🏴🏴🏴🏴🏴🏴
💢به هیچ کس امید نبندید الّا خدا
امام خمینی(ره):
به شما میگویم که از هیچکس نترسید الّا خدا و به هیچ کس امید نبندید الّا خدای تبارک و تعالی و اگر امید خودتان را به خدای تبارک و تعالی تمام کنید، به این معنا که تام بشود این امید شما، اطمینان برای شما بیاورد این امید شما، من به شما اطمینان میدهم که آسیبی به این مملکت نرسد.
@tanzist
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*سیرهی روحالله*
یكی از مسؤولان مملكتی، در حالی كه پدر مسنش هم با او بود، برای انجام كارهای جاری به خدمت امام رسیدند. پس از این كه از خدمت امام بازگشت، گفت: «میخواستم به حضور امام برسم، من جلو افتاده بودم و پدرم پشت سرم میآمد.
پس از ورود، پدرم را به امام معرفی كردم.
امام نگاهی كردند و فرمودند: «این آقا پدر شما هستند؟ پس چرا شما جلوتر از او راه افتادی و وارد شدی؟!
*سیرهی روحالله*
امام در پاریس میخواستند كفش بپوشند، پایشان را كه بلند كردند تا روی روزنامه بگذارند، سؤال كردند:
مثل اینكه این روزنامهها ایرانی هستند؟
عرض كردند: بله آقا، ولی این صفحهی آگهیهاست.
با این حال پایشان را روی روزنامه نگذاشتند و فرمودند: شاید یك اسم محمد یا علی در اینها باشد.
*سیرهی روحالله*
امام مقید بودند كه كارهای شخصی خود را شخصا انجام دهند و در این رابطه حتی به نزدیكترین افراد منزل خود نیز دستور نمیدادند. چای صبحانه و بعداز ظهر خود را، شخصا از آشپزخانه میآوردند و سر سفره، غذا و وسایل مورد احتیاج خود را از دیگران نمیخواستند. فرزند بزرگ امام میگوید: من اولین اولاد بودم و امام خیلی به من علاقه داشتند و فوقالعاده احترام به من میگذاشتند، توی اتاق ایشان كه میرفتم مینشستم اگر مثلا آب میخواستند یك دارویی میخواستند به من نمیگفتند یك وقت میدیدم آقا بلند شدند و میرفتند لیوان آب یا دارویشان را میآوردند من ناراحت میشدم و میگفتم آقا خب به من بگویید.
*سیرهی روحالله*
یكی از اعضای دفتر امام (ره) میگوید: بارها امام به افراد دفتر، اخطار شدید دادهاند كه راضی نیستم از تلفنهای دفتر برای كارهای شخصی استفاده شود و حتی در منزل یك چراغ نمیبینید كه بیهوده مصرف شود.
هنگام وضو گرفتن، یك قطره آب اضافی مصرف نمیكند و مرتب سفارش میکند كه در مصارف، دقت شود.