ᗪᖇᗴᗩᗰ •
ذوب شدیم مسلمون ذوب !
بالاخره یبارم تو تابستون احساس سرما بهم دست داد
الهی شکر
یه بی حسی عظیم
بی احساسی گسترده
فارغ از هرگونه اهمیت و گیر
یه آزادی مبهم از بند ِهمه چیز و کس!
صبح زود بیدار شدن
قدم زدن روی برگا
بوی قهوه تو راه مدرسه
نم بارون
خواب
صدای ورقه های دفتر و کتاب
شب . .
شب . .
دلتنگی . .
پاییز . .
موزیک . .
گیتار . .
غم روزهای جمعه . .