فرهنگ جبهه و دفاع مقدس سنگر -9 نمونه سنگرهای کوهستانی سه نمونه از سنگر در مناطق کوهستانی جبهه های کرمانشاه ، حد فاصل سرپل ذهاب – گیلانغرب کمبود مصالح طبیعی – دشواری انتقال مصالح و تجهیزات سنگر سازی و استفاده از عوارض طبیعی ، نکات قابل توجه در سنگرهای کوهستانی بوده است . مردادماه 1360 – جبهه بازی دراز – شهیدان احمد گل آرایی و احمد خرمی - استفاده از غار و سایر عوارض کوهستانی به عنوان سنگر زمستان 1360 – جبهه شیاکوه – شهیدان جواد عنایتی – عباس صلاحی پور – محمد جندقیان – سنگر در شیب ارتفاعات زمستان 1360 – جبهه تنگ کورک – شهید علیرضا کریمشاهی – حاج اصغر زاهدی – استفاده از گونی و صخره کوهستان

فرهنگ جبهه و دفاع مقدس سنگر -10 نمونه سنگرهای کوهستانی زمستان 59-بهار60 - مریوان - دزلی - ارتفاعات پیر رستم سنگرسازی با سنگ های کوهستان به جای خاک و کونی شهید غلامعلی اناری از ابوزیدآباد و سنگر گوهستانی بازدید خانواده شهیدان اناری و عرب از محل شهادت و سنگرهای قدیمی دزلی

فرهنگ جبهه و دفاع مقدس سنگر -11 سنگرهای هور – مناطق آبگرفتگی هورها مثل هورالعظیم و هورالهویزه وقتی در عملیات های خیبر و بدر به عنوان مناطق عملیاتی ، محل استقرار رزمندگان واقع شد ، به دلیل وجود آبگرفتگی – باتلاق و نیزار ، علاوه بر محدودیت ها و مشکلات اتصال به خشکی و راهسازی ، برای سنگرسازی و استقرار نیز ویژگی های خاص خود را داشت . احداث سنگرهای سنگین و محکم تقریبا ناممکن بود . بیشتر سنگرهای نگهبانی و کمین فاقد سقف بودند و سنگرهای سقف دار هم در حد ترکش گیر بوده و در برابر هدف قرار گرفتن مستقیم استحکامی نداشتند . نمونه یک سنگر در جزیره مجنون : اتصال قطعاتی از پل خیبر برای تشکیل خط پدافندی خرداد 1364 – جزیره مجنون - گردان انبیا - لشکر8نجف اشرف - شهید حسین نیکروش پل خیبر ، پل و جاده ای بود به طول 14 کیلومتر که جزیره مجنون را به خشکی متصل می کرد . مصالح اصلی این پل فوم بوده است . پل خیبر ، شاهکار مهندسی جنگ بود که هنوز در نوع خود بی نظیر است .

روزها و یادها 17 تیرماه 1358 تیتر روزنامه های جمهوری اسلامی - اطلاعات - آیندگان - انقلاب اسلامی حوادث کردستان - ترور - درگیری مردم با مجاهدین خلق - اعتصاب همافران ارتش نگرانی های حضرت امام و پیام به مردم : سبب پیروزی انقلاب دو عامل مهم داشت که حالا دشمنان با آن دو عامل سر جنگ دارند ، اسلام و وحدت

روزها و یادها نشریه کار - سازمان چریک های فدایی خلق - 9 تیر 1359 روزهای آغازین تیرماه 1359 با دو سخنرانی از حضرت امام ، سرفصل جدیدی از تحولات سیاسی اجتماعی در جمهوری اسلامی روی داد : حضرت امام برای اولین بار با صراحت بیشتری به گروه های انقلابی نما پرداخت و آنها را ضد اسلام و انقلاب خطاب کرد ، خصوصا مجاهدین خلق - چریک های فدایی و لیبرال های غرب زده در سخنرانی دیگری حضرت امام موضوع طاغوت زدایی از وازارتخانه ها و ادارات را مطرح کردند . در پست های بعدی به کمک آرشیو مطبوعات آن دوران به این سرفصل مهم انقلاب خواهیم پرداخت

