*سیرهی روحالله*
امام در پاریس میخواستند كفش بپوشند، پایشان را كه بلند كردند تا روی روزنامه بگذارند، سؤال كردند:
مثل اینكه این روزنامهها ایرانی هستند؟
عرض كردند: بله آقا، ولی این صفحهی آگهیهاست.
با این حال پایشان را روی روزنامه نگذاشتند و فرمودند: شاید یك اسم محمد یا علی در اینها باشد.
*سیرهی روحالله*
امام مقید بودند كه كارهای شخصی خود را شخصا انجام دهند و در این رابطه حتی به نزدیكترین افراد منزل خود نیز دستور نمیدادند. چای صبحانه و بعداز ظهر خود را، شخصا از آشپزخانه میآوردند و سر سفره، غذا و وسایل مورد احتیاج خود را از دیگران نمیخواستند. فرزند بزرگ امام میگوید: من اولین اولاد بودم و امام خیلی به من علاقه داشتند و فوقالعاده احترام به من میگذاشتند، توی اتاق ایشان كه میرفتم مینشستم اگر مثلا آب میخواستند یك دارویی میخواستند به من نمیگفتند یك وقت میدیدم آقا بلند شدند و میرفتند لیوان آب یا دارویشان را میآوردند من ناراحت میشدم و میگفتم آقا خب به من بگویید.
*سیرهی روحالله*
یكی از اعضای دفتر امام (ره) میگوید: بارها امام به افراد دفتر، اخطار شدید دادهاند كه راضی نیستم از تلفنهای دفتر برای كارهای شخصی استفاده شود و حتی در منزل یك چراغ نمیبینید كه بیهوده مصرف شود.
هنگام وضو گرفتن، یك قطره آب اضافی مصرف نمیكند و مرتب سفارش میکند كه در مصارف، دقت شود.
*سیرهی روحالله*
یكی از نوادگان امام از آقا پرسید: ما چه كنیم تا شوهرانمان مانند شما نسبت به خانم با ما رفتار كنند؟
امام فرمود: شما هم فداكاری كنید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به معنی واقعی اول لُپ بوده ،بعد دست و پا درآورده 😁
@tanzist
8.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پلان هوایی بی نظیر از قله دماوند
@tanzist
⭕️ کشتی یونانی نمونه کوچک پس گرفتن مال دزدی بود؛
نمونه بزرگش مونده :)
👤 میلادَم 🇮🇷
@tanzist
✅ جوانمرد قصاب
می گفتند: عبدالحسین، چه خبر از وضع کسب و کار؟ می گفت: الحمدلله، ما از خدا راضی هستیم، او از ما راضی باشه……!!
هیچکس دو کفه ترازوی عبدالحسین را مساوی ندیده بود، سمت گوشت مشتری همیشه سنگین تر بود.
اگر مشتری مبلغ کمی گوشت میخواست، عبدالحسین دریغ نمی کرد. می گفت: «برای هر مقدار پول، سنگ ترازو هست.»
وقتی که میشناخت که مشتری فقیر است، نمی گذاشت بجز سلام و احوالپرسی چیزی بگوید. مقداری گوشت می پیچید توی کاغذ و می داد دستش. کسی که وضع مادی خوبی نداشت یا حدس می زد که نیازمند باشد یا عائله زیادی داشت، را دو برابر پول مشتری، گوشت می داد.
گاهی برای این که بقیه مشتری ها متوجه نشوند، وانمود می کرد که پول گرفته است.
گاهی هم پول را می گرفت و کنار گوشت، توی روزنامه، دوباره بر میگرداند به مشتری.
گاهی هم پول را میگرفت و دستش را می برد سمت دخل و دوباره همان پول را می داد دست مشتری و می گفت: «بفرما ما بقی پولت.»
عزت نفس مشتری نیازمند را نمی شکست!
‘شهید عبدالحسین کیانی’ همان ‘جوانمرد قصاب” است! که در ۴۳ سالگی در دفاع مقدس با اصابت ۱۲ گلوله به شهادت رسید🌹
به این میگن جوانمرد😍
@tanzist
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هوش بالای کلاغ ها... عین آدمیزاد تعقیبش میکنه😳😄
@tanzist
⭕️ از اونها گفتیم، از اینها هم بگیم؛
در بین اون جماعت بیهویت، هستند امثال #پروانه_معصومی که با اقتدار و بدون ترس فریاد زد:
«هویت محکم امروز ایران را مدیون "انقلاب اسلامی" هستیم»
👤 ✊🇮🇷بایپولار🇮🇷✊
@tanzist