4⃣5⃣3⃣《توصیه های ماورایی 》 ✅درمانی برای فراموشی اگر فردی در جایی چیزی مخفی کرده باشد و حال جایش را فراموش کرده و نمی‌داند و یا صحبتی را فراموش کرده به ذهنش نمی‌آید،پس این شخص سوره الضحی را چند مرتبه بخواند ان‌شاءالله آن چیز به زودی پیدا خواهد شد و صحبت فراموش شده به یادش خواهد آمد. ┏━━━🇮🇷🕌🇮🇷━━━┓                            گوهر معرفت                  @gowharemarefat                ┗━━━🇮🇷🕌🇮🇷━ ⚠️نشر مطالب کانال شرعا همراه نام و لینک جایز میباشد⛔

🏴🏴🏴🏴 مولای ما عزادار 《مادر》 است قربان شال عزای گردن مبارکتان 😭😭 یا فاطمه من عقده ی دل وا نکردم گشتم ولی قبر تو را پیدا نکردم چشم انتظارم مهدی بیاید تا تربتت را پیدا نماید 😭😭😭 موذن زاده اردبیلی 🏴🏴🏴🏴🏴

در حرم ملکوتی حضرت سلطان طوس (علیه السلام) محضر آیت الله بهجت رسیدیم فرمود :   اگر میخواهید درکارتان گره نیفتد و موفق شوید تا میتوانید استغفار کنید . اگر اثر نکرد ، جواب گویش من هستم . و آرام زیر لب فرمود اگر توفیق بر استغفار همراه شود! 👇👇 بله ،توفیق بر استغفار کار آسانی نیست ❗️ هزاران هزار انسان در برزخ گرفتارند و هر لحظه تمنا می‌کنند به دنیا برگردند و یک بار استغفار کنند و ندا می رسد کلّا

#السلام_علیک_یا_بقیه_الله حقا که شب زنده داران ،رستگاران عالمند

آیت الله #بهجت (رضوان الله علیه ) : آنچه را که می دانید زیر پا نگذارید ، این تمام عرفان است.

شیخ رجبعلے خیاط (رضوان الله علیه): جوانے را در عالم برزخ دیدم کہ بہ من مےگفت: وقتے اینجا آمدید مےفهمید که هر کاری کہ بہ غیر یاد خدا باشد ضرر کردید

استاد ما رضوان الله علیه میفرمود: اگر بفهمیم و یقین کنیم که به زودی از این عالم ماده خارج می‌شویم آنگاه بیدار خواهیم شد هر روز در میان دوست و آشنا و فامیل می‌بینیم و میشنویم ،فلانی رفت ،فلانی فوت شد ،ای وای فلان کس مرد بله شاهین مرگ دفعتا می آید و ربایش او عجیب است دل نباید بست اینجا دار قرار نيست لاجرم باید هر آنچه هست بگذاریم و بگذریم کوچ این قافله خیلی نزدیک است باید اندوخته ای دست و پا کرد مراقب باشیم ،رنگ و لعاب این عروس هزار داماد ،بیچاره مان نکند...

خم چو گردد قدِ افراخته می‌باید رفت پل بر این آب چو شد ساخته می‌باید رفت راه باریک عدم راه گرانباران نیست هر چه داری همه انداخته می‌باید رفت آنچه در کار بود ساختنش خودسازی است گو مشو کار جهان ساخته، می‌باید رفت سنگ راه است غم قافله و فکر رفیق فرد و تنها همه جا تاخته می‌باید رفت به نفس طی نشود دامن صحرای عدم این ره دور، نفس‌باخته می‌باید رفت تا مگر شاهدِ مقصود مصوّر گردد دلِ چون آینه پرداخته می‌باید رفت سپر راهرو از راهزنان عریانی است تیغ جان را ز نیام آخته می‌باید رفت این ره پر خس و خاشاک شود پاک به آه علم آه برافراخته می‌باید رفت من گرفتم که قمار از همه عالم بردی دست آخر همه را باخته می‌باید رفت این سفر همچو سفرهای دگر صائب نیست بار هستی ز خود انداخته می‌باید رفت