روایت های انقلاب تیرماه 59 ، امام و قاطعیت در برابر انحراف - قسمت اول تاریخ جمهوری اسلامی ، روایت های عبرت آمیز زیادی دارد . دوستی ها و دشمنی ها ، فراز و فرودها ، ریزش ها و رویش ها ، شکست ها و پیروزی ها ، توطئه ها و حمایت ها ، عناوینی از این تاریخ عبرت آموز است . یکی از این روایت ها ، عمر دو سال و چهارماهه سازمان منافقین خلق در سال های آغازین جمهوری اسلامی است . ناسازگاری با روند انقلاب و رهبری حضرت امام ، تصرف مراکز و ساختمان ها ، جذب جوانان و آموزش نظامی ، جمع آوری سلاح ، تردد مسلحانه ، تقاضای انحلال ارتش ، تبلیغات خیابانی و انتشار جزوه و کتاب و نشریه آغازی پر تنش برای این گروه بود . حضرت امام بلافاصله بعد از پیروزی یعنی 23 بهمن 1357 ، بیشترین هدایت های خود را مصروف برقراری نظم و تامین امنیت نمودند و از این رو بلافاصله دستور جمع آوری سلاح هایی که در روزهای اوج انقلاب به دست مردم و گروهها افتاده بود و تحویل آنها به مراکز صاحب صلاحیت را صادر نمودند . سازمان منافقین و چریک های فدائی خلق دو گروهی بودند که در برابر این تدبیر مقاومت کردند و داستان رویارویی این دو سازمان با نیروهای انقلاب به اشکال مختلف آغاز شد

روایت های انقلاب تیرماه 59 ، امام و قاطعیت در برابر انحراف - قسمت دوم سازمان مجاهدین خلق با این توهم که اصلی ترین نیروی شکست دهنده رژیم در روزهای حساس بهمن 57 بوده است ، چیزی به عنوان انقلاب مردمی امام خمینی را در باطن قبول نداشت . از این روی در یک راهبرد منافقانه ، خود را آماده روزی می کرد که بتواند کشور را کامل به دست گیرد . جذب جوانان برای آموزش نظامی ، تصرف و در اختیار گرفتن برخی اماکن ، تلاش برای انحلال ارتش و همچنین جمع آوری سلاح در راستای راهبرد انتظار برای روز موعود بود . از روش های منافقانه این گروه برای رسیدن به حداکثر قدرت ، تخریب جبهه انقلابیون در بین مردم و هواداران بود . دو کلید واژه ارتجاع (برای روحانیت انقلاب) و چماقدار (برای مردم انقلابی) عناوینی بود که برای تخریب جریان انقلابی به کار می برد و به شکل وسیعی در اطلاعیه ها و نشریات خود از آن استفاده می کردند .

روزها و یادها 27 تیرماه 1360 – رسیدن نیروهای اعزامی از کاشان و آران و بیدگل به منطقه مریوان این نیروها بعد از اعزام نزدیک به یک ماه در پادگان پادگان امام حسین علیه السلام تهران آموزش و سپس به کردستان اعزام شدند . در تصویر تعدادی از این برادران به همراه لیست 20 نفری(ناقص) اعزام دیده می شود . 27-4-60 – شنبه - از نامه های رزمنده عباس رئیسی ما ساعت 8 صبح روز شنبه 27-4-60 از سنندج با یک ستون نظامی به طرف مریوان حرکت کردیم و چون جاده خاکی و کوهستانی است ، هفت ساعت طول کشید تا به مریوان رسیدیم یعنی ساعت 3 بعدازظهر رسیدیم . پ-ن : دوستان در معرفی نفرات داخل تصویر کمک کنند

روزها و یادها 27 تیرماه 1367 – پذیرش قطعنامه 598 از سوی ایران قسمت اول برای تبیین قبول قطعنامه 598 از سوی ایران در تیرماه 67 ، بایستی به روزها و ماه های قبل از پذیرش قطعنامه نگاهی بیاندازیم . مهمترین تحول در ماه قبل از پذیرش ، انتصاب آقای هاشمی رفسنجانی به جانشینی فرماندهی کل قوا از سوی امام خمینی بود . این انتصاب با نامه پیشنهادی حضرت آیت الله خامنه ای به حضرت امام و معرفی آقای هاشمی در 12 خرداد 1367 صورت گرفت . آقای هاشمی که از سال قبل ، در موقعیت های مختلف موضوع پایان جنگ را با برخی از جمله آقایان شمخانی و حسن روحانی مطرح کرده بود ، در سال 67 با تجاوزات جدید ارتش بعثی عراق به فاو و شلمچه و سپس رسیدن به جانشینی فرمانده کل قوا ، به صورتی جدی تر برای حل مشکل پایان جنگ در پی چاره بود . با اعلام رسمی جانشینی فرمانده کل قوا برای آقای هاشمی ، اخبار و تحلیل های خارجی و داخلی ، حکایت از امکان تحولات در میدان جنگ و صحنه نبرد بود ، اما کسی نمی دانست که این انتصاب به جای تحول در صحنه جنگ ، به صورت سیاسی ، جنگ را به سوی پایان می برد .

