشته که خون کسانش ریخته شده است. " وتر ": 🔸در اصل به معنی طاق و طاق کردن است. 🔸به معنی فرد است چرا که هرجفت که طاق شود ناقص شود 🔸همچنین اگر کسی کشته شود، طاق شود. ♦️"موتور ": به معنی طاق شده و فرد شده ♦️نیز به معنی کسی که ، کسی از او کشته شده، استعمال شده است. 🔴 وترالموتور در زیارت به این معناست: 🔺ای یگانه که اقرباء تو کشته شدند. 🔺ای قتیلی که اقرباء و اصحاب تو را کشتند.(نظر مولف) 📙منبع: شفاء الصدور فی شرح زیارةالعاشور ♦️لقب ثارالله به حضرت علی و امام حسین علیهم السلام اطلاق شده است. ♦️ولیِ دمِ خون ِ حسین علیه السلام خود خداست.چون خونش در راه حفظ اسلام ریخته شده است. ♦️ البته می توان گفت " ثارالله" اشاره به سه امام معصوم دارد. ♦️ امام زمان علیه السلام طلب کننده ی خون است. و خون امام حسین و حضرت علی علیهم السلام طلب می شود. (( والوتر الموتور )) 🔺تک و تنها مانده 🔺کسی که همه نزدیکانش را کشتند. 🔺کسی که هنوز انتقام خونش گرفته نشده است. 📚شرح زیارت عاشورا✍ایلامی وسید احمد میرخانی السلام عليك يا ثارالله و بن ثاره و الوِتْرَ المَوْتُور ... كلمه ي مَوْتُور در لغت به کسی گفته میشود که یکی از خویشاوندانش کشته شده ولی قصاص او یا خون بهای او گرفته نشده است. امام باقر صلوات الله علیه فرمود: صاحبُ هذا الامرِ هو الطَّریدُ الشَّریدُ المَوْتُوْرُ بِأبیهِ. یعنی صاحب این امر(امام زمان) طرد شدهٔ آواره ای است که انتقام پدرش گرفته نشده است. «غیبت نعمانی ص۱۷۹ و الکافی ج۱ ص ۳۲۲»
🔅شرح فراز اول - بخش دوم🔅  ابا عبد الله: 🔹کنیه مشترک امـام صـادق (ع) و امـام حسین (ع) است. 🔹امام حسین (ع) از روز ولادت با کنیه ابا عبد الله نامیده شد. 🔸 اسماء بنت عیسی نـقل مـی‌کند وقـتی امام حسین (ع) به دنیا آمد پیامبر بسیار گریست و فرمود: یا ابا عـبد اللهـ عزیزٌ عَلَیَّ؛ ای ابا عبد الله بسیار سخت است برای من اسماء می‌گوید: عرض کردم، یا رسول اللهـ از روز اول بـرای او گریه می‌کنی. فرمود: گروه باغیه کافر از بنی امیه او را می‌کشند. ♦️ابا عبد الله یـعنی پدر عـباد و بندگان خدا 🔺و پدر عبادت یعنی الگوی تمام نـمای عـبادت؛ زیـرا امام حسین (ع) در روز عاشورا تمام وجوه و ابعاد را بـسیار زیـبا به تصویر کشید. عبادت یعنی نماز، روزه، حج، زکوة، جهاد، اخلاقیات، ایثار، مردانگی، شـجاعت، حـمیت، غیرت، صبر که لحظه‌لحظه ی نـهضت عـاشورا از حرکت از مـدینه، آمـدن بـه مکه و بدل کردن حج به عـمره و حـرکت به سوی کربلا و وقایع اول تا دهم عاشورا ، هرکدام بیان و نمایش چهره‌ای از عـبادت و تـجسم عینی شریعت و احیای اسلام بود (انـی خرجت لطلب الاصلاح فـی امـة جدی) ❇️ السلام علیک یـا ابـا عبد الله یعنی: سلام و درود باد بر تو ای کسی که نمونه اعلای عبادت و اسوه و مقتدای عـابدان و صـالحان هستی. 📙منبع: شفاء الصدور فی شرح زیارةالعاشور
🔅 شرح فراز ششم 🔅 ((السلام علیک و علی الارواح التی حلت بفنائک )) سلام بر تو و بر روان هائی که در آستان تو جاگرفته اند. ارواح: جمع روح اصل روح به معنی طیّب و طهارت هست و به همین جهت : روح انسان را روح گفته اند.(به ملاحظه طهارتی که در بدو تکوین و اصل خلقت دارد.) ملائکه مطهرین را ارواح گویند. جبرئیل را روح القدس نامند. ملک اعظم را روح گویند. عیسی را روح الله لقب دهند. هر ذی روحی را روحانی نامند مثل مکان روحانی و ... مراد از روح در زیارت: نفس ناطقه انسان است که بعد از فنای بدن ، به امر خدای تعالی ، باقی می ماند. حلّت: حلول ، حل، محل ، فرود آمدن است. فِناء ( به کسر فاء): گشادگی اطراف خانه ✳️احتمالات معانی در این فراز زیارت: ۱) مراد ازارواح، خصوص ارواح ملائکه و انبیا و اولیائی باشد که در واقعه حاضر بودند.(چنانچه از برخی اخبار استفاده میشود . و این معنی بعید است. ) ۲) مراد عموم ارواح مکرمه و نفوس مقدسه باشد. پس مراد از فناء، معنی لبّی واقعی است نه فِناء جسمانیِ ظاهری (این معنا نیز بعید است.) ۳) مراد اصحاب باوفای حضرت باشد، اعم از نزدیکان و خویشاوندان و یا دورافتادگانِ ظاهری که با قرب معنوی از بسیاری نزدیکان پیشی گرفتند. (نظر مولف) 📙منبع: شفاء الصدور فی شرح زیارةالعاشور
🔅شرح فراز هفتم 🔅 ((علیکم منی جمیعا سلام الله ابدا ما بقیت و بقی اللیل و النهار)) بر شما باد از قِبَلِ من، سلام و رحمت خدای "عز اسمه" همیشه و مستمر، مادام که من زنده باشم و شب و روز پاینده. 🔹جمیع: حال و منصوب و موکّدِ عمومِ مستفاد از ضمیر جمع 🔸ابد: به معنی دهر، دائم، قدیم 🔺ظاهر این است که از "ابود" به معنی اقامه در مکانی گرفته شده ↩️ در این فراز از زیارت به معنی: دائم است که همیشه باشد و این دوام حقیقی اعتبار شده به دلیل" وبقی اللیل و النهار " 🔹ابداََ : ظرف است 🔸ما: زمانیه مصدریه است و جایز است: ۱) برای تایید سلام باشد و قید مبتدا شود.(این معنی اقرب است) ۲) و هم جایز است که برای تایید معنای مستفاد از "علیکم منی" یعنی اهداء و ارسال باشد؛ یعنی همیشه از جانب من، سلام خدا بر شما باد و این معنی بر این وجه می شود که حال من چنین است که در تسلیم بر شما، استمرار و دوام دارد که اگر همیشه باشم مُسلِم هستم و این سلامِ اجمالیِ دائمی، نازل منزله ی سلامِ مستمرِ تفصیلی است، عرفا و شرعا و اعتبارا. (این معنی بعید است) 🔶 در لفظ"منی سلام الله" دو احتمال است: ۱) آدم خود را بر سبیل تنزیل و ادعا، حامل سلام خدا کند و سلام خدا را برساند. به این اعتبار که سلامِ خود را شایسته ی این بارگاه نمیداند بلکه سلام خدا را میرساند. ۲) چون "سلام الله علیک" دعاست به سلام فرستادن خدا و چون سبب این رحمت و تسلیم، توجه دعا کننده است در حقیقت این سلام آغاز کننده داعی میشود و بر این وجه جایز است که بگوید:"منّی" 🔷 در لفظ "سلام" دو احتمال است: ۱) مثل صلات مراد از آن رحمت باشد چرا که سلام تحیت است و تحیت خدا همان بزرگداشت از جانب خدا و رسیدن به قرب اوست. ۲) به معنی تسلیم است؛ به این معنی که خدا او را از جمیع نقایص و عیوب سالم بدارد و به درجات بالا برساند. وقتی چنین شد ، حرم امن و وسیله محکم خواهد شد، در نتیجه بین مُسلِم و مُسلِمٌ علیه ، ربطی تام و ثابت حاصل خواهد شد که موجب امید شفاعت و رسیدن به ثواب عظیم خواهد شد. ان شاءالله 📙منبع: شفاء الصدور فی شرح زیارةالعاشور
