بنر آزاد عمومی جز رمان خالی❌❌ شرایط عالی👏✔️ جهت رزرو😁🙈👇 @Ad_Sadat

من چیزی نمیگم🤷‍♀🤐 کلیپارو ببینی خودت عاشقش میشی😍 پشیمون نمیشی😉✌️ ورود #تپلوها و #شکموها اکیدا ممنوع😜 یه عالمه #موکبانگ از #اسمرای معروف🤩 #ایرانی(مونا فود😍اسمر پریسا😍و...) #خارجی(ساس اسمر🤩خل و چلا🤩و...) این کانال جدیدمونه حتما عضو بشید😍👇 https://eitaa.com/joinchat/795869303Cf7291246c7 مگهـ داریم دلـبـرتر ازایـن ؟!😍☝️🤩 کپی بنر در همه پیام رسان ها حرامه 🔥

🌹به نام خدا🌹 🍃 #گسترده_سادات 🍂 🌹 #تبلیغ_شماره_354🌹 پست‌‌ آزاد عمومی جزرمان‌ محدود😍✅ کل ایتا گروه اول گسترده سادات😍👇 https://eitaa.com/joinchat/3139829868Cbdcf5b7243

📣📣خانوما توجه کنید📣📣 ❌بدلیل مشکل جاوانبارگردانی کلیه لباسهای مزونم رو #بمدت_یکهفته _حراج.کردم😔😔 👇👇👇👇 #ارسال_رایگان_فوری😋 https://eitaa.com/joinchat/900857945C74dd6fbe00 #مانتو وشومیزهای گرون #قیمت مغازه روزیر# ۳۰ تومن بخرید

🌟🌟🌟🌟🌟باسلیقه باشی دنبال کارای خاص وباکیفیت باشی این کانالا هنوزندیده باشی 💢کلی کارای قشنگ وجدید پشتی،تشک پذیرایی،روفرشی،....💯 💥همراه تخفیف های مناسبتی وویژه💥 💫وامکان خرید اقساطی فرش وگلیم 💢 برا دیدن نمونه بیشتر🔻🔻🔻🔻 https://eitaa.com/joinchat/1338048605C2d4b88a383 الان نیایی دیگه بعد پیداش نمکنیا🔺🔺🔺

دانلود تمامی قسمت های سریال #بازی_مرکب🅾 با اینترنت رایگان😍... زیر 30 سال نیاد لطفا🛑❗️ 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/976158851Ce46f27c829 بهترین سریال سال☝️

افسون دختر جسور و شجاعی که کلی سختی دیده و همراه با خانواده به آلمان مهاجرت میکنه و اونجا توی شرکت تبلیغاتی آرتان فرهمند شروع به کار میکنه،آرتان رئیس غد و مغرور اصلا از ازدواج خوشش نمیاد و خانواده اونو تحت فشار میزارن، طی مدتی آرتان به افسون پیشنهاد میده که 3 ماه نقش زنشو بازی کنه تا خانوادش بیخیال ازدواجش بشن اما غافل از اینکه.. https://eitaa.com/joinchat/1661206541C0e4b8095c6 بهترین رمان رئیس و کارمندی😍🤫

کوزه را از آب خنک چشمه پر میکردم که مردی سوار بر اسب از راه رسید . با دیدنش درآن هوای مه آلود و تنهایی، ترس ورم داشت. مرد غریبه در پایین دستِ من کنارچشمه نشست و کف دستی از آب پرکردو نوشید. به دست هایم شتاب بیشتری میبخشم، تا کوزه زودتر پرشود آنقدر هول شدم که کوزه از دستم در آب افتاد. قبل از من پسر جوان پاتند کرد و کوزه ام را از آب گرفت. برای گرفتن کوزه سمتش رفتم. _دست شمادرد نکنه آقا.. _این طرفا یه خرس دیدم بهتره دفعه دیگه برای بردن آب... نگاهش به نگاهم افتاد، همینکه خواست کوزه را دستم دهد، برای دقایقی خیره به چهره ام زبانش بند آمد، گویی حرفش یادش رفت ....💞 https://eitaa.com/joinchat/2008219670Ca8c79f11fb داستانی قدیمی کاملا واقعی