روزها و یادها 27 تیرماه 1367 – پذیرش قطعنامه 598 از سوی ایران قسمت دوم بیش از چند روز از حمله ارتش عراق به فاو و تهدید مناطقی دیگر نگذشته ، که پیش آمدن مسائلی در حوزه فرماندهی مانند ادغام ارتش و سپاه و همچنین تشکیل ستاد فرماندهی کل قوا ، ذهن فرماندهان رده بالای جنگ را به جای پرداختن تام و تمام به جبهه ها ، به خود مشغول می کند . از اردیبهشت ماه و در بحبوحه مشکلات جنگ ، مسئله ادغام ارتش و سپاه از سوی آقای هاشمی مطرح می شود . متعاقب آن با جانشینی فرماندهی کل قوا برای آقای هاشمی ، آقای هاشمی در پی تشکیل ستاد فرماندهی کل قوا هستند. برخی آقای محسن رضایی را به عنوان رئیس ستاد مطرح می کنند ولی احتمال واکنش ها در ارتش ، نظرات را تغییر می دهد . برخی دیگر ، نخست وزیر(موسوی) را به عنوان گزینه رئیس ستاد پیشنهاد می کنند . نخست وزیر شرایط و اختیاراتی مطرح می کند . امام با ریاست نخست وزیر بر ستاد موافق نیست . بین انتخاب فرماندهان ستاد کل اختلاف است . ارتشیان با فرماندهی عملیات توسط محسن رضایی مشکل دارند . نهایتا شخص هاشمی خودش ریاست ستاد را به عهده می گیرند .

27 تیرماه 1367 – پذیرش قطعنامه 598 از سوی ایران قسمت چهارم تلاش ها برای پایان جنگ و مذاکرات سیاسی پایان جنگ ، مخالفین سرسختی داشت که عموما معروف به انقلابیون و اختصاصا معروف به خط امامی بودند . مرحوم فخرالدین حجازی سخنران معروف و نماینده مجلس یکی از آنها بود . آقای حجازی بدون اینکه بدانند آقای هاشمی در حال ترتیب مقدمات پایان جنگ هستند ، در نطق پیش از دستور مورخه 7-4-1367 مجلس شورا ، از ایشان به عنوان جانشین متفکر و قهرمان یاد کرد و گفتند : در منطق امام سازش ناپذیر ، واژه صلح و سازش و مذاکره مفهومی ندارد شایعه پراکنده اند که شاید در پنهان سخنی بوده است و یا سازشی و سخنی از صلحی و ترک جنگی . پ-ن : متن کامل تر در تصویر

39 سال قبل ، آخرین مرحله عملیات رمضان سالگرد شهادت سید اصغر بعد از 39 سال به روز عید غدیر خم افتاد امروز 7 مرداد 1400 روز عید سعید غدیر خم است ، اما 39 سال پیش یعنی 7 مرداد 1361 مطابق بوده با 8 شوال یعنی 8 روز بعد از پایان ماه مبارک رمضان . دیشب آخرین مرحله عملیات رمضان شروع و امروز پایان یافته است . جوانان گرانقدری ، دیشب و امروز ، سعادت شامل حالشان شد و عند ربهم یرزقون شدند . خوشا به سعادتشان . یکی از آن آسمانی ها ، پسر خاله عزیزم سید اصغر مصطفوی بود که آسمانی شد و پیکر مطهرش در منطقه ماند . سید اصغر چند ماه قبل نیز در عملیات بیت المقدس شرکت کرده بود و در فراغ دوستان شهیدش ، مهدی جندقیان – ابوالفضل الماسی – علیرضا کریمشاهی روزها و شب هایی را به سختی گذرانده بود و حالا در جمع دوستان شهیدش بود . سه روز دیگر 27 شهید در کاشان و آران و بیدگل تشیع می شوند ، ولی پیکر سید اصغر و شهدایی دیگر در منطقه مانده . 10 سال بعد مصادف با ماه مبارک رمضان انتظار حاج آقا فخرالدین و خاله جانم به سرآمد و مسافر غریب شان به شهر بازگشت و در جوار معلم شهید حسن خدمتی ، دیگر پسرخاله عزیز ، در گلزار شهدای امامزاده هادی بیدگل ماواء گرفت