🔅 شرح فراز هشتم 🔅 ((یا ابا عبدالله ، لقد عظمت الرزیة و جلّت و عظمت المصیبة بک علینا و علی جمیع اهل الاسلام )) ای اباعبدالله!به تحقیق که بزرگ شد سوگواری تو و عظیم شد مصیبت، به واسطه تو بر ما و بر جمیع اهل اسلام. 🔸جلال و عظمت: هر دو مترادف اند ولی آنچه به حسب استعمال بدست آمده آن است که عظمت در مقابل صغر ، بکار می رود و جلالت ، مقابلِ دقت مانند علما که می گویند: نظر دقیق و نظر جلیل 🔹مصیبت: اسم فاعل از اصابة در اصل به معنی رسیدن است ولی بکار بردن آن در بلیة که به کسی برسد غالب شده است. 🔸رزیّة : در اصل رزیئه(با همزه) بوده که به جهت تخفیف همزه، قلب به یاء شده است. 🔶🔹در امالی شیخ صدوق آمده است: "روزی امام حسین علیه‌السلام بر امام حسن علیه‌السلام وارد شد و چون نگاهش به برادر افتاد شروع به گریستن کرد؛ امام حسن علیه‌السلام از برادر پرسید: ـ ای اباعبدالله، چه امری باعث گریه تو شده است؟ امام حسین علیه‌السلام پاسخ داد: ـ برای آنچه با تو انجام می‌دهند گریه کنم. امام حسن علیه‌السلام فرمود: آنچه به من آید زهری است که به کامم ریزند و کشته شوم ولی ای اباعبدالله روزی چون روز تو نباشد ، ۳۰ هزار مردی که مدعی هستند از امت جد ما محمد (صلوات الله علیه) هستند و خود را به دین اسلام بندند، بر تو گرد آیند و هم‌دست شوند برای کشتن تو و ریختن خونت و هتک حرمت و اسیر کردن ذریه‌ات و زنانت و غارت بُنه‌ات. در اینجاست که بر بنی‌امیه لعنت فرود آید و آسمان خاکستر و خون بارد و همه چیز بر تو بگریند حتی وُحوش بیابان و ماهیان دریاها." 📙منبع: شفاء الصدور فی شرح زیارةالعاشور
🔅 شرح فراز نهم 🔅 (( و جلّت و عظمت مصیبتک فی السماوات علی جمیع اهل السماوات )) و بزرگ و عظیم شد سوگواری تو در آسمان ها بر تمامت اهل آسمانها. 🔴 الف) اخبار و روایات رسیده در ذکر تاثر و بکاء ملائکه عموما و جبرئیل خصوصا: 🔷🔸در کامل الزیارة از ابان بن تغلب نقل می کند امام صادق علیه السلام: همانا چهار هزار ملک فرود آمدند و می خواستند در رکاب حسین (علیه السلام) کارزار کنند اذن به ایشان داده نشد ، بازگشتند به آسمان تا اذن بگیرند و هبوط کردند در حالتی که حسین (علیه السلام) کشته شده بود از این رو ایشان نزد قبر او هستند پریشان حال و آشفته مو و گرد آلود. 🔷🔸در بحار از محاسن برقی روایت فرموده از امام صادق (علیه السلام): خدای تعالی موکل نموده به حسین (علیه السلام) ۷۰ هزار ملک که صلوات می فرستند بر او هر روز ، آشفته و غبار آلود از وقتی که کشته شد تا هر وقت که خدا بخواهد. ♦️و فراوان و در حد تواتر است احادیث دیگری که بر این مضامین دلالت دارند . 🔴 ب) اخبار رسیده در آثار و انقلابات که در فلک و فلکیات بر آن مصیبت عظمی روی داد: 🔶🔹در کامل الزیارة روایت می کند که امیرالمومنین علی (علیه السلام) در مسجد کوفه این آیه مبارک تلاوت می فرمود " عمل بکت علیهم السماء و الارض و ما کانوا منتظرین " ناگاه حسین (علیه السلام) از دری از درهای مسجد وارد شد . امام فرمود: اما اِن هذا سیقتل و یبکی علیه السماء و الارض . 🔶🔹در امالی و عیون از ریان بن شبیب نقل شده که امام رضا (علیه السلام) فرمودند: آسمان های هفتگانه و زمین ها بر حسین (علیه السلام) بگریستند. 🔶🔹در کامل الزیارة است که داوود بن فرقد از صادق آل محمد (علیه السلام ) نقل میکند که فرمودند : سرخ شد آسمان در قتل حسین یک سال و فرمود : گریست آسمان و زمین بر حسین بن علی (علیه السلام) یک سال و بر یحیی بن زکریا، و گریه او سرخی اوست. ♦️اخبار در این مضامین فراوان است. 📙منبع: شفاء الصدور فی شرح زیارةالعاشور
🔅 شرح فراز دهم - بخش اول 🔅 (( فلعن الله اُمة اسّست اساس الظلم و الجور علیکم اهل البیت )) پس خدا دور کند از رحمت خود جماعتی را که تاسیس اساس ظلم و جور بر شما اهل بیت نمودند. 🔸فاء: بر ای تفریع است و داخل بودن حکم سابق در جمله بعد را افاده میکند. 🔹لعن: به معنی طرد و تبعید است. 🔶🔹 لعن از طرف خدا: به معنی طرد از مقام قرب و تبعید از جوار رحمت است. 🔷 لعن از طرف مردم : به معنی دعا و سبّ است. 🔸اُمّة: به معنی گروه و جماعت است . 🔹تاسیس: بنیاد نهادن است. 🔺اساس: بنیاد است. 🔴 ظلم: در اصل لغت ، به معنی وضع چیزی در غیر موضع خودش است.( این وجه قوی تر است) 🔺در النهایة آمده است: اصل ظلم ، عدول از طریق است . 🔺ظلم گاه به معنی نقص و گاه به معنی منع هم می آید. ⚫️ جور: در اصل، به معنی عدول از طریق است . 🔺به معنی تَعَدّی نیز است. 🔶🔷اهل البیت: منصوب به اختصاص است. 🔺🔸مراد از بیت، بیت رسالت و نبوت است. چون معرفه به الف و لام عهد است. 📙منبع: شفاء الصدور فی شرح زیارةالعاشور
🔅 شرح فراز دهم - بخش دوم🔅 ⬛️ مراد از آن امت که تاسیس اساس و بنیاد ظلم کردند: ▪️۱) یا عموم آنهایی هستند که در روز وفات پیامبر (ص) هنوز جسد مبارک را حمل نکرده و غسل نداده ، به طلب ریاست باطل ؛ رو به سقیفه بنی ساعده گذاشته ، مخالفت با نصوص و آیات مشهود و شنیده شده ، نمودند . و خلافت را از خانواده وحی و تنزیل (اهل بیت پیامبر) ربودند و بردند ، که اگر حق را تمکین میکردند و به اهلش می سپردند و خود تصرف نمی کردند ، عدل روی زمین فراگیر میشد و شوکت اسلام ، کفر را در هم می کوبید. ▪️ ۲)محتمل است که مراد اُمّة همان شخصی باشد که موسس آن بدعت بوده و اول کسی بوده که در سقیفه بیعت کرده است. و از این جهت علماء عامه گفته اند : اجماع بر خلافت فلان (ابوبکر لعنة الله علیه) به بیعت فلان (عمر لعنةالله علیه) منعقد شد و پیروی از او (ابوبکر لعنةالله علیه) بر جمیع مسلمین واجب شد. و در صحاح ایشان وارد شده که امیر المومنین علیه السلام و بنی هاشم و جماعتی از خواص صحابه: زبیر، عمار، سلمان، حذیفه، ابوذر، و ... در طول حیات فاطمه زهرا سلام الله علیها، بیعت نکردند و با این وجود اجماع به بیعت همان یک نفر منعقد شد و متابعت واجب شد در نتیجه سوختن خانه فاطمه زهرا سلام الله علیها ، برای حفظ نظام امت و صلاح خلق برایشان جایز بود اگه چه علی علیه السلام و فاطمه سلام الله علیها و حسنین علیهم السلام در آن خانه بودند. 📙منبع: شفاء الصدور فی شرح زیارةالعاشور
