تمام کودکان معراج را توصیف میکردند
مگر پیداست از بالای دوش تو چه آفاقی
#سیدحمیدرضا_برقعی
#گوشه_نشین
#عموعباس
@gosheneshen
از عربستان دلم را می گذارم توی منجنیق خیال پرت می کنم چندصد کیلومتر آن ور تر خاورمیانه ؛ عراق؛ کربلا. محتشم می خوانم : این کشته ی فتاده به هامون حسین توست ... دلم حسینیه است . اکبر ناظم می شوم : همه جا نینواست ، همه جا کربلاست. بعد ادامه می دهم: سری به نیزه بلند است در برابر زینب، خدا کند که نباشد ... بعد به غلط کردن می افتم . مادرش همین دورو بر است . بشنود، بنیَّ بگوید چه ؟
خال سیاه عربی / #حامد_عسکری
#گوشه_نشین
@gosheneshen
#اولصبحسلاممبهتوخیلیچسبید
بگو چه شد كه من انقدر دوستت دارم؟
بگو محبت ما ريشه در ازل دارد
غلامتان به من آموخت در ميانه خون
كه روسياهى ما نيز راه حل دارد
#گوشه_نشین
@gosheneshen
ندانمت که چه گویم، تو هر دو چشمِ منی
که بی وجودِ شریفت، جهان نمیبینم ...!
#سعدی
#گوشه_نشین
@gosheneshen
در عرض یک دقیقه میشود یک نفر را خُرد کرد!
در یک ساعت میشود کسی را دوست داشت!
در یک روز میشود عاشق شد!
ولی یک عمر
طول خواهد کشید تا کسی را
فراموش کرد ..
#گابریل_گارسیا_مارکز
#گوشه_نشین
@gosheneshen
امام سجاد علیه السلام فرمودند:
بلندترین شبی که برما اهل بیت و
مُخدرات و بَنات الحسنین علیهم السلام گذشت آن شبی که بودکه خواهرم سیدتی رقیه بهانه پدر نمودوآن گاه رأس ابی عبدالله رابرای حضرتش آوردند آن معظمه چون متوجه سر پدرشان شدند
:(فَانکَبَت عَلیه تَقبله وَتَبکی وَتَضرَب عَلی رأسِها وَ وَجهها
حَتی اَمتلأ فَمِها بِالدَم) خود را بر آن سر مقدسه انداخت و صورت پدر را می بوسید و برسر و صورت می زد
وبا مُشت به دهانش آنقدر زدتا اینکه دهانش پُر از خُون شدو شما نمیدانید در آن شب برماچه گذشت...
منبع؛نسخه خطی مثیر الاحزان،ص106
#گوشه_نشین
@gosheneshen
چنان دچار توام کز خودم نمانده اثر
به خویش مینگرم، جز تو را نمیبینم
#گوشه_نشین
@gosheneshen
تو در دل منی و دیگران نمیدانند
تو آتشی و من آتشفشان خاموشم ...
سجاد سامانی
#گوشه_نشین
@gosheneshen