ایتا - ᗪᖇᗴᗩᗰ •

با خودم گفتم ك بنشین و ببین :
شیشۂ ِعُمر ِطُ دست این زں است!

145 مشاهده22:13

- چُنان از ديدنت دورم كه باور كرده‌ام كورم !

146 مشاهده06:07

ناز چشمت سورھ اخلاص و شرمش رَبَّنا 
در رَھ عشقش خدا ثبّت لنا اقدامِنا ! . .

139 مشاهده08:48

خندھ‌اَت توبہ شکن هست و لبت قند و نبات
آخر از دست تو ڪافر نشوم من صلوات!

157 مشاهده09:41

مھر تو از سینہ راندنش سخت است . .

145 مشاهده10:26

- شدم از درس گریزاں و بہ عشقت مشغوݪ !

146 مشاهده14:24

مؤمں بہ عشق‌َت مۍشوم ، کافر بہ هر دینۍ دگر
دݪ‌دݪ نڪن دلدادھ شو ، پیغمبر ِاشعار ِمں!

151 مشاهده14:32

خبر داری که شهری رو لبخند تو شاعر شد ؟ 
چرا این گونه کافر گونه ، بی رحمانه میخندی ؟

140 مشاهده07:23

گرچه بر روۍ‌ سرم ریخته آوار خودم
بلدم تکیہ‌ کنم باز بہ‌ دیوار خودم .

142 مشاهده07:27

آه از آن ...

131 مشاهده07:29

- همه زیبان اما هرکس به چشم یکی !

1 مشاهده07:35

مثل هر شب بۍتفاوٺ شب بخیری گفت و رفت 
مثل هر شب تا سحر در خود مرورش مۍڪنم!

1 مشاهده22:29

مطالب بعدی