🔅 شرح فراز دهم- بخش سوم🔅 ⬛️ جواز لعن بر آن جماعت ، که ظلم در حق آل محمّد نموده و تاسیس این اساس کردند: ◾️ ۱) از آیات قرآن میتوان استفاده کرد: عمومات لعن بر ظالمین و کاذبین در قرآن بسیار است و اثبات این عناوین برای آن طائفه ، آسان است . بلکه رجوع به اخبار و آثار ، قاطع به ظلم و افتراء آنها و اینکه از دین برگشتند و به آخرت پشت پا زدند . خدای تعالی در قرآن می فرماید:" ان الذین یوذون الله و رسوله لعنهم الله فی الدنیا و الآخرة و اعد لهم عذابا مهینا" ◾️ ۲) ضمیمه اخبار صحاح اهل سنت: ▪️. در صحیح بخاری وارد است که پیغمبر فرمود:" فاطِمَةُ بَضعَةٌ مِنّي ، فَمَن أغضَبَها أغضَبَني ." پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : " فاطمه ، پاره تن من است . هر كه او را به خشم آورَد ، مرا به خشم آورده است." ▪️. در صحیح مسلم به یک طریق روایت کرده که پیامبر فرمود: "إنَّمَا ابنَتي بَضعَةٌمِنّي ،يُريبُني ما رابَهاويُؤذيني ما آذاها" پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ در باره فاطمه عليهاالسلام ـ :" دخترم ، پاره تن من است . نگرانى او ، نگرانى من است و آزردن او ، آزردن من است" ▪️. در صحیح ترمذی حدیث کرده که پیامبر فرموده :" انما فاطمه بضعة منی یوذینی مااذاها و ینصبنی ما انصبها" 🔺ما حصل مضمون این اخبار از سه صحیح این است: فاطمه پاره ی تن من است. غضب او غضب من است. اذیت او اذیت من است. تعب او تعب من است. رنجوری او رنجوری من است. ▫️ از این قبیل اخبار در منابع اهل سنت زیاد است. 📙منبع: شفاء الصدور فی شرح زیارةالعاشور
🔅 شرح فراز دهم - بخش چهارم🔅 ❇️ مراد از اهل بیت چه کسانی هستند؟ ۱) ⚜ خصوص آل عباست(علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام) ؛ چنانچه در آیه تطهیر موافق نقل فریقین (شیعه و سنی) چنین است. ۲) ⚜ خصوص ائمه اثنی عشر(۱۲ امام علیهم السلام) ؛ چنانچه در روایات تمسک و وجوب متابعت آمده است و معصومی غیر از این ۱۴ نفر بالاجماع نیست. ۳) ⚜ مطلق قرابت با رسول (ص) ؛ چنانچه در اخبار و روایات مودت بالجمله ، اعانت، تعظیم و تکریم وارد شده است. و ایشان کسانی هستند که صدقه بر آنها حرام شمرده شده است. (سادات) ✳️ در این فراز از زیارت( فراز دهم) هر سه معنی جایز است. ✅ اولویت در معانی اول و دوم است. 🔰 اگرچه مخاطب سید الشهداء علیه السلام است ولی با ورود به صیغه جمع و مخاطب قرار دادن همه اهل بیت علیهم السلام منافات ندارد،(علیکم اهل البیت) چنانکه در زیارت جامعه می خوانیم "یا ولیَّ الله" با اینکه مخاطب واقعی یک نفر است اما به همه ائمه معصومین علیهم السلام خطاب کرده است. 📙منبع: شفاء الصدور فی شرح زیارة العاشور
🔅 شرح فراز یازدهم 🔅 (( و لعن الله اُمة دفعتکم عن مقامکم و ازالتکم عن مراتبکم التی رتبکم الله فیها )) ترجمه: خدا لعنت کند گروهی را که دفع کردند شما را از مقام خودتان و دور نمودند شما را از مراتب ریاستی که خدا شما را در آنها مرتبت نموده است. 🔹دفع: دور کردن و راندن. 🔸مقام: در اصل مکان قیام است. 🔹ازاله: دور کردن است. 🔸رتوب(رتبه): ایستادن و ثبات. ▫️ترتیب یعنی هر چیزی را به جای خود ایستاده کردن. ⚫️ مراد از دفع از مرتبه و اخراج از مقام الهی: ⬅️ تمکین نکردن از ریاست ظاهری و ولایت صوری است نه حقیقت امامت و واقع خلافت چرا که آن قابل غصب نیست و هزار مرتبه بالاتر از آن است که دست مخالفین به آن برسد و آن منصبی الهی و کمالی نفسانی است و درجه ای است وهبی(هدیه و عطاشده) 🔻🔺این فراز از زیارت مساوی این فقره از دعای صحیفه سجادیه هست که امام سجاد علیه السلام فرمودند: " اللهم ان هذا المقام لخلفائک و اصفیائک و مواضع امنائک فی الدرجة الرفیعة التی خصصتهم بها قد ابتزّوها " 👈 این ابتزاز و ازاله و دفع ظاهری ⬅️همه ناشی از عدول صحابه در قرن اول است که با ظلم به اهل بیت علیهم السلام و آتش زدن خانه فاطمه زهرا سلام الله علیها و با مخالفت علی علیه السلام و بغض حسنین علیهم السلام، منافات نداشت. بلکه با تغییر کلیه فروع و اصول احکام و نابودی اساس شریعت مقدس اسلام منافی نیست، چنانچه از تامل در اخبار صحیحه ایشان روشن میشود. این جمله در دست صحابه و تابعین جاری شده که در حق آنها روایت شده است: "خیر القرون قرنی ثم القرن الذی یلیه ، فکیف بقرون لاحقة و اعصار التابعة" یعنی؛ اگر حال قرن اول و دوم که خیرُ القرون است چنین شد ، پس حال قرون و اعصار بعدی که هر روزه حالشان در تبدیل و امرشان در تنزل است چگونه خواهد شد.؟ ((یعنی تا این حد احکام را در همان قرن اول و دوم بعد از رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم دگرگون کرده بودند که تابعین و صحابه خودشان زبان به اعتراف گشودند.)) 📙منبع: شفاء الصدور فی شرح زیارة العاشور
🔅 شرح فراز دوازدهم🔅 ((و لعن الله الممهدین لهم بالتمکین مِن قتالکم)) ترجمه: خدا لعنت کند گروهی را که تهیه اسباب و تمهید(فراهم کردن مقدمات) امور قاتلین شما را کردند تا بدان وسیله متمکن(بهرمند) از پیکار با شما شدند. ◼️ تمهید: 🔹از مهاد: به معنی بساط و فراش 🔸ویا از مهد : به معنی گهواره ؛ گرفته شده است و این هردو راجع به اصل واحدند. در اساس البلاغة نوشته : ⤵️ 🔳 تمهید : به معنی توطئه و تسهیل امر و اصلاح (که مراد در امثال این مواقع (جنگ) است) ◼️ تمکین : به معنی اقدار (توانمند سازی)و متمکن ساختن ▪️باء در بالتمکین: برای سببیت است. 🔴 قتال: به معنی کشتار کردن و پیکار نمودن است. ⚫️ مقصود از ممهدین: شامل کسانی است که از اولِ کار، تسهیل راه ، توطئه و مقدمه چینی در کار و تهیه اسبابِ ظلم ، نمودند. 👈 چرا که اگر اینها این طریقه را باز نمیکردند، آنها (قاتلان سیدالشهداء) راه به این ظلم نمی یافتند. این از صحیح ترین وجوه برای ممهدین هست.✔️ 📙منبع: شفاء الصدور فی شرح زیارةالعاشور .
. 🔅پیوند دو نهضت حسینی و مهدوی در زیارت عاشورا 📜 عهدنامه ی وفاداری به امامت و میثاق نامه ی مشارکت با اهل بیت علیهم السلام است، یاری ایشان در دو نهضت و قیام بزرگ سرخ حسینی و سبز مهدویست.✌️این دو نهضت الهی که هر دو نقطه ی عطفی در تمدن و مکتب تشیّع و تاریخ بشریت است برای محو ظلم و تاریکی و در کنار آن بسط عدالت و نورانیّت رقم می‌خورد. ✅یعنی همان جوری که امام حسین (ع) برای اصلاح دین جدشان قیام کردند امام زمان هم برای اصلاح دین قیام خواهد کرد. همان جوری که مردم در دوران امام حسین افت معنویت📉 داشتند و با بدعت ها و خرافات افت غیرت دینی❌ ایجاد شده بود و امام باید با کمک یاران خود اصلاح امور می کرد و احیاء می کرد آن دین رسول الله را، لذا این کار را هم امام زمان دارد انجام می دهد. ☝️نکته ای که هست این است که نهضت سرخ حسینی که آغاز حرکت جهادی از سوی اهل بیت و یاران⚔ ایشان برای تحقق آرمان های الهی بود، هر چند به ظاهر به شکست انجامید اما از نظر تفکر همچنان پویا، زنده و فعال است و فرجام این حرکت جهادی ان شاءالله به نهضت سبز مهدوی🌟 ختم خواهد شد و پیروزی جهانی نهضت سبز مهدوی که قیام الهی در دوره ی پایانی قطعه ی تاریخ بشر است، کاروان بشریت👥 را به دوره ای روشن و نورانی از تاریخ وارد می کند. ✅شما نگاه کنید اکثر جریانات اصلاحی که در دوران امروزی اتفاق می افتد متأثر از فرهنگ امام حسین انقلاب می کنند و با نگاهی سبز منتظر امام زمان می مانند و انقلاب خودشان را نگه می دارند. ✍زیارت عاشورا شرح حال قیام جهادگران جان برکف برای احیای اصلاح دین و احیای امر به دین است. میان دو نهضت سرخ و سبز پیوندی زیبا و 🔄دوسویه برقرار است و کسی که زیارت عاشورا می خواند با الهام گرفتن از درس جهاد و شهادت در مکتب عاشورا خودش را مهیای شرکت در قیام مهدوی و زمینه سازی برای ظهور امام زمان☀️ می کند و آماده است از همه ی بدکاران و ستمگران انتقام بگیرد. 🔸در دو جا از زیارت عاشورا در این خصوص می خوانیم: ◀️«أَنْ يَرْزُقَنِی طَلَبَ ثَارِكَ مَعَ إِمَامٍ مَنْصُورٍ مِنْ أَهْلِ بَيْتِ مُحَمَّدٍ صَلَّى‌ اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ ...» ◀️«وَ أَنْ يَرْزُقَنِی طَلَبَ ثَارَكُمْ مَعَ إِمَامٍ هُدًى ..»  👆در اینجا عملا خودمان را با این رویکرد بین جریان امام حسین (ع) و امام زمان (ع) پیوند می دهیم. یعنی هویت مکتب شیعه و آغاز انجام این دو، ریشه در واقعه‌ی جریان غدیر و عاشورا و مهدویت دارد که در 📖متن زیارت عاشورا هم به جریان غدیر، هم عاشورا و هم مهدویت اشاره می کند و قیام امام زمان حلقه ی تکمیل کننده ی نهضت عاشوراست. زیارت عاشورا به نوعی در کنار ذکر القاب امام عصر✨، حرکت اصلاحی آن حضرت و ارتباط تنگاتنگ دو قیام الهی را کاملا نشان می دهد که ما باید اینها را توجه کنیم. 👤کسی که زیارت عاشورا می خواند دارد به نوعی فرهنگ امام حسین (ع) را با فرهنگ مهدوی گره می زند و خود را مطیع امام دوران خودش می داند. ان شاءالله که بتوانیم مطیع دوران امام خودمان باشیم و بتوانیم بستری برای فرج امام زمان (ع) آماده کنیم. 🎤 استاد نصوری، معاونت ارتباطات و تبلیغ مرکز تخصصی مهدویت قم .
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
آداب ظاهری محرم و عاشورا ، سیاه پوشی و ... است. اما باطن آدابِ عاشورا این است که بواسطه ی عاشورا ما
. منظور از ذبح عظيم کيست؟ ذبح عظيم، لغتاً يعني ذبيح يا مذبوح بزرگ و بزرگوار. اين ترکيب وصفي يک بار در قرآن مجيد به کار رفته است:« وفديناه بذبح عظيم؛ «به عوض او، ذبح عظيمي را پذيرفتيم.»(1)در داستان حضرت ابراهيم‌ که در خواب ديد بايد فرزندش اسماعيل را قرباني کند، در قرآن مجيد در سوره صافّات گفته شده است: هنگامي که با او به مقام سعي و کوشش رسيد، گفت: «پسرم! من در خواب ديدم که تو را ذبح مي‌کنم، نظر تو چيست؟» گفت «پدرم! هر چه دستور داري اجرا کن، به خواست خدا مرا از صابران خواهي يافت،هنگامي که هر دو تسليم شدند و ابراهيم جبين او را بر خاک نهاد،او را ندا داديم که: اي ابراهيم!آن رؤيا را تحقق بخشيدي (و به مأموريت خود عمل کردي)!» ما اين گونه، نيکوکاران را جزا مي‌دهيم!اين مسلما همان امتحان آشکار است!ما ذبح عظيمي را فداي او کرديم،و نام نيک او را در امتهاي بعد باقي نهاديم»!(2) غالب مفسّران شيعه و اهل‌سنّت در اين جا گفته‌اند که مراد از «ذبح عظيم»، «کبش» (قوچ) است و به گفته علاّمه طباطبايي چون اين ذبح به امر الهي است «عظيم» ناميده شده است؛ وگرنه خود ذبح، في نفسه عظيم نبوده است. بعضي از مفسران شيعه از جمله ملا محسن فيض کاشاني در تفسير صافي، سيد هاشم بحراني در تفسير برهان، حويزي در تفسير نور الثقلين، و مرحوم مجلسي در بحار الانوار، طبق حديثي که در عيون اخبار الرّضا روايت شده است، نقل کرده‌اند که در اين جا مراد از «ذبح عظيم» حضرت امام حسين( عليه السلام) است که از ذريه ابراهيم‌( عليه السلام) است و او قرباني عظيمي بود که جانشين ذبح اسماعيل قرار گرفت. ترجمه حديث از اين قرار است: «عبد‌الواحد بن محمد بن عبدوس نيشابوري که در نيشابور عطار بود، در سال 352 نقل کرد که گفت اين حديث را از محمد بن علي بن قتيبه نيشابوري شنيدم که او نيز از فضل بن شاذان شنيده بود که گفت شنيدم از حضرت رضا( عليه السلام) که مي‌فرمود: چون خداوند به حضرت ابراهيم‌ دستور داد که به جاي ذبح اسماعيل، قوچي که فرستاده بود، ذبح کند، ابراهيم‌ در دل آرزو کرد که کاش فرزندش اسماعيل را به دست خود قربان کرده بود و امر به ذبح قوچ به او نشده بود، تا دلش همچون دل پدري که فرزندش را ذبح کرده به درد آيد و سزاوار والاترين درجات اهل ثواب که در مصائب صبر مي‌کنند، بگردد. خداوند ـ عزّوجلّ ـ به او وحي کرد که اي ابراهيم محبوب‌ترين خلق من نزد تو کيست؟ گفت: يا رب هيچ آفريده‌اي از آفريدگانت براي من محبوب‌تر از حبيبت محمّد( صلي الله عليه و آله و سلم)‌ نيست. خداوند وحي کرد که يا ابراهيم آيا او عزيزتر است يا خودت؟ پاسخ داد:او عزيزتر است. خداوند پرسيد: فرزند او براي تو عزيزتر است يا فرزند خودت؟ پاسخ داد: فرزند او. فرمود: قرباني شدن فرزند او به‌ظلم و ناحق به دست دشمنانش بيش تر دل تو را به درد مي‌آورد يا کشته شدن فرزندت به دست خودت در راه طاعت من؟ پاسخ داد: قرباني شدن او به دست دشمنانش برايم دل آزارتر است. خداوند فرمود: اي ابراهيم گروهي که گمان مي‌کنند که از امّت محمّد(صلي الله عليه و آله و سلم) هستند، فرزندش حسين( عليه السلام) را بعد از او از سر ظلم و عدوات مي‌کشند؛ همچنان که گوسفندي را بکشند و با اين کار، مستوجب غضب من مي‌شوند. ابراهيم از اين سخن بي‌تاب شد و دلش به درد آمد و اشک به ديدگان آورد. خداوند بار ديگر به او وحي کرد که اي ابراهيم، جزعِ تو را بر فرزندت ـ اگر او را کشته بودي ـ با جزعت برحسين( عليه السلام) و قتل او، فديه و معاوضه مي‌کنم، و براي تو رفيع‌ترين درجاتي که ثواب صبر بر مصائب است، قرار مي‌دهم، و اين همان است که فرمود: وفديناه بذبح عظيم(3) بنابراين طبق نقل برخي از روايات و مفسرين مراد از ذبح عظيم در آيه107سوره صافات امام حسين ( عليه السلام) است که در صحراي کربلا در روز عاشورا به شهادت رسيد. پي نوشتها: 1. صافات/ 107. 2. صافات/ 107 ـ 102 3. برگرفته از منابع زير: ملامحسن فيض کاشاني، تفسير صافي. حويزي، نور الثقلين. بحراني،البرهان في علوم القرآن. علامه مجلسي، بحارالانوار، ج 12، ص 5ـ 124. عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏1، ص209. .
. فرازی از زیارت مفجعه بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ السَّلامُ عَلیکِ یا أُمُّ المَصائِبِ یا زَینَب وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ ... السَّلامُ عَلی مَن تَهَیَّجَ قَلبُها لِلحُسَینِ الْمَظْلُومِ الْعُرْیـانِ، الْمَطْرُوحِ عَلَى الثَّرى، سلام بر ام المصائب (مادر مصیبتها) زینب کبری ... سلام بر بانویى كه دلش از جاى كنده شد براى حسین مظلوم كه با تنى برهنه بر خاك افتاده، وَ قـالَتْ بِصَوْت حَزین: بِاَبی مَنْ نَفْسی لَهُ الْفِداءُ، بِاَبِى الْمَهْمُومُ حَتّى قَضى بِاَبِى الْعَطْشـانُ حَتّى مَضى، بِاَبی مَنْ شَیْبَتُهُ و (در آن حال) با صدایى غمگین گفت: پدرم به فداى كسى كه جانم به قربانش، پدرم به قربان آن كه با دلى پر اندوه از دنیا رفت، پدرم فداى كسى كه لب تشنه شهید شد. پدرم به قربان كسى از محاسنش تَقْطُرُ بِالدِّماءِ ،اَلسَّلامُ عَلى مَنْ بَكَتْ عَلى جَسَدِ اَخیها بَیْنَ الْقَتْلى، حَتّى بَكى لِبُكائِها كُلُّ عَدُوّ وَ صَدیق، وَ رَأَى النّـاسُ خون می چكید.سلام بر كسى كه گریست بر بدن برادرش در میان كشتگان تا آنجا كه از گریه او هر دشمن و دوستى گریست و مردم دُمُوعَ الْخَیْلِ تَنْحَدِرُ عَلى حَوافِرِها عَلَى التَّحْقیقِ، اَلسَّلامُ عَلى مَنْ تَكَفَّلَتْ وَاجْتَمَعَتْ فی عَصْرِ عاشوراءَ بِبَناتِ رَسولِ اللهِ اشک خیل را دیدندکه به راستی بر صورتهایشان جاری بود. سلام بر كسى كه سر پرستى كرد و گرد آورد در عصر عاشورا دخترانِ رسول وَ اَطْفـالِ الْحُسَیْنِ، وَ قـامَتْ لَهَا الْقِیـامَةُ فی شَهـادَةِ الطِّفْلَیْنِ الْغَریبَیْنِ الْمَظْلُومَیْنِ، اَلسَّلامُ عَلى مَنْ لَمْ تَنَمْ عَیْنُها لاَِجْلِ خدا و كودكان حسین (ع) را و قیامت براى او برپا شد در شهادت دو طفل غریب و مظلوم ، سلام بر كسى كه چشمش به خواب نرفت حِراسَةِ آلِ رَسُولِ اللهِ فی طَفِّ نَیْنَواءَ ، وَ صارَتْ اَسیراً بِیَدِ الاَْعْداءِ ، اَلسَّلامُ عَلى مَنْ رَكِبَتْ بَعیراً بِغَیْرِ وَطاءِ، بخاطر نگهبانى از خاندان رسول خدا در سرزمین نینوا،و به دست دشمنان اسیر گردید. سلام بر بانویى كه بر شتر بى جهاز سوار گشت وَ نادَتْ اَخیها اَبَاالْفضْلِ بِهذَا النِّداءِ : اَخی اَبَا الْفضْلِ! اَنْتَ الَّذی اَرْكَبْتَنی اِذا اَرَدْتُ الْخُرُوجَ مِنَ الْمَدینَةِ، و برادرش ابوالفضل را اینگونه ندا كرد: برادرم! ابوالفضل، تو بودى كه مرا سوار مى كردى وقتى مى خواستم از مدینه بیرون روم. اَلسَّلامُ عَلى مَنْ خَطَبَتْ فی مَیْدانِ الْكُوفَةِ بِخُطْبَة نـافِعَة حَتّى سَكَنَتِ الاَْصْواتُ مِنْ كُلِّ نـاحِیَة، اَلسَّلامُ عَلى سلام بر كسى كه سخنرانى كرد در میدان شهر كوفه ; سخنرانى سودمندى كه آرام شد صداها از هر سو. سلام بر كسى مَنِ احْتَجَّتْ فی مَجْلِسِ ابْنِ زِیاد بِاحْتِجاجات واضِحَة، وَ قـالَتْ فی جَوابِه بِبَیِّنـات صـادِقَة، اِذْ قـالَ ابْنُ زِیـاد كه در مجلس پسر زیاد استدلال كرد با دلائل آشكار و گفته هاى او را با دلایل روشن و درست پاسخ داد، آنگاه كه ابن زیاد لِزَیْنَبَ سَلامُ اللهِ عَلَیْها ؛ كَیْفَ رَاَیْتِ صُنْعَ اللهِ بِاَخیكِ الْحُسَیْنِ؟ قـالَتْ: مـا رَاَیْتُ اِلاّ جَمیلاًً ... به زینب (س) گفت: چگونه دیدى كار خدا را نسبت به برادرت حسین (ع) ؟ فرمود: ندیدم جز زیبایى ... فرازی از زیارت [مفجعه] حضرت زینب کبری (س) .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. بـعـد از کــ🚩ـــربلا چـه گذشـت4⃣ عبیدالله ابن زیاد سرهای مقدس را به سمت شام و برای یزید فرستاد، یزید دستور داد که اُسرا را هم به شام بفرستید. کسانی که همراه سرهای مقدس سفر می‌کردند در اولین منزل فرود آمدند تا غذا بخورند در حالیکه مأمورین مشغول خوشحالی و خوردن غذا و شرب خمر بودند، ناگهان دستی روی دیوار پدیدار شد و نوشت: آیا امتی که حسین را می‌کشند امید شفاعت جدش را روز حساب و قیامت دارند؟ مأمورین مضطرب و هراسان شدند و خواستند دست را بگیرند که دست ناپدید شد دوباره مأمورین مشغول خوردن غذا شدند که دوباره دست ظاهر شد و نوشت: نه این چنین نیست، بخدا قسم که اینها شفیعی ندارند و روز قیامت در عذاب خواهند بود! مأمورین دوباره سعی کردند دست را بگیرند و نتوانستند، دوباره مشغول غذا خوردن شدند که دوباره دست ظاهر شد و نوشت: حسین را به حکم حاکم جور کشتند و این خلاف حکم خدا است غذا خوردن برای همه ناگوار شد و از آنجا کوچ کردند مأمورین ابن زیاد در راه سر حسین علیه‌السلام را از صندوق درآوردند و روی نِی قرار دادند تا به منزلی رسیدند که راهبی در آنجا زندگی می‌کرد نیمه شب راهب متوجه شد از بیرون نوری از زمین تا آسمان می‌درخشد، بیرون آمد و دید نور از سر حسین علیه‌السلام هست نزد مامورین آمد و گفت: شماها کی هستید؟ گفتند مأمورین ابن زیاد این سر کیست؟ سر حسین ابن علی کدام علی؟ علی ابن ابیطالب مادرش کیست؟ فاطمه دختر رسول خدا دختر پیامبرتان؟ بلی! وای بر شما که چه بد مردمی هستید! اگر مسیح فرزندی داشت او را روی مژهٔ چشمانمان نگه می‌داشتیم ممکن است ده هزار دینار به شما بدهم و این سر را تا صبح به من بسپارید؟ مانعی ندارد ده هزار دینار را گرفتند و سر را به راهب دادند راهب سر را شستشو داد و معطر گردانید و روی زانو گذاشت و تمام شب گریه می‌کرد تا صبح سر حسین را مخاطب قرار داد و گفت: ای سر مقدس من گواهی می‌دهم که جز خدای یکتا خدایی نیست و گواهی می‌دهم که محمد جد تو رسول خداست و من بر دین جد تو هستم فردا صبح نزدیک شام که رسیدند مأموران سر اباعبدالله گفتند: بیائید دینارها را تقسیم کنیم مبادا یزید از ما بستاند وقتی کیسه‌های زر را گشودند دیدند که دینارهای طلا به خزف تبدیل شده بود که یک طرف آن مکتوب بود: 《وَلا تَحسَبَن الله غافِلاً عَمّا یَعمَل الظالِمون و در طرف دیگر: وَسَیَعلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوا اَیّ مُنقَلَب یَّنقَلِبُون》 اسرای اهل بیت چون نزدیک شام رسیدند، تمام مردمان شام از کوچک و بزرگ برای تماشای اهل بیت و اظهار شادمانی از پیروزی یزید به استقبال شتافتند به منظور تکمیل تزئین شهر سه روز اهل بیت را در خارج شهر متوقف ساختند و شهر را با انواع تزئینات آراستند. مردم مشغول لهو و لعب و رقص و پایکوبی شدند، اهل بیت وارد دمشق شدند ◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️ ✍ منابع: 📗نفس المهموم، صفحه ۴۲۳ 📔صواعق المحرقه، صفحه ۱۹۷ 📘مناقب ابن شهراشوب، جلد۴، صفحه۸۲ 📕نفس الهموم، صفحه۴۲۹ 📓 کامل بهایی، جلد۲، صفحه۱۸۶ .
. بـعـد از کــ🚩ـــربلا چـه گذشـت5⃣ چون اهل بیت علیه‌السلام وارد شهر شدند، ام کلثوم علیهاالسلام به شمر گفت: حاجتی دارم ممکن است آنرا انجام دهی؟ ما را از دروازه‌ای وارد کنید که تماشاچی کمتر باشد و به کسانی که سرها را حمل می‌کنند بگو سرها را از محفل زن‌ها دور کنند که در معرض دید این همه تماشاچی نباشیم! شمر پست فطرت دقیقاً بر عکس دستور داد سرها را بالای نیزه‌ها نصب کنند و در کنار محمل زن‌ها حرکت دهند و آنها را از دروازه بزرگ شهر وارد کردند سهل ابن سعد می‌گوید: برای زیارت بیت المقدس رفته بودم عبورم به شام افتاد دیدم تمام شهر آذین بسته شده و مردم به رقص و پایکوبی مشغولند! با خودم گفتم آیا برای مردم شام عیدی هست که من بی‌خبرم؟! ناگهان دیدم در گوشه‌ای چند نفر به آرامی مشغول صحبت هستند گفتم: آیا برای شما شامی‌ها عیدی است که ما بی‌خبریم؟ گفتند: پیرمرد غریبی؟ گفتم من سهل از صحابه رسول خدایم گفتند: سهل تعجب نمی‌کنی چرا از آسمان خون نمی‌بارد و زمین اهلش را فرو نمی‌برد؟ گفتم: مگر چه شده؟ گفتند: سر حسین فرزند رسول خدا را برای یزید هدیه آورده‌اند! گفتم: الله اکبر! سر حسین را می‌آورند و مردم این چنین خوشحالی می‌کنند؟!! جلوی دروازه آمدم، سواری را دیدم که نیزه‌ای در دست دارد که سری روی آن است که شبیه‌ترین انسان‌ها به رسول خدا است نزدیک یکی از زنان اهل بیت رفتم و گفتم: آیا حاجتی داری که من بتوانم انجام دهم؟ حضرت سکینه فرمود: ای سهل به کسی که این سر را حمل می‌کند بگو اندکی جلوتر برود تا مردان کمتر ما را نگاه کنند جلوتر رفتم و به آن مرد گفتم: اگر سر را جلوتر ببری چهارصد دینار به تو می‌دهم، مرد پذیرفت و سر را جلوتر برد از علی ابن الحسین روایت شده: هنگامی که ما را بر یزید وارد کردند دوازده جوان و اطفال ذکور که همه را به ریسمان بسته بودند جلو یزید قرار گرفتیم و گفتیم: یزید تو رو به خدا چه فکر می‌کنی اگر رسول خدا ما را به این حالت ببیند؟ یزید دستور داد بند از ما برداشتند فاطمه دختر ابی عبدالله فرمود: ای یزید! دختران رسول خدا و اسیری؟ ناگهان زنی از بنی‌هاشم و دوستداران اهل بیت که در قصر یزید بود شیون کشید و گفت: ای حبیبم حسین ای سید اهل بیت رسول خدا ای پسر رسول خدا ای کشتهٔ اولاد زنا ندبه و گریه‌های این زن همهٔ زنان اهل مجلس را گریانید مردی از اهل شام که فکر می‌کرد اهل بیت پیغمبر از خوارج هستند فاطمه دختر امام حسین را دید و از یزید خواست دختر را به او ببخشد زینب دختر علی علیه‌السلام غضبناک شد و با پرخاش گفت: دعوی دروغ کردی و پست‌تر از آنی هستی که چنین خواهشی کنی که نه برای تو و نه امیرت جایز نیست! یزید از گفتار حضرت زینب خشمگین شد و گفت: ادعای دروغ می‌کنی! اگر بخواهم می‌توانم! زینب سلام الله فرمود: چنین نیست! خدا چنین اختیاری به تو نداده مگر اینکه از دین ما خارج بشوی و به دین دیگری در آیی! مرد شامی دوباره درخواستش را تکرار کرد و گفت این دختر را به من ببخش یزید نتوانست جوابی به حضرت زینب بدهد و چون سرشکسته شده بود به مرد شامی گفت: خفه شو خدا مرگ حتمی به تو ببخشد ◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️ ✍ منابع: 📚بحارالانوار، جلد۴۵،صفحه۱۲۹ 📗حیات الحسین، جلد۳، صفحه۳۷۱ 📕نفس المهموم، صفحه۴۳۳ 📔طبری، جلد۷، صفحه۳۸۱ 📘ارشادالقلوب، صفحه۲۴۶ 📙کامل جلد۴، صفحه۸۶ 📓روضه الواعظین، صفحه۱۶۴ .
. بـعـد از کــ🚩ـــربلا چـه گذشـت6⃣ در همین وقت مأموران ابن زیاد وارد شدند و سرها را نزد یزید قرار دادند سر حسین علیه‌السلام درون طشت طلا قرار داشت سکینه و فاطمه دختران اباعبدالله قد می‌کشیدند تا سر پدر را ببینند، همین که چشمشان به سر پدر افتاد صدای شیونشان بلند شد یزید خبیث با خوشحالی با چوب خیزران بر لب و دندان حسین علیه‌السلام میزد و می‌گفت: انتقام جنگ بدر را گرفتیم! سپس اشعاری خواند که مضمون اشعار بدین شرح است: آرزو می‌کند کشته‌های بدر که به جهنم واصل شده بودند، حضور داشتند و این روز را می‌دیدند به کشتن پسر پیغمبر افتخار می‌کند تصور می‌کند دیگر مخالفی ندارد و حکومتش تثبیت شده و تزلزل ناپذیر است منکر اصل دین و وحی و رسالت و تمام مسائل الهی می‌شود! حضرت زینب سلام الله مظلومانه با اینکه در دست دشمن اسیر است و حامی و پشتیبانی ندارد، اما با یک شجاعت بی‌نظیر و شهامت بی‌مثال بیاناتی می‌فرماید که بینی یزید را به خاک می‌مالد تا آنجا که می‌فرماید: من تو را انسانی بی‌ارزش و بی‌مقدار می‌بینم و بسیار سرزنش و توبیخ می‌کنم تو هرچه تلاش کنی و خدعه و نیرنگ به کار ببری که نام ما را از سر زبانها برداری و محبت ما را از قلب‌ها خارج کنی هرگز نخواهی توانست ننگ کار پلید تو تا ابد با هیچ آبی شسته نمی‌شود. یزید! گمان می‌کنی از اینکه تمام راه‌های آسمان و زمین را بر ما بستی و ما را مانند اسیران شهر به شهر می‌گردانی، نزد خدا بی مقدار شده‌ایم و تو مورد عنایت پروردگار قرار گرفته‌ای و مقامت نزد خدا افزون گشته که بر ما پیروز گشتی و این چنین اظهار خوشحالی می‌کنی؟ چون دنیا به کام توست و حکومت ما در دست تو قرار گرفته؟ نه چنین نیست! گفته خدا را فراموش نکن: کفار گمان نکنند که مهلت دادن به آنها به خیر آنها است، بلکه به آنها مهلت می‌دهیم تا بر گناهانشان بیفزایند که برای آنان عذابی دردناک است ای پسر آزاد شدگان! آیا رواست که کنیزکان خود را در پس پرده حجاب نگه‌داری و دختران رسول الله را در مسیر دید دشمنان باز بذاری تا به چهرهٔ آنان بنگرند در حالیکه مرد و محرمی ندارند تا از آنان حمایت کند؟! چگونه انتظار حمایت داشته باشیم از کسی که فرزند هند جگرخواره هست و گوشت او از خون شهدای ما روئیده! کسی که با چوب خیزران بر لب و دندان سید جوانان اهل بهشت می‌زند صبر کن که به زودی به پدران خود ملحق خواهی شد در حالیکه آرزو می‌کنی ای کاش فلج و لال بودم و چنین حرف‌هایی نمی‌زدم هر چند سخن گفتن با تو مصیبتم را تشدید می‌کند و اندوهم را افزون می‌سازد اما باید تو را خوار و کوچک سازم و از این گردن فرازی فرود آورم تمام کوشش خود را به کار بگیر ولی بدان به خدا قسم نمی‌توانی یاد ما را از میان مردم محو کنی و احکام الهی را نابود سازی ننگ عمل پلیدت تا ابدت ماندگار می‌شود، مدت زندگیت کوتاه و هم‌دستانت اندک است و روز قیامت منادی ندا می‌دهد: آگاه باش که لعنت خدا بر ستمکاران محقق است... ◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️ ✍ منابع: 📘 نفس المهموم، صفحه۴۴۴ 📓حیات الحسین، جلد۴ 📚بحارالانوار، جلد۴۵، صفحه۱۳۳ 📒اعلام النساء .
. بـعـد از کــ🚩ـــربلا چـه گذشـت7⃣ بعد از سخنرانی‌های حضرت زینب سلام الله علیها، مردمی که در کاخ جمع شده بودند منقلب شده و احساس ندامت می‌کردند. در این هنگام که امام سجاد علیه‌السلام را بر یزید وارد کردند، یزید که سرشکسته شده بود و دنبال بهانه‌ای برای شهید کردن امام سجاد علیه‌السلام بود از او سؤالاتی می‌پرسید و امام هم به کوتاهی پاسخ می‌داد. در حالیکه تسبیح کوچکی در دست داشت و آنرا می‌چرخانید یزید گفت: این چه کاری است که من با تو سخن می‌گویم و با تسبیح بازی می‌کنی و احترام نمی‌گذاری؟ 💠🔹امام علیه‌السلام فرمود: پدرم از جدم برایم نقل کرده که وقتی نماز صبح را انجام میداد تسبیح به دست می‌گرفت و ذکری می‌گفت سپس تسبیح را در دست می‌چرخانید و به کارش می‌رسید بدون اینکه ذکری بگوید و می‌فرمود: چرخاندن تسبیح ذکر به حساب می‌آید و چون در رختخواب می‌رفت تسبیح را زیر بالشش قرار میداد و می‌خوابید و می‌فرمود تا صبح تسبیح ذکر می‌کند من از روش آنها پیروی می‌کنم یزید گفت: با هر کدام از شما که سخن می‌گویم به گونه‌ای سخن می‌گوید که در گفتار پیروز می‌شود! در تاریخ آمده است که بعد از این سخنان یزید امام سجاد و اهل بیت را در خرابهٔ بی‌سقفی منزل داد که از سرما و گرما در پناه نبودند آنقدر بر اهل بیت سخت گذشت که صورتشان پوست انداخت و مجروح گردید منهال عمرو می‌گوید: امام سجاد علیه‌السلام را دیدم که تکیه بر عصا داده و پاهایش مانند دوتا نی خشک و خون از آنها جاری بود، رنگ شریفش نیز زرد شده بود از او پرسیدم: یابن رسول الله چگونه صبح کردید؟ 💠🔹امام سجاد علیه‌السلام فرمود: چگونه است حال کسی که در دست یزید اسیر است!؟ زن‌های ما تابحال از طعام سیر نشده‌اند و سرهایشان پوشیده نگردیده است هر وقت هم که یزید ما را می‌طلبد گمان می‌کنم قصد کشتن ما را دارد منهال! عرب به عجم افتخار می‌کند که محمد ﷺ عربی است ولی ما خاندان مردانمان کشته می‌شود توسط خود اعراب و زنان و اطفالمان اسیر می‌شوند! پرسیدم: کجا می‌روید؟ فرمود جایی که به ما داده‌اند حفاظی ندارد و آفتاب پوست ما را گداخته است. جهت ضعف بدن بیرون آمده‌ام تا قدری استراحت کنم و برگردم از جهت ترس بر زنان در این حال صدای زنی بلند شد: نور دیده‌ام کجا می‌روی؟ برگرد که از دشمن بر جان تو می‌ترسم! امام با شنیدن صدای عمه‌اش مرا گذاشت و به خرابه بازگشت... ◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️ ✍ منابع: 📓 مقتل مقرم، صفحه۴۵۳ 📚 بحارالانوار، جلد۴۵، صفحه۱۴۰ 📘 لهوف، صفحه۱۹۳ 📙 نفس المهموم، صفحه۴۵۹ .
. بـعـد از کــ🚩ـــربلا چـه گذشـت8⃣ اهل بیت امام حسین علیه‌السلام از کودکانی که پدرشان در کربلا شهید شده بود، خبر شهادت پدر را مخفی می‌داشتند. دختر سه ساله حسین علیه‌السلام شبی از خواب پرید و بهانه پدر گرفت و گفت: بابایم حسین الان کنارم بود و مرا در آغوش گرفت... به کجا رفت؟ اهل بیت که از خواب رقیه آگاه شده بودند صدای ضجه و ناله‌شان بلند شد. صدای شیون به خانه یزید رسید و از خواب بیدار شد! پرسید در خرابه چه خبر است؟ گفتند دختر حسین، بهانه پدر گرفته است یزید لعنت الله گفت: سر پدرش را برایش ببرید سر حسین علیه‌السلام را درون طشتی نهاده و با پارچه‌ای می‌پوشانند و برای رقیه‌خاتون می‌آورند. او به خیال اینکه برایش غذا آورده‌اند فرمود: عمه جان من گرسنه نیستم، من بابایم حسین را می‌خواهم! گفتند: هرچه می‌خواهی در میان طشت است. دختر اباعبدالله با دست‌های کوچکش روی ظرف را برداشت... چشمش به سر بریده پدر افتاد، سر را در آغوش گرفت و با سر پدر شروع به درد و دل کرد بعد از ساعتی اهل بیت حسین دیدند که سر یک طرف و رقیه به طرفی افتاد و جان به جان آفرین تسلیم کرد... حضرت سکینه نقل می‌کند: هنگامی که در خرابه شام بودیم، شبی در خواب دیدم پنج نفر بر مرکب‌هائی از نور سوارند و فرشتگان آنها را احاطه نموده و خادمی نیز با آنها است به راهی می‌روند مرکب‌ها گذشتند ولی خادم به طرف من آمد و گفت: سکینه جدت رسول خدا ﷺ به تو سلام می‌رساند. گفتم: سلام خدا بر رسولش، تو کیستی؟ گفت: من خادمی هستم از خدمه بهشت گفتم: این مردانی که بر مرکب‌های نور سوارند، کیستند و به کجا می‌روند؟ گفت: ✨اولی آدم صفی الله ✨دومی ابراهیم خلیل الله ✨سومی موسی کلیم الله ✨چهارمی عیسی روح الله ✨و پنجمی که محاسنش را در دست گرفته، گاهی می‌افتد و برمی‌خیزد او جدت رسول خداست، که برای زیارت پدرت حسین به کربلا می‌روند. همین که نام جدم را شنیدم به سویش دویدم تا از مصائبی که بر ما گذشته او را خبر بدهم و بگویم ستمکاران با ما چه کرده‌اند که ناگهان دیدم پنج هودج از نور به زمین فرود آمدند و در میان هر هودج خانمی نشسته پرسیدم اینان کیستند؟ گفت: ✨اولی حوا ام البشر ✨دومی آسیه بنت مزاحم ✨سومی مریم دختر عمران ✨چهارمی خدیجه خویلد ✨و اون خانمی که دست بر سر نهاده گاهی می‌افتد و گاهی برمی‌خیزد جدهٔ تو فاطمه دختر رسول خداست. گفتم می‌روم و به جده‌ام فاطمه شکایت این ستمکاران را می‌نمایم، دویدم جلوی حضرت زهرا را گرفتم و گریه کنان گفتم: مادر، مادر بخدا قسم حق ما را منکر شدند مادر، مادر بخدا سوگند جمع ما را پراکنده ساختند، مادر، مادر بخدا پدرم حسین را شهید کردند فرمود: سکینه جان دیگر بس است، ناله‌ات جگرم را آتش زد و بندهای قلبم را برید این پیراهن آغشته به خون پدرت حسین است که از خود جدا نمی‌کنم تا خدا را ملاقات نمایم که ناگهان از خواب بیدار شدم پس از آنکه یزید دریافت که برنامه قتل حسین بر خلاف تصوراتش نتوانست محبت اهل بیت را از دل‌ها بیرون کند و نه تنها حکومتش تثبیت نشد بلکه متزلزل گشت و با واکنش قتل حسین علیه‌السلام از همه طرف روبرو شد در مقام گرامیداشت ظاهری اهل بیت برآمد و آنان را در مجلسی خصوصی احضار کرد و گفت: شما دوست دارید در شام بمانید و با عزت و احترام زندگی کنید و همواره مورد لطف حکومت باقی بمانید؟ یا به مدینه برگردید و سه حاجت شما برآورده گردد؟ ◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️ ✍ منابع: 📕 اعیان الشیعه، جلد۱، صفحه۶۲۶ 📓مقرم ۴۵۶ 📘نفس المهموم، صفحه۴۶۶ 📚بحارالانوار، جلد۴۵، صفحه۱۴